تجربه‌های شخصی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mhs.1d
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
اول وقتی یه هدفی داشتید که سرانجام شکست خوردید حتما یک دفتر یادداشت کوچیک در جیبتون داشته باشید و بلافاصله با هر اهمیتی بزرگ یا کوچیک براتون داشته باشه رو بنویسید و هرروز بخونید تا هیچوقت یادتون نره!
شاید اون تجربه دیگه هرگز در زندگیتون پدیدار نشه ولی نباید غافل بشید چون اگر تکرار بشه و باز هم به هدفتون نرسید دیگه هیچوقت خودتون رو نمیبخشید!
دوم نوشتن دفتر خاطرات هست! البته من هروقت به پسرا اون رو میگم مسخرم میکنند!
ولی اعتقاد من این هست که زندگی هرکدوم از انسان ها یک قصه هست و اتفاقات خوب و بد زیادی داره و که مثل فیلم ها یک قهرمان داره! حیف هست مثل میلیون ها انسان به دنیا بیایم و زندگی کنیم و از دنیا بریم! ارزش اینو رو داره که از نقاط ضعف و اتفاقاتی که مسیر زندگیمون رو عوض میکنه رو بشناسیم!
نوشتن خاطره اگر مرتب باشه اگر به اون نگاه کنید براحتی میتونید ببینید چرا آدم قبلی نیستید یا چه چیزی شمارو تغییر داده ولی کسایی که ننویسند تا آخر عمر دلیلشو نمیفهمند!
سوم اینکه نوشتن خاطرات هم باعث میشه با خودتون رو راست باشید و از استرستون کم میکنه و شمارو خالی میکنه! علاوه بر عوارض جانبی خیلی خوبی که داره و خط شمارو بهتر میکنه!
چهارم بازم بگم پسرا مسخرم میکنن ولی نقاشی ذهن رو باز نگه میداره و به یک چیز مشغول میکنه!
صد ها اتفاق از ذهنتون عبور میکنند که اصلا قرار نیست اتفاق بیوفته و فقط ذهنتون رو مشغول میکنه و صد ها اتفاق دیگه ای که اصلا تا زمان وقوع به ذهنمون خطور نکرده!
ذهنمون مثل یک بازو هست! اگر یک نفر با دستش لیوانی برداره و بالا نگه داره! آیا آب لیوان بیشتر شده؟ یا دست قدرتمند شما یک لیوان آب رو نمیتونه بیشتر از 30 دقیقه لیوان 300گرمی رو تحمل کنه؟؟؟ همون بازویی که تا 40 کیلو میتونستید بار حمل کنه! حیف هست ظرفیت ذهنتون رو کم کنید!
 
قابل توجه دوستانی که به دانشگاه می روند
یک تجربه شخصی در این نیمه شب نازیبا(!)
به هر مقدساتی که دارید قسمتان می دهم که در تابستان واحد دانشگاهی, پروژه و مقاله بر ندارید. الان دو ماه است از صبح تا 12 شب تقریبا دائما در حال پیدا کردن منبع و نامه فرستادن برای استاد و نامه برای انتشارات و چانه زدن سر قیمت و فلان هستم...نه کتابی نه بحثی نه لذتی.....
برندارید....تابستانتان را استراحت کنید...

و دوم اینکه اگر خواستید مقاله چاپ کنید راحت تر است تمام اطلاعات مورد نیاز را هم خودتان در مقاله های دیگر منتشر کنید:|
ساختن یک شتاب دهنده ذرات و استفاده شخصی راحت تر است!!
 
یه کار مفید بکنید :|
متفاوت باشید
متفاوت فکر کنید
امیدوار باشید
حتی اگه بدترین زندگی رو دارید یا داشتید لبخند بزنید(عملا جار نزنید) و به امید اینده ی بهتر باشید و برای ساختنش تلاش کنید
چون این زندگی تنها چیزیه که دارید و دگر هیچ
 
شیطان خدا رو دیده بوده و هزاران سال اون رو میپرستیده. دانسته هاش بیشتر بوده ولی اختیارش از انسان کمتر بوده.
با این حال یک روز اون هم طغیان کرده با وجود همه دیده ها و شنیده ها و دانسته هاش.
پس از انسان ها زیاد انتظاری نداشته باشیم. اون ها هم بد میشن. اما حواسمون به خوب ها باشه.
خوب بود با وجود بدی، مهربان بودن با وجود نامهربانی، ایمان داشتن با وجود شک و اعتقاد داشتن با وجود ندیدن...
اینها سخت هستن.
حواسمون به آدمهای خوب باشه، کارشون خیلی سخته...
 
هیچ وقت سعی نکنید مرغ تمیز کنید.
 
هیچ وقت حس این آدمای عالم و همه چیز تموم بهتون دست نده و مغرور نشین چون کسی از غرور بیش از حد خوشش نمیاد و اینجوری حس تنفر به وجود میاد برای اطرافیانتون!:|
 
زیاد فکر کنید
خیلی زیاد :|
.
.
.

یا اصلا فکر‌ نکنید و احمق باقی بمونین
دردشم کمتره :|
 
برای نگه داشتن آدمها ندوید
بذارید هرکس میخواد بره و هرکس میخواد بیاد
هرکس بخواد بمونه میمونه
آدمها رو رها کنید
حتی خودتونو رها کنید
اینجوری خودتون هم به خودتون برمیگردین

+این مسئله به اشیاء هم قابل تعمیم است.
 
آخرین ویرایش:
قیمه ها رو نریزید تو ماستا
 
الان که فکر میکنم
سعی کنید هیجانو توی زندگیتون جا بدید
و ی چیز دیگه
از هیچ دستگاهی تو شهر بازی نترسید
حتی اگه خیلی وحشتاک بود
من توی ترن هوایی کمربندم باز شد
و نزدیک بود سر ی پیچ از بالاترین حد ممکن پرت شم پایین
ولی خیلی هیجان انگیز بود...

من یه بار تو پارک ابی تیوبم بر عکس شد داشتم سکته می زدم اخرشم پرت شدم.
ولی خیلی حال داد
 
اگه عینکتون رو با خمیر دندون بشورید خیلی خوبه همانند جلا عمل می کنه
 
با ادمای
جاهل
بحث نکنید




کلا خیلی بحث نکنید
پوستتون خراب میشه:D
 
وقتی عصبی میشید حافظ بخونید
لعنتی معجزس
 
Back
بالا