برای «موفقیت» باید روی یه کاغذ یه جدول بکشی و توش بنویسی از 8 تا 9:30 فیزیک، از 9:45 تا 11:15 عربی از 11:30 تا 1 ...
برای «موفقیت» باید برنامهریزیهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت داشته باشی
برای «موفقیت» باید انگیزه داشته باشی
برای انگیزه داشتن باید هدف داشته باشی
برای پیدا کردن هدف باید یه کاغذ برداری و روش بنویسی هدف من اینه که از همه بهتر بشم چون من یه آدم خودخواه پستم
برای انگیزه پیدا کردن باید به سخنان انگیزشی گوش بدی
تو رقبای خیلی سختکوش و تیزی داری که همواره در حال پیشی گرفتن از توئن. اگر یک روز رو از دست بدی مجاز به انتخاب رشته نخواهی شد
برای «موفقیت» باید روزی چندصد تا تست بزنی و در غیر این صورت با رتبه 4 رقمی خداحافظی کنی
برای «موفقیت» باید برای هر درس حداقل 2 تا از این کتابایی که قطرشون از قرآن بیشتره رو هر کدوم رو دو بار بخونی
برای «موفقیت» نباید فکر کنی. فقط باید بخونی. اگر درگیری فکری پیدا کردی با ورد «بی بی دی بابیدی بو» اون فکر رو از بین ببر
به جای این که هر مبحث رو تا حد تسلط بر تست کنکور یاد بگیری و مباحث رو تا رسیدن به درصدهای مورد نیاز برای قبولی در رشته و دانشگاه دلخواهت یاد بگیری(دستت برای انتخاب رشته و دانشگاه باز باشه) روی این تمرکز کن که توی آزمون اخیر که مباحث دو هفته رو شامل میشد رتبهت چند شده.(این که روز کنکور چه قدر درسا رو بلد باشی رتبه کنکورت رو تعیین نمیکنه، جایگاهت نسبت به همکلاسیت و همشهریت تو آزمون قلمچی این رو تعیین میکنه)
تو درسها رو برای این نمیخونی که بتونی تو کنکور تست مربوطه رو بزنی. برای این میخونی که نتیجه آزمون قلمچی و امتحان مدرسهت خوب باشه. یعنی هر دفعه که یه مبحث رو برای آزمون یا مدرسه تا نصفه خوندی و برنامه آزمون یا مدرسه از اون مبحث گذشت، دیگه نباید نصفه دیگه اون مطلب رو بخونی. باید تو کنکور همه مباحث رو خونده باشی ولی همه رو نصفه. که نتونی تست هیچ کدوم رو بزنی.
تو باید و میتونی برنامه مدرسه و آزمون رو با هم جلو ببری. تو باید همزمان انتظارات پدر و مادر، مشاور و دبیرهای مدرسه رو برآورده کنی. خودت اهمیتی نداری. راضی بودن بقیه ولی مهمه. تو مسئول راضی نگه داشتن دیگرانی.
هر کی به حرفای من گوش نداد الان پشیمونه. برین از پارسالیا بپرسین.
هر کسی که موفق شد، کلاسای مدرسه رو همه رو شرکت کرد. اگر تشخیص دادید که کلاسی براتون کمفایده است، بدون هیچ دلیلی به تشخیص خودتون اهمیت ندید و کاری که به نفعتون نیست رو تکرار کنید.
به جای تست کنکور و تست های مشابه کنکور، تستهای تخیلی بزنید.
به جای این که با کمترین تعداد تست یعنی تستهای گلچین شده و نکتهدار سعی کنید در زمانی که وقت کافی برای کنکور ندارید سریعتر به میزان تسلط مورد نیاز برسید، بنشینید انواع و اقسام تستهای تألیفی رو از یه کتاب بانک سوال بزنید.
مطلوب این نیست که در راستای رشتهمون تأثیری در گوشهای ایجاد کنیم و دانشگاه هم بتونه در این راستا به عنوانی ابزاری مورد استفاده قرار بگیره. هدف این هست که به دانشگاه اسمداری بریم تا برتریمون به همه ثابت بشه.
هدف از زندگی اینه که تا میتونیم در سلسلهمراتبها خودمون رو بالاتر برسونیم و برتر نشون بدیم. اگر کسی دانشگاه خوبی قبول نشه بهتره خودکشی کنه چون موجود بیارزش و بیاهمیتیه. زندگیش تباه شده و راهی برای ورود به باشگاه آدمهای باارزش نداره. شما ایلان ماسک نیستید پس ارزشی ندارید.
همه چیز یه «تکنیک»ی داره که مشاور باید بهت یاد بده. اگه مطابق تشخیص خودت و به شیوه خودت کارهایی مثل خلاصه نویسی، جمعبندی، برنامهریزی، از خواب بیدار شدن، فعالیتهای زمان بیکاری، مدیریت رابطه با جنس مخالف، دستشویی رفتن و... رو انجام بدی(یا ندی) و از تکنیک مشاور بهرهمند نشی مثل همه رتبههای برتر که به مشاوراشون اعتماد کردن، موفق نمیشی.
همه تا الان مثل سگ خوندهن. اگه الان شروع کنی نمیرسی.
حرفای مشاور پایه علمی داره. از روی اطلاع بهت حرف میزنه. مشاورا آدمای قابل اعتمادیان.
بین دستاندرکاران کنکور آدمحسابی پیدا میشه.
بهتره انقدر قضیه رو واسه خودت سخت و بغرنج کنی که اصلا درس نخونی تا این که به یه روش کمتر ایدئال بخونی.
رتبه های برتر کنکور پیامبر هستند. خدا توفیق بده که در روش و منش مثل ایشان باشید. چون خودتان شخصیت و عقل و تشخیص ندارید.