تفریحات مورد علاقه دوران بچگی

Sana81

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
222
امتیاز
1,701
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
:)
سال فارغ التحصیلی
1400
دنبال مورچه ها می رفتم مثلا ادای کارگاه هارو در می آوردم و میرفتم خونشونو پیدا میکردم
و دم در خونشون می نشتم تا اگه خدایی نکرده موجود وحشی بیاد که خونه ی اینارو خراب کنه
من نزارم
:-?:D:))
و البته انواع کارتن
و بعد خود را به جای شخصیت کارتن ها گذاشتن
 

dalghak

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
18
امتیاز
29
نام مرکز سمپاد
/:
شهر
:/
سال فارغ التحصیلی
1399
دنبال مورچه ها می رفتم مثلا ادای کارگاه هارو در می آوردم و میرفتم خونشونو پیدا میکردم
و دم در خونشون می نشتم تا اگه خدایی نکرده موجود وحشی بیاد که خونه ی اینارو خراب کنه
من نزارم
:-?:D:))
و البته انواع کارتن
و بعد خود را به جای شخصیت کارتن ها گذاشتن
اخریش کشته منو
 

ARYCH

کاربر فعال
ارسال‌ها
73
امتیاز
170
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
خرم آباد
سال فارغ التحصیلی
1399
پلی استیشن 1
مزرعه دار
مدال افتخار
فوتبالش وااای
کراش
تیکن
...
 

paria_sh

کاربر جدید
ارسال‌ها
2
امتیاز
7
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
1402
قیچی به دست گرفتن و تیکه پاره کردن روزنامه و مجلات
 

wdr

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
426
امتیاز
1,828
نام مرکز سمپاد
hElLi
شهر
tEh
سال فارغ التحصیلی
86
چادر میزدیم تو حیاط هیئت درست میکردیم
یه بارم یه یخچال خریده بودیم من نذاشتم کارتن هاشو بندازن دور. 2 تا کارتن رو افقی به هم چسبوندم روی زمین و واسش در و پنجره گذاشتم و اتوبوس درازا(بچه بودیم میگفتیم اتوبوس درازا...اون 2 کابینه هارو) درست کرده بودیم. صبح تا شب تو این اتوبوس وسط حیاط نشسته بودیم
 
آخرین ویرایش:

Reihaneh.M

ریحـــانه...
ارسال‌ها
106
امتیاز
456
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1387
اسکیت بازی
بازی های تخیلی از خود ساختگی
نقاشی
دکتر بازی
تعقیب این و اون:/
کاراگاه بازی مسخره:/
 

Retr026

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
کنکوری 1404
ارسال‌ها
1,741
امتیاز
8,078
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
کامپیوتری بودم
تلگرام
چسب رازی بر میداشتم میریختم رو دستم و منتظر میموندم خشک بشه
بعد میکندمشون . حس باحالی داره
 
ارسال‌ها
688
امتیاز
32,694
نام مرکز سمپاد
شهید رجایی اسلامشهر
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1390
دانشگاه
پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی
تلگرام
من اسپری اب پاش برمیداشتم داخلش اب و صابون میریختم به سمت حشره های ریز اگلدون یا مورچه ها شلیک میکردم بررسی میکردم میمیرن یا نه! : )))))))
 

Thea

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
291
امتیاز
2,085
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
nyb
سال فارغ التحصیلی
1405
کلا به کار ساخت و ساز و خلق کردن و هنر و کتاب و بازی با کامپیوتر و ... تفریح های مورد علاقم بودن
 دوست داشتم همه چیو یاد بگیرم و خیلی زیاد کنجکاو بودم
هی یادش بخیر چه دورانی بود :)
 

TiaTi

کوچولو..
ارسال‌ها
630
امتیاز
10,031
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
با جوراب اسکی رفتن رو فرش
بازیای خیالی ای که فقط خودم ازشون سر در میاوردم( یه دفترچه داشتم که اسم تمام شخصیت هایی که تو فیلم ها و کارتون ها ازشون خوشم اومده بود رو نوشته بودم و باهم خانواده کرده بودمشون:‌))) اینا همه اشون باهم فامیل بودن و تماااام نسبت های ۱۰۰ تا آدم رو حفظ بودم و اینجوری بود که تو یکی از ساختمون های خیلی بلند توکیو ، تو پارکینگش یه سرسره قرمز بود که اگه از این سرسره میرفتی پایین پرت میشدی تو سرزمین این شخصیتا)
بساط پهن میکردم و تمام چیزایی که قابلیت چسبیده شدن و ریز شدن رو داشتن رو میاوردم و یه چیزایی درست میکردم. یه دفعه یه تفنگ درست کردم که شبیه منجنیق بود و واقعا کار میکرد.
دور خودم چرخیدن تا جایی که مغزم بندازه منو
تو خونه مامانبزرگم یه چوب بلند بود که هنوزم هست و من همیشه باید با این میرفتم تو حیاط. وقتایی که میخواستم برم دستشویی که ته حیاط بود هم این چوب رو میذاشتم دم در که اگه کسی از دیوار پرید تو حیاط بهش حمله کنم و از پشت بزنم تو مغزش. کلا با این چوب خیلی بازی میکردم و توهم برم میداشت که نینجام و باهاش حرکات ورزشی میزدم(البته بیشتر شبیه حرکات میمونا تو باغ وحش وقتی یه زنبور اذیتشون میکنه میشد)
بعضی وقتا هم خوراکی های مختلفو قاطی میکردم ببینم چه مزه ای میشه.
خلاصه که دلم تنگ شد..
 

Roxan

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
792
امتیاز
10,429
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1405
خط خطی کردن هرچیزی
 

Becoming

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
عضو کادر مدیریت
مدیر داخلی
ارسال‌ها
2,235
امتیاز
40,100
نام مرکز سمپاد
Frz
شهر
Sari
سال فارغ التحصیلی
1398
رشته دانشگاه
دواسازی
جمع کردن برگ و گل و گیاهای مختلف و خرد کردنش و قاطی کردنشون با هم دیگه...

+باشد که ساخت داروهای ترکیبی و دست‌ساز را یاد بگیرم ((((((((:
 

melina03

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
کنکوری 1404
ارسال‌ها
2,412
امتیاز
19,412
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
زیست
1-مردم ازاری
2-اتیش سوزوندن
3-کتاب خوندن
4-انیمیشن دیدن
5-گشتن با پسرخاله و دختر خاله ام
6-کشف کردن همه چی. ور رفتن با ی چیزی تا ببینم نتیجه اش چی میشه؟
 

Retr026

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
کنکوری 1404
ارسال‌ها
1,741
امتیاز
8,078
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
کامپیوتری بودم
تلگرام
آزمایش های فوق مخوف شیمی در حمام با شامپو ها😂😂😂😂
 

_Hani_

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
705
امتیاز
11,113
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
اسلامشهر
سال فارغ التحصیلی
1405
از این سر اتاق تا اون سر اتاق چادر میبستم بعد توش بالش و وسایل بازی میچیدم تا مثلا خونم باشه
یکی نیست بگه بچه جون
اتاقت خونته دیگه عزیزم چرا خودتو آزار میدی
یه بارم فقط یه باراا یه مورچه هه رفت رو مخمم دنبالش کردم رفت رو گاز آشپز خونه و من با فندک سوزونمشش
میخواست نره رو مخم منو سننه؟؟
 

مثبت

مستِ بودن
ارسال‌ها
627
امتیاز
5,764
نام مرکز سمپاد
چهار راه لشکر
شهر
یه شهر دور
سال فارغ التحصیلی
1406
تلگرام
عاشق پراید ۱۳۱ بودم 😂
یدونه ماکتشو داشتم ، از روی کرمی بی جهت ، میرفتم شیرو باز میکردم روش آب میریختم بعد میذاشتم فریزر یخ بزنه
بعد تو خیال خودم ماکت رو که یخ زده می آوردم بیرون تو خیال خودم ادای فیلم های یخبندان دار ( عجب اصطلاحی ) در می آوردم 😂😂 یَک انسان پرتی بودم ...
اولین بار که پاورپوینت نصب کرده بودم
بعد مینشستم تو خیال خودم اسلایدا رو یجوری میچیدم شبیه
نرم افزار های خفن بنظر بیاد ، یعنی ادوبی اگه کارای منو میدید زار زار اشک میریخت
اصلا بازار کارو خراب کرده بودم 🗽🖼 ( اینا رو جای کاکاسنگی گذاشتم )
واسه خودم لوگو درست میکردم ( نمیدونم دیگه کرم داشتم 😂 )
بعد هر از چند وقتی ریبرندینگ میکردم 😐 !
انیمیشن میساختم
کاریکاتور میکشیدم
همه کار میکردم ...
 
بالا