خودکشی

N.S.D

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
173
امتیاز
1,415
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1403
من فقط با جون و دل به این یه جمله اعتقاد دارم :
قطعا بعدش چیز قشنگیه که خدا زنده نگهت داشته(:
بخوایم براش فلسفه بذاریم میشه : مرگ و زندگی دست خداست(:
و از اون سمت خدا از آینده هم باخبره(:
دِ آخه خب دختر/پسر خوب ! وقتی خدا میتونسته جونتون بگیره ولی الان زنده ای یعنی یه چیز قشنگ در انتظارته دیگه:)
تو کار خدا دخالت میکنی که چی؟
بیشتر میدونی یا از آینده باخبری؟:)
حرفات درسته، ولی بحثه اینه که وقتی نکشی، دیگه هر کاری کنی هر چی تو گوشات بخونن، هضم نمیشه، درک نمیشه، وقتی میبری، دیگه بریدی..
و البته یه چیزی رم اضافه کنم، خیلیا بودن که زندگی شون قشنگ و خوب بوده به قول خودت، ولی خودکشی کردن...
 

N.S.D

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
173
امتیاز
1,415
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1403
ازين حرفاى اعتقادى ميشه زد،اما بگذاريد طورى كه براى همه مقبول باشه
به والله اونورم خبرى نيست.اگه موفقيت اميز نشه خودكشيت(كه احتمالش زياده)فقط يه درد به درد هات اضافه ميشه.خودتو بكشى هم معلوم نيست خلاص شى يا نه.از اونور خبر دارى؟يا اينكه اصلا اونورى در كار هست؟خب من معتقدم اما خب تو شايد معتقد باشى نيست.اما بهرحال،اينور خبرى نبوده،اونورم نخواهد بود.
پس يه جورى تلاش كن اينورو درست كنى چون اونورم خبرى نيست.
اره درسته شاید اونور خبری نباشه، اما حداقل دردش مثل اینجا زیاد نیست، یا نمیدونم شاید حداقل از اینجا و اینور بهتر باشه، نه؟؟
یا دید خیلی منفیش اینه که حتی ممکنه بدترم باشه، و اگه بنا رو روی این بزاریم که اونور ابدیه، دیگه اصلا و هیچ وقت اون درد قرار نیست تمومی پیدا کنه حتی با خودکشی.. و این فجیع افتضاحه
پس نمیشه ضمانت کرد یا تصویب، و این نشون میده درد اگه باشه، همیشگیه و نمیشه ازش خلاص شد مگر برای یه مدت کوتاه، که استراحت و تجدید قوا کنی برای ادامه ی اون درد...

و بدترین چیز همینه که ناموفق از آب در بیاد خودکشی، یعنی علاوه بر خودکشی برای اون درد، یه بارم باید بابت این که اون خودکشی ناموفق بوده...
 

مجهولツ

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
506
امتیاز
4,855
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
یه جای دور ...!
سال فارغ التحصیلی
1401
حرفات درسته، ولی بحثه اینه که وقتی نکشی، دیگه هر کاری کنی هر چی تو گوشات بخونن، هضم نمیشه، درک نمیشه، وقتی میبری، دیگه بریدی..
و البته یه چیزی رم اضافه کنم، خیلیا بودن که زندگی شون قشنگ و خوب بوده به قول خودت، ولی خودکشی کردن...
آدمایی که خودکشی میکنن اغلب دنبال مرگ نیستن بلکه یه تغییر بزرگ میخوان! ولی چون قدرت تغییر ندارن مرگ رو ترجیح میدن(:

اره درسته شاید اونور خبری نباشه، اما حداقل دردش مثل اینجا زیاد نیست، یا نمیدونم شاید حداقل از اینجا و اینور بهتر باشه، نه؟؟
یا دید خیلی منفیش اینه که حتی ممکنه بدترم باشه، و اگه بنا رو روی این بزاریم که اونور ابدیه، دیگه اصلا و هیچ وقت اون درد قرار نیست تمومی پیدا کنه حتی با خودکشی.. و این فجیع افتضاحه
پس نمیشه ضمانت کرد یا تصویب، و این نشون میده درد اگه باشه، همیشگیه و نمیشه ازش خلاص شد مگر برای یه مدت کوتاه، که استراحت و تجدید قوا کنی برای ادامه ی اون درد...

و بدترین چیز همینه که ناموفق از آب در بیاد خودکشی، یعنی علاوه بر خودکشی برای اون درد، یه بارم باید بابت این که اون خودکشی ناموفق بوده...
ببین خودکشی تو افراد معتقد و قوی خیلی کمتره!
پس میتونیم نتیجه بگیریم خودکشی از ضعف میاد!
حالا چرا پای افراد معتقد رو کشیدم وسط؟!
چون شما فرض کن اونی که اعتقاد داره خدا هواشو داره و جای خودکشی تلاش میکنه و خب اکثرا هم همون خدایی که بهش اعتقاد داره دستشو میگیره ... قوی تره؟ یا اونی که میگه خدا نیست ، آخرت نیست و باخودکشی به خودش پایان میده؟
به نظرم خدا حتی اگه خیالی هم باشه ! یه امیده که از خودکشی(: از ناامیدی ، از تلاش نکردن و ... جلوگیری میکنه!
آخرت حتی اگه وجود نداشته باشه ، تعداد کثیری از آدما بخاطر آخرت خودشون هم که شده آدم بهتری میشن و دنیا قشنگتر میشه(:
پس اعتقاد آدما ربط مستقیم به این مسئله داره !

میدونم بخش زیادی از حرفام به پیامت مرتبط نبود ، ببخشید♡
 

N.S.D

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
173
امتیاز
1,415
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1403
آدمایی که خودکشی میکنن اغلب دنبال مرگ نیستن بلکه یه تغییر بزرگ میخوان! ولی چون قدرت تغییر ندارن مرگ رو ترجیح میدن(:
قدرت تغییر؟؟ به خدا که فقط تحمل ندارن، وگرنه قدرت شون از من و شما بیشتره که تونستن انقدر تحمل کنن همه چیو
 

Zahra_a

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
859
امتیاز
9,404
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
99
رشته دانشگاه
داروسازی
اگه افکار خودکشی دارید اگه بریدید و دنبال یه روزنه میگردید برای ادامه دادن برید پیش تراپیست و نه هیچ کس دیگه
پس میتونیم نتیجه بگیریم خودکشی از ضعف میاد!
واقعا متاسفم بابت اینکه خودکشی رو از ضعف میدونید
خودکشی و افکارش از ضعف نیست از بیماری روحه(مثل هر بیماری دیگه)
که باید درمان شه...
 

خِیزَران

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,895
امتیاز
39,197
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهر ستاره ها
سال فارغ التحصیلی
2020
نمیخوام معلم اخلاق شم و بگم خودکشی خوبه یا بد نمیدونم ، ولی خودکشی کردن علل مختلفی داره ،یکیش میتونه همون فشار روحی باشه که زهرا گفت.وقتی از فشار روحی حرف میزنیم باید در نظر داشته باشیم فرد نیاز به کمک داره.و وقتی تو ذهن خودش میگه(هیشکی برای من نمونده که دوسم داشته باشه و کسی بهم کمک نمیکنه و...) حرفایی ازین قبیل ،ممکنه دست به کارهایی خطرناکی بزنه کاری مثل خودکشی.یه بنده خدا که دست به خودکشی میزنه،شاید نیاز داشته یه چراغ چشمکی جلوی پاش باشه تا راه درست رو انتخاب کنه و قوی باشه و بره جلو.هیشکی بی نهایت نیست.پس ممکنه تصمیم اشتباه بگیره.
 

مجهولツ

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
506
امتیاز
4,855
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
یه جای دور ...!
سال فارغ التحصیلی
1401
قدرت تغییر؟؟ به خدا که فقط تحمل ندارن، وگرنه قدرت شون از من و شما بیشتره که تونستن انقدر تحمل کنن همه چیو
بعضی خودکشی ها از فشار زیاده ! قبول
اما اگه فقط بخوام روی صحبتم رو با افراد معتقد قرار بدم باید بگم آفریننده کل هستی خوب میدونی زندکی تو رو چجوری بچینه پس باید بهش امید و اعتماد داشت(:
و از اونور بشدت اعتقاد دارم امید صبر و تحمل رو زیاد میکنه!
و نکته دوم اینکه قدرت تغییر با قدرت تحمل از زمین تا آسمون متفاوتن(:
واقعا متاسفم بابت اینکه خودکشی رو از ضعف میدونید
خودکشی و افکارش از ضعف نیست از بیماری روحه(مثل هر بیماری دیگه)
که باید درمان شه...
حرف شما هم درسته و قطعا قابل احترام (:
فقط یه نکته این وسط هست !
اینکه آدمی که نه جسمش بلکه روحش و قلبش قوی باشه! میجنگه ! درستش میکنه چیزی رو که میخواد !
آدمای قدرتمند حتی با بیماری روحی هم میجنگن(: نمیدونم میتونم منظور رو برسونم یا نه !
 

N.S.D

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
173
امتیاز
1,415
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1403
نمیخوام معلم اخلاق شم و بگم خودکشی خوبه یا بد نمیدونم ، ولی خودکشی کردن علل مختلفی داره ،یکیش میتونه همون فشار روحی باشه که زهرا گفت.وقتی از فشار روحی حرف میزنیم باید در نظر داشته باشیم فرد نیاز به کمک داره.و وقتی تو ذهن خودش میگه(هیشکی برای من نمونده که دوسم داشته باشه و کسی بهم کمک نمیکنه و...) حرفایی ازین قبیل ،ممکنه دست به کارهایی خطرناکی بزنه کاری مثل خودکشی.یه بنده خدا که دست به خودکشی میزنه،شاید نیاز داشته یه چراغ چشمکی جلوی پاش باشه تا راه درست رو انتخاب کنه و قوی باشه و بره جلو.هیشکی بی نهایت نیست.پس ممکنه تصمیم اشتباه بگیره.
دقیقا=)
با این حرفت یادم اومد یه چیزیو بگم
یه نفر و میشناسم دوبار خودکشی ناموفق داشته، و رفته پیش روانشناس، فقط از ترس اینکه یه راهکار پیدا کنه در نبودش خانواده اش فرو نریزن بخاطر داغش
یعنی حتی براش مهم نبود جون خودشو میگیره، فقط میخواست خانواده اش داغون نشن و خواهر برادر کوچیکش ازش الگو نگیرن، و روانشناس به رفیقش گفته بود وابسته اش کنین=)
میگفت به یه چیزی یا یه کسی وابسته اش کنین که مطمئن باشین ترکش نمیکنه و بهش آسیب نمیزنه، حال روحیش خیلی بد بود ولی از وقتی وابستگیش صورت گرفته حالش خوبه و الان حدودا سه چهار ماهه سمت خودکشی نرفته=)
و البته وابستگیش از اون واست بمیرم و فداتشم و اینا نیست، فقط میدونه یکی هست، یه حامی، یه پشتیبان، یکی که درکش میکنه و بهش کمک میکنه، حس اعتماد و اهمیت دوجانبه دارن=)
 

Bk_201

کاربر فوق‌حرفه‌ای
کنکوری 1404
ارسال‌ها
714
امتیاز
9,778
نام مرکز سمپاد
دیگه سمپاد نیستم
شهر
به شما ربطی نداره
سال فارغ التحصیلی
1404
در نهایت همه میمیریم
حق نداریم کسیو بخاطر پایان دادن به زندگی خودش قضاوت کنیم
 

مجهولツ

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
506
امتیاز
4,855
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
یه جای دور ...!
سال فارغ التحصیلی
1401
طوری زندگی کنم که خدا هست نه طوری زندگی‌ کنم که اگر خدایی هم باشه من اختیاری از خودم ندارم و وجودم عدم وجودم و هر گه دیگه دست اونه و من باید درد بکشم فقط چون خدا فکر کرده اینطوری بهتره
اگر به وجود خدا باور داشته باشی خودت تناقض حرفات رو متوجه میشی(: صرفا گفتن جمله ی خدا هست به معنی باور وجودش نیست!
 

مجهولツ

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
506
امتیاز
4,855
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
یه جای دور ...!
سال فارغ التحصیلی
1401
اینکه فکر کنی یه قدرت برتر هست که همیشه هواتو داره صرفا سر خودتو گول مالیدنه(((:
قدرت برتر رو چی میبینی؟(:
تو قوی تری یا چیزی که تو ساختیش؟(:


حس میکنم ادامه ی این بحث تو این تاپیک اسپم بشه ، بانگ ادامه بدیم!
 
ارسال‌ها
1,551
امتیاز
27,019
نام مرکز سمپاد
ضروری
شهر
ضروری
سال فارغ التحصیلی
0
ترجیح می‌دهم در این دنیا طوری زندگی کنم که فکر کنم خدا هست و وقتی به دنیای دیگری رفتم بدانم که نیست(: ... تا وقتی در این دنیا فکر کنم خدا نیست و در آن دنیا بفهمم که هست!
آلبر کامو
اتفاقاً اگر خدایی باشه، باید به اونایی که خداناباور بودن بهترین جایگاه در بهشت رو بده، چون اون‌ها با عقل و استدلال به این نتیجه رسیدن و صرفاً با گفته‌ها و شنیده‌ها و همینطوری آبکی ایمان نیاوردن :‌)))
خود خدا تو تمام ادیان تأکید کرده و کلی روایت هم داریم که به اونچه که با منطقتون بهش رسیدین باور داشته باشین و اگر این کارو نکنین مورد بازخواست الهی قرار می‌گیرین که چرا خلاف باورهاتون عمل کردین. یه سخنران روحانی بود می‌گفت اگر مسلمون هستید و با تحقیق به این نتیجه رسیدید که حق با مسیحیته، مدیونید اگه مسیحی نشید.

پس این حرف که ترجیح می‌دهم خداباور بمیرم و ... BS محضه.
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
کنکوری 1404
ارسال‌ها
3,985
امتیاز
44,535
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
چرا خودکشی میکنن؟

چون کورن!
واقعا شاید بگید که گاهی راهی برای ادامه دادن به این زندگی نیست و باید خودمونو به فنا بدیم، ولی واقعا کسایی که خودکشی میکنن کور درجه سه هستن!

همیشه یه راهی هست که "این رو نیز بگذرونیم".... شاید وقتی هیچ دلیلی برای زندگی نداریم، تنها دلیلی که میمونه این باشه که:"زحمت عمری تپیدن قلبمون به هدر میرهههه!"

شاید مسخره به نظر بیاد، ولی همینه. اینجور وقتا باید به این فکر کنیم که اگر زندگی من قرار بود تا ایییینننن حددددد، بی مزه و بیخود تموم بشه، پس چرا شروع شد؟
پس نتیجه میگیریم یه هدفی داشته، و مهم نیست من چه نکبت زشت بدردنخوری باشم، زندگی من رو به اون وضعیت تعیین شده میرسونه. و اون وضعیت، وضعیه که من توش شااااد بمیرم، یا اگر شاد نیستم، حداقل نقش خودم رو توی این دنیا ایفا کرده باشم.

و هنوز نکرده م؟ پس زنده میمونم و اجازه نمیدم زحمت 80 بار تپش در دقیقه قلبم به هدر بره....

و "این رو نیز میگذرونم"
 

phoenix_

کاربر فعال
ارسال‌ها
53
امتیاز
467
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
1399
دانشگاه
علم و صنعت
یه نقل قول از کتاب "هر بار که معنی زندگی را فهمیدم عوضش کردند"
یکی از دوستان من مردی بود که دخترش در 30 سالگی خود کشی کرده بود.دوست من تسلا ناپذیر بود و چند سال شهر و خانه اش را ترک کرد.بعد از مدتی برگشت. شنیده ام در جایی گفته است : آرزو نمیکنم که کاش دخترم زنده بود ،آرزو میکنم کاش دلیلی برای زنده بودن پیدا میکرد.

اولا بگم من روحیه شادی دارم و کلا خودکشی رو درست درک نمیکنم ، ولی چیزی که واضحه اینه که خودکشی لزوما عمل کوته فکرانه ای نیست.
همین که تعداد زیادی از فیلسوف ها و متفکرا در تاریخ خودکشی کردن نشون میده فراتر از یه تصمیم احساسی و بی ملاحضس.
اما این برای من ثابت شده که نحوه دید به مسائل کاملا متغیره ، شاید تو اگه خودکشی نکنی وضعت بهتر نشه، شایدم بشه ، ولی به قطع میتونم بگم بعد از یه مدت میتونی دیدت رو عوض کنی.اصلا اطرافیان هیچی ،تو نسبت به خود ده سال دیگه ات هم مسئولی
دلیل زنده بودن نباید پیدا شه ، باید ساخته شه

اگه کسی به خودکشی فکر میکنه فیلم طعم خوش گیلاس از عباس کیا رستمی رو حتما ببینه(اگه فکر نمیکنید هم ببینید باز)
 

Bk_201

کاربر فوق‌حرفه‌ای
کنکوری 1404
ارسال‌ها
714
امتیاز
9,778
نام مرکز سمپاد
دیگه سمپاد نیستم
شهر
به شما ربطی نداره
سال فارغ التحصیلی
1404
چرا خودکشی میکنن؟

چون کورن!
واقعا شاید بگید که گاهی راهی برای ادامه دادن به این زندگی نیست و باید خودمونو به فنا بدیم، ولی واقعا کسایی که خودکشی میکنن کور درجه سه هستن!

همیشه یه راهی هست که "این رو نیز بگذرونیم".... شاید وقتی هیچ دلیلی برای زندگی نداریم، تنها دلیلی که میمونه این باشه که:"زحمت عمری تپیدن قلبمون به هدر میرهههه!"

شاید مسخره به نظر بیاد، ولی همینه. اینجور وقتا باید به این فکر کنیم که اگر زندگی من قرار بود تا ایییینننن حددددد، بی مزه و بیخود تموم بشه، پس چرا شروع شد؟
پس نتیجه میگیریم یه هدفی داشته، و مهم نیست من چه نکبت زشت بدردنخوری باشم، زندگی من رو به اون وضعیت تعیین شده میرسونه. و اون وضعیت، وضعیه که من توش شااااد بمیرم، یا اگر شاد نیستم، حداقل نقش خودم رو توی این دنیا ایفا کرده باشم.

و هنوز نکرده م؟ پس زنده میمونم و اجازه نمیدم زحمت 80 بار تپش در دقیقه قلبم به هدر بره....

و "این رو نیز میگذرونم"
گاهی پایانی دردناک بهتر از دردی بی پایان است
 
ارسال‌ها
252
امتیاز
7,594
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد ۳
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1399
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
روان‌شناسی
ترجیح می‌دهم در این دنیا طوری زندگی کنم که فکر کنم خدا هست و وقتی به دنیای دیگری رفتم بدانم که نیست(: ... تا وقتی در این دنیا فکر کنم خدا نیست و در آن دنیا بفهمم که هست!
آلبر کامو
البته امیدوارم بدونید که کامو خودش آتئیست بود. این جمله رو هم از این بابت نمی‌گه که خداباوری رو ستایش کنه، منظورش بیشتر از بابت معنی زندگی و این حرفا بوده. کامو در جایی اعتقاد به دین و زندگی پس از مرگ رو خودکشی فلسفی می‌دونه و دین رو تلاش ناموفقی برای معنی دادن به زندگی معرفی می‌کنه.
ببین خودکشی تو افراد معتقد و قوی خیلی کمتره!
پس میتونیم نتیجه بگیریم خودکشی از ضعف میاد!
الان شد معتقد = قوی؟!! و بعد خودکشی ≠ معتقد و نتیجتاً خودکشی = ضعف؟ خب اولاً که خیلی مطلب جالبی بود. ثانیاً یه نکته‌ی جالب‌تری که هست اینه که شما اگه دو کلمه suicide و religion رو با هم سرچ کنی بعد از ویکی‌پدیا اولین لینکی که میاد مربوط به یه مقاله ست که اولاً می‌گه آمار در مورد ارتباط خودکشی و اعتقاد به دین ضدونقیضه و ثانیاً یه چیزی که نتیجه گرفته و تو چکیده هم گفته اینه که:
.We found that religious affiliation does not necessarily protect against suicidal ideation, but does protect against suicide attempt​
می‌تونیم سر برداشتمون از این نتیجه بحث کنیم ولی اولین چیزی که به چشم میاد اینه که اعتقاد داشتن در وهله‌ی اول باعث ترس بیشتر از خودکشی می‌شه، نه باعث قدرت! که بعد فرد با اون قدرت روحی و قلبی!! بره به جنگ بیماری روانی!!! این که زندگی‌مون رو متعلق به یک خدا بدونیم و باور داشته باشیم که اون خدا از اینکه ما زندگی‌مون رو از خودمون بگیریم خشمگین می‌شه، لذا به خاطر جلوگیری از خشم اون خدا هر شرایطی رو تحمل کنیم اسمش قدرت نیست.
به نظرم خدا حتی اگه خیالی هم باشه ! یه امیده که از خودکشی(: از ناامیدی ، از تلاش نکردن و ... جلوگیری میکنه!
آخرت حتی اگه وجود نداشته باشه ، تعداد کثیری از آدما بخاطر آخرت خودشون هم که شده آدم بهتری میشن و دنیا قشنگتر میشه(:
پس اعتقاد آدما ربط مستقیم به این مسئله داره !
این بحثش مربوط به این تاپیک نیست و بازش نمی‌کنم، ولی فقط یکم باز کردن چشم می‌خواد که بفهمیم اعتقاد داشتن به آخرت یه سکه ست که دو روی کاملاً متفاوت داره، چه بدبختی‌های جمعی و فردی که به خاطر همین اعتقادات متحمل نشدیم! منکر اون روی این سکه و تأثیرات مثبتش تو بعضیا نمی‌شم، صرفاً دارم می‌گم این اعتقاد راسخ به اینکه اعتقاد داشتن قطعاً رابطه‌ی مستقیم با "قشنگی دنیا" داره اشتباه بودنش خیلی آشکارتر از اونه که حتی بخوایم برای نقض کردنش استدلال کنیم! جدا از این طالبان و ج.ا و دیگرانی که همگی ظاهراً به یه آخرتی اعتقاد دارن و دارن تو این دنیا جهنم می‌سازن، باید اشاره کنم که نه تنها اعتقاد داشتن به آخرت باعث آدم خوبی شدن نمی‌شه، که حتی تحمل کردن از سر اعتقاد هم باعث "قشنگ‌تر شدن دنیا" نمی‌شه.
اینکه آدمی که نه جسمش بلکه روحش و قلبش قوی باشه! میجنگه ! درستش میکنه چیزی رو که میخواد !
آدمای قدرتمند حتی با بیماری روحی هم میجنگن(: نمیدونم میتونم منظور رو برسونم یا نه !
به این می‌گن ایستادن بیرون گود و نظر دادن در باره‌ی چیزی که مطلقاً درکی ازش نداریم! شما با هر فردی که قصد خودکشی داره اگر صحبت کنی خیلی زود متوجه می‌شی که نسخه پیچیدن و توصیه کردن، یا از شرایط مشابه خود گفتن و سعی در همدردی از این راه، دو تا چیزیه که اصلاً جواب نمی‌ده، فردی که قصد خودکشی داره احساس می‌کنه که هیچکس نمی‌تونه درکش کنه. اینکه بیایم این رو از سر ضعف بدونیم و بگیم اگر قوی باشی "می‌جنگی" نه تنها فرد رو به خودکشی سوق می‌ده که با کمال احترام به نظرم حماقتی بیش نیست. بیماری روحی و افسردگی چیزی نیست که بشه همینجوری براش یه نسخه‌ی کلی پیچید که "مشکل اینه که قوی نیستی یا با بیماری روحی نمی‌جنگی"! بیماری روحی همون چیزیه که ازت توان این جنگ رو می‌گیره، تو هر فردی هم شیوه‌ی مقابله‌ی خاص خودش رو می‌طلبه، تا یه جایی هم ممکنه این مبارزه دست خودمون باشه، ولی کسی که قصد خودکشی می‌کنه قطعاً دیگه از این مرحله گذشته. تو همین سایت چند وقت پیش یکی نوشته بود برای جلوگیری از افسردگی باید خواب و تغذیه و ورزش رو درست کرد! افسردگی همون چیزیه که از یه جا به بعد دیگه‌ نمی‌ذاره این کارو بکنی، نمی‌ذاره ورزش کنی یا خوب بخوابی! و این که این موضوع غیرقابل کنترله چیزیه که فکر می‌کنم امثال شما نمی‌تونید درک کنید و برای همین میاید نسخه می‌پیچید که آره مشکل از ضعف روحی آدمه(:|). این موضوع باعث می‌شه حتی فکر کنیم که آدم "باید" در این شرایط به فلان چیز خاص فکر کنه:
اینجور وقتا باید به این فکر کنیم که اگر زندگی من قرار بود...
و یه سریا میگن باید برن پیش روانپزشک
یه سوال دارم، یه آدم وقتی دستش میشکنه و درد میکنه، میره پیش چشم پزشک؟؟=/
میره پیش ارتوپد
یا همون ادمه که گفتیم نوار قلب و مغزش میرسه به خط صاف(و گفتم افرادی که خودکشی میکنن مثل همون ادمن) برای اون فرد دکتر خبر میکنن ولی احتمال برگشتش خیلی خیلی کمه، چون تموم کرده
اونی هم که خودکشی میکنه دقیقا همینه، دکتر کم پیش میاد جوابگو باشه براش، چون بریده
من بهش میگم مرگِ زنده چون از نظر من دقیقا همینه..
سازمان جهانی بهداشت تخمین می‌زنه که هر سال حدود 700000 تا 800000 نفر بر اثر خودکشی می‌میرن، یعنی تقریباً هر 40 ثانیه یک نفر، یعنی احتمالاً اگر خیلی سریع نخونید، حین خوندن همین پستی که من نوشتم شاید دو نفر توی جهان مرده باشن، این رقم در یک کلمه فقط وحشتناکه. از طرفی اینکه آمار خودکشی تو بازه‌ی سی سال اخیر رشد زیادی داشته، یعنی می‌تونه کمتر باشه و تحقیقات بسیاری هم نشون دادن که خودکشی قابل پیشگیریه. شاید نه همه‌ی این 800000 نفر، اما قطعاً تعداد قابل توجهی از اون‌ها رو می‌شد به زندگی برگردوند. زندگی ظاهراً قاعده‌ی ثابتی نداره، شاید بهتر بشه و شاید بدتر. اما اینکه بخوایم طوری فکر کنیم که خب کسی که بریده دیگه بریده صرفاً به این معناست که سرمون رو بکنیم زیر برف و بگیم به من چه. اگه شما می‌تونی تصور کنی که یکی از نزدیکانتون خودکشی کنه و بعد شما به راحتی بگی به من چه و ناراحت نشی براش، خب می‌تونی اینطور فکر کنی که کسی که بریده یعنی بریده، و این حلقه ممکنه واقعاً به قدری تنگ بشه که افراد خیلی نزدیک ما و حتی خودمون رو درگیر کنه. ولی اگر برامون مهمه، و در صورت خودکشی دوست و فامیلمون ناراحت می‌شیم، این یعنی باید حداقل اهمیت بدیم به اینکه چطور می‌شه دیگران رو به زندگی برگردوند، حداقل برای نفع شخصی (ناراحت نشدن خودمون). در کنار این 700-800 هزار نفر، تعداد خیلی بیشتری هم سالانه به خودکشی فکر می‌کنن و عملی‌ش نمی‌کنن، یا منصرف می‌شن و به زندگی ادامه می‌دن، یا هم عملی می‌کنن و موفق نمی‌شن و به ناچار به زندگی برمی‌گردن. و اتفاقاً زندگی بعضیاشون هم واقعاً به جاهای خیلی خوبی می‌رسه.


دیروز روز جهانی پیشگیری از خودکشی بود. حرفم اینجا این نیست که خودکشی راه حل خوبیه یا بد، به نظرم ما در مقام قضاوت دیگران نیستیم و نمی‌تونیم نظر بدیم و این موضوع هم یه نسخه‌ی کلی نداره. دارم در مورد خودمون صحبت می‌کنم که معمولاً دوست نداریم دیگرانی که می‌شناسیم خودکشی کنن، دوست داریم خوشحال باشن و فقدانشون آزارمون می‌ده، پس در قبال این خوشحالی دیگران مسئولیم و باید حداقل بدونیم که چطوری می‌تونیم باعث این خوشحالی و جلوگیری از خودکشی بشیم. فهمیدن این موضوع با یه سرچ ساده به دست میاد و یه سری راهکارهای کلی هست که اگه اطرافیان کسایی که خودکشی می‌کنن می‌دونستن، شاید الان در سوگ نبودنش نبودن. در رأس این راهکارها هم اینه که تا کسی از خودکشی حرف می‌زنه سریع به سوال پرسیدن نگیریمش، سعی نکنیم قضاوتش کنیم، سعی نکنیم بهش راهکار بدیم، مثل بچه باهاش رفتار نکنیم، می‌دونم خیلی از این رفتارها رو با نیت خوبی و شاید حتی با فکر انجام می‌دیم، ولی خب جواب نمی‌ده و باید بذاریم کنار. پنجم تیر امسال یه دانشجوی پسادکترای فیزیک دانشگاه فردوسی خودکشی کرد و انتظار داشتم خبرش مورد توجه بیشتری قرار بگیره. من طرفو نمی‌شناختم، خیلی‌ها نمی‌شناختن اما توی یک جلسه‌ای که دانشگاه برگزار کرد برای این موضوع با حضور رئیس و معاونای دانشگاه و دانشجوها و لایوش هم پخش شد، دیدم که چطور همه‌مون، سر این قضیه ناراحت شدیم. نمی‌گم من اگه جای اون بودم خودکشی نمی‌کردم، چرا شاید می‌کردم، ولی این باعث نمی‌شه عمیقاً به خاطر این موضوع ناراحت نشم. حتی همین الآن هم که به اون روز فکر می‌کنم موهای تنم سیخ می‌شه و احساساتی می‌شم. و در نهایت هم فقط همین فکر موند که نقش ما در قبال دیگران و در قبال جلوگیری از همین ناراحتی‌ها چیه، چی کار می‌تونیم بکنیم و به نظرم این یک مسئولیت اجتماعیه که بدونیم چطور باید از اطرافیانمون مراقبت کنیم و فکر می‌کنم باید این مسئولیت رو جدی گرفت. حداقلش اینه که پیچیدگی موضوع رو یکم بهتر درک کنیم، و روی نظری که می‌خوایم در مورد همچین مسئله‌ی حساسی بدیم یکم بیشتر فکر یا تحقیق کنیم...
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
کنکوری 1404
ارسال‌ها
3,985
امتیاز
44,535
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
گاهی پایانی دردناک بهتر از دردی بی پایان است
پایان هیچ انسانی خودکشی نیست. اگر خودشونو میکشن، در واقع خودشونو از پایان بهتر محروم میکنن. کی گفته درد هیچ وقت تموم نمیشه؟ هیج دردی بی پایان نیست.
 

Bk_201

کاربر فوق‌حرفه‌ای
کنکوری 1404
ارسال‌ها
714
امتیاز
9,778
نام مرکز سمپاد
دیگه سمپاد نیستم
شهر
به شما ربطی نداره
سال فارغ التحصیلی
1404
پایان هیچ انسانی خودکشی نیست. اگر خودشونو میکشن، در واقع خودشونو از پایان بهتر محروم میکنن. کی گفته درد هیچ وقت تموم نمیشه؟ هیج دردی بی پایان نیست.
این کل گرایی هات خودش یه ضعفه
میشه به من بگی برای کسی که نابیناس و براش یه درده پایانی هست؟
کدوم پایان بهتر؟
مرگ در حالتی که نمیتونی خودت رو استحمام کنی و بچه هات تورو ول کردن؟
لطفا بهم بگو کجایی مرگ شیرینه؟
خیلی درد ها بی پایانن
صرفا تو هرگز دردی به این بزرگی نداشتی
پس نمیتونی درباره پایان بقیه نظری بدی
جوری حرف میزنی انگار مسئولیت های زندگی رو چشیدی
آیا اصلا تنهایی رو حس کردی؟
اینکه همه ولت کنن و فقط تو باشیو بدبختی هات؟
 
ارسال‌ها
952
امتیاز
17,468
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1920
مدال المپیاد
نقره
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
فیزیک
دربارۀ خود این که خودکشی کردن درسته یا نه و ابعاد مختلفش زیاد صحبت شده، چیزی که کم‌تر بهش توجه شده و من هم که گشتم چیز چندان مفیدی درباره‌ش پیدا نکردم، اخلاقی بودن جلوگیری و یا دخالت در خودکشی دیگرانه.
به نظر می‌رسه تنها اشتراکی که می‌شه بین تمام افرادی که به قصد موفق شدن خودکشی می‌کنن، پیدا کرد، اینه که در یه بازه‌ای (که می‌تونه خیلی کوتاه یا بلند باشه) قبل از این که انجامش بدن، به این می‌رسن (نه لزوماً با نتیجه‌گیری منطقی (؟!)) که نبودن‌شون بهتر از بودن‌شونه. می‌دونیم که ممکنه (و حتی احتمالش زیاده) که اون بازه تموم بشه و بعد از اون دیگه فرد مایل به خودکشی نباشه، پس دخالت و جلوگیری از خودکشی فرد حالتی مشابه نجات زندگی یک فرد در حالت‌هاییه که فرد در موقعیت مرگباری قرار می‌گیره و خب فکر می‌کنم بحثی سر این وجود نداشته باشه که نجات فرد تو این حالت، اخلاقیه. ولی خب به این سادگی نیست، در واقع اگه برای یه فردی، اون بازه‌‌ی تمایل به خودکشی رو خیلی طولانی فرض کنیم، یا شرایط زندگی‌ش (مثل داشتن اختلال روانی یا بیماری لاعلاج جسمی) رو وارد مسئله کنیم و یا دیدگاه‌های فلسفی‌ش رو در نظر بگیریم، اون وقت این مرز اخلاقی بودن جلوگیری از خودکشی فرد باید تغییر کنه؟ اگه بتونیم یک سری رو جزو موارد «تصمیم‌گیری آنی یا موقت» دسته‌بندی کنیم، دربارۀ بقیه چی می‌تونیم بگیم و در قبال اونا به لحاظ اخلاقی چه مسئولیتی داریم و در چه مواردی نباید جلوشون رو بگیریم؟

شوپنهاور و هم‌عقیده‌هاش دربارۀ آزادی اخلاقی حرف می‌زنن و حق خودکشی افراد رو لازمۀ اون می‌دونن [.]، ولی به نظر می‌رسه این جور دیدگاه‌ها به جواب دادن ما به سؤالات بالا کمک زیادی نمی‌کنه، چون به غیر از بعد فلسفی، چیز دیگه‎‌ای رو در نظر نمی‌گیره.
 
بالا