اولین بار که عینک زدید

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع miena.m
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
اولین بارکه عینک زدید چی کار کردید یا چی گفتید
تجاربتون رو با ما به اشتراک بگذارید
من کلاس پنجم بودم. همیشه عینکمو تو دسشویی خونه جا میزاشتم. میومدم از خونه بیرون کوچه رو میومدم پایین سوار سرویس که میشدم تازه یادم میوفتاد نیاوردمش . هی میگفتم اقای راننده وایسین بابام عینکمو بیاره. یه دیقه که میگذشت میدیدم بابام بدو بدو از کوچه میاد پایین تا بدش بهم
 
همه قاعدتا وقتی بچن دوست دارن عینک داشته باشن ولی وقتی عینکی شن پشیمونن
همه که نه ولی خیلیا
منم یکی از خیلیا
اولین بارم که عینک زدم سر کلاس بود ولی چون نور کلاس سفید بود و از بیرونم خیلی نور نمیومد تو کلاس وقتی به سرامیکای کف کلاس نگاه میکردم انگار داشتم به خورشید نگاه میکردم چشام میسوخت
کلا وقتی عینک میزنم یکم زیاد بمونه رو چشم وقتی بردارم حتی فاصله هایی که تو حالت عادی هم میبینم تارن به همین خاطر فقط موقع تلویزیون دیدن و سر کلاس معمولا عینک میزنم
 
اولین بارکه عینک زدید چی کار کردید یا چی گفتید
تجاربتون رو با ما به اشتراک بگذارید
خیلی حس خوبی داشتم و فکر میکردم واو چه خفن شدم ولی بعد دو ماه به چیز خوردن افتادم 😂😭
 
دقیق نمیدونم حسم چی بودم چون یادم نمیاد سه یا چهارسالم بود
حس بدیه از اول با عینک باشی و با چشمای خودت نتونی خوب ببینی یه چیز دیگه هم هس تو کل نه سال تحصیلم همه ازم شماره چشمم رو میپرسیدن خیلی بالا بودن هردفعه هم میگفتم خجالت میکشیدم (نزدیک به کوری هست)از دردهاشم بگم تمیز کردنش بعضی وقتی از بس میزنم سرم درد میکنه دلم میخواست حداقل کلاس اول تخته رو با چشمای خودم میدیدم
(همیشه ته کلاس بودم چون دراز هستم)
 
از بچگی دوست داشتم عینک بزنم
کلاس دوم بودم که گفتم مامان من دارم نمی‌بینم
و خب رفتیم دکترو دکتر گفت مشکلی نداریو خیلی خورد تو ذوقم
دیگه الان یه یک سالی بود که هی میگفتم من دارم تار میبینم مامانم باور نمی‌کرد ، می‌گفت داری توهم میزنی
و خب بلاخره رفتیم و دکتر گفت چشمت ضعیفه💃💃
ازونجایی هم که خیلی دوست دارم به خودم چیز میز اویزون کنم خیلی خوشحال شدم
دیگه اولین بار هم که عینک زدم مثل چی احساس جذاب بودن میکردم
الانم بعد از یک هفته ، هنوزم احساس جذاب بودن میکنم😂
(تنها مشکلش اینه اگه قبلا یکم شبیه خرخونا بودم ، الان خیلی شبیه خرخونا شدم)
 
از سه سالگیم عینک میزنم
یعنی یادم نمیاد قبلش بدون عینک با کیفیت دیدن چطوری بود
( خیلی اون موقع ها زشت بود قیافم و خب بدم میومد از عینک )
ولی الان انصافا خیلی خوفهه و باحاله عینک :))
 
کلاس چهارم بودم
کیفیت جهان اصلا پیرفت فوق العاده ای کرد کیفیتم از ۱۴۴ به 4K عوض شد
 
3 سالم بود که اولین بار عینک زدم
البته مادرزادی چشمام ضعیف بود چون بچه بودم تا اون زمان عینک نمیزدم
باز تو 3 سالگی هم نمیتونستم بزنم چون شیشه هاش هم کلفت بود واقعا سخت بود برام
تا اینکه 7 سالم شد و رفتم کلاس اول و بالاخره مجبور شدم عینک بزنم

از اول دوست نداشتم عینک بزنم
اونایی هم که عینکی نیستن اصلا کنجکاو نشن و سمتش نیان واقعا عذابه
احتمالا سال بعد عمل کنم نمیدونم
 
کلاس ششم بودم این مربی های بهداشت میان چک میکنن که وزن و قد و این چیز میزا
اون فهمید ضعیفه و بعد هیچی با کلی گریه و زاری که این خانمه دروغ میگه و حالیش نیست و اینا خلاصه عینک زدیم
بعد روزی که عینک زدم معلوم بی فرهنگ مون مسخره ام کرد
بعد تا کلاس نهم نذاشتم کسی بفهمه عینکی شدم حتی دریغ از یک فامیل و دوست هعی میذاشتم هعی بر میداشتم
اخرش دیگه خسته شدم همین یک سال پیش اینا زدم و دیگه عادت کردم همش به چشمامه و دیگه مسخره کردن و اینا برام مهم نبود عادی شده بود برام
یادمه یبار دایی کلاس هفتم بودم فهمید انقدر تروخداش کردم که به کسی نگه اون بنده خدا هم به کسی نگفت از بس گریه کردم براش😂😂
بعد ارثی ضعیفی رو از سمت یه فامیل دارم
 
بدترین روز زندگیم بود چون من از عینک زدن متنفر بودم
وقتی اومدم خونه فقط گریه میکردم با اینکه واضح تر میدیدم ولی اصلا دوست نداشتم بزنم و هنوز هم دوست ندارم و بی صبرانه منتظرم کنکورم رو بدم و چشممو عمل کنم که دیگه عینک نزنم🙂🙂🙂
 
اولین بار عینک پدر بزرگمو زدم و شروع کردم ادا و اطوار در آوردن. حالا هم به یادگار نگهش داشتم و هر بار نگاهش میکنم دلم برای چشم های پشت شیشه اش تنگ میشه.
 
کلاس شیشم بودم بعد بخاطر همین کلاس های آنلاین و درود بر آزمون تیزهوشان عینکی شدم.
تجربه خاصی نبود صرفا اولش رفتم پیش یه چشم پزشک معروف که خب بخاطر کهولت سن اصلا نتونستند درست نمره تشخیص بدن یعنی ایشون گفتند که ۲۵ صدم و نیم هرکدوم ضعیفی
درصورتی که وقتی رفتم پیش بینا سنج فهمیدم که ۱.۲۵ و ۷۵ ضعیفی و ۷۵ و نیم استیگمات
اره خلاصه عجیب بود:-" اولین بار که زدم حس می کردم زمین میخواد منو ببلعه.
الانم حدودای سه هست هرکدوم:)
 
Back
بالا