علـی
کاربر فوقفعال
- ارسالها
- 89
- امتیاز
- 910
- نام مرکز سمپاد
- دستغیب
- شهر
- شیراز
چریدن در علفزارِ قرن بیستویک.
بخشی از تعریف لغتنامه دهخدا درباره معنای چریدن:
چریدن [چ َ دَ] (مص) گیاه خوردن و علف خوردن چارپا، در باغ و صحرا و مرغزار و چمن و جز آن در صورتیکه وی را رها کرده باشند. (ناظم الاطباء)
زیاد مشاهده کردیم که واژهی «چشمچرانی» رو استفاده کنن، یا حتی شاید زیاد دیده باشیم که دیگران مشغول چشمچرانی هستن! غالب افرادی که دیدم، حتی افرادی که خودشون این کار رو کردن(میکنن)، معمولا به نادرستی این کار واقفان. به نظر من، هرز و بیهوده استفادهکردن از هرچیزی نادرسته، این میتونه شامل زبان، چشم، گوش، پول، احساس، وقت یا حتّی ذهن بشه. در این بین، بهنظر من ذهن و مراقبت از اون مهمتر از بقیهاس، در حالی که کمتر از بقیه بهش اهمیت داده میشه.
توی این دورهای که زندگی میکنیم، شاهد هستیم که انواع شبکههای اجتماعی و مجازی(از جمله توییتر، فیسبوک، اینستاگرام و ...)، کانالهای مختلف(در یوتیوب، تلگرام و ...)، تلویزیون و ماهواره، کلیپها، فیلمها، روزنامهها، کتابها و بقیه مواردی که جا انداختم دارن رشد میکنن و گستردهتر میشن. مراقبتنکردن از محتوایی که داریم دنبال میکنیم بدون اینکه ازش آگاهی داشته باشیم، موجب میشه ذهنمون رو به چرا ببریم.
اگر کسی نخواد ذهنچرانی کنه، راه حل چیه؟
هرکاری(از جمله کتابخوانی) میتونه دچار آفت بشه. کتابهای زرد یا سمی که وقتتون رو تلف کنن و در عوض خزعبل بهتون تحویل بدن کم نیستن. "کتابها" رو پررنگتر نوشتم، چون اخیرا زیاد میبینم که تبوتاب کتابخوانی بالاتر رفته و هرکس یک کتاب دستش میگیره و به خیال اینکه داره کار مفیدی انجام میده بیشتر به خودش ضرر میزنه. به علاوه، در این مورد نمیشه دیدگاه صفروصدی داشت و تمام مواردی که بالاتر اشاره کردم هم سیاهِ مطلق نیستن. هدف این پست ستایش دیدگاه انتخابیه، توصیه به تجزیهوتحلیل خود و نیازهامون و انتخاب محتوایی که دنبال میکنیم نه برحسب جریانی که در جامعه اطرافمون جاریه، بلکه براساس چیزی که احتیاج داریم. وارد جریان رودخونهای نشیم که مدام مجبور باشیم شنا کنیم و شنا کنیم و در انتها ندونیم به کجا رسیدیم و مسیر پشتسرمون چی بوده، شور نابهجا نزنیم.
بخشی از تعریف لغتنامه دهخدا درباره معنای چریدن:
چریدن [چ َ دَ] (مص) گیاه خوردن و علف خوردن چارپا، در باغ و صحرا و مرغزار و چمن و جز آن در صورتیکه وی را رها کرده باشند. (ناظم الاطباء)
زیاد مشاهده کردیم که واژهی «چشمچرانی» رو استفاده کنن، یا حتی شاید زیاد دیده باشیم که دیگران مشغول چشمچرانی هستن! غالب افرادی که دیدم، حتی افرادی که خودشون این کار رو کردن(میکنن)، معمولا به نادرستی این کار واقفان. به نظر من، هرز و بیهوده استفادهکردن از هرچیزی نادرسته، این میتونه شامل زبان، چشم، گوش، پول، احساس، وقت یا حتّی ذهن بشه. در این بین، بهنظر من ذهن و مراقبت از اون مهمتر از بقیهاس، در حالی که کمتر از بقیه بهش اهمیت داده میشه.
توی این دورهای که زندگی میکنیم، شاهد هستیم که انواع شبکههای اجتماعی و مجازی(از جمله توییتر، فیسبوک، اینستاگرام و ...)، کانالهای مختلف(در یوتیوب، تلگرام و ...)، تلویزیون و ماهواره، کلیپها، فیلمها، روزنامهها، کتابها و بقیه مواردی که جا انداختم دارن رشد میکنن و گستردهتر میشن. مراقبتنکردن از محتوایی که داریم دنبال میکنیم بدون اینکه ازش آگاهی داشته باشیم، موجب میشه ذهنمون رو به چرا ببریم.
اگر کسی نخواد ذهنچرانی کنه، راه حل چیه؟
هرکاری(از جمله کتابخوانی) میتونه دچار آفت بشه. کتابهای زرد یا سمی که وقتتون رو تلف کنن و در عوض خزعبل بهتون تحویل بدن کم نیستن. "کتابها" رو پررنگتر نوشتم، چون اخیرا زیاد میبینم که تبوتاب کتابخوانی بالاتر رفته و هرکس یک کتاب دستش میگیره و به خیال اینکه داره کار مفیدی انجام میده بیشتر به خودش ضرر میزنه. به علاوه، در این مورد نمیشه دیدگاه صفروصدی داشت و تمام مواردی که بالاتر اشاره کردم هم سیاهِ مطلق نیستن. هدف این پست ستایش دیدگاه انتخابیه، توصیه به تجزیهوتحلیل خود و نیازهامون و انتخاب محتوایی که دنبال میکنیم نه برحسب جریانی که در جامعه اطرافمون جاریه، بلکه براساس چیزی که احتیاج داریم. وارد جریان رودخونهای نشیم که مدام مجبور باشیم شنا کنیم و شنا کنیم و در انتها ندونیم به کجا رسیدیم و مسیر پشتسرمون چی بوده، شور نابهجا نزنیم.
آخرین ویرایش: