جمله سازی

[Lushato]

با ماشین دوس پسرم اسکلم رفتم ویلای جدید اکسم پارتی (منطق100%)

عسل ، فانتزی ، وایفای

واسه تولدم عسل با وایفای یچیز فانتزی واسم دانلود کرد فرستاد که خیلی چرت بود.
رولت، به به، مهمونی

 

[Retr026]

واسه تولدم عسل با وایفای یچیز فانتزی واسم دانلود کرد فرستاد که خیلی چرت بود.
رولت، به به، مهمونی

مامانم توی مهمونی خاله ام هر موقع چشمش به قابلمه رولت خاله ام میافتاد به به چه چه میکرد

هوایی ، ریحانه ، الاغ

 

[Lushato]

مامانم توی مهمونی خاله ام هر موقع چشمش به قابلمه رولت خاله ام میافتاد به به چه چه میکرد

هوایی ، ریحانه ، الاغ

قابلمه رولت؟

در هوایی بسیار عالی ریحانه الاغی را دید مشغول چریدن

اسپاسم، مسابقه، شکسپیر

 

[Retr026]

قابلمه رولت؟

در هوایی بسیار عالی ریحانه الاغی را دید مشغول چریدن

اسپاسم، مسابقه، شکسپیر

شکسپیر خواست تو مسابقه دو شرکت کنه ولی به خاطر اسپاسمش نتونست

ملینا ، مسج ، یامته کوتاسای

 

[Lushato]

شکسپیر خواست تو مسابقه دو شرکت کنه ولی به خاطر اسپاسمش نتونست

ملینا ، مسج ، یامته کوتاسای

دیدم از ملینا مسیج دادم و متنش این بود یامته کوتاسای. نفهمیدم چی میگه بیخیال شدم.
دبستان، پیتزا، دره

 

[Retr026]

دیدم از ملینا مسیج دادم و متنش این بود یامته کوتاسای. نفهمیدم چی میگه بیخیال شدم.
دبستان، پیتزا، دره

توی اون دره ای که به دبستان روستا نزدیکه فقط پیتزا خوردن با دوستت حال میده

ملیح ، هاتسپات ، سوسیس

 

[Lushato]

توی اون دره ای که به دبستان روستا نزدیکه فقط پیتزا خوردن با دوستت حال میده

ملیح ، هاتسپات ، سوسیس

همزمان که داشتم سوسیس می‌خوردم با یه لبخند ملیح هاتسپات موبایل دوست‌مو آن کردم و با لبخند ملیح و فحش‌آلودش مواجه شدم.

استخر، مایو، بادکنک

 

[Retr026]

همزمان که داشتم سوسیس می‌خوردم با یه لبخند ملیح هاتسپات موبایل دوست‌مو آن کردم و با لبخند ملیح و فحش‌آلودش مواجه شدم.

استخر، مایو، بادکنک

خواستم برم استخر . مایو نداشتم پس با بادکنک یه مایو ساختم

حسنی ، رل ، میم

 

[Lushato]

خواستم برم استخر . مایو نداشتم پس با بادکنک یه مایو ساختم

حسنی ، رل ، میم

حسنی با میم رل زد.
جامدادی، ساز، دیوار

 

[shayanfpg9]

با این حساب جمعه با افزایش تورم باید نیمرو بخوری

کیک ، گربه ، عربی

 

[Lushato]

با این حساب جمعه با افزایش تورم باید نیمرو بخوری

کیک ، گربه ، عربی

داشتم عربی می‌خوندم و کیک می‌خوردم که گربه‌م پرید و بقیه‌ی کیک و خورد.
قهوه، صبح، خواب

 

[Bay Harbor butcher]

داشتم عربی می‌خوندم و کیک می‌خوردم که گربه‌م پرید و بقیه‌ی کیک و خورد.
قهوه، صبح، خواب

دوستم منو صبح روز شنبه به صرف قهوه دعوت کرد ولی من خواب موندم.
اسدالهی،‌ وی پی ان،‌ ژاندارمری

 

[Retr026]

دوستم منو صبح روز شنبه به صرف قهوه دعوت کرد ولی من خواب موندم.
اسدالهی،‌ وی پی ان،‌ ژاندارمری

اسدالهی همزمان که داشت دنبال وی پی ان خوب میگشت داشت نسیم هم تو بازی ژاندارمری شکست میداد

استنطاقی ، لواط ، زیگما
بی ربط ترین چیز های ممکن

 

[Bay Harbor butcher]

اسدالهی همزمان که داشت دنبال وی پی ان خوب میگشت داشت نسیم هم تو بازی ژاندارمری شکست میداد

استنطاقی ، لواط ، زیگما
بی ربط ترین چیز های ممکن

استنطاقی چیه دیگه
زیگمای لواط i از صفر تا n میشه قوم لوط
عذاب الهی، پارک ارم، ایالات متحده

 

[Retr026]

استنطاقی چیه دیگه
زیگمای لواط i از صفر تا n میشه قوم لوط
عذاب الهی، پارک ارم، ایالات متحده

پارک ارم از پارک ملی نیویورک ایالت متحده آمریکا (که تمام عذاب های الهی در آنجا نازل میشود) هم بزرگتر است
بلیط پارک ارم فقط 999 دلار
استنطاق : درخواست سخن گفتن

فولدر ، هتریک ، گونی

 

[Bay Harbor butcher]

پارک ارم از پارک ملی نیویورک ایالت متحده آمریکا هم بزرگتر است
بلیط پارک ارم فقط 999 دلار
استنطاق : درخواست سخن گفتن

فولدر ، هتریک ، گونی

چرا یه کلمه جا میندازی -___-
مسی 19 ساله بعد از هتریک کردن مقابل رئال، فولدری به اسم گونی درست کرد و راموس را در آن کپی پیست کرد
برنابئو، رد دد، گرگعلی

 

[Retr026]

چرا یه کلمه جا میندازی -___-
مسی 19 ساله بعد از هتریک کردن مقابل رئال، فولدری به اسم گونی درست کرد و راموس را در آن کپی پیست کرد
برنابئو، رد دد، گرگعلی

گرگعلی همزمان که دات ردد بازی میکرد یه چشمش به نتیجه الکلاسیکو بود که توی برنابئو داشت برگزار میشد

تراپی ، ریحانا ، بیل گیتس

 

[Lushato]

گرگعلی همزمان که دات ردد بازی میکرد یه چشمش به نتیجه الکلاسیکو بود که توی برنابئو داشت برگزار میشد

تراپی ، ریحانا ، بیل گیتس

بیل گیتس با تراپی‌های ریحانا پولدار شد.
بسکتبال، راکت، کفش

 

[Arman~]

بیل گیتس با تراپی‌های ریحانا پولدار شد.
بسکتبال، راکت، کفش

همانطور که کفشش را میپوشید، راکتش را برداشت و برای مسابقه ی بسکتبال آماده شد. (کاملاً با ربط بود*)
مطرود، شیشه، گل

 

[Roxan]

همانطور که کفشش را میپوشید، راکتش را برداشت و برای مسابقه ی بسکتبال آماده شد. (کاملاً با ربط بود*)
مطرود، شیشه، گل

گل‌های مطرود شده در شیشه نگه‌داری میشوند
گلاب، ابر، ساقی