مشاعره

sadlove · 2019/8/1

می برم تا ز تو دورش سازم
ز تو ، ای جلوه ی امید محال
می برم زنده بگورش سازم
تا از این پس نکند یاد وصال

فروغ فرخزاد

a.khakpour77 · 2019/8/1

لاله داغ است از فغان بلبل و گل بی خبر

آشنا رحمی نکرد اما دل بیگانه سوخت...

کلیم کاشانی

Aliovski · 2019/8/1

تبه کردم جوانی تا کنم خوش زندگانی را
چه سود از زندگانی چون تبه کردم جوانی را
یغمایی

الینا:) · 2019/8/1

آسايش دو گيتي تفسير اين دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
حافظ

DeadEnd · 2019/8/1

آن شاخ که سر برکشد و میوه نیارد
فرجام به جز سوختنش نیست سزاوار

پروین اعتصامی

الینا:) · 2019/8/1

رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرم راز است

حافظ

DeadEnd · 2019/8/1

زان شبی که وعده دادی روز وصل
روز وشب را می شمارم روز وشب

مولوی

DeadEnd · 2019/8/1

دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

حافظ

DeadEnd · 2019/8/1

در حال شنا مثل یه دست و پا چلفتی
به پا تو مسیر دهن کوسه نیوفتی

:):):):):)

DeadEnd · 2019/8/1

به نقل از f hojjati :
ازین شعراعم میشه؟

یه توپ دارم قلقلیه سرخ و سفید و آبیه می زنم زمین هوا میره نمی دونی تا کجا میره

فکر کنم بشه
تو قوانین که محدودیتی براش نبود

هم نامهربونه
هم آفت جونه
هم با دیگرونه
هم قدرم ندونه ندونه ندونه

omidreza · 2019/8/1

رفتم به طبیب و گفتم از درد نهام
‎گفتا: از غیر دوست، بر بند زبان

ابوسعید ابوالخیر

Mehrka · 2019/8/1

نیست در عالم ز هجران تلخ تر
هرچه خواهی کن و لیک آن نکن

مولانا

mahdiar__m · 2019/8/1

نمی دانم چه می خواهم بگویم
زبانم در دهان باز بسته ست
ه.ا سایه

DeadEnd · 2019/8/1

به نقل از mahdiar84 :
نمی دانم چه می خواهم بگویم
زبانم در دهان باز بسته ست
ه.ا سایه

تو را دانش و دین رهاند درست
در رستگاری ببایدت جست
فردوسی

Mehrka · 2019/8/1

تا نگريد طفلک حلوا فروش
ديگ بخشايش كجا آيد به جوش؟

مولانا

Mhr-Sana · 2019/8/1

به نقل از Mehrka :
تا نگريد طفلک حلوا فروش
ديگ بخشايش كجا آيد به جوش

مولانا

شب فراق نداند که تا سحر چند است
مگر کسي که به زندان عشق در بند است

mahdiar__m · 2019/8/1

به نقل از melika.84 :
تو را دانش و دین رهاند درست
در رستگاری ببایدت جست
فردوسی

تهمتن به نیروی جان آفرین
بکوشید بسیار با درد و کین
فردوسی

Mhr-Sana · 2019/8/1

به نقل از f hojjati :
توانا بود هرکه دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود فردوسی

دلا معاش چنان کن ک گر بلغزد پای
فرشته ات ب دو دست دعا نگه دارد

Mehrka · 2019/8/1

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد

مولانا

mahdiar__m · 2019/8/1

به نقل از Mhr-Sana :
شب فراق نداند که تا سحر چند است
مگر کسي که به زندان عشق در بند است

تا کی حرکات کودکانه؟
در باغ و چمن چمیدن آموز