خودکشی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mhmmdshirazi
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
دلیل خودکشی به شرایط فرد بستگی داره
ممکنه اقتصادی باشه کسی داره زیر فشار های اقتصادی خرد میشه نمی تونه تحمل کنه
کسی که از نظر عاطفی یا روحی شکست خورده
بسته به شرایطه
 
من توی یه برهه زمانی با این احساس مواجه شدم در حقیقت وقتی انسان به مرحله ای میرسه که فکر میکنه هیچ کس درکش نمیکنه و مشکلاتشم تمومی نداره به این فکر میکنه که با خودکشی به این مشکلات خاتمه بده (این نظر اوناییه که مرگ رو نیستی میدونن) اونا معتقدن که واسه ی یه فرد مرده دیگه زندگی معنا نداره
اما من خودم شخصا دینم رو وارد قضیه کردم و جلوی این فکر خطرناک رو گرفتم.
 
ولی خیلی از اقدام به خودکشی ها - با صرف نظر مشکلاتی که باهاش مواجه ان - فقط با این هدفه که که فرد بگه " به من توجه کنید "
بعدش اگر یطوری ناموفق باشه اقدامشون ، احتمال زیاد ابراز پشیمونی میکنن
 
یه نکته‌ی قابل توجه دیگه اینه که معمولا خودکشی یه عمل ناگهانیه. (نه همیشه خیلی‌ها هم قطعا هستن که با برنامه‌ی قبلی عمل می‌کنن) و تا وقتی که روش دم دستی و راحتی برای انجام خودکشی نباشه احتمالا اون فرد کمتر سمتش بره. مثلا چندین تحقیق و آمار وجود داره که بین آمار خودکشی و دسترسی به اسلحه ارتباط نشون میده. این یه دونشه که آمار خودکشی و ارتباطش با سختگیر شدن قوانین دسترسی و داشتن اسلحه در چند ایالت آمریکا رو بررسی میکنه.
 
تصمیم به خودکشی بعد از یه دو دو تا چهار تا صورت می گیره که طبق اون فرد می بینه که می ارزه زنده بمونه یا نه
من خودم تنها دلیل زنده موندنم اینه که بعدا می میرم پس فعلا می مونم :)
 
هی گفتم اینجا چیزی ننویسم که بعدا پشیمون بشم ازش
اما میبینم نمیشه
برای خالی شدن خودمم ک شده باید بنویسم
من تحسین میکنم افرادی رو که تو شرایط الان من هستن و جرئتش رو دارن که این کار رو بکنن
آدمی که براش هیچ گونه ارزشی والدین و خانوادش قائل نباشن
و اون رو دیگه آدم حساب نکنن
کسی که از همه جا ببره
و هیچ کسیو نداشته باشه تا براش حرف بزنه و خالی بشه
کسی که زندگی براش جهنم بشه
این ادم واقعا شجاعت و جرئت محضی داره که اینکارو میکنه
من خودم بشخصه
جرئت ندارم
و انقدر دارم رنج میکشم که هیچ کس هیچ کس و تاکیید میکنم هیچ کس نمیتونه تصور بکنتش مگر اینکه جای من بوده باشه
 
درسته که بعضی افراد به خاطر توجه به این عمل دست میزنن اما افرادی که دست به خود کشی خطرناک میزنن اونا بیشتر به خاطر مشکلاتشونه
من خودم انواع روش های خودکشی رو توی ذهنم بررسی کرده بودم واقعا برای مرگ نه برای جلب توجه. اصلا من باخودم میگم اگه من 5 سال پیش من مرده بودم الان همه فراموش کرده بودن واسه همین من دیگه به دیگران و اینکه چی فکر میکنن اهمیت نمیدم
 
واقعا درک نمیکنم چرا اصرار دارید همه چیز رو طبق فرمول 0و1 پیش ببرید
خودکشی بطور جامع یک عمل خوب یا یک عمل بد نیست
همچی نسبیه و کسی که این کار رو انجام میده در اون زمان و شرایط به نظرش بهترین کاره و مرتبط کردنش با جرئت یا حماقت یا قضاوت راجب تصمیمات دیگران وظیفه شما نیست...
اگر واقعا مخالف خودکشی هستید پس سعی کنید جوری زندگی کنید که اطرافیانتون حتی نیاز نداشته باشن به این موضوع فکر کنن =)
 
بزارید منم بگم
ولی اول
( قبل نویس ۱: من زیاد آدم قضاوت گر و جاجی نیستم حقیقتا مثال هایی که میزنم رو نمیزنم که بگم من ازتون این برداشت رو کردم میگم که حرفم روشن تر شه)
( قبل نویس ۲: من قطعا روانشناس یا فیلسوف نیستم پس احتمالا حرفام کلی نقص و کم و کاست دارن . ولی در هر حال نظر منه پس...)
( قبل نویس۳: تموم این دو صفحه رو خوندم
شما ام بعد از خوندن پست من برید دوباره پست خودتون و بخونید.)
...

وقتی انسان میخواد بیاد دلیل کار دیگران رو توجیح کنه خودشو میزاره تو اون شرایط.
این چیزهایی که گفتید همش دلیل زندگی خودتونه
....

آدمایی که گفتن کسایی که خودکشی میکنن ضعیفن عموما خودشون آدمایی ان که تو زندگی خیلی سعی کردن از پس مشکلات بر بیان. یا از ضعیف بودن می ترسن و به طور کلی هدفشون تو زندگی قوی بودن یا از پس مشکلات بر اومدن

بازم مثال: آدمایی که گفتن پوچی احتمالا خودشون یا اطرافیانشون با این حس درگیر بودن وگرنه حس چوچی رو تا تجربه نکنی برات خیلی مضحک و گنگ ( از دیدگاه من )
و...

...
حالا میگن اینا رو چرا میگی؟ اینا تاپیک تحلیل دلایل خودکشیه نه تحلیل شخصیت کاربرا

کاملا درسته منم از این مطالب بالا نمی خواستم به شخصیت کاربرا برسم
من دو تا نتیجه گیری از فرضیه بالام دارم
۱. هر کس که دست به این کار میزنه دلیل شخصی خودشو داره و این دلیل برا هیچ کس واضح نیست جز خودش
۲. همه ی اونایی که گفتین میتونه دلیل خودکشی باشه ولی نه یه دلیل جنرال ( اصلا یه دلیل کلی و جنرال وجود نداره ) تین دلایل میتونن دلیل خودکشی خودتون بشه ( امیدوارم نشه )

...
حالا نظر من چیه
نظر من اینه که کسی که خودکشی میکنه دلیل ( این کلمه شامل هدف و امید هم میشه ) زندگیشو از دست داده
یا اصلا دلیلی برا خودش پیدا نکرده
یا یه جایی بین روزمرگی هاش دلیلشو گم کرده
خودکشی چیزی نیست که با تحلیل من ۱۶ ساله کاملا سر گشوده شه
خودکشی هر فرد شامل پرونده ای میشه
۱.دوران کودکی که معانی و مفاهیم کلی بهش آموزش داده شده
۲. چیزی که از خودش تو نجوونی
۳. تجربیات زندگیش
 
خب پس چرا یه موقعیت اورژانسی(؟) حساب میشه؟ به شخص دیگه ای هم آسیب نمیزنه اون فرد با خودکشیش.(آیا هردلیلی هم که داشته باشه کار اشتباهی نمی‌کنه؟)

نمیدونم این حرف شما چه ربطی به پست من داره
ولی
....
من معتقدم انسان بیشتر از اینکه حق زندگی داشته باشه حی مرگ داره
 
من معتقدم انسان بیشتر از اینکه حق زندگی داشته باشه حق مرگ داره
حق مرگ یعنی چی؟
اگه به after life معتقد باشی ‌که خودکشی اصلا گناه بزرگیه و بدبخت می‌شی، اگه نباشی و بگی با مرگ زندگی تموم میشه، عدم نیاز به حق داره؟
 
حق مرگ یعنی چی؟
اگه به after life معتقد باشی ‌که خودکشی اصلا گناه بزرگیه و بدبخت می‌شی، اگه نباشی و بگی با مرگ زندگی تموم میشه، عدم نیاز به حق داره؟

نه من معنقد نیستم
...
به نظر من بله عدم نیاز به حق داره
تصور کن جاودانه زاییده میشدی ( چه رنج عظیمی)
ما اجبارا به دنیا اومدیم کسی ازمون نپرسید که می خوای اینجا و الان زنده باشی ( شایدم پرسیدن:-??) پس زنده بودن برای ما حق نبوده. یه اجبار بوده.
موضوع مرگ فرق میکنه همه ی آدما حق مردن دارن میتونتن زمانشو مکانشو انتخاب کنن ( اگه قبل گردونه ی اقبالشون دست به کار نشه ) و میتونن به دست شانس بسپارنش
...
مرگ حق هر مجود زنده ای یه مساوی تقسیم شده و به هر کس فقط یه بار میرسه ( اگه اعتقاد به تناسخ داشته باشی بهت بینهابت تا میرسه ( یه قول نیچه دوباره نمردن بزرگ ترین نعمتیه که به یه جنازه میرسه))
رندگی اما مساواتی نداره
 
من خیلی وقته که با کسی که افکار خودکشی داره حرف نزدم، و آدم به آدم هم قطعا فرق داره. اما چند وقت پیش که خبر خودکشی هم‌کلاسیم رو شنیدیم، خیلی در موردش حرف شد. یک اینکه ۹۹ درصد ادما وقتی این فکرها رو می‌کنن رو edge هستن، و اصلا طرف منطقی سبک سنگین نمی‌کنه که بگه خب من الان دیگه خونواده‌م به پشمم نیست که می‌خوام خودکشی کنم، یا اینکه کسی که الان داره با من حرف می‌زنه و بهم می‌گه دوستشم یا روم حساب می‌کنه رو چند هفته‌ست که می‌شناسم‌، how dare you call me a friend :| ممکنه بعد از اون بحران به این قضایا بشینه فکر کنه ولی در اون لحظه چیزی که تو ذهن اکثریت می‌گذره دلیلی واسه خودکشی نکردنه، که می‌تونه حس دوست داشته شدن یا مورد نیاز بودن باشه‌.

مساله دوم اینه که دخالت کردن در این وضعیت هم کار خیلی سختیه هم انرژی‌بر. پس طرف نگران شده که قبل از اولین فرصتی که برید پیش روانشناس، بلایی سر خودتون بیارید. در مورد دوست ما، خیلی‌ها می‌گفتن متوجه شدن که چند روز حالش خوب نبود ولی با خودشون گفتن خودش "احتمالا" میره پیش روانشناس و بهتره ما که خیلی بلد نیستیم چی کار کنیم، دخالت نکنیم. و متاسفانه اون احتمال به صفر رسید چون زودتر از اینکه کمک بگیره خودکشی کرد‌.. کسی که میاد خودشو قاطی ماجرا می‌کنه، به خوبی روانشناس شاید نتونه حرف بزنه و شاید متوسل به حرفای ساده یا حتی چرتی بشه که چندان درست نباشن، ولی اتفاقا با وجود اینکه باند قوی‌یی با شما نداشته اومده تو اون موقعیت کاری کنه یعنی این آدم genuinely cared about you, even if you dont see them as friends.
 
چندین بار شده مثلا دارم میگم اره فلانی هم رفت و تنها تر شدم یا کلا دوستی دیگه باقی نمونده. (البته نه به شکل تکرار فراوان و بدبختگونه که برم به همه هی بگم من فلان و هر چی، ولی خب مکالمات و ذاتش گاها به اون سمت کشیده شده (یا حداقل امیدوارم به این شکل نبوده باشه))
بعد طرف برگشته میگه من هنوز هستم یا من دوست تو ام یا فلان و فلان. نمیدونم دقیقا چی تو ذهن طرف گذشته ولی احتمالا فقط قصدش خیر بوده و... ولی متوجه نیس که چه قدر بی فایده و ک*شره گفتن این حرف. حالا دوست نامیدن هر کسی یه جور مشکله اینکه خودشو مقایسه بکنه با کسایی که تو زندگیم بودن و بگه حالا که اونا رفتن من هستم و ... یه جور مشکل بزرگ تر.
آخه عزیز من از کی تا حالا کسی با ماکسیمم دو هفته ای (دو ماه؟) یه بار چت کوتاه و معمولا بدون عمق خاصی شده دوست که تو به این میگی دوستی.

همین قضیه سر دلداری و حرف با کسی که میخواد خودکشی بکنه هم هست به شکل شدید تر و سختگیرانه ترش. طرف میخواد خودشو بکشه. حتی خانوادشم براش مهم نیستن اونقدرا که بخواد مثلا جلوشو بگیره. بعد برمیگردی میگی فلان کارو بکنی من ناراحت میشم؟ به تخ** که ناراحت میشی یا زندگیت به من وابستس یا هر چرت و پرت دیگه ای. بالفرض خودکشی هم نکنه که در نهایت بهش میفهمونی برات ارزش خاصی نداشته پس چرا این توهم آسیب زا رو بهش میدی آخه.
(ممکنه خودم حرفای خطوط بالا رو به آدمای مختلف گفته باشم. در نتیجه فاک می اند فاک یو)

چون نقل قول مستقیم شد عملا.
ینی حتی اینطوری نبود که، عه این موضوع منم بیام نظر خودمو بگم. لیترالی مستقیم نقل قول شد.
من عموما اکثر حرف بزن هام و مخصوصا این یکی در مورد خودم و نحوه نگرش خودم به مسائله نه بحث درست و غلطی یا اینکه مردم چه کنند و چه نکنند.

من خیلی وقته که با کسی که افکار خودکشی داره حرف نزدم، و آدم به آدم هم قطعا فرق داره. اما چند وقت پیش که خبر خودکشی هم‌کلاسیم رو شنیدیم، خیلی در موردش حرف شد. یک اینکه ۹۹ درصد ادما وقتی این فکرها رو می‌کنن رو edge هستن، و اصلا طرف منطقی سبک سنگین نمی‌کنه که بگه خب من الان دیگه خونواده‌م به پشمم نیست که می‌خوام خودکشی کنم، یا اینکه کسی که الان داره با من حرف می‌زنه و بهم می‌گه دوستشم یا روم حساب می‌کنه رو چند هفته‌ست که می‌شناسم‌، how dare you call me a friend :| ممکنه بعد از اون بحران به این قضایا بشینه فکر کنه ولی در اون لحظه چیزی که تو ذهن اکثریت می‌گذره دلیلی واسه خودکشی نکردنه، که می‌تونه حس دوست داشته شدن یا مورد نیاز بودن باشه‌.

مساله دوم اینه که دخالت کردن در این وضعیت هم کار خیلی سختیه هم انرژی‌بر. پس طرف نگران شده که قبل از اولین فرصتی که برید پیش روانشناس، بلایی سر خودتون بیارید. در مورد دوست ما، خیلی‌ها می‌گفتن متوجه شدن که چند روز حالش خوب نبود ولی با خودشون گفتن خودش "احتمالا" میره پیش روانشناس و بهتره ما که خیلی بلد نیستیم چی کار کنیم، دخالت نکنیم. و متاسفانه اون احتمال به صفر رسید چون زودتر از اینکه کمک بگیره خودکشی کرد‌.. کسی که میاد خودشو قاطی ماجرا می‌کنه، به خوبی روانشناس شاید نتونه حرف بزنه و شاید متوسل به حرفای ساده یا حتی چرتی بشه که چندان درست نباشن، ولی اتفاقا با وجود اینکه باند قوی‌یی با شما نداشته اومده تو اون موقعیت کاری کنه یعنی این آدم genuinely cared about you, even if you dont see them as friends.

گفتی ۹۹ درصد و اکثریت، در نتیجه به جز بحث آماری و نظرسنجی درست حسابی که بعید میدونم انجام شده باشه هیچ جوره نمیشه اینو رد یا قبول کرد ولی کیس هایی که خودم دیدم و شنیده ها و تجربیات اندک خودم توی این دسته قرار نمیگیره. هرچند هیچکسی هم از افرادی که بهتر میشناختم، تو خاطرم نیس که خودکشی موفق واقعا کرده باشه.


من مگه گفتم کسی کاری نکنه؟
من مگه گفتم دوستای واقعا نزدیکش یاداوری نکن که براشون مهمه طرف و هر وقت نیاز شد روشون حساب کنه؟ یا حتی پیشنهاد جدی و عملی روان پزشک/شناس رفتن؟
و اینکه من همچنان اشاره کردم احتمالا قصد این افراد خیر بوده. بحث سر این بود که افراد متوجه نیستن این genuinely cared about you های فیک چه قدر میتونه مستقل از بی فایده بودنش در دراز مدت. در کوتاه مدت آسیب زا و سمی باشه.
 
چون نقل قول مستقیم شد عملا.
ینی حتی اینطوری نبود که، عه این موضوع منم بیام نظر خودمو بگم. لیترالی مستقیم نقل قول شد.
من عموما اکثر حرف بزن هام و مخصوصا این یکی در مورد خودم و نحوه نگرش خودم به مسائله نه بحث درست و غلطی یا اینکه مردم چه کنند و چه نکنند.
اره نقل قول از حرف شما شد، ولی این تجربه غیرمستقیم خودم هم دلیل بود که در این مورد نظرم رو بگم.
گفتی ۹۹ درصد و اکثریت، در نتیجه به جز بحث آماری و نظرسنجی درست حسابی که بعید میدونم انجام شده باشه هیچ جوره نمیشه اینو رد یا قبول کرد ولی کیس هایی که خودم دیدم و شنیده ها و تجربیات اندک خودم توی این دسته قرار نمیگیره. هرچند هیچکسی هم از افرادی که بهتر میشناختم، تو خاطرم نیس که خودکشی موفق واقعا کرده باشه.


من مگه گفتم کسی کاری نکنه؟
من مگه گفتم دوستای واقعا نزدیکش یاداوری نکن که براشون مهمه طرف و هر وقت نیاز شد روشون حساب کنه؟ یا حتی پیشنهاد جدی و عملی روان پزشک/شناس رفتن؟
و اینکه من همچنان اشاره کردم احتمالا قصد این افراد خیر بوده. بحث سر این بود که افراد متوجه نیستن این genuinely cared about you های فیک چه قدر میتونه مستقل از بی فایده بودنش در دراز مدت. در کوتاه مدت آسیب زا و سمی باشه.
۹۹ درصد ممکنه اشتباه باشه ولی آمار رو گرفتن و درصد زیادی گفتن تصمیمشون بیشتر آنی بوده تا اینکه دراز مدت روش فکر کرده باشن + روی خودکشی موفق‌ها که نمی‌شه آمار گرفت، روی ناموفق‌ها میشه.

نه، نگفتی ولی من حرفم به اینه که اونی که در این شرایط بی‌تفاوت نبوده، از نظر من دوست محسوب میشه چون براش اهمیت داشتی، چه همین دیروز شناختیش چه یه ماه پیش. حالا اگه بازم فکر می‌کنی فیکه و سمی، و دوستای واقعی باید توجه کنن، باشه.
 
تو اولین پست و خیلی از پستای دیگه، همچین سوال پرسیده شده بود

چرا افراد خودکشی میکنن و چی میشه که تنها راه حل پیش روشون رو مرگ میدونن


من یه سوال دارم، شما وقتی تو شرایطی باشید که خیلی اذیت میشید، بهتون فشار میاد دیگه درسته؟ حالا چه روحی چه جسمی (اگه بگید نه عجیبه)
مثلا همون جسمی، فکر کنید دست تون تو یه چیزی گیر کرده(مثلا چرخ گوشت یا چاه حمام-_- دور از جون تون، یا اصلا یه چیز ساده مثلا کفشی خریدید که پاتونو میزنه، نمی‌تونید خیلی باهاش راه برید دیگه، اذیت میشید=)
و بلعکسش، وقتی بهتون فشار میاد اذیت میشید دیگه؟
خب حالا اگ تو شرایطی باشید که بهتون فشار بیاد و اذیت بشید، مسلما برای اینکه راحت بشید یه کاری میکنید دیگه، سعی میکنین خودتونو از اون شرایط نجات بدید به قول معروف
حالا یا ازش کناره گیری میکنید، یا دنبال راه حل خاص خودش می‌گردید
حالا استثنایی هم وجود داره که بگیم یه مدت زیادی اون شرایط رو تحمل میکنین، چون درد و فشار به تدریج به ادم وارد میشه

حالا از نظر من افرادی که خودکشی میکنن هم همینطوره، تو شرایط بد و اشتباهی هستن که اذیت میشن، به روح شون فشار میاد، مغز شونو و افکار شونو درگیر میکنه، هر چی تحمل میکنن، فکر میکنن، راه حل ها براشون جواب نمیده به نتیجه ای نمیرسن
هی تلاش میکنن درست بشه ها، ولی نمیشه، مثل یه مرداب کشیده میشن پایین
مثل نوار قلب و نوار مغز میمونه، اول اوکی میزنه، بعد که به فرد شوک یا فشار وارد میشه میره بالا و یا تند یا کند میشه، بعدم یه خط صاف
شرایط و تحمل این افراد وقتی میرسه به اون خط صافه، دیگه نمیکشن، یا به اصلاح خودمون، میبُرن
فقط میخوان تموم شه تحمل و طاقت شو ندارن(واقعا نمی‌دونم چطور توصیفش کنم که اون حس اسفناک خستگی روحی تا حدی درک(القا؟!) بشه)
ولی تهش دیگه راهکارو به جای خلاص شدن از شرایط و کم کردن شر اون جو، تو خلاص کردن خودشون میبینن...
حالا اگرم اون خودکشی ناموفق باشه که دیگه هیچی بدتر ضربه میخورن

و یه سریا میگن باید برن پیش روانپزشک
یه سوال دارم، یه آدم وقتی دستش میشکنه و درد میکنه، میره پیش چشم پزشک؟؟=/
میره پیش ارتوپد
یا همون ادمه که گفتیم نوار قلب و مغزش میرسه به خط صاف(و گفتم افرادی که خودکشی میکنن مثل همون ادمن) برای اون فرد دکتر خبر میکنن ولی احتمال برگشتش خیلی خیلی کمه، چون تموم کرده
اونی هم که خودکشی میکنه دقیقا همینه، دکتر کم پیش میاد جوابگو باشه براش، چون بریده
من بهش میگم مرگِ زنده چون از نظر من دقیقا همینه..
 
واقعا حق داریم درباره زندگی دیگران اظهار نظر کنیم ؟
یعنی حتی باید برای گرفتن جون خودمونم باید اجازه داشته باشیم؟
و بد تر از اون اینه که برای مردن خودمون دست به کار میشیم
 
من فقط با جون و دل به این یه جمله اعتقاد دارم :
قطعا بعدش چیز قشنگیه که خدا زنده نگهت داشته(:
بخوایم براش فلسفه بذاریم میشه : مرگ و زندگی دست خداست(:
و از اون سمت خدا از آینده هم باخبره(:
دِ آخه خب دختر/پسر خوب ! وقتی خدا میتونسته جونتون بگیره ولی الان زنده ای یعنی یه چیز قشنگ در انتظارته دیگه:)
تو کار خدا دخالت میکنی که چی؟
بیشتر میدونی یا از آینده باخبری؟:)
 
خدا(((((((:
نایس(((:
ترجیح می‌دهم در این دنیا طوری زندگی کنم که فکر کنم خدا هست و وقتی به دنیای دیگری رفتم بدانم که نیست(: ... تا وقتی در این دنیا فکر کنم خدا نیست و در آن دنیا بفهمم که هست!
آلبر کامو
 
ازين حرفاى اعتقادى ميشه زد،اما بگذاريد طورى كه براى همه مقبول باشه
به والله اونورم خبرى نيست.اگه موفقيت اميز نشه خودكشيت(كه احتمالش زياده)فقط يه درد به درد هات اضافه ميشه.خودتو بكشى هم معلوم نيست خلاص شى يا نه.از اونور خبر دارى؟يا اينكه اصلا اونورى در كار هست؟خب من معتقدم اما خب تو شايد معتقد باشى نيست.اما بهرحال،اينور خبرى نبوده،اونورم نخواهد بود.
پس يه جورى تلاش كن اينورو درست كنى چون اونورم خبرى نيست.
 
Back
بالا