بزرگترین دروغی که بهتون گفتن؟!

  • شروع کننده موضوع
  • #1

Nerd_Girl

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
137
امتیاز
1,602
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
_
سال فارغ التحصیلی
95
بزرگترین دروغی که بهتون گفتن چی بوده؟ واکنشتون در مقابل این دروغ چه طور بود ؟
 
ارسال‌ها
356
امتیاز
4,657
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
برق
سیرابی رو به جای مربا غالب کردن بهم :| #رفیق_بی_کلک_مادر
فقط چیزی که هنوز که هنوزه من رو حیران می کنه عینه که سطح فکری و واکنشیم اون موقع به اندازه ی آغازیان تکامل نیافته هم نبوده :|
عاخه مربا ؟
 

mitokondry

مرغابی شیطون
ارسال‌ها
403
امتیاز
5,969
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
دامغان
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
دانشگاه ایران
رشته دانشگاه
داروسازی
سیرابی رو به جای مربا غالب کردن بهم :| #رفیق_بی_کلک_مادر
فقط چیزی که هنوز که هنوزه من رو حیران می کنه عینه که سطح فکری و واکنشیم اون موقع به اندازه ی آغازیان تکامل نیافته هم نبوده :|
عاخه مربا ؟
مامان منم خیلی از این حرکتا میزنه
ی بار ی عالمه گریه کردم ک شیر میخوام ولی نداشتیم تو دوغ شکر کرد داد من خودم
ی بارم تو کله پاچه رب ریخت ب عنوان ابگوشت داد ب خوردم
نم دونم الان چجوری زنده ام:-s
 

Asinus

کازمو ، عزازیل مزمل
ارسال‌ها
289
امتیاز
852
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک جنگلی 1.5
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1400
بزرگ ترین دروغی که بهم گفتن اسمم بود
پارسا
آخه من کجام پارساست هی بهم میگن پارسا
شما بگید آیا ذره ای پارسایی در من مشاهده میکنید؟؟
 

پهلوی

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,543
امتیاز
22,377
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک خان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1399
ما نمیگیم چه عجایب شاخ و دم‌داری بهمون گفتن که بچه‌های تو خونه یاد نگیرن
 

Asinus

کازمو ، عزازیل مزمل
ارسال‌ها
289
امتیاز
852
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک جنگلی 1.5
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1400
وقتی بچه بودم عموم بهم گفت سگتو میبریم بیمارستان و بر میگردونیم
ولی عوضی آشغال سگمو داد به رفیقش
اون روز فقط گریه کردم ولی از اون موقع تا الان هر وقت عموم رو میبینم یاد اون اتفاق می افتم
مثل بقیه عمو هام باهاش رفتار نمیکنم. سلام نمیکنم میمونم خودش سلام کنه. از دور ببینمش رامو کج میکنم و...
شاید فکر کنید آدم کینه ای هستم ولی نیستم. من بزرگ ترین ظلم هایی که بهم بشه رو میبخشم و فراموش میکنم ولی نه این دو تا خاطره رو . این دو تا عموم رو هیچ وقت نمیبخشم و رفتارم باهاشون عادی نمیشه ( دومین عموم چرا؟؟ چون من یه سگ دیگه داشتم که از رعد برق میترسید. هوا توفانی بود ما هم خونه پدر بزرگم که چند صد متر با خونه خودمون فاصله داشت. پنجشنبه بود و فک و فامیل اونجا بودن سگم از ترس تمام اون راه رو پاشد اومد تا خونه پدر بزرگم. سگی که دوتا بچه حامله بود. و عموی عوضیم چیکار کرد سگی که از ترس پناه آورده بود بهمون و خونه رو ترک کرده بود. فک میکنین چیکار کرد؟؟ با لگد زد تو شکمش از دو تا بچش فقط یکی زنده موند و اون یکی تو شکم مادرش مرد.)
چطور میتونم این دو تا خاطره رو فراموش کنم
چطور میتونم مسببانشون رو ببخشم
دستام میلرزه وقتی این ها رو مینویسم
قول میدم یه روز انتقام هر دو سگم رو ازشون بگیرم
 

Amir ruh

کاربر فعال
ارسال‌ها
21
امتیاز
42
نام مرکز سمپاد
اژه ای
شهر
خمینی شهر
سال فارغ التحصیلی
1400
سلام ...
من یه پسر دایی داشتم هفت سال از خودم یزرگتر بود یه بار (فکرکنم پنج سالم بود) بهم گفت تو خیلی عجیب هستی میدونی چرا؟
گفت مادر وپدرت هیچ وقت بچه دار نمیشدن میخواستن از هم جدا شن که یه دفعه یه شهاب سنگ از آسمون اومد وتو توی اون شهاب سنگه بودی....
باورتون نمیشه ..یک هفته به ماه نگاه میکردم وگریه میکردم...
 

a.khakpour77

گُم‌دَرسَر!!!
ارسال‌ها
1,402
امتیاز
17,212
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5 تهران
شهر
فرز 1 بندرعباس/فرز 5 تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
مدال که نه...اما سه تا مرحله یک دارم...
دو تا ادبی، ی زیست...
دانشگاه
علوم‌پزشکی تهران
رشته دانشگاه
ژنتیک
اگه از دید عاطفه‌ی ۴_۳ ساله میپرسید، بزرگترین دروغ این بود: آمپول اصلاً درد نداره:|
 

sp.ring

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
296
امتیاز
3,347
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
Y
سال فارغ التحصیلی
1402
مدال المپیاد
دو مرحله 1 و دیگر هیچ
دانشگاه
لطفا منتظر بمانید
قبولی تو تیزهوشان قبولی تو دانشگده ی پزشکی تهرانو تضمین میکنه...0_0:(~X(:|
 

Strangers

کاربر فوق‌حرفه‌ای
عضو مدیران انجمن
ارسال‌ها
1,307
امتیاز
23,343
نام مرکز سمپاد
علامه حلی۱
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
0000
رشته دانشگاه
علوم تغذیه
من و گذاشتن خونه مامان بزرگم گفتن میریم جلسه زود میایم رفتن سه هفته بعد اومدن :-l :-l :-l :-l:-l:-l:-l:-l:-l:-l
 
آخرین ویرایش:

【Epiphany】

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
216
امتیاز
7,515
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
...
سال فارغ التحصیلی
2121
+ مامااااان ؟
_ جانم؟
+ بچه چجوری بدنیا میاد؟
_ از اونجا که خدا از همه چی آگاهه وقتی دونفر با هم ازدواج میکنن خدا میفهمه و میگه اوکی بچه میخواین ؟ اوناهم میگن اره ! بعد خدا میگه ادعونی استجب لکم دعا کنید تا بهتون بدم اونام دعا میکنن خدا بچه بهشون میده...:-"
بعله اینجوری من قانع می شوم و میگویم الله اکبر به این همه هوشمندی خدا :rolleyes::-s:-w:-s
 
بالا