تریبون آزادِ مطالعاتی

  • شروع کننده موضوع
  • #1

mohad_z

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,395
امتیاز
22,816
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
طـــهـران
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
زیست فناوری/ ژنتیک
این‌جا محل بحث و گفت‌و‌گو در مورد کتاب‌هاست!
سوال، پیشنهاد، حرفی، سخنی، نظری، اطلاعیه‌ای دارید بفرمایید :D
 
ارسال‌ها
1,688
امتیاز
19,974
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
فقط شیمی ولا غیر!!!
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
هدایت نخونید
یا اگه خوندین خواهشا جنبه داشته باشید
و به یه مقدار حداقلی عقل و بینش رسیده باشید
چه رفقایی که من سر همین قضیه از دست دادم یا به دست آوردم
و چه خودکشی هایی که انجام شد ...
به شخصه خودم وقتی اولین بار بوف کور رو خوندم (ساعت 1 نصفه شب تمومش کردم)
تا صبح داشتم گریه می کردم
 
ارسال‌ها
3,101
امتیاز
12,226
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
1392
مدال المپیاد
فیزیک
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
فیزیک
بهتره خیلی وقت صرف رمان و داستان نکنید.

تازه منظورم آثار کلاسیک هستن، مثل بی نوایان و جنایت و مکافات و مسخ(ولی حیفه اینو حتما بخونید :)) ) و صد سال تنهایی و... ست.

ناتور دشت و داستان ساکسیفون ها به روایت خرس پاندایی که دوست دختری در فرانکفورت داشت و امثالهم که به کنار :))
 

fteh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
636
امتیاز
4,893
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
خوزستان
سال فارغ التحصیلی
90
هیچوقت هیچوقت زویا پیرزاد نخونید
کاملا به سبک 98ی ها نوشته و ارزش یه بار خوندن هم نداره
خصوصا چراغ ها را من خاموش میکنم رو نخونید که بیشتر از بقیه ی کتاباشم جایزه برده
 

ehsan2562

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
651
امتیاز
2,397
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی 1
شهر
تبریز/قم
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
دانشگاه اصفهان
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
کتب فقط سیاسی وفلسفی
رمان هم داستایوفسکی
 
  • شروع کننده موضوع
  • #6

mohad_z

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,395
امتیاز
22,816
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
طـــهـران
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
زیست فناوری/ ژنتیک
هیچوقت هیچوقت زویا پیرزاد نخونید
کاملا به سبک 98ی ها نوشته و ارزش یه بار خوندن هم نداره
خصوصا چراغ ها را من خاموش میکنم رو نخونید که بیشتر از بقیه ی کتاباشم جایزه برده
دستت درد نکنه واقعا من چن روز پیش کتابو خریدم :))
نابودم کردی :))

عباس معروفی و نادر ابراهیمی دوتا از نویسنده‌هایی‌ن ک من بینهایت دوسشون دارم و بخونید حتما ازشون!

کلا امسال در راستای حمایت از کالای ایرانی از نویسنده‌های ایرانی زیاد بخونید :))
 

Arshawm

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
118
امتیاز
585
نام مرکز سمپاد
حلي ٣
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1397
بهتره خیلی وقت صرف رمان و داستان نکنید.

تازه منظورم آثار کلاسیک هستن، مثل بی نوایان و جنایت و مکافات و مسخ(ولی حیفه اینو حتما بخونید :)) ) و صد سال تنهایی و... ست.

ناتور دشت و داستان ساکسیفون ها به روایت خرس پاندایی که دوست دختری در فرانکفورت داشت و امثالهم که به کنار :))
چرا؟
 

Orelia

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,058
امتیاز
39,788
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
0000
هیچوقت هیچوقت زویا پیرزاد نخونید
کاملا به سبک 98ی ها نوشته و ارزش یه بار خوندن هم نداره
خصوصا چراغ ها را من خاموش میکنم رو نخونید که بیشتر از بقیه ی کتاباشم جایزه برده
زویا پیرزاد بخونید، خیلی‌م خوبه :| :‌))
مخصوصا چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم رو بخونید چون دید متفاوتی بهتون می‌ده، دیدِ یه خانوم ارمنی به زندگیِ روزمره‌ش که حدود دهه ۴۰–۵۰ در آبادانِ آباد زندگی می‌کرده.
و اینکه به نظرم سبک‌ نوشتن‌ش خلاقانه و متفاوت از بقیه نویسنده‌های ایرانی‌ه :د
+
فکر می‌کنم رولد دال، چه برای آثارِ کودک و نوجوانش و چه ادبیّات بزرگ‌سال، استحقاقِ شهرت بیشتری رو داره.
 

Mahdich

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
242
امتیاز
2,953
نام مرکز سمپاد
شهید سلطانی 3
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1396
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
یه سوالی که ذهنمو درگیر کرده اینه که من کم وقت میکنم کتاب بخونم( یا بهتره بگم تنبلم در شرایطی مثل تابستون، ولی در طول سال تحصیلی میبینی با کلی خستگی دیرتر میخوابم تا فلان کتاب رو تموم کنم:) ) بعد دوست دارم کتاب های رمان مانند رو. کتاب هایی که سال پیش خوندم the fault in our stars و turtles all the way down و alchemist و 5 جلد از هری پاتر(اینا به انگلیسی که خب وقت گیر تره) و عقاید یک دلقک و دکتر جکیل و این مدلی بود کلا. داستان های معروف...
ولی یه حسی بهم میگه شاید دارم وقت تلف میکنم. یه کسایی رو که میبینی بهشون میگن آدم های با سوادی ان( بهتر بگم کسایی که دیدشون بازتره و وقتی صحبت میکنن، میفهمی یارو یه چیزی بارشه) ، احتمالا داستان نمیخونن. از این کتاب های موضوعات اجتماعی شاید میخونن، یا شایدم فلسفی و اقتصاد و تاریخ.
شما ها چیکار میکنید؟ هر دو دسته رو میخونین؟ فقط داستان میخونین؟ یا فقط کتاب های اون آدم با سوادا رو میخونید؟ اگه داستان میخونید دغدغه من رو ندارید؟! مشکل از منه؟ :) با همین ها هم میشه آن شد؟ الان شما آنید؟ :))
جدی دوست دارم نظر بقیه رو هم تو این زمینه بدونم.
راستی یه چیزی که میخوام بگم تشکر از mohad_z@ هست. نمیشناسمش و نمیدونم کیه. ولی این که ایده های خوبی داره و "دغدغه" داره که سایت فقط از حرف بزن دربیاد و مسائل مهم تری مطرح شن و بتونه شاید رو زندگی ما و کارهامون تاثیر بذاره، خیلی آدم خفنیه به نظرم. دمت گرم. همینطوری باش در همه زندگیت!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #11

mohad_z

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,395
امتیاز
22,816
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
طـــهـران
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
زیست فناوری/ ژنتیک
من خودم همه مدل کتابی میخونم ولی خودمو محدود نمیکنم به یه ژانر
مثلا دوران راهنمایی به طرز دیوانه واری فانتزی میخوندم در حالی ک دبیرستان اصن تحمل فانتزی خوانی نداشتم!
سواد یه چیز کلیه، نمیشه گفت کسی ک کتاب میخونه صرفا باسواده!
خب یکی تو تاریخ خفنه سواد تاریخی داره،
یکی تو فلسفه، سیاست و...
این که تو چ زمینه‌ای بخوای باسواد شی باید بری کتابای مرتبطش رو بخونی.
اما من معتقدم کتابای اجتماعی خصوصا کتابای نویسنده‌هایی مثل سیمین دانشور، نادر ابراهیمی، عباس معروفی و... آدمو تو همه زمینه‌ها با سواد میکنن، چون شما همزمان که داری ی داستان اجتماعی می‌خونی و ازش درس میگیری با خط فکری سیاسی و اوضاع اجتماعی و فرهنگی اون دوره‌ها هم بیشتر آشنا میشی،
بعد آدم میاد تو خط کتابای امیرخانی و معاصرترها و با مطالعه اینا و در کنار هم قرار دادنشون آدم یه نمودار کلی میتونی از تحولات ایران بدست بیاره.
البته اینا همه نظر منه!
این‌طوری جمع بندی کنم که من اجتماعی خوندن رو ترجیح میدم از نویسنده‌های مختلف تو دوره‌ها و کشورهای مختلف چون اینطوری میشه همزمان از همه چی سر در اورد و از کنار هم قرار دادنشون کلی اطلاعات میشه بدست آورد!

+مرسی
 

حلزون

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,498
امتیاز
71,069
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زینب:)
شهر
تهر
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
پادوا
رشته دانشگاه
روان شناسی
بهتره خیلی وقت صرف رمان و داستان نکنید.

تازه منظورم آثار کلاسیک هستن، مثل بی نوایان و جنایت و مکافات و مسخ(ولی حیفه اینو حتما بخونید :)) ) و صد سال تنهایی و... ست.

ناتور دشت و داستان ساکسیفون ها به روایت خرس پاندایی که دوست دختری در فرانکفورت داشت و امثالهم که به کنار :))
واسه منم گاهی این موضوع با یه "که چی" بزرگ همراه میشه . حتی وقتایی که زیاد رمان میخونم یه جورایی احساس پوچی بهم دست میده ولی به نظرم رمان خوندن به نظم ذهنی کمک میکنه چون یه موضوع واحد به شکل تدوین شده و منظم و جمع و جور توی رمانا گنجونده شده و میتونه رو ذهن هم اثر بذاره و موضوعاشو همونطور به شکل مرتب دربیاره :D
 

Kda1998

كيميا ام ديگه :-؟
ارسال‌ها
505
امتیاز
24,179
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1395
اگه تو زندگيم بخوام بابت يه چيز شرمنده باشم،رمان هاييه كه دوران راهنمايي خوندم!حيف وقت!حيف پول!
احتمالا من كسيو نداشتم كه بهم بگه بچه اينا رو نخون به جاش اينا رو بخون ((:
[با توجه به رنج سني سايت]ولي حالا بذارين من بگم...رمان خوندن باعث ميشه در جريان زندگي قرار بگيري.باعث ميشه زندگي هاي نديده رو ببيني و به يقين باعث افزايش هوش و درايت هم ميشه!ولي عاقا نه هر رماني :)) اين رمان هاي نوجوون پسند ايراني رو من خوندم شما نخونين!
بعد يه چيز ديگه...وقتي هنوز نفهميدين از چه سبك كتابي خوشتون مياد و هرچي ميخونين نصفه ميذارين كنار،مجله بخونين؛مجله هاي هفتگي و ماهانه.موثره در درك اين موضوع كه از چي ممكنه خوشتون بياد...
 

Suspected Girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
986
امتیاز
6,216
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
علوم‌تربیتی
تلگرام
هدایت نخونید
یا اگه خوندین خواهشا جنبه داشته باشید
و به یه مقدار حداقلی عقل و بینش رسیده باشید
چه رفقایی که من سر همین قضیه از دست دادم یا به دست آوردم
و چه خودکشی هایی که انجام شد ...
به شخصه خودم وقتی اولین بار بوف کور رو خوندم (ساعت 1 نصفه شب تمومش کردم)
تا صبح داشتم گریه می کردم
نگووووو
نگووووو لعنتی، نگوووووو. قلم قوی‌تر از هدایت‌م داریم مگه؟
من واقعاً دلیلِ خودکشی یا گریه و درکل احساساتِ ملّت رو هیچ‌وقت درک نکردم. من به طرزِ پوکرفیسی از اوّل تا آخرش رو خوندم. :‌)) ولی هم به‌شدّت لذّت بردم هم بخاطر همون قضیه‌ی قلمِ قوی‌ش با گوشت و استخونم حس می‌کردم خط به خط‌شُ.
واقعاً به کسایی که این حجم از تأثیرپذیری رو ندارن پیشنهاد می‌کنم بخوننش حتماً.
 

Suspected Girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
986
امتیاز
6,216
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
علوم‌تربیتی
تلگرام
یه سوالی که ذهنمو درگیر کرده اینه که من کم وقت میکنم کتاب بخونم( یا بهتره بگم تنبلم در شرایطی مثل تابستون، ولی در طول سال تحصیلی میبینی با کلی خستگی دیرتر میخوابم تا فلان کتاب رو تموم کنم:) ) بعد دوست دارم کتاب های رمان مانند رو. کتاب هایی که سال پیش خوندم the fault in our stars و turtles all the way down و alchemist و 5 جلد از هری پاتر(اینا به انگلیسی که خب وقت گیر تره) و عقاید یک دلقک و دکتر جکیل و این مدلی بود کلا. داستان های معروف...
ولی یه حسی بهم میگه شاید دارم وقت تلف میکنم. یه کسایی رو که میبینی بهشون میگن آدم های با سوادی ان( بهتر بگم کسایی که دیدشون بازتره و وقتی صحبت میکنن، میفهمی یارو یه چیزی بارشه) ، احتمالا داستان نمیخونن. از این کتاب های موضوعات اجتماعی شاید میخونن، یا شایدم فلسفی و اقتصاد و تاریخ.
شما ها چیکار میکنید؟ هر دو دسته رو میخونین؟ فقط داستان میخونین؟ یا فقط کتاب های اون آدم با سوادا رو میخونید؟ اگه داستان میخونید دغدغه من رو ندارید؟! مشکل از منه؟ :) با همین ها هم میشه آن شد؟ الان شما آنید؟ :))
جدی دوست دارم نظر بقیه رو هم تو این زمینه بدونم.
راستی یه چیزی که میخوام بگم تشکر از mohad_z@ هست. نمیشناسمش و نمیدونم کیه. ولی این که ایده های خوبی داره و "دغدغه" داره که سایت فقط از حرف بزن دربیاد و مسائل مهم تری مطرح شن و بتونه شاید رو زندگی ما و کارهامون تاثیر بذاره، خیلی آدم خفنیه به نظرم. دمت گرم. همینطوری باش در همه زندگیت!
اینجور آدما کتاب می‌خونن، ولی زیاد می‌خونن. مثلاً شخصی رو می‌شناسم که مدرک آکادمیک‌ش تا دیپلم‌ه ولی به حدّی سخنورِ خفنیه و اصلاً دهن که باز می‌کنه درّ و گوهر می‌ریزه و از این قضایا که دنیا پیشِ چشمت عوض می‌شه کلاً. و همین آدم به عنوانِ مثال 800 جلد رمان خونده. :‌)) البته مطالعات تاریخی و غیره هم داشته ولی حتّی اونا رو هم می‌شه از توی رمان‌ها بدست آورد. حتّی مثلاً دوست من از تاریخ خوندن و غیره متنفره ولی یه‌بار که داشتیم صحبت می‌کردیم اطلاعاتِ خفنی داشت از زمانِ شاه و ساواک و غیره، و بعدش که ازش پرسیدیم فهمیدیم از رمانِ «مفتون و فیروزه» بدست‌شون آورده.
در کل رمان‌های زیاد با ژانرها و قلم‌ها و طرز فکرهای مختلف و بازه‌های تاریخیِ مختلف و به‌خصوص نقدِ اون‌ها با بقیه به‌شدّت ذهن‌تون رو باز می‌کنه البته اگه آدم بتونه وقت بذاره.
 

ehsan2562

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
651
امتیاز
2,397
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی 1
شهر
تبریز/قم
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
دانشگاه اصفهان
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
کتب هدایت حال وهوای انتقادی داره ودید انسان رو محدود میکنه ولی یک خوبی که داره چشمتو نسبت به همه چی باز میکنه وبی پرده انتقاد میکنه.
اما کتاب محمود دولت آبادی معما گونه است بی پرده نیست باید چند بار خوند. مفهوم داستان رو بعد از جمعبندی میفهمید
 

MehrnaZz

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
359
امتیاز
3,036
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
زاهدان
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
مرحله 1 ریاضی
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
برق
یه سوالی که ذهنمو درگیر کرده اینه که من کم وقت میکنم کتاب بخونم( یا بهتره بگم تنبلم در شرایطی مثل تابستون، ولی در طول سال تحصیلی میبینی با کلی خستگی دیرتر میخوابم تا فلان کتاب رو تموم کنم:) ) بعد دوست دارم کتاب های رمان مانند رو. کتاب هایی که سال پیش خوندم the fault in our stars و turtles all the way down و alchemist و 5 جلد از هری پاتر(اینا به انگلیسی که خب وقت گیر تره) و عقاید یک دلقک و دکتر جکیل و این مدلی بود کلا. داستان های معروف...

ولی یه حسی بهم میگه شاید دارم وقت تلف میکنم. یه کسایی رو که میبینی بهشون میگن آدم های با سوادی ان( بهتر بگم کسایی که دیدشون بازتره و وقتی صحبت میکنن، میفهمی یارو یه چیزی بارشه) ، احتمالا داستان نمیخونن. از این کتاب های موضوعات اجتماعی شاید میخونن، یا شایدم فلسفی و اقتصاد و تاریخ.

شما ها چیکار میکنید؟ هر دو دسته رو میخونین؟ فقط داستان میخونین؟ یا فقط کتاب های اون آدم با سوادا رو میخونید؟ اگه داستان میخونید دغدغه من رو ندارید؟! مشکل از منه؟ :) با همین ها هم میشه آن شد؟ الان شما آنید؟
C:\Users\ASUS\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image001.gif


جدی دوست دارم نظر بقیه رو هم تو این زمینه بدونم.

راستی یه چیزی که میخوام بگم تشکر از mohad_z@ هست. نمیشناسمش و نمیدونم کیه. ولی این که ایده های خوبی داره و "دغدغه" داره که سایت فقط از حرف بزن دربیاد و مسائل مهم تری مطرح شن و بتونه شاید رو زندگی ما و کارهامون تاثیر بذاره، خیلی آدم خفنیه به نظرم. دمت گرم. همینطوری باش در همه زندگیت!


منم به شدت این حس وقت تلف کردن رو دارم
بخاطر همین یه مدت افتادم دنبال کتابای علمی (زمینه ی موردعلاقه ی من فیزیک بود مثلا)
بعد دیدم یه تایمایی واقعا نمی کشم همچین کتابی بخونم که کلی احتیاج به نیروی فکری داره
اومدم کنار یه کتاب علمی یه کتاب غیر علمی، مثلا مستور نویسنده ی موردعلاقه ی منه و کتابای اونو شروع کردم
وقتی یه کتاب سنگین خسته ت میکنه میتونی با چند دقیقه خوندن یه کتاب ساده تر استراحت بدی به خودت(یا کلا وقتایی که خیلی خسته یی برای خوندن کتاب سنگین)
اینطوری هم حس تلف کردن وقت نداری به نظرم، و هم همزمان دوتا کتاب پیش میبری (:
 

Radikal

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,576
امتیاز
31,309
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
داغ دیده ام بعله!
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
سیاستگذاری علم و فناوری
اینستاگرام
من یادمه از استاد ادبیاتم پرسیدم که آیا کتاب خوندن همیشه خوبه؟ و وقت تلف کردن نیست؟
و جواب جالبی داد ، گفت اگر شما بین مثلا مهارتی یاد گرفتن و کتاب داستان خوندن بخوای انتخاب کنی خب یاد گرفتن یک مهارت به مراتب بیشتر میتونه کمک به زندگیت بکنه.
اما بیشتر افرادی که کتاب میخونند، حتی کتاب های چیپِ! عامه پسند به جای کتاب خوندن احتمالا وقتشون رو برای کار مفید تری نمیذارن .
از فواید کلی کتاب خوندن میتونه بالا بردن دایره لغات و سرعت مطالعه باشه!
سرعت مطالعه زمانی خودش رو نشون میده که میخواید برای یک امتحان توی دانشگاه درس بخونید و متوجه سرعت مطالعه افراد کتاب خون و باقی افراد میشید! :)
از طرف دیگه ای بالا رفتن دایره لغات هم میتونه هم توی سخنرانی ها یا نوشتن متن یا نامه خیلی کمکتون کنه!

به طور کلی اگر ادبیات معاصر فارسی رو زیاد نمیپسندید بهتون توصیه میکنم آثار نویسندگان زیر رو بخونید :
صادق هدایت : خیلی ها صادق هدایت و بزرگ علوی رو نقطه ی عطف تاریخ ادبیات ایران میدونند، کتاب بوف کور واقعا کتاب سنگینی هست و شامل مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی میشه که با خوندن سطحی اون ممکنه صرفا اون رو کتابی پیچیده و سیاه ببینید اما به نظرم بعد از صادق هدایت ما کمتر آثاری رو میتونیم مثل بوف کور توی ادبیات ایرانی پیدا کنیم!
کتاب های مورد علاقه ی من : بوف کور ، حاجی آقا ، توپ مرواری ، و کلا داستان های کوتاهش!
بزرگ علوی : باز هم به نظرم یکی از تاثیر گذار ترین افراد توی ادبیات فارسی بودند و کتاب های خوبی هم نوشتند مثل چشم هایش!
جلال آل احمد : حقیقتا خیلی سبک نوشتنش رو دوست ندارم خصوصا توی مقاله غرب زدگی ولی کتاب زن زیادی میتونه خیلی دیدگاه خوبی از جایگاه زنان توی ایران قدیم به آدم بده :)
زویا پیرزاد : من نمی خوام بگم ایشون در حد افراد بالا قدرتمند مینویسن ولی کتاب های خوبی دارند مثل چراغ ها را من خاموش میکنم
چند پاراگراف از این کتاب :
"نه با کسی بحث کن. نه از کسی انتقاد کن. هر کی هر چی گفت بگو حق با شماست و خودت را خلاص کن. آدم ها عقیده ات را که می پرسند، نظرت را نمی خواهند. می خواهند با عقیده خودشان موافقت کنی. بحث کردن با آدم ها بی فایده است."
"برای اینکه قهرمان زندگی خودت باشی،لازم نیست حتما تو زندگیت اتفاقای فوق العاده بیافته یا اینکه جوون باشی یا خیلی خاص، میتونی خودت باشی و فقط زندگی کنی ..."

اما باز هم میگم ایشون در حد صادق هدایت یا بزرگ علوی نمی نویسند اما کتاب هاشون زندگی یک زن مسیحی قبل از انقلاب رو خیلی خوب ترسیم میکنه:)


باقی نویسنده های خارجی و ایرانی رو بعدا بررسی میکنم ~_~
 
آخرین ویرایش:
  • شروع کننده موضوع
  • #19

mohad_z

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,395
امتیاز
22,816
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
طـــهـران
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
زیست فناوری/ ژنتیک
من چشم‌هایشِ بزرگ علوی رو خیلی دوست نداشتم،
راستش به نظرم خیلی داستان ساده‌ای بود یا اینطور بگم ک توقع من از داستان نویسی بزرگ علوی چیز دیگری بود، مثلا یه کتاب فلسفی یا با آرمان‌های بزرگ تو ذهنم بود.

جالبه از نویسنده‌های خانم ایرانی که حرف می‌زنن همیشه اسم "زویا پیرزاد" دیده میشه اما سیمین دانشور که نویسنده و مترجم قوی‌ایه و کتاباش به زبان‌های مختلف چاپ شده کمتر بهش پرداخته میشه.
سیمین دانشور قلم قوی‌ای داره و تو کتاباش علاوه بر عشقِ عامه پسند شرایط اجتماعی و خط فکری_سیاسی زمان خودش رو خیلی خوب توضیح داده.
من خودم سووشون رو ۳ بار خوندم، و تقریبا همه آثار سیمین دانشور رو و بسی دوسشون دارم!
یه ویژگی دیگه قلم دانشور زنانه نوشتنشه اکثر شخصیت‌های اصلی کتاب‌هاش زن هستن و این زنانگی چه از لحاظ جنسی و چه از لحاظ عاطفی تو کتاب‌هاش مشهوده
 

Radikal

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,576
امتیاز
31,309
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
داغ دیده ام بعله!
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
سیاستگذاری علم و فناوری
اینستاگرام
من چشم‌هایشِ بزرگ علوی رو خیلی دوست نداشتم،
راستش به نظرم خیلی داستان ساده‌ای بود یا اینطور بگم ک توقع من از داستان نویسی بزرگ علوی چیز دیگری بود، مثلا یه کتاب فلسفی یا با آرمان‌های بزرگ تو ذهنم بود.

جالبه از نویسنده‌های خانم ایرانی که حرف می‌زنن همیشه اسم "زویا پیرزاد" دیده میشه اما سیمین دانشور که نویسنده و مترجم قوی‌ایه و کتاباش به زبان‌های مختلف چاپ شده کمتر بهش پرداخته میشه.
سیمین دانشور قلم قوی‌ای داره و تو کتاباش علاوه بر عشقِ عامه پسند شرایط اجتماعی و خط فکری_سیاسی زمان خودش رو خیلی خوب توضیح داده.
من خودم سووشون رو ۳ بار خوندم، و تقریبا همه آثار سیمین دانشور رو و بسی دوسشون دارم!
یه ویژگی دیگه قلم دانشور زنانه نوشتنشه اکثر شخصیت‌های اصلی کتاب‌هاش زن هستن و این زنانگی چه از لحاظ جنسی و چه از لحاظ عاطفی تو کتاب‌هاش مشهوده

چشم هایش بزرگ علوی کتابِ ساده و بی آلایشیه! به خاطر همین خیلی سریع و روون میتونی داستان رو بخونی و بری جلو!

راجع به زویا پیرزاد نوشتم چون حس کردم نسبت بهش بی مهری شد یکم ~_~ ایشون خیلی قوی نمینویسه اما بد هم نیست یعنی مثلا چراغ ها را من خاموش میکنم کتابیه که ارزش یک بار خوندن رو داره XD
 
بالا