شیطنت ها

نظر شما راجع به گول زدن چیه؟

  • انجام دادم.بد نیست.

    رای‌ها: 52 73.2%
  • انجام ندادم.بد نیست.

    رای‌ها: 4 5.6%
  • انجام دادم.بده.

    رای‌ها: 9 12.7%
  • انجام ندادم.بده.

    رای‌ها: 6 8.5%

  • رای‌دهندگان
    71
  • Poll closed .

alex delpiero

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
796
امتیاز
1,215
نام مرکز سمپاد
شهید سلطانی (شعبه دیگری ندارد ...)
شهر
کرج
مدال المپیاد
سال 1388 قبولی المپیاد نجوم مرحله اول ، سال 1389 و 1390 قبول مرحله اول المپیاد کامپیوتر
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی برق
پاسخ : شیطنت ها

یه بار سر یه امتحان معلم آزادمون گذاشت اول گفت می تونین ببینین و بنویسین ولی حرف نزنین
10 دقیقه بعد گفت می تونین حرف بزنین ولی بلند نه که ناظم بیاد
20 دقیقه بعد هیچی نگفت ناظم هم نیومد بلند همه کلاس حرف می زدن و هر کی دلش می خواست می رفت از این ور به اون ور خیلی حال داد.
یه بار زنگ اول مسابقه والیبال داشتیم
ما زنگ دوم رو هم پیچوندیم
سه نفر بودیم
گفتیم به ناظم می گیم تو مسابقه والیبال بقیه خط نگه دار بودیم
خلاصه رو یه نیمکت بودیم و بغل دست ما داشتن والیبال بازی می کردن
زنگ خورد و ما هم خوشحال که زنگو پیچوندیم گفتیم : چه حالی دادا!
یهو دیدیم معاون با لبخند ملیح و از اینا که صبر کنید کلتونو می کنم اومد طرف ما
گفت کجا بودین؟
گفتیم خط نگه دار بازی بودیم
گفت پس الان چرا نیستین
ما گفتیم نه دیگه الان خسته شدیم
معاونم گفت آررررره!
بعد رفت
 

panther

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,428
امتیاز
1,120
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
دانشگاه
علوم پزشکی هرمزگان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : شیطنت ها

كليد درب پشتي مدرسه، نماز خونه، تمامي آزمايشگاهارو دالتون ها كف رفتن! البته اگه شاهكار هاي مارو مي خواين به جوجه بگين.
 

Your feline

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,059
امتیاز
16,988
نام مرکز سمپاد
فرزانگـان
شهر
شهرستان
سال فارغ التحصیلی
105
پاسخ : شیطنت ها

ما و بچه هاي كلاس 106 ( سال سوم هستن ) رفتيم آزمايشگاه شيمي و پنكه سقفيشو كنديم و به تاراج آورديم مركز خودمون !
 

sasuke uchiha_1372

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
201
امتیاز
10
نام مرکز سمپاد
شهیدبهشتی زنجان
شهر
زنجان
پاسخ : شیطنت ها

یه معلم آما داشتیم که خیلی تو بود.
یه زنگ کامل رفتیم معلم هارو پای تخته مسخره کردیم، اینقدر شبیه بود که خودشم خندید.
هر چند بنا بر احتیاط واجب ادای خودشو درنیاوردیم.
 

Sarina_ahm

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
717
امتیاز
5,268
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين یکـــ
شهر
جَهــان / ٢
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
علوم پزشكى اصفهان
رشته دانشگاه
پزشكى
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : شیطنت ها

شیطنت معمولی که شامل پیچوندن و مسخره بازیه که بسیار است...
ولی یه سفر زواره رفتیم خیلی حال کردیم هیچ خانواده ای رو آسوده نذاشتیم بخوابن... :))
جریان کلاس المپیاد ... و معلمش که اونم بیچاره از دسته ما کف کرده بودم بسی طولانیست و مایه ی خنده ی یه ساله بچه ها بود...!
معلم المپیاد ... و کارگاه ... که بچه ها زحمت کشیدن جوری بیرون کردن که دیگه از اون موقع پاشونو اصفهان نذاشتن!
(...به منظور جلوگیدی از تبلیغ سوع! بود)
 

Mr.E

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
182
امتیاز
229
نام مرکز سمپاد
علامه حلی تهران
شهر
تهران
دانشگاه
پلی تکنیک تهران
رشته دانشگاه
ریاضات و کاربردها - علوم کام
پاسخ : شیطنت ها

بعد از عید من،مهراب.ع، ابی و... فقط سر کلاسای ریاضی و فیزیک رفتیم مهراب و ابی و... بیشتر پیچوندن من کم تر
 

sheita

کاربر فعال
ارسال‌ها
51
امتیاز
8
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
پاسخ : شیطنت ها

سه بار سوالای امتحانو کش رفتیم
جالب تر اینکه معلممون با اینکه جواب من کاملا درست بود و چند تا معلم دیگه هم جوابمو تایید کرده بودن به من 18 داد
جالب تر اینکه همه 20 شدن من بیچاره 18
فکر کنم فکر میکرده که من سوالارو کش رفتمو به همه دادم
D:
یه بار هم میخواستیم یکی از کلاسارو بپیچونیم واسه همین رفتیم اعتراضو بست تو حیاط نشستیم و شروع کردیم به شعار دادن که ما امکانات می خواییم ما معلم خوب می خواییم و ... هی گفتیمو گفتیم ولی کی توجه میکرد؟!
هوا خیلی سرد بود کسی هم که به ما توجه نمی کرد در نتیجه تصمیم گرفتیم بریم تو نماز خونه اعتراض کنیم اخرشم هیچ کس توجهی نکرد
تازشم می خواستن چند تا از بچه هارو بفرستن کمیته انضباطی
همه هم منفی گرفتیم
جاتون خالی
بسیار سوسک شدیم
جاتون خالی
بسیار سوسک شدیم
 

sheita

کاربر فعال
ارسال‌ها
51
امتیاز
8
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
پاسخ : شیطنت ها

سه بار سوالای امتحانو کش رفتیم
جالب تر اینکه معلممون با اینکه جواب من کاملا درست بود و چند تا معلم دیگه هم جوابمو تایید کرده بودن به من 18 داد
جالب تر اینکه همه 20 شدن من بیچاره 18
فکر کنم فکر میکرده که من سوالارو کش رفتمو به همه دادم
D:
یه بار هم میخواستیم یکی از کلاسارو بپیچونیم واسه همین رفتیم اعتراضو بست تو حیاط نشستیم و شروع کردیم به شعار دادن که ما امکانات می خواییم ما معلم خوب می خواییم و ... هی گفتیمو گفتیم ولی کی توجه میکرد؟!
هوا خیلی سرد بود کسی هم که به ما توجه نمی کرد در نتیجه تصمیم گرفتیم بریم تو نماز خونه اعتراض کنیم اخرشم هیچ کس توجهی نکرد
تازشم می خواستن چند تا از بچه هارو بفرستن کمیته انضباطی
همه هم منفی گرفتیم
جاتون خالی
بسیار سوسک شدیم
 
  • لایک
امتیازات: hel@$

sasan222

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
19
امتیاز
17
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
کرمان
پاسخ : شیطنت ها

ما هم يه بار اول سال معلممون مي خواست امتحان بگيره بچه ها هم به اين بهونه كه معلم خوبي نيست ريختن تو حياطو اعتراض كردن اما منو دوستم به احترام معلم و اينكه به نظر ما معلم خوبي بود بعد از ربع ساعت رفتيم سر كلاس(به اين مي گن جرأت) مديرمونم معلوم بود معلمو تو دفتر نگه داشته بود كه چيزي نفهمه اما وقتي ما دو نفر رفتيم تو كلاس به معلم گفت كه بياد سر كلاس وقتي معلم اومد برسيد بقيه كجان ماجرا رو تعريف كرديم اونم ناراحت شدو رفت كه ديگه پشت سرشم نگاه نكرد يك جمله در اين بين مدير ما گفت كه آخر خنده بود گفت"اگه شما الان برين اينا فردا مي خوان منو بيروت كنن"وقتي معلم رفت بچه ها مارو هو كردن و زنگ بعدش هم جلوي ساختمون مدرسه بسط نشستيم چنتا از بچه ها هم زفتن به مديرگفتن كه بياد با ما حرف بزنه اما نيومدما تا ظهر بيكار بوديم و علاوه بر معلم عربي معلم زيان نيز إز اين حركت ناراحت شد و ديگه نيومد البته سال ديگه دوباره معلممونه :))
 

سرور

کاربر فعال
ارسال‌ها
20
امتیاز
6
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
دزفول
پاسخ : شیطنت ها

ما دستگیره در و کندیم بعد گقتیم خرابه درم بستیم دیگه باز نمی شد هندسه داشتیم آخه 6 روزه هفته 8بار میومد سر کلاس می گفت عقبین زنگ همه دبیرارو می گرفت خلاصه 2.3 بار این کارو کردیم تا اومدن کل دستگیره رو کندن بردن ما هم موندیم تو کلاس از داخل میخ کردیم بین درو دیوار دیگه به هیچ وجه در باز نمی شد هی جیغ زدیم که گیر کردیم آخر یکی از بچه ها در و باز کرد...
ما رکورد شکوندیم امتحان دینی ترم اول و لغو کردیم
خدایی کسی امتحان ترم لغو کرده؟
1هفته همش امتحان داشتیم خالی شد خلاصه...
 

sheita

کاربر فعال
ارسال‌ها
51
امتیاز
8
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
پاسخ : شیطنت ها

به نقل از sooroor :
ما دستگیره در و کندیم بعد گقتیم خرابه درم بستیم دیگه باز نمی شد هندسه داشتیم آخه 6 روزه هفته 8بار میومد سر کلاس می گفت عقبین زنگ همه دبیرارو می گرفت خلاصه 2.3 بار این کارو کردیم تا اومدن کل دستگیره رو کندن بردن ما هم موندیم تو کلاس از داخل میخ کردیم بین درو دیوار دیگه به هیچ وجه در باز نمی شد هی جیغ زدیم که گیر کردیم آخر یکی از بچه ها در و باز کرد...
ما رکورد شکوندیم امتحان دینی ترم اول و لغو کردیم
خدایی کسی امتحان ترم لغو کرده؟
1هفته همش امتحان داشتیم خالی شد خلاصه...



ایول
کارتون خیلی درسته
خداییش نشنیده بودم کسی امتحان لغو کنه

یه بارم دستگیره در کلاس ما خراب شد ما هم همهی بچه هارو بیرون کردیم نذاشتیم بعدشم نذاشتیم کسی بره سرکلاس که بفهمه در باز نمیشه و بره به مدیرمون بگه بیاد درو درست کنه
بدشم تا اومدن درو درست کنن یه نیم ساعتی از کلاس پرید
تقریبا یه ماه بعد هم منو دوستم وایساده بودیم دم در هرکی می خواست بره تو کلاس میگفتیم در خرابه و فقط از تو باز میشه با بچه های توی کلاسم هماهنگ کرده بودیم درو دیر باز کنن خلاصه هرکی میخواست بره تو کلاس یه چند دقیقه ای سر کار بود خیلی حال داد کلی خندیدیم
 

HOOMANKH7

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
566
امتیاز
249
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بابل
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : شیطنت ها

به نقل از Samaneh.Z :
هی روزگار ، امسال به ما خیلی خوش گذشت ، سال بعد ، بعد 4 سال از هم جدا میشیم!
ما شیطون ترین کلاس اول بودیم!
از کارایی که میکردیم این بود که تا معلم یه چیزی میگفت ما میگفتیم به افتخارش و همهمون دست میزدیم و کلاسو میریختیم به هم!!!! یه زنگ زیستم با این کار پیچوندیم هر چی معلم میگفت ما دست میزدیم!!!!
یه کار دیگه این بود که با بچه ها یه تقلب دست جمعی کردیم و خیلی بهمون خوش گذشت!
دیگه یادم نمیاد امسال سال خیلی خوبی بود حیف که زود تموم شد و بچه هامون از هم جدا میشن!! :( :( :(


ما هم همینکارو میکردیم. ولی باصلوات. :D
 
ارسال‌ها
1,902
امتیاز
14,086
نام مرکز سمپاد
شهید حقانی
شهر
بندرعــباس
سال فارغ التحصیلی
1392
پاسخ : شیطنت ها

جالب ترینش این بود که یک بار سر کلاس مطالعات با معلم دعوام شد ویه فحش بهش دادم(بلند) البته به روی خودش نیوورد.
 

Infidel

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
100
امتیاز
15
مدال المپیاد
خیلی زیاد!!!! شک نکن...! باور نداری؟؟؟؟!!!
رشته دانشگاه
نفت یا پلیمر...
پاسخ : شیطنت ها

ما از 6 روز تو هفته، 3 روز تو اعتصاب بودیم... کلا دهن ناظم و معلم و مدیر رو سرویس کردیم...
تقی به توقی می خورد ما اعتراض می کردیم... فکر کنم آخر سال باید یه کارگر بیارن که نامه های فوق محرمانه ی ما رو از تو کشوی مدیرمون خالی کنه...

شیطنت شخصی مون هم این بود که یه آفتابه گذاشتیم روی میز معلم و نزدیک بود سه روز اخراج بشیم...
و دیگه اینکه اگه تو هفته 3 تا زنگ چهارم داشتیم من 2تاش رو نبودم.یعنی از رو دیوار میپیچوندم...

و... از سه زنگ درسی در روز 2 زنگ رو می پیچوندم و بسکتبال بازی می کردم! جالبه که بدونید نمره انضباطم 20 شد!
 

sheita

کاربر فعال
ارسال‌ها
51
امتیاز
8
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
پاسخ : شیطنت ها

به نقل از Infidel :
شیطنت شخصی مون هم این بود که یه آفتابه گذاشتیم روی میز معلم و نزدیک بود سه روز اخراج بشیم...
ببینید نظر نمی دید مجبور میشم خودم بنویسم :d
چند تا از بچه هامون روی صندلی معلم غلط گیر ریختن اونم نفهمید و نشست بد که بلند شد تا درس بده ...
یه بار هم ادامس چسبوندیم روی صندلی که یه معلم دیگه بشینه اشتباهی یه معلم دیگه نشست روش و ادامسی شد ....
 

F I N G I L

کاربر فعال
ارسال‌ها
34
امتیاز
5
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
bushehr
پاسخ : شیطنت ها

معلم ریاضی تکمیلی میومد تو کلاس می دید:
یه روز: تریبون برعکس شده
یه روز دیگه: بچه ها موشک بازی می کنن
یه روز دیگه:یکی آهنگ مای بیبی می ذاره
یه روزه دیگه: میاد تو کلاس 200 300.تا کاغذ رنگی ریختیم تو کلاس
 

stargirl

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
75
امتیاز
221
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ارومیه
پاسخ : شیطنت ها

ما که 4 بار امتحان ریاضی رو پیچوندیم
اخرش هم معلمون عصبی شد گفت دیگه ازتون امتحان نمیگیرم

یه تقلب دسته جمعی کلاسی کردیم که خیلی حال داد

2 بار هم از این بمب های شادی ترکوندیم که دفعه ی اول ناظممون نفهمید ولی بار دوم گندش دراومد

ما یه اسپری خوش بو کننده ی هوا داشتیم گذاشتیمش رو میز معلم, زاویه اش رو هم جوری تنظیم کردیم که بخوره به صورتش (مدت زمانش 9 دقیقه بود ) فیزیک تکمیلی داشتیم معلمش هم اقا بود اسپری که به صورتش زد این سرفه کرد ما هم فقط می خندیدیم :)) بعد دوباره دوباره این از خجالت چیزی نمیگف ما هم مردیم از بس خندیدیم :)) اخرش هم خودمون خاموشش کردیم :))
 

Samaneh.Z

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,137
امتیاز
1,491
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
کرج
مدال المپیاد
مدال نقره‌ی المپیاد نجوم‌و‌اخترفیزیک ..
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
پاسخ : شیطنت ها

آهان یکی دیگه !
هر وقت موبایل یکی زنگ می خورد ! بچه ها میخندیدن و دست میزدن(یهو وسط درس)!!!
البته اوایل مهارت لازمو (!) نداشتیم و موبایل هر کی زنگ می خورد اول همه ساکت میشدن ببینن مال کیه بعد دست میزدن!!!!!!!!!!!!
 

saeide

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
572
امتیاز
2,074
نام مرکز سمپاد
فرزانگان کرج (گویا 3)
شهر
کرج
دانشگاه
تهران-شهید بهشتی
رشته دانشگاه
فیزیک-کارشناسی ارشد گرانش
پاسخ : شیطنت ها

اینقدر کلاس پیچوندم،که دیگه حالم از هرچی پیچوندنه به هم میخوره :پی
زنگ دینی رو با 4تا از دوستام پیچوندیم یه سری،رفتیم "بری زنبوری "نگاه کردیم،جاتون خالی!:D
 

Your feline

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,059
امتیاز
16,988
نام مرکز سمپاد
فرزانگـان
شهر
شهرستان
سال فارغ التحصیلی
105
پاسخ : شیطنت ها

يـه سيلــي خوابوندم بيــخ گوش دختـــر دبير ... كه تــو مدرسمونه !

دبير پــرورشيمون داشت صحــبت مي كرد من با صدايي كه فقط خودم ميشــنيدم گفتم اجازه و رفتــم پلو دوستم اون ور كلاس ؛ ايشــونم

عقــش گرفت داد زد : چرا اجــازه نمي گيري ؟ بنــده با اربــعده اي كه تا حالا خودمم از خودم نشنيــده بودم گفتم : گــرفتم تو نشنــيدي!

دبير جــانم كه من منتظر بودم از كلاس پــرت كنه منو بيرون گفت : حالا چــرا عصباني مي شي؟!

كلاســم كه زياد جيم شــديم .... !
 
بالا