- ارسالها
- 714
- امتیاز
- 9,778
- نام مرکز سمپاد
- دیگه سمپاد نیستم
- شهر
- به شما ربطی نداره
- سال فارغ التحصیلی
- 1404
ساقی بیا که از ابر گلاب میباردگلهای مطرود شده در شیشه نگهداری میشوند
گلاب، ابر، ساقی
گربه سیاه ، طلسم ، خوشبختی
ساقی بیا که از ابر گلاب میباردگلهای مطرود شده در شیشه نگهداری میشوند
گلاب، ابر، ساقی
جادوگرها از گربه سیاه به عنوان طلسم خوشبختی استفاده میکنند.ساقی بیا که از ابر گلاب میبارد
گربه سیاه ، طلسم ، خوشبختی
پروانه بر لب غنچه بوسه ای زد .جادوگرها از گربه سیاه به عنوان طلسم خوشبختی استفاده میکنند.
غنچه،لب،پروانه
متاسفانه دیگر خروس با مرغ زندگی نمیکند.پروانه بر لب غنچه بوسه ای زد .
مرغ ، خروس ، زندگی
مگس و خرچنگ طی یک حماقت بزرگ همخانه شدند.متاسفانه دیگر خروس با مرغ زندگی نمیکند.
مگس،خرچنگ،حماقت
آن روز هیچ چیزی برای خوردن نبود، به ناچار هنگام ناهار مادر توی بشقاب هر کدام از اهل خانه ، سه ملاقه سوپ غم ریختمگس و خرچنگ طی یک حماقت بزرگ همخانه شدند.
بشقاب، غم، ناهار
گوریل که انگلیسی اش خوب نبود ناچاراً در آزمون تیزهوشان شرکت کرد.آن روز هیچ چیزی برای خوردن نبود، به ناچار هنگام ناهار مادر توی بشقاب هر کدام از اهل خانه ، سه ملاقه سوپ غم ریخت
گوریل ، تیزهوشان ، انگلیسی
منگنه رهام را به درسهایش منگنه کرد.میثم : دست از تناول کیبورد با سس بردار !
منگنه ، رهام ، منگنه
حمیدرضا علی رغم دریافت سه چراغ قرمز، همچنان به خواندن روی استیج ادامه میداد.منگنه رهام را به درسهایش منگنه کرد.
آواز، استیج، قرمز
بابام که معلم شیمی بود همزمان داشت به سوال های دانش آموزهاش درباره الکترون رو به صورت ویس جواب میداد و داشت کادیلاکش رو تمیز میکرد . یهو دخترش ملینا یه بیشکونش گرفت و بابام یهو صدای طوطی برزیلی در آورد.حمیدرضا علی رغم دریافت سه چراغ قرمز، همچنان به خواندن روی استیج ادامه میداد.
کادیلاک، طوطی برزیلی، الکترون
محمد حسین توی قطب در حالیکه با موتور سه چرخه اش تک چرخ میزد ، همزمان از دست سه تا خرس قطبی فرار میکرد.نهال از پشت پنجره به شتر مرغی که توی باغچه در حال چریدن بود لبخند زد
موتور سه چرخه، محمدحسین، خرس قطبی
منطق کار های من مثل این میمونه بخوای به کمک الکتریسیته ساکن و هیدر آب شیرین و یه مقدار خاک بخوام اثبات کنم تاریخ زامبیا از تاریخ ایران پر رمز و راز ترهمحمد حسین توی قطب در حالیکه با موتور سه چرخه اش تک چرخ میزد ، همزمان از دست سه تا خرس قطبی فرار میکرد.
تاریخ ، الکتریسیته ساکن ،هیدر آب شیرین
ارزشیا در حال تماشای پورنهاب قرآن بر سر نیزه میزدند.با بطری شیری که از شیرفلکه اب کردم تایپ کردم
پورن هاب، قران، میزدند
پ.ن سم خالص
آخوند پس از طلاقی غمگینانه برای خود و شادمانه برای همسرش، صاحب زید ناجالبی شد که مثل خودش بود.ارزشیا در حال تماشای پورنهاب قرآن بر سر نیزه میزدند.
آخوند، زید، طلاق
برنامه امتحاناتی دانشگاه ام مثل یه توپ پر باد میمونه . همه استادا باهاش بازی بازی میکنن.آخوند پس از طلاقی غمگینانه برای خود و شادمانه برای همسرش، صاحب زید ناجالبی شد که مثل خودش بود.
دانشگاه، توپ، باد
ریحانه بی تی اس را همواره هیت میکند و رپ گوش میکند.برنامه امتحاناتی دانشگاه ام مثل یه توپ پر باد میمونه . همه استادا باهاش بازی بازی میکنن.
ریحانه ، رپ ، بی تی اس
حسنی که بعد از حموم لباس هایش را پیدا نکرد ، پارچه ی پرده را دور خود پیچید و دور میز شام نشست.ریحانه بی تی اس را همواره هیت میکند و رپ گوش میکند.
میز، شام، پارچه
توی آزمایشگاه کامپیوتر با کیبورد شکسته تنیس بازی میکردم.حسنی که بعد از حموم لباس هایش را پیدا نکرد ، پارچه ی پرده را دور خود پیچید و دور میز شام نشست.
آزمایشگاه، تنیس، کیبورد
برای پاس شدن در درس توپوگرافی باید توابع هموگرافیک رو مسلط باشی اما بیولوژی نهتوی آزمایشگاه کامپیوتر با کیبورد شکسته تنیس بازی میکردم.
هموگرافیک،توپوگرافی،بیولوژی