- ارسالها
- 457
- امتیاز
- 727
- نام مرکز سمپاد
- شهید بهشتی
- شهر
- کرمانشاه
- سال فارغ التحصیلی
- 1945
ندیدهام رخ خوبت به هیچ مهرو مهیتو درمانی و میمانی بر قلب مریض من
که درد آن نمیدانی، تویی و من نمیمانم
بجز تو بر دل من کس نخواهد یافت صفت
ندیدهام رخ خوبت به هیچ مهرو مهیتو درمانی و میمانی بر قلب مریض من
که درد آن نمیدانی، تویی و من نمیمانم
تا بهار دلنشین آمده سوی چمنندیدهام رخ خوبت به هیچ مهرو مهی
بجز تو بر دل من کس نخواهد یافت صفت
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شدتا بهار دلنشین آمده سوی چمن
ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد
ثبات قدم از عاشقان طلب دارنددرد ما را نیست درمان الغیاث
هجر ما را نیست پایان الغیاث
ببخشید صبا :)
نبودی آن که دل از ما بری به حیلت و فندل از من بردی ای دلبر به فن آهسته آهسته
تهی کردی مرا از خویشتن آهسته آهسته
تیر غمش در دل بنشاندمنبودی آن که دل از ما بری به حیلت و فن
تو خود نهادی دل بر این محبت
تیر غمش در دل بنشاندم
در غم او من جان بفشاندم
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوشمرغ دلم را به دام آورد
گشته اسیر و نزار از غمش دمادم
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکردمن نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
یارم چو قدح به دست گیردیار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آن که یوسف به زر ناسره بفروخت به ری
دلی که به لبهای تو گره خورد، شاد استیارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد
ترک ما کردی برو همصحبت اغیار باشدلی که به لبهای تو گره خورد، شاد است
دریا به کنار دل، هر چه باشد، سپید است
وای بر دل من که در حسرت تو گداختترک ما کردی برو همصحبت اغیار باش
یار ما چون نیستی با هرکه خواهی یار باش
تا دل هرزهگرد من رفت به چین زلف اووای بر دل من که در حسرت تو گداخت
تو که در دل ما نیستی، با هر که خواهی راحت