موضوعش فعلا در زمینه بهینه سازی انرژی در ساختمان هاست
حالا تو این مورد دقیق نمیدونم ولی یک چیز کلی بگم. یک بازاری وجود داره که یک نیازی داره. وقتی شما یک محصول یا خدمات تو این بازار میدید تا زمانی که بازار اشباع نشده میتونید مثل بقیه خدمات بدید. یعنی مثلا یک محله ای هست که به اندازه ۵ تا سوپرمارکت نیاز دارن مردمش. اگر تو این محله ۴ تا سوپرمارکت باشه شما میتونید پنجمین سوپر رو بزنید و درآمد کسب کنید. اما اگر شما ششمین مغازه باشید باید مزیت رقابتی داشته باشید. یعنی دلیل داشته باشه که بقیه نرن اون یکی سوپرمارکت و بیان پیش شما. الان بحث این مطرح نیست که ایده شما رو چند نفر کارکردن قبلا. چون میبینی که مسنجرها یکی پس از دیگری میان و میرن و شما نباید نگران اون باشید. مثلا بازارش به اندازه یک میلیون تقاضا در سال تقاضا داره. اون خارجیه تولید میکنه تو اروپا مثلا میفروشه دیگه وقت و انرژی نداره بیا آسیا بفروشه. تو هم تولید میکنی تو آسیا میفروشی.
با این بخش موافق نیستم چون توی سیلیکون ولی کلی استارتاپ هست که اختراع هم هستن اصل بر اینه برای اختراع نیازه همون اول سرمایه داشته باشی ولی اکثر استارتاپ های ایرانی توی حوزه فناوری و it هستن برای همین عملا اول کار هیچ نیازی به سرمایه گذار ندارن و کلا هم گیر آوردن سرمایه گذار (نه پدر!) تو ایران کلا کار آسونی نیست
حرفتون منطقیه ولی قضیه اینه مهم ارزش پیشنهادیه این وسط، هر گروه و شخصی بازار خودشو داره خوشبختانه و با اون خلاقیت ها و ابتکار هایی که انجام میده مشتری های خاص خودشو جذب میکنه مثال اش هم اسنپ و تپسی که معروف ترین استارتاپ های ایران هستن تقریبا
سلام. خوش اومدی به سایت. حرف من و تو در تضاد با هم نیستند. در واقع حرف من زاویه نگاه به مساله بود. یعنی اول باید یک نیاز شناسایی بشه و بعد متناسب باهاش دنبال یک اختراع باشیم تا بتونیم نیاز رو برطرف کنیم و باهاش پول دربیاریم. این اندیشه باید همیشه در استارت آپ باشه که اینی که من تولید میکنم باید بتونم بفروشمش.
این لیست بلندبالا خیلی نیاز به بحث داره. بحث رو بردی سمت اختراع یکم داستانش فرق داره. باید امکان تولید این چیزها بحث بشه. بعد اینکه آیا کسی حاضره ازت بخره چنین چیزی؟ بعدش هزینه تمام شده.
آره کاملا درسته
یکذره دیر جواب می دهم!
نکته جالبی گفتی. اینکه خدماتی که بتونه فرد تو خونه ازش استفاده بکنه تو جایی مثل اهواز و دزفول طرفدار داره. این خودش یک سرنخ اساسیه که فکرها رو جهت دهی میکنه. کسی چیزی به ذهنش میرسه راجع به اینکه یه خدمت یا محصولی رو توی خونه تحویل بدی به مردم؟
تو ادبیات استارت آپ معمولا به جای پول میگن خلق ارزش.
ما خودمون داریم رو ی سیستم ترکیبی از زودفود و آی‌بیار کار میکنیم تا یکی دو هفته دیگه هم احتمالا لانچ بشه...
ی مشکل ک تو خوزستان هست اینه اقوام متعددی ان و یکدست نیست (و اکثرا هم با هم نمیسازن -ـ-) و فرهنگ هاشون با هم فرق داره و نمیشه ی چیزی بسازی بگی این برای شمال خوزستان چون فرق دارن با همچون به هر حال دوتا شهره دیگه...واقعاً دوتا مجموعه رو یه موضوع عین هم کار کنن فک نکنم جواب بده!
×حالا کسی هست بگه رو چه قسمتایی کار شده؟
)
من درباره ی ایجاد این مدرسه خیلی پرس و جو کردم اما اجازشو خیلی خیلی سخت میشه گرفت متاسفانه حتی مهدکودک هم که سخت گیری ها نسبت بهش کمتره هم سخته باز!ولی برفرض که مجوزهای لازم هم گرفته بشه اگه تیم های قوی رو متشکل از فارغ التحصیل ها(چه سمپادی و چه غیرسمپادی چه پیر و چه جوون) توی همه ی شهرها تشکیل بدیم و بتونیم یه همچنین مدارسیو تو همه جای کشور ایجاد کنیم فکر کنم حداقل بشه قسمتی از یه نسل رو نجات داد و هم اینکه نوعی اشتغال زاییه :)
ایده جالبیه و طرفدار زیاد داره چ مشتری چ شتاب دهنده و حمایت دولتی (جدیدا دولت و شتاب دهنده ها روی چنین استارتاپ هایی ک پایه محور گردش هستن خیلی تاکید دارن)خب راستش این ایده(اگه بشه اسمشو ایده گذاشت) الان که پست آقای محمد رو دیدم به ذهنم رسید برای همین هیچ فکری روش انجام نشده وحتی نمیدونم آیا داریم یا نه خوبه یا بد به درد بخوره یا بیخود!
..........
ایده جالبیه و طرفدار زیاد داره چ مشتری چ شتاب دهنده و حمایت دولتی (جدیدا دولت و شتاب دهنده ها روی چنین استارتاپ هایی ک پایه محور گردش هستن خیلی تاکید دارن)
اما مثل همیشه میرسیم ب مشکلاتش
این استارتاپ بشدت آدم پای کار میخاد! بخاطر یسری مجوزات و پیگیری ها
چون شما نمیتونی اسم هرکس رو بزاری بگی این تور لیدره خب ملت بشتابید! چون یکی میاد درخواست تور لیدری میده و اگر تمامی مدارکش بررسی نشه و تایید بشه و ی ملت رو ببره ی نفر اون وسط زخم برداره شکایت کنه پای شما گیره اساسا و قربونش برم این روزا دست به فیلتر هلو! شده
پس دو حالت داریم یا باید بیای مجوزات ناشناخته ای بگیری برای نحوه بررسی و صلاحیت تور لیدر هات
یا باید مثل زودفود ی واسط بشی صرفا بین مردم و آژانس های گردشگری (ک این مورد راحت تره ولی بازم پیگیری میخاد برای همکاری آژانش هاو عدم بد قولی شون)
در هر صورت بنظرم کلا نوشتن اپلیکیشنش مشکلی نیست (چون امکانات خاصی هم نداره) بیشتر برمیگرده به پشتیبانی خاص این نوع استارتاپ
خودت هم اگر حوصله اش رو داشته باشی میتونی ی گروه از همین بچه های سمپادی تشکیل بدی و راه اندازی اش کنی :)
)و خب بهتر از همه این!مطمئنا راحت تره و دردسرش کمتره!
این کار داره تو ایران انجام میشه خندوانه هم اومدن
