ارزشمندترین چیزی که از سمپادیا به دست آوردید!

  • شروع کننده موضوع
  • #1
ارسال‌ها
1,864
امتیاز
10,526
نام مرکز سمپاد
شهیدبهشتی
شهر
زنجان
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
دانشگاه تهران
تلگرام
اینستاگرام
سلام.
راستش من برای نوشتن یک تاپیک جدید، اون هم در یک فروم که که سال‌ها پیش در اون فعالیت می‌کردم، یکم پیرم. این فروم برای من یادآور خاطرات دبیرستانه و الان من دارم از دانشگاه هم فارغ‌التحصیل می‌شم.
منتها، دیروز که اکانت توئیتر سمپادیا من رو ریتوئیت کرد، خاطراتی برام زنده شد که گفتنش جالبه. فکر می‌کنم دیگران هم از این جنس خاطرات، از سمپادیا زیاد دارند و شاید گفتنش باعث شه ارزش این جامعه بزرگ رو بیشتر درک کنم. اولینش رو خودم می‌گم.
---
از زمانی که وارد دانشگاه تهران و دانشکده فنی شدم، با دنیای عجیبی که در دانشکده فنی وجود داره آشنا شدم. بعد از اون، هی سعی می‌کردم اینجا از دانشکده فنی بنویسم و دیگران رو تشویق به ورود به دانشکده فنی کنم.
یکی از همون روزها، یک نفر به من تو همین سمپادیا پیام خصوصی داد و گفت که خودش دانشجوی دانشکده فنیه و کلی از نوشته‌های من راجع به دانشکده فنی لذت برده. ازم دعوت کرد که یکبار ببینمش. وقتی رفتم و باهاش آشنا شدم، فهمیدم که چقدر علایق نزدیک و مشترک داریم و چقدر چیزهای جالبی هست که می‌تونیم مشترکاً روش کار کنیم.
داستانی که بعد از این آشنایی شکل گرفت، انقدر طولانی و جالب و هیجان‌انگیزه که باید صفحه‌ها راجع بهش بنویسم.
ما شروع کردیم روی چند تا پروژه که در بنیاد حامیان دانشکده فنی تعریف شده بود، کار کردیم و این پروژه‌ها رو به پایان رسوندیم.
یک روز، این دوست عزیز به من گفت که شرکت LG یک مسابقه‌ای برگزار می‌کنه و می‌خواد توش شرکت کنه. از من هم دعوت کرد که باهاش در این مسابقه شرکت کنم. همینطور که مشغول ایده دادن برای مسابقه بودیم، یک ایده‌ای مطرح شد که چندان مربوط به مسابقه نبود اما جالب و جذاب بود.
داستان رو کوتاه می‌کنم، اون ایده، الان تبدیل شده به یک شرکت مالی و یک شرکت تجاری، که روی دوازده تا کارمند دارن، از همین بچه‌های دانشگاه تهران. اون ایده از هیچ و با دست خالی ساخته شد و الان یک مجموعه موفق در زمینه کاری خودشه.
داشتم فکر می‌کردم، اگر سمپادیا نبود، من اون دوست عزیز رو نمی‌شناختم، اون ایده شکل نمی‌گرفت و الان این شرکت هم نبود.
 

***Paradise

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,239
امتیاز
13,915
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
shk
سال فارغ التحصیلی
0000
مدال المپیاد
متاسفانه به مدال نرسید :(
رشته دانشگاه
پزشکی
من خیلی از بهترین دوستامو توی این فروم پیدا کردن که واقعا اگه بخوام الان همشونو نام ببرم خیلی ان .... دوستایی که یه وقتایی که دلم از زمین و زمان گرفته بود با حرفای اونا آروم شدم
و همیشه هم سعی کردم براشون اون قدری قابل اعتماد باشم که بتون حرفاشونو بهم بزنن و کمکشون کنم
یکی دیگه از ارزشمند ترین چیزا اینه که من رو تصمیمی که حدود دو سال هست دارم دربارش فک میکنم مصمم شم و دوستانی که اینجا دارن کمکم میکنن تو این مسیر به خصوص آنیتای عزیز @Orelia
و خیلی چیزای دیگه تجربه هایی که به دست اوردم و...
 

wdr

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
426
امتیاز
1,828
نام مرکز سمپاد
hElLi
شهر
tEh
سال فارغ التحصیلی
86
من به این نتیجه رسیدم با یکسری افراد و درباره ی یک سری مسائل اصلا نمیشه بحث کرد و نباید هم بحث کرد
 

afsoon.s

.؛.
ارسال‌ها
293
امتیاز
2,569
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
----
سال فارغ التحصیلی
1396
دانشگاه
ایران
رشته دانشگاه
تربیت بدنی
بزرگ شدم، عوض شدم
 

maleck :)

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,442
امتیاز
31,698
نام مرکز سمپاد
شهید بابایی
شهر
قزوین
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
دانشگاه گیلان
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
شاید @shnava بود. :/
شاید اگه پارسال این تاپیک رو میدیدم میگفتم امینت نوشتن. اما الان نه. الان اصلا راحت نیستم از نوشتن حرفام :D
 

پرنیان.ک

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,300
امتیاز
48,921
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خرم آباد
سال فارغ التحصیلی
94
سلام.
راستش من برای نوشتن یک تاپیک جدید، اون هم در یک فروم که که سال‌ها پیش در اون فعالیت می‌کردم، یکم پیرم. این فروم برای من یادآور خاطرات دبیرستانه و الان من دارم از دانشگاه هم فارغ‌التحصیل می‌شم.
منتها، دیروز که اکانت توئیتر سمپادیا من رو ریتوئیت کرد، خاطراتی برام زنده شد که گفتنش جالبه. فکر می‌کنم دیگران هم از این جنس خاطرات، از سمپادیا زیاد دارند و شاید گفتنش باعث شه ارزش این جامعه بزرگ رو بیشتر درک کنم. اولینش رو خودم می‌گم.
---
از زمانی که وارد دانشگاه تهران و دانشکده فنی شدم، با دنیای عجیبی که در دانشکده فنی وجود داره آشنا شدم. بعد از اون، هی سعی می‌کردم اینجا از دانشکده فنی بنویسم و دیگران رو تشویق به ورود به دانشکده فنی کنم.
یکی از همون روزها، یک نفر به من تو همین سمپادیا پیام خصوصی داد و گفت که خودش دانشجوی دانشکده فنیه و کلی از نوشته‌های من راجع به دانشکده فنی لذت برده. ازم دعوت کرد که یکبار ببینمش. وقتی رفتم و باهاش آشنا شدم، فهمیدم که چقدر علایق نزدیک و مشترک داریم و چقدر چیزهای جالبی هست که می‌تونیم مشترکاً روش کار کنیم.
داستانی که بعد از این آشنایی شکل گرفت، انقدر طولانی و جالب و هیجان‌انگیزه که باید صفحه‌ها راجع بهش بنویسم.
ما شروع کردیم روی چند تا پروژه که در بنیاد حامیان دانشکده فنی تعریف شده بود، کار کردیم و این پروژه‌ها رو به پایان رسوندیم.
یک روز، این دوست عزیز به من گفت که شرکت LG یک مسابقه‌ای برگزار می‌کنه و می‌خواد توش شرکت کنه. از من هم دعوت کرد که باهاش در این مسابقه شرکت کنم. همینطور که مشغول ایده دادن برای مسابقه بودیم، یک ایده‌ای مطرح شد که چندان مربوط به مسابقه نبود اما جالب و جذاب بود.
داستان رو کوتاه می‌کنم، اون ایده، الان تبدیل شده به یک شرکت مالی و یک شرکت تجاری، که روی دوازده تا کارمند دارن، از همین بچه‌های دانشگاه تهران. اون ایده از هیچ و با دست خالی ساخته شد و الان یک مجموعه موفق در زمینه کاری خودشه.
داشتم فکر می‌کردم، اگر سمپادیا نبود، من اون دوست عزیز رو نمی‌شناختم، اون ایده شکل نمی‌گرفت و الان این شرکت هم نبود.
عه سلااااام x:
لذت شناخت آدمای متفاوت، توانمند و خوش فکر...
یکیش همین خود تو8->نمیدونی اونموقع که راجع به شرکتت و کاری که میکنی واسم توضیح دادی چقد ذوق زده شدم و چقد خفن به نظرم اومد*_*
آشنایی با همچین کسانی باعث میشه آدم تو هر مسیری که قدم گذاشته نهایت تلاششو بکنه.
 
ارسال‌ها
810
امتیاز
11,351
نام مرکز سمپاد
چهارراه لشگر
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
97

Flying_girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
764
امتیاز
4,489
نام مرکز سمپاد
فرزانگان7
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
مدال المپیاد
هیچ
دانشگاه
تربیت مدرس
رشته دانشگاه
پیشرانش
اول از همه حس خیلی خیلی خوب
بعد یه عالمه مشاور عالی، هر جا به مشکل برخوردم یکی بود کمکم کنه
بعد از اون دوستای جذاب
@esfrwms @shnava @MTHR
پ.ن: دقت کردید دوستام چه لاکچری مدیرن؟!
پ.ن: @Nemesys این دوستم رو اینجا بهم نداد، به خاطر همین نمیگمش
پ.ن: بقیشون دیگه اینجا فعالیت نمیکنن یا الان دیگه گفتن دوستم نیستن
پ.ن: هرکی تگم کنه تگش میکنم
قوی بودن، خوشحال بودن، تنها نبودن
خیلی از اولین تجربه هام با آدم های اینجا بود
و خوشحالم اینحا با آدم هایی بودم که از بودن باهاشون پشیمون نیستم، و خب آدم های بسیار خوبی بودن، باهاشون احساس ناامنی نمیکردم،
 

sabili

ویالونسل
ارسال‌ها
206
امتیاز
1,589
نام مرکز سمپاد
فزرانگان
شهر
سراب
سال فارغ التحصیلی
1400
یاد گرفتم همیشه نمیشه نون قلبتو بخوری
یاد کرفتم اعتماد نا بجا اعتقاد نابجا میاره و زندگیرو به باد میده
یاد گرفتم وقتی به یکی اعتماد داری نباید چشاتو رو همه چیز ببیندی
یاد گرفتم تو دنیا خیلی ادمای متفاوتی وجود داره که هیچ وقت فکرشم نمیکردم
یاد گرفتم احترام به عقاید دیگران و اصول زندگی اونا خیلی مهمه ولی بایدنظرمون رو بگیم
یاد گرفتم همه چی یدفعه شوخی شوخی جدی میشه
 
ارسال‌ها
536
امتیاز
20,388
نام مرکز سمپاد
فرزانگان bnb
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1394
این که دیگه برای جمع کردن دوستای زیاد تلاش نکنم. (به شدت انسان علاقه مند به داشتن دوست صمیمی بودم)
شاید هنوز یاد نگرفته باشم ولی عدم اعتماد
و اینکه همه می تونن قشنگ قشنگ حرف بزنن. گول حرفای آدما رو نخورم. خیلی ساده میشه خودتو اونی نشون بدی که نیستی اصلا و البته تو بازه ای که ناشناس تری برای آدمای سایت می تونی راحت حرفاتو بزنی و خودت باشی.
 

رنگین کمان

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,002
امتیاز
13,681
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
اردبیل
رشته دانشگاه
علوم آزمایشگاهی
ارزشمند ترین چیزی ک اینجا بدست اوردن رفع اعتیادم ب تلگرام بود=|
البت عوضش معتاد اینجا شدم=|
:)):)):)):))
منم یک انسان متمدن غیر معتاد بودم که از بد روزگار الان به اینجا معتاد شدم و :-" ارزشمند ترین چیزی که از دست دادم اینه ولی درباه ی ارزشمندترین چیزی که به دست آوردم نظر خاصی ندارم :-"
 
ارسال‌ها
791
امتیاز
14,814
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زینب
شهر
ری
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
تحصیلات تکمیلی در علوم پایه‌ی زن‌جان :)
رشته دانشگاه
فیزیک
دوستام
اعتقادات جدید
تجربه های جدید
 

نسیـم

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
سابقه مدیریت فروم
ارسال‌ها
1,443
امتیاز
35,235
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهرراز
سال فارغ التحصیلی
98
شعور
 

DeadEnd

ارسال‌ها
191
امتیاز
2,578
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین1
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1403
مدال المپیاد
:>
مشاوره و کمک گرفتن از بچه های بزرگتر از خودم درباره مسایل مختلف(;

باعث شد برای اولین بار عبارت «خانواده ی سمپاد» رو باور کنم
 
بالا