متنفففرم در حدد مرگ از آدمایی که سعی میکنن ب هر طریقی با دوست صمیمیت بیشتر از خودت صمیمی شن....یعنی الان بخاطر همین اسکولا دیگه اعصاب نمونده برام.خدا لعنت کنه هر اشغالگرِ دوست صمیمی............کاش یکی بود منو درک کنه.....
از اونایی که سعی میکنن خیلی مبادی آداب باشن در حالی که درونشون یه آدم دیگه هست
از اونایی که همیشه فکر میکنن تو همه کاری رئیسن چون یکی دو بار به خاطر احترام گذاشتن بهشون چیزی دستشون سپرده شده
از اونایی که تو جمع یه فیگور مغرور طور میگیرن که مثلا بگن ماهم آره
از اونایی که میدونم ازمن خوششون میاد ولی طوری وانمود میکنن که نه ...
از اونایی که تو جمع همش دارن بهت نگاه میکنن بعد که نگاهشون میکنی جوری می پیچونن انگار اصلا چشم نداشتن
از آدمای مغرور
از اکیپ های بی مزه ای که فکر میکنن خودشون ته مزه اند و همه رو به سخره میگیرن و کارای همه به نظرشون چیپ میاد در حالی که خودشون ...
خود شیرینا ...
و
.
.
.
.
(اینا به علاوه اونایی بود که بقیه گفتن
ولی نمیدونم چرا من عموما سعی میکنم آدمای دورم و دوست داشته باشم )
خب مسلما ی رفتار باعث نمیش آدم کلن عاشق ی نفر بشه یا ازش متنفر بشه،درواقع اون رفتارس ک اون لحظه ب آدم میچسبه یا حالشو بهم میزنه!
ولی اون لحظهها ک بعضیا با ی جمله ساده انا واقعی مث چقد این شاله بهت میاد یا چقد خوشگل شدی کل روزتو میسازن عالیه!از اونا ک صداقتو محبت توشون موج میزنه
و خب درست در مقابل این،اونایی ک اینجور مهربونیارو از اطرافیانشون دریغ میکنن ک غرورشون خدشهدار نشه یا همه حس کنن ک آره،من هیچی ب هیچجام نیس...یا وقتی باذوق یچیزی رو براشون تعریف میکنی ی "آها" تحویلت میدن،اونا خیلی بدن
آدمایی که اسمشون یهویی سر زبون ها میفته نه به خاطر کار شاخی،الکی.چه اون کار بد بوده یا خوب.واقعا این جور آدما خیلی زیادن که چپ میری راست میای اطرافیانت میگن فلانی مخه،فلانی اله،فلانی بله.
آدمایی که مثل دوربین مداربسته میخوان تو زندگیت سرک بکشن
ادمایی که همش از زندگی گله و شکایت دارن و مشکلاتشون رو به همه میگن نگران نباش فکر نکن اونی که پولداره یا خانواده داره یا هزار تا چیز دیگه.مشکلاتش کمتره،شاید مشکلاتی که داره همون مشکلات نیست ولی از نوع دیگه ای هست و سختی های خودش رو داره:/
از آدمایی که درباره همه چی نظر میدن، کسایی که وسط حرف بقیه میپرن، کسایی که تحت هر شرایطی میخوان کاراشونو توجیه کنن، کسایی که از خط زرد مترو و چراغ عابر پیاده قرمز رد میشن، کسایی که تو صف میزنن و کسایی که تو مترو قبل اینکه بقیه پیاده بشن سوار میشن.
+ افرادی که هرکاری میکنن و هرجایی میرن و هرچی میخورن استوری میکنن.
ما آدما چیز هایی داریم ک داشتنشون با انتخاب خودمون نبوده؛چ خوب چ بد
اینکه آدمایی وجود دارن ک به اوضاع مالی خوبِ خونواده شون ک خودشون ذره ای تو وجودش نقشی نداشتن،قیافه ک انتخاب خودشون نبوده،محل زندگی ک انتخابش دست خودشون نبوده،نداشتن لهجه ک تقریبن دست خودشون نبوده،قد بلند شون ک انتخاب خودشون نبوده و کلا هر چیزی ک دارن و معتقدن خوبه و بهش مینازن اما خبر مرگشون انتخابش دست خودشون نبوده و باهاش مثل آدمی ک حقیقتا بی همه چیزه و هیچ چیز دیگه ای نداره پز میدن و مایه ی مباهات خودشون میدونن؛اونقدر متنفرم ک واقعا از گفتن هم خارجه و نمیتونم این حجم از تنفر رو نشون بدم
(با چیزی پز بدید و بهش افتخار کنید ک خودتون ب دستش آورده باشید)
تنفر نگیم حالا متنفر نیستم اصولا بهتره بگم اهمیت نمیدم به این ادما و یه طوری ذهنیت منفوری بهشون ساخته میشه تو ذهنم و یه طورایی خوشم نمیاد دیگه باهاشون ارتباط بگیرم
بدون دلیل کاری رو انجام میدن و برای کاراشون دلیلش ندارن ، نمیتونن حتی دلیل غیر منطقی بیارن
کسایی که بدون اینکه تو موقعیت طرف مقابل باشن خیلی با قطعیت میگن فلانی باید باید فلان کارو میکرد اگر من بودم اینطوری میکردم
و افرادی که دنیا و زندگی رو به خودشون بدهکار میبینن و شدیدا بدبینن و همش از خودکشی و اینا حرف میزنن و هیچ چیزی نمیتونه بهشون امید بده
(قضاوتی نمیکنم کسیو ها خیلیا واقعا شرایطشون سخته اونایی که سخت نیست و الکی همه چیو بزرگ میکنن رو میگم )
و افرادی که سعی میکنن خودشونو پاک و مبرا از اشتباهی نشون بدن ( مخصوصا والدینی که سعی میکنه فرزندشو تماما پاک و بدون اشتباه نشون بده ، درسته هیچ خانواده ایی از بچه خودش بد نمیگه ولی خب حداقل وقتی میدونی همه میدونن بچت چیه الکی ازش تعریف نکن سکوت کن )
و کسی که بیاد خونه ادم و از خوبی های خودش میگه و هی میگه عهه فلانی تو چرا اینطوری میکنی مامانت راست میگه اونطوری کن
از مغروریت بیش از حد یه سری آدما که باعث جلوگیری از یکسری روابطی و بروز احساساتی که نیازه میشه هم بدم میاد
از کاراکتر عدهای ممکنه خوشم نیاد، اما تنفر خاصی نسبت به کسی پیدا نمیکنم. بیشتر تنفرم از کسانیه که دارن بهم آسیب میزنن یا حتی کلّیتر، دارن به همه آسیب میزنن. کسی که به من صدمه یا خسارتی نزنه ازش متنفر نیستم معمولاً (استثنا هست ولی کمه :)) )
+ البته فکر میکنم دوطرفهست و اگر بفهمم یکی از من خوشش نمیاد ناخواسته منم همین حس رو نسبت بهش پیدا میکنم.
آدم های دروغ گو
دو رو
خیانت کار و آدم فروش
آب زیر کاه
اونایی که فکر میکنن خیلی زرنگن ولی در اصل توهمات ذهنیشونه
از آدم های توهم زا
اونایی که فکر میکنن دهن دنیا باز شده و فقط یه این افتاده زمین و به راحتی به خودشون اجازه میدم دیگران رو مسخره کنن و افراد عصبی
از اونایی که زود قضاوت میکنن
از انسان های خاله زنک که بیکارن و سرشون تو زندگی بقیس
انسان هایی که حتی توانایی نگه داشتن یه رازم ندارن و... :)
از آدمای بی احساس که احساسات مردم و مسخره میکنن
از اونایی که هیچی نیستن ولی فکر میکنن خیلی شاخن
از اونایی که همه جا هستن پیش همه و وجودشون هیچ سودی نداره
از آدمایی که بدون اثبات حرفشون راحت قضاوت میکنن
از این آدما متنفرمم که در حالی که کاری نکردی تیکه میپرونن و با نگاهاشون آزارت میدن متنفرمم
از این آدما که شخصیت و غرور آدمو میشکنن تا خودشو بزرگ نشون بده و بقیه ازش بترسن متنفرمم
از آدمای پر ادعا که خودشونو میگیرن متنفرمم
از خیلی از آدما که اون روشونو نشون دادن متنفرمم
از آدمایی که در ظاهر مهربون و در باطن به خونت تشنست متنفرم