کنکور تجربیات کنکوری‌های سابق برای کنکوری‌های ۹۹

(:TABASSOM:)

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,813
امتیاز
41,058
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
TBZ
سال فارغ التحصیلی
94
از کی شروع کنم؟!
#پشت_کنکوری_هستم
انتخاب رشتتو بکن ، بعد آروم بخون جوری که از درس زده نشی و حالتم بد نشه
بعد از اومدن نتایج اصلی وقتی مطمئن شدی خدایی نکرده قبول نشدی ، جدی تر بخون دیگه
 
ارسال‌ها
1,058
امتیاز
18,831
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهربابک
سال فارغ التحصیلی
1398
رشته دانشگاه
مهندسی بهداشت حرفه‌ای
انتخاب رشتتو بکن ، بعد آروم بخون جوری که از درس زده نشی و حالتم بد نشه
بعد از اومدن نتایج اصلی وقتی مطمئن شدی خدایی نکرده قبول نشدی ، جدی تر بخون دیگه
ببین اصن انتخاب رشته بکنم یا نکنم،دارو دولتی قبول نمیشم
یعنی الان زوده؟؟؟
 

(:TABASSOM:)

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,813
امتیاز
41,058
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
TBZ
سال فارغ التحصیلی
94
ببین اصن انتخاب رشته بکنم یا نکنم،دارو دولتی قبول نمیشم
یعنی الان زوده؟؟؟
حتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتما حتتتتتما انتخاب رشته کن
حتتتتتتتتما
حتی اگه مطمئنی قبول نمیشی هم باز انتخاب رشته کن و رشته هایی که دوس داریو بزن
تاااااااکید میکنم !! هیچ وقت مشخص نیس پذیرشا چطوره
یهو دیدی با رتبه بد تر از تو قبول شدن !!!
 
ارسال‌ها
929
امتیاز
11,958
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین ۱
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1397
رشته دانشگاه
بیوتکنولوژی
حتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتما حتتتتتما انتخاب رشته کن
حتتتتتتتتما
حتی اگه مطمئنی قبول نمیشی هم باز انتخاب رشته کن و رشته هایی که دوس داریو بزن
تاااااااکید میکنم !! هیچ وقت مشخص نیس پذیرشا چطوره
یهو دیدی با رتبه بد تر از تو قبول شدن !!!
اگه من باشم میگم یکمم راجب رشته ها تحقیق کن
 

MAHDI.....

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
145
امتیاز
916
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 1
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1398
مدال المپیاد
والا رفتیم ولی دریغ از برگزیده شدن.......
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
اقتصاد
من بودم قلمچی نمیرفتم ... چون استیل و سطح سوالاش زمین تا اسمون با کنکور فرق میکرد
______________________________
میتونی جامع ۳ کانون و کنکور ۹۸ رو دانلود کنی ... و خودت نتیجه تفاوت فاحش اش رو ببینی
______________________________
امسال ازمونای سنجش با کنکور مو نمی زد
انگاری طراحای سنجش کنکور رو طرح کرده بودن ‌ ... بازم امتحان کن و سوالاش جامعش رو دانلود کن و با ک۹۸ مقایسه کن
______________________________
در کل خواستم بگم اگه قلم رفتی فک نکن کنکورم اینطوریاس
+
ولی در مورد رقابت اش نظری ندارم (که میتونه خوب باشه یا بد)
+
گرچه بنظرم ادمی که خودشو از اول مهر برای سوالای سر جلسه کنکور اماده میکرد موفق تر باشه تا اونی که واسه کانون ..!
+
مثال : یکی از دوستانم برای کنکور "فقط"سوالات کنکورای قبلی رو کارمیکرد (بعد از دیدن فیلمای آلا) .. توی کنکور شد ۴۰۰ (درحالی که حقش بیشتر از اینا بود)

خلاصه پستم: مواظب باش با سوالات کانون از سوالات کنکور دور نشی..!
به شدت موافقم چون خودم قلمچی بودم.سنجش ها سوال غیر مجاز داشت ولی همون سوالا تو کنکور هم اومد.مثل تعریب عربی و....[-|
 

Elaheh_nas

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
421
امتیاز
2,797
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱ دبیرستان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1399
مدال المپیاد
نداشته بید
دانشگاه
محقق
رشته دانشگاه
فیزیک
تلگرام
اینستاگرام
ایهالناس من برگشتم با کوهی از سوال:
اول اینکه ممنون از همه، مشکل زمانم تقریبا حل شد
خب، الان چند ساعت درس بخونم اوکیه؟ رتبه های برترو میخوندم میگفتن قبل عید ۷ ۸ ساعت خوندن، منتها یک انسان بسیار قابل اعتماد-که آقای جاوید باشن- گفتن که هفته ای ۶۰ ساعت، بدین صورت که هر روز ۱۰ ساعت بخونین جمعه رو خالی بذارین
کودوم درسته؟
و اینکه چیکار کنم که بعد از عید خسته نشم؟ خیلی بهم تذکر دادن که هرجوری میخونی مواظب باش بعد عید خسته نشی
بعد درمورد کتاب: میکرو پایه فیزیک بخرم یا نه؟ برا دهم خیلی سبز زدم، برا یازدهم یکم از میکرو زدم یکم از الگو
ماز زیست بخرم یا نه؟ چجوریه اصلا؟
زیستو خوندنی باید حفظ کنم؟ حوصلم سر میره زیست خوندنی
الان چقدر دوازدهم بخونم؟ تستم بزنم ازش؟
اگه یه آزمون برنامه قلم چی رو نرسوندم چه کنم؟
و به یک نفر نیاز دارم که برنامه‌مو براش بفرستم یکم کمکم کنه ایراداشو رفع کنه، البته از هفته بعد اجرا میشه.
آهان اینکه برا عربی چی بزنم؟ تا حالا برا عربی تست تزدم ولی درصدم تو ازمونا از ۷۰ پایین تر نیومده
برا زبان چی بزنم؟ بازم خیلی کم خیلی خیلی کم نست زدم ولی از ۷۰ پایین تر نیومده تو قلم چی
برا دینی چه کتابی بخرم؟
زرد عمومی که اگه سوالاشو حفظ کنی تو قلم چی ۱۰۰ میزنی رو حفظ کنم یا نه؟
دیگه همین، هرکودومتون یا دونشم جواب بدین خیلی خیلی ممنون میشم:D
 

A.R.P

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
330
امتیاز
3,071
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
98
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
ایهالناس من برگشتم با کوهی از سوال:
اول اینکه ممنون از همه، مشکل زمانم تقریبا حل شد
خب، الان چند ساعت درس بخونم اوکیه؟ رتبه های برترو میخوندم میگفتن قبل عید ۷ ۸ ساعت خوندن، منتها یک انسان بسیار قابل اعتماد-که آقای جاوید باشن- گفتن که هفته ای ۶۰ ساعت، بدین صورت که هر روز ۱۰ ساعت بخونین جمعه رو خالی بذارین
کودوم درسته؟
و اینکه چیکار کنم که بعد از عید خسته نشم؟ خیلی بهم تذکر دادن که هرجوری میخونی مواظب باش بعد عید خسته نشی
بعد درمورد کتاب: میکرو پایه فیزیک بخرم یا نه؟ برا دهم خیلی سبز زدم، برا یازدهم یکم از میکرو زدم یکم از الگو
ماز زیست بخرم یا نه؟ چجوریه اصلا؟
زیستو خوندنی باید حفظ کنم؟ حوصلم سر میره زیست خوندنی
الان چقدر دوازدهم بخونم؟ تستم بزنم ازش؟
اگه یه آزمون برنامه قلم چی رو نرسوندم چه کنم؟
و به یک نفر نیاز دارم که برنامه‌مو براش بفرستم یکم کمکم کنه ایراداشو رفع کنه، البته از هفته بعد اجرا میشه.
آهان اینکه برا عربی چی بزنم؟ تا حالا برا عربی تست تزدم ولی درصدم تو ازمونا از ۷۰ پایین تر نیومده
برا زبان چی بزنم؟ بازم خیلی کم خیلی خیلی کم نست زدم ولی از ۷۰ پایین تر نیومده تو قلم چی
برا دینی چه کتابی بخرم؟
زرد عمومی که اگه سوالاشو حفظ کنی تو قلم چی ۱۰۰ میزنی رو حفظ کنم یا نه؟
دیگه همین، هرکودومتون یا دونشم جواب بدین خیلی خیلی ممنون میشم:D
من خودم روزی 9 ساعت درس میخوندم و جمعه ها رو هم میخوندم تو تابستون و تابستون بهترین دوره درس خوندنم بود چون استرس و فشار خیلی کمتر بود قدرشو بدونین
هرجور درس بخونی بعد عید خسته میشی چون فشار روانی خیلی سنگینه اینطور نیست که بگی اقا من الان نمیخونم تا بعد عید خسته نشم این فقط بهانس و هیچ وقت جواب نداده و اصن باید عادت ساعت مطالعه بالا شکل بگیره که بشه بعد عید زیاد خوند( من بعد عید خیلی ساعت مطالعم کم شد درحالی که خب تو زمستون به خودم استراحت میدادم و حتی عید من مسافرت سه چهار روزه رفتم )
برا عربی خیلی سبز بیش از حد سخت بود ولی میکرو طلایی گاج کتاب جامع خوبی بود
برا زبان من خودم کیاسالار میزدم و راضی بودم ولی بچه ها شهاب اناری میزدن که فک نمیکنم تفاوت چندانی باشه
برا دینی بیشتر کتاب درسی ,من تعداد تست دینی ام دویست تا نمیرسه سال کنکور :)
حفظ کردن زرد عمومی به نظرم گول زدن خودتونه
همین دیگه
موفق بشید
 

niloooofar

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
362
امتیاز
1,493
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خرم آباد
سال فارغ التحصیلی
93
مدال المپیاد
مرحله اول المپیاد شیمی سال دوم و سوم، مرحله اول المپیاد فیزیک سال سوم نفر اول المپیاد ریاضی استانی نفر چهارم المپیاد فیزیک استانی
دانشگاه
امیر کبیر
رشته دانشگاه
برق الکترونیک
اینستاگرام
سلام ... من نمی دونستم این پست رو کجا باید می زاشتم فک کنم اینجا مناسب باشه ...
تجربه برادرم رو میگم...که خیلی هم دوسش دارم و خیلی هم نگرانشم... امیدوارم این اتفاق برای شما نیفته
خب برادره من در طول تحصیل دبیرستانش دانش آموز تلاشگری نبود.. اهل تست و کتاب کمک درسی اینا نبود اصن .. نهایتا برای امتحانات پایانی می خوند و با نمرات متوسط رو به پایین می گذروند.. فقط ورزش رو دوست داشت
حالا این داداشه عزیزه من بر مبنای همین که پایه قوی نداره سال اولش رو هم درست نخوند یعنی تابستون می گفت وقت دارم جدی نمی خوند .. دو سه ماه قبل کنکورم گفت تموم نمیشه و بی خیال شد... و شد ۵۷ هزار..
رسیدیم به کنکوره امسالش... باز هم تلاشگر نبود به اون صورت ولی خب بهتر بود به نسبت قبل... و یهو اواسط اسفند بابام تصادف کرد... اون اوایل که برادرام باید شب بیدار می موندن بعدش هم پذیرایی مهمون و .. و عملا تو آخر فروردین داداشم نتونست چیزی بخونه.. یعنی عملا نتونست جمع بندی بکنه.. و خب امسال هم ۳۲ هزار... در عمل چیزی فرق نکرد و می ترسیم از سربازی
حالا می خوام به کسایی که می خوان پشت کنکور بمونن بگم که ببینید واقعا یه اتفاقاتی تو زندگی میفتن که دسته ما نیست و اجتناب ناپذیره... ببینید اگه توان مقابله با همچین چیزایی دارید رو بمونید.. با احتیاط تصمیم بگیرید..
پ.ن: برادرم هم سمپاد بود
 

Noo$hin

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
351
امتیاز
2,464
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
تلگرام
اینستاگرام
وقتی نفر اول هس چرا من تجربه ام رو بگم آخه؟؟؟

مصاحبه با «ايزدمهر احمدی نژاد» كه در كنكور سراسري 1398 موفق به كسب رتبه اول در رشته تجربي گرديده و از جمله دانش‌آموزان موفق و نمونه مجتمع علامه طباطبايي – واحد كارگرشمالي
نحوه مطالعه شما در آزمون سراسري و براي دروس مختلف چگونه بود؟

سال دهم و يازدهم سعي كردم فيزيك و رياضي را جلوتر بخوانم كه سال دوازدهم وقت كم نياورم سال آخر چون آن دو درس را خوانده بودم بيشتر زيست خواندم در مورد شيمي هم سعي كردم مسائل اين درس را در سال يازدهم ببندم تا سال آخر وقت داشته باشم بيشتر روي حفظيات درس زيست كار كنم. درس دين و زندگي را هم در ترم دوم سال دوازدهم بستم هر چند قبلاً آن را مرور كرده بودم و پيش زمينه داشتم اما كامل و با دقت نخوانده بودمش. در ادبيات هم هر روز بيشتر روي تست زدن كار مي‌كردم. حفظيات اين درس را هم در ترم دوم سال دوازدهم بستم. بيشتر كارهاي عربي را در سال يازدهم انجام داده بودم زبان انگليسي را هم در سال آخر در حد كتاب درسي خواندم چون سال قبل‌تر از كتاب‌هاي كمك آموزشي اين درس استفاده كرده بودم.

پس براي كنكور يك برنامه بلند مدت داشتيد؟

بله از تابستاني كه به پايه دهم رفتم.

همان موقع هدفگذاري كرديد؟

راستش دو سال اول هدف گذاري خاصي نبود و خيلي به رتبه بالا فكر نمي‌كردم اما سال آخر بود كه هدف خود را تعيين كردم.

فكر مي‌كردي چه رتبه‌اي بياوري؟

اظهار نظر در اين مورد كمي سخت است چون من تمام رقيبانم را نمي شناسم.

حدس خودت چه بود؟

حدسم اين بود كه رتبه ام زير 50 شود.

تك رقمي چطور؟

نمي دانم.

انتظار خانواده چه بود؟

هرچند چيزي نمي گفتند اما فكر مي‌كنم انتظارشان از من بالا بود.

خيلي از دانش آموزان از اذيت شدن خود در سال آخر مي نالند اما جالب است كه شما چنين احساسي نداريد!

بله . چون من تمهيدات خودم را از سال يازدهم چيده بودم و با يك برنامه ريزي دقيق موفق شدم موانع را از سر راه بردارم از اين رو اضطراب و دلهره نداشتم.

روزي چند ساعت درس مي‌خواندي؟

آن روزهايي كه مدرسه نمي‌رفتم از 8 صبح تا 12 شب. بين اين اوقات يكي دو ساعتي را هم استراحت مي‌كردم.

روزهاي عادي چطور؟

روز هايي كه مدرسه مي‌رفتم درس خواندن را از ساعت 4 يا 4:30 شروع مي‌كردم و تا ساعت 12 شب ادامه مي‌دادم.

و اين نظم پيوسته بود؟

بله. اصرار زيادي داشتم كه اين نظم از روز اول تا روز آخر يك روال داشته باشد.

در اين بين خسته نمي شدي؟

اواخر سال آخر يك كم حوصله‌ام سر مي‌رفت كه با كمي استراحت بهتر مي شدم.

درس‌هاي مورد علاقه‌ات كدامند؟

در عمومي‌ها درس عربي و در اختصاصي‌ها فيزيك را خيلي دوست دارم.

جزو معدود دانش‌آموزاني هستي كه عربي درس مورد علاقه‌اش است!

مي خندد....... بله!

چطور به عربي علاقه‌مند شدي؟

از نظر من عربي نسبت به دروس ديگر قاعده‌مندتر است و اگر كسي وقت بگذارد مي‌تواند درصد بالايي از اين درس را در كنكور تضمين كند. ولي در ديگر دروس عمومي شانس هم دخيل است.

پس عربي را به خاطر درصد بالايي كه ممكن بود در كنكور بزني خيلي دوست داشتي!

بله. اصلاً من با عربي شروع كردم.

عربي را چند درصد زدي؟

تنها يك غلط داشتم.

هفته آخر كنكور چه حال و هوايي داشتي؟

روز آخر فقط مقداري قسمت واژه نامه ادبيات مانده بود كه انجامش دادم.

پس تا لحظه آخر مشغول خواندن بودي؟

بالاخره چند تا مبحث مانده بود كه بايد تكليفشان را روشن مي‌كردم.

يعني روز آخر هيچ استراحتي نكردي؟

روز آخر ساعت يازده و نيم شب خوابيدم. بر اين باور بودم وقتي تا آخرين فرصت خواندن را ادامه بدهم مطالب در حافظه كوتاه مدتم بهتر مي ماند.

روز كنكور چه ساعتي بيدار شدي؟

اگر بخواهم دقيق بگويم ساعت5.50 دقيقه صبح.

در آن روز استرس نداشتي؟

خودم هم تعجب مي‌كردم چون انتظار استرس بيشتري داشتم اما كاملاً راحت و ريلكس بودم. حداقل تا زماني كه امتحانات اختصاصي تمام شد همين حالت را داشتم.

وقت كم آوردي؟

در اختصاصي ها اضافه هم آوردم ولي نه در عمومي ها وقت كم نياوردم. همه تست ها را زدم اما دلم مي خواست با خيال راحت تر جواب هايم را مروركنم كه نشد.

در آزمون هاي مدرسه به زود آمدن از سر جلسه مشهور بودي روز كنكور هم همينطور بود؟

تا آنجا كه به ياد دارم تنها يك بار در مدرسه اينطوري شد اما در كنكور هيچ عجله اي نداشتم و راحت سر جايم نشسته بودم.

گفتي تو اختصاصي ها وقت اضافه آوردي در اين وقت اضافه چه كردي؟

محاسباتم را مرور كردم كه اتفاقاً يك خطا پيدا كردم كه درستش كردم.

گفته مي‌شود يك معلم مثلاً درس رياضي هم اگر بخواهد روزي كنكور دهد خيلي برايش سخت است كه رياضي را 100درصد بزند اما شما وقت اضافه آورديد!

وقت اضافه آوردن از نظر من كار خارق ‌العاده‌اي نيست براي همين براي سوال شما جواب خاصي ندارم.

محاسباتت بيشتر ذهني بود؟

بله. محاسبات خيلي از سئوالات را ذهني انجام دادم.

قبلاً در زمينه محاسبات ذهني كار كرده بودي؟

از زمان دبستان اين مهارت در من قوي بود.

ژن خوب داري؟

مي خندد. نظري ندارم.

واقعيت اين است كه محاسبات كار ساده اي نيست. خيلي‌ها به عنوان يك معلم نمي‌توانند رياضي يا فيزيك را در كنكور 100 درصد بزنند. از اين رو وقت اضافه آوردن در محاسبات كنكوري خيلي موضوع طبيعي نيست. خودت فكر مي كني چقدر اين موضوع ژنتيك است و چقدر به مهارت هايي برمي‌گردد كه در دوران تحصيل كسب كرده‌اي؟

من اينطور فكر مي كنم كه هنوز ثابت نشده چقدر دارا بودن هوش ژنتيكي است و چقدر اين موضوع به مقدار كاري كه از مغز كشيده مي شود بستگي دارد. من هم نمي دانم.

چه چيزي را ذهني حساب كردي و با چه تكنيكي؟

زماني كه فرمول را مي‌خواستم جايگزين كنم فرمول را نمي‌نوشتم و فقط اعداد را ضرب و تقسيم مي‌كردم.

دانش‌آموزان هم سن شما آرزوهايي دارند كه وقتي بزرگ شدند شايد آن آرزوها را فراموش كنند. به عنوان كسي كه رتبه يك كنكور هستي روياهايت براي آينده چيست؟

به باور من بخش بزرگي از اين روياها منوط به تحقق يافتن رتبه مورد نظرم در كنكور بود كه شد اما نمي‌دانم تا آن زمان چه چيزي و چه رويايي قرار است اتفاق بيفتد.

دوست داري در دانشگاه چه رشته‌اي بخواني و بعد از اتمام دانشگاه چه خواهي كرد؟

خيلي دوست دارم رشته پزشكي دانشگاه تهران را بخوانم. اما در حال حاضر براي بعد از دانشگاه نظر خاصي ندارم.

تخصص خاصي مورد نظرت هست؟

در رابطه با تخصص بيشتر به چشم و راديولوژي گرايش دارم.

پدر چه شغلي دارند؟

ايشان جراح و فوق تخصص قفسه سينه هستند.

آيا تاثير شغل ايشان است كه شما را به سمت پزشكي سوق داده است؟

در فضايي كه دانش‌آموزان كشور در آن سير مي‌كنند اين فضا بيشتر دانش آموزان رشته تجربي را به سمت پزشكي سوق مي‌دهد. شايد پدرم هم دوست داشتند كه من پزشكي بخوانم اما براي اين‌كه انتخاب من را مديريت نكنند هيچگاه اين علاقه را به صورت علني به من نگفتند.

در صحبت هايت از علاقه به فيزيك و رياضي گفتي اما هواداران رشته پزشكي بيشتر درس زيست‌شناسي را مي‌پسندند؟

خب آن زيست شناسي كه ما در دبيرستان و كنكور مي خوانيم خيلي با آن چه كه در دانشگاه تدريس مي شود متفاوت است. اما من نگفتم كه زيست را دوست ندارم تنها گفتم رياضي و فيزيك را بيشتر دوست دارم.

پس چرا رشته‌اي را انتخاب نمي‌كني كه اين دو درس در آن حضور پررنگ‌تري دارند؟

تعداد زيادي از هم كلاسي‌هاي من در رشته تجربي عاشقانه رياضي و فيزيك را دوست دارند اما دنبال اين بخش از علائق خود نمي‌روند چون آينده چنداني در آن نمي‌بينند.

شما در سال دهم جزو دارندگان شرايط براي حضور در كلاس‌هاي المپياد بوديد چرا به اين بحث ورود نكرديد؟

تا آن جا كه به ياد دارم من براي شيمي و رياضي امتحان دادم. در مورد درس رياضي نتيجه‌اش را به ما ندادند چون رشته‌ام نبود، شيمي را هم خودم نرفتم و ادامه ندادم. اين كه چرا به المپياد ورود پيدا نكردم به اين علت بود كه بر اين باور بودم ريسك المپياد خيلي بالاست. به خود گفتم اگر نتوانم مدال طلا بگيرم عملاً وقت را از دست داده‌ام و من هم دوست نداشتم روي آينده‌ام ريسك كنم.

اوقاتي كه درس نمي‌خواندي چه مي‌كردي؟

روزهايي كه امتحان مي‌دادم بيشتر خود را آزاد مي‌گذاشتم. البته كار خاصي هم نمي‌كردم و بيشتر فيلم مي‌ديدم.

به ورزش و يا هنر علاقه‌اي نداري؟

راستش را بخواهيد از بچگي توجه خاصي به اين دو مقوله نداشتم.

سرگرمي دوران بچگي‌ات چه بود؟

راستش را بخواهيد خيلي از دوران كودكي‌ام خاطره‌اي يادم نمي‌آيد. تقريبا از پنجم ابتدايي خاطرات در زهنم هست كه آن روزها نيز بيشتر پازل را براي سرگرمي كودكان انتخاب مي‌كردند. اين پررنگ‌ترين خاطره دوران كودكي‌ام است.

جالب است فكر مي‌كردم حافظه قوي داري؟

به حافظه چندان ربط ندارد. اگر به موضوعي علاقه نداشته باشم خود به خود از ذهنم حذف مي‌شود.

گاهي برخي به دليل زياد درس خواندن دچار ياس و دلزدگي مي شوند. آيا شما هم چنين تجربه‌اي داريد و اگر بلي چه راهكاري براي آن انتخاب كرديد؟

بله. براي من هم اين دوران پيش آمده است تنها كاري كه كردم به آن اهميت ندادم تا خودش برطرف شود.

اين وضعيت در انگيزه‌هاي شما هم تاثير داشت؟

براي من درس خواندن بيشتر حكم وظيفه را دارد تا انگيزه. اين وضعيت تا پايه يازدهم ادامه داشت و در سال آخر رتبه خوب و تك رقمي موجب تقويت انگيزه‌ام شد.

گفته مي شود احتمال آن كه شما يكي از رتبه‌هاي برتر كنكور امسال باشيد زياد است. اين احتمال چقدر در روحيه شما موثر بوده؟

زياد خوشايند نيست چون موجب افزايش توقع اطرافيان از آدم مي شود اما اگر از جنبه مثبت نگاه كنيم موجب تقويت روحيه ام شد و احساس كردم راه درستي را انتخاب كرده ام كه موجب تقويت اين ديدگاه در اطرافيان شده است.

در دبيرستان كارگر شمالي براي خودت رقيبي مي ديدي؟

سال آخر اينقدر درگير درس و زمانبندي بودم كه وقتي براي مشاهده رقبا نداشتم.

چقدر از اين كه مجتمع علامه را براي درس خواندن انتخاب كرديد راضي هستيد؟

گاهي اوقات آدمي تصميمي مي گيرد و بعد از چندي كه به عقب بر مي گردد تا نگاه كند آن تصميم يا فلان انتخاب درست بوده است يا نه! بايد بگويم از اين تصميم كه مدرسه علامه طباطبايي را براي ادامه تحصيلم انتخاب كرده ام راضي هستم.

سال آخر از كدام يك از درس‌هايت بيشتر لذت بردي؟

زيست، ادبيات و شيمي.

و از بين اين سه درس كدام را بيشتر از همه دوست داري؟

درس ادبيات و معلمش را خيلي دوست داشتم. يكي از دروسي كه خيلي روي آن وقت گذاشتم ادبيات بود. واقعاً اين درس را دوست دارم چون موجب انبساط فكر مي شود.

مهمترين ويژگي شخصيت خود را چه مي دانيد؟

اين كه بعد از كسب موفقيت غرور به سراغ من نمي‌آيد.

رابطه‌ات با اينترنت چطور است؟

به اينترنت علاقه مندم اما گرايشي به شبكه هاي اجتماعي ندارم.

پدر و مادر چه نظري درباره درس خواندن شما دارند؟

آنها هميشه از من حمايت كرده اند اما انتخاب نحوه و شكل درس خواندن را به خودم واگذاركرده‌اند. فضاي كنكور در خانه ما به رسميت شناخته شده بود.

چه توصيه‌اي براي دوستاني از پايه دهم تا دوازدهم داري؟

در پايه‌هاي دهم و يازدهم كاري كه خودم كردم و به نظرم خوب مي‌آيد اين است كه كتاب هايي كه كمتر حفظيات دارد را براي سال دوازدهم گذاشتم.

درس‌ها را بيشتر كنكوري مي‌خواندي يا تشريحي؟

بيشتر كنكوري مي‌خواندم.

از خلاصه نويسي هم كمك گرفتي؟

بيشتر براي نكاتي كه يادم مي رفت.

تاثير مشاورانت در زمان بندي درس خواندنت چطور بود؟

خيلي از نكاتي كه مشاوران به من ياد‌آوري كردند برايم مفيد بود.

برايم هميشه سئوال بود كه شما در برخي آزمون ها شركت نمي‌كرديد اما من با معلم هايت كه صحبت‌كردم مي‌گفتند شما هميشه درس‌ها را خوانده بودي؟ چطور خودت را محك مي‌زدي؟

در چند آزموني كه دادم غير از دو مورد نفر اول بودم. به نظرم آمد كه آزمون به انگيزه‌هاي من كمك زيادي نمي‌كند به همين دليل با هماهنگي مشاوران مدرسه در آزمون‌ها شركت نمي‌كردم.

همه مي دانند مجتمع علامه طباطبايي يك برند آموزشي است و همه كساني كه وارد اين مجتمع مي شوند از يك سطح كيفي برخوردار هستند به ويژه در واحد كارگر شمالي يك سطحي را گذرانده اند كه مشغول درس خواندن در آن واحد هستند. به نظرم مقايسه خودت با آنها طوري است كه انگار در يك كنكور كوچك قرار گرفته‌اي چطور براي شركت در اين رقابت انگيزه كمي داشتي؟

زماني كه من براي درس خواندن مي‌گذاشتم خيلي زياد بود. شايد وجود اين فاصله بود كه احساس نياز براي شركت در آزمون دبيرستان را در من كم رنگ مي‌كرد.

دوستانت سر جلسه امتحان ازت تقلب نمي خواستند؟

سال دوازدهم خير اما در پايه‌هاي دهم و يازدهم خودم به همكلاسي‌هايم كمك مي‌كردم.

معدل امتحان نهايي پايه دوازدهم شما چند بود؟

تنها 25 صدم رياضي و 25 صدم فيزيك را غلط داشتم بقيه دروس را 20 گرفتم.

شب هاي امتحان در مقايسه با ساير روزها فرقي برايت داشت؟

در پايه دهم و يازدهم نه زياد اما در پايه دوازدهم خيلي برايم فرق داشت.

براي امتحان نهايي چكار كردي؟

حفظيات را بيشتر مي خواندم و بقيه را هم بلد بودم.

بعد از كنكور دچار خلاء نشدي؟

نه. خودم را سرگرم مي‌كنم. دوست ندارم چنين اتفاقي برايم بيفتند.

چنين روحيه‌اي داري كه دانش خودت را در اختيار ديگران قراردهي؟

بله. اگر فرصتش پيش بيايد با كمال ميل اين كار را انجام خواهم داد.

امتحان نهايي و كنكور را چطور مديريت كردي؟

چون از اول براي كنكور مي‌خواندم براي همين زياد برايم امتحان نهايي آخر سال با ساير امتحانات فرق نمي‌كرد.

غير از كتاب هاي درسي چه مطالعه ديگري داشتي؟

هر كتابي در هر درس كه توسط هر انتشاراتي چاپ مي‌شد من آن را خوانده‌ام. سال دهم بيشتر تست مي‌زدم. سال يازدهم و دوازدهم كتاب‌هاي آموزشي هم مي‌خواندم.

تصميم نداري بعد از كنكور كمي با ورزش كردن يا پرداختن به هنر تفريح كني؟

چرا حتماً. يكي از اتفاقاتي كه خواهد افتاد همين توجه به هنر و ورزش است كه به آن خواهم پرداخت.

تا به حال كتاب غير درسي خوانده‌اي؟

هميشه از خواندن كتاب‌هاي غيردرسي حوصله‌ام سر رفته است.

اگر از دور به خودت نگاه‌كني خودت را تك بُعدي مي بيني يا چند بُعدي؟

(با خنده...) به نظرم تك بُعدي.

چرا نمي خواهي به مهارت‌هاي غير درسي بپردازي؟

امتحان كردم فعلاً در مورد من جواب نداده.

تشويق‌ها و يا احتمالاً انتقادهاي اطرافيانت چه تاثيري در انتخاب مسيري كه برگزيده‌اي داشته است؟

اطرافيان كه اصلاً از درس صحبت نمي‌كردند بيشتر صحبت‌هاي من با آنها هنوز هم غير‌درسي است.

خواهر يا برادر ديگري هم داريد؟

بله. يك خواهر دارم كه پايه دهم است.

شيوه درس خواندن شما براي خواهرت هم الگوست؟

او خيلي از من بازيگوش‌تر است اما من هر كاري از دستم برآيد برايش انجام خواهم‌داد.

رشته‌اش رياضي است يا تجربي؟

تجربي.

آيا پدر و مادر، خواهر را هم به خواندن رشته تجربي و پزشك شدن ترغيب مي‌كنند؟

بله.

شكي در پشتكار شما نيست اما اگر از شما بخواهند يك ويژگي ديگر از خودت نام ببري چه مي‌گويي؟

شايد در كسب رشد و موفقيت در اين راه بتوانم از هوش نام ببرم. هر چند در اين بين خانواده هم خيلي از من حمايت كرده‌اند.
نمیدونستم این مصاحبه رو کجا بذارم..‌.فقط وقتی خوندمش سیم های مغزم بعضی جاهاش اتصالی کرد!!!!
 

mmd_b3

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
179
امتیاز
552
نام مرکز سمپاد
شهیدبهشتی2
شهر
بوشهر
سال فارغ التحصیلی
1399
وقتی نفر اول هس چرا من تجربه ام رو بگم آخه؟؟؟

مصاحبه با «ايزدمهر احمدی نژاد» كه در كنكور سراسري 1398 موفق به كسب رتبه اول در رشته تجربي گرديده و از جمله دانش‌آموزان موفق و نمونه مجتمع علامه طباطبايي – واحد كارگرشمالي
نحوه مطالعه شما در آزمون سراسري و براي دروس مختلف چگونه بود؟

سال دهم و يازدهم سعي كردم فيزيك و رياضي را جلوتر بخوانم كه سال دوازدهم وقت كم نياورم سال آخر چون آن دو درس را خوانده بودم بيشتر زيست خواندم در مورد شيمي هم سعي كردم مسائل اين درس را در سال يازدهم ببندم تا سال آخر وقت داشته باشم بيشتر روي حفظيات درس زيست كار كنم. درس دين و زندگي را هم در ترم دوم سال دوازدهم بستم هر چند قبلاً آن را مرور كرده بودم و پيش زمينه داشتم اما كامل و با دقت نخوانده بودمش. در ادبيات هم هر روز بيشتر روي تست زدن كار مي‌كردم. حفظيات اين درس را هم در ترم دوم سال دوازدهم بستم. بيشتر كارهاي عربي را در سال يازدهم انجام داده بودم زبان انگليسي را هم در سال آخر در حد كتاب درسي خواندم چون سال قبل‌تر از كتاب‌هاي كمك آموزشي اين درس استفاده كرده بودم.

پس براي كنكور يك برنامه بلند مدت داشتيد؟

بله از تابستاني كه به پايه دهم رفتم.

همان موقع هدفگذاري كرديد؟

راستش دو سال اول هدف گذاري خاصي نبود و خيلي به رتبه بالا فكر نمي‌كردم اما سال آخر بود كه هدف خود را تعيين كردم.

فكر مي‌كردي چه رتبه‌اي بياوري؟

اظهار نظر در اين مورد كمي سخت است چون من تمام رقيبانم را نمي شناسم.

حدس خودت چه بود؟

حدسم اين بود كه رتبه ام زير 50 شود.

تك رقمي چطور؟

نمي دانم.

انتظار خانواده چه بود؟

هرچند چيزي نمي گفتند اما فكر مي‌كنم انتظارشان از من بالا بود.

خيلي از دانش آموزان از اذيت شدن خود در سال آخر مي نالند اما جالب است كه شما چنين احساسي نداريد!

بله . چون من تمهيدات خودم را از سال يازدهم چيده بودم و با يك برنامه ريزي دقيق موفق شدم موانع را از سر راه بردارم از اين رو اضطراب و دلهره نداشتم.

روزي چند ساعت درس مي‌خواندي؟

آن روزهايي كه مدرسه نمي‌رفتم از 8 صبح تا 12 شب. بين اين اوقات يكي دو ساعتي را هم استراحت مي‌كردم.

روزهاي عادي چطور؟

روز هايي كه مدرسه مي‌رفتم درس خواندن را از ساعت 4 يا 4:30 شروع مي‌كردم و تا ساعت 12 شب ادامه مي‌دادم.

و اين نظم پيوسته بود؟

بله. اصرار زيادي داشتم كه اين نظم از روز اول تا روز آخر يك روال داشته باشد.

در اين بين خسته نمي شدي؟

اواخر سال آخر يك كم حوصله‌ام سر مي‌رفت كه با كمي استراحت بهتر مي شدم.

درس‌هاي مورد علاقه‌ات كدامند؟

در عمومي‌ها درس عربي و در اختصاصي‌ها فيزيك را خيلي دوست دارم.

جزو معدود دانش‌آموزاني هستي كه عربي درس مورد علاقه‌اش است!

مي خندد....... بله!

چطور به عربي علاقه‌مند شدي؟

از نظر من عربي نسبت به دروس ديگر قاعده‌مندتر است و اگر كسي وقت بگذارد مي‌تواند درصد بالايي از اين درس را در كنكور تضمين كند. ولي در ديگر دروس عمومي شانس هم دخيل است.

پس عربي را به خاطر درصد بالايي كه ممكن بود در كنكور بزني خيلي دوست داشتي!

بله. اصلاً من با عربي شروع كردم.

عربي را چند درصد زدي؟

تنها يك غلط داشتم.

هفته آخر كنكور چه حال و هوايي داشتي؟

روز آخر فقط مقداري قسمت واژه نامه ادبيات مانده بود كه انجامش دادم.

پس تا لحظه آخر مشغول خواندن بودي؟

بالاخره چند تا مبحث مانده بود كه بايد تكليفشان را روشن مي‌كردم.

يعني روز آخر هيچ استراحتي نكردي؟

روز آخر ساعت يازده و نيم شب خوابيدم. بر اين باور بودم وقتي تا آخرين فرصت خواندن را ادامه بدهم مطالب در حافظه كوتاه مدتم بهتر مي ماند.

روز كنكور چه ساعتي بيدار شدي؟

اگر بخواهم دقيق بگويم ساعت5.50 دقيقه صبح.

در آن روز استرس نداشتي؟

خودم هم تعجب مي‌كردم چون انتظار استرس بيشتري داشتم اما كاملاً راحت و ريلكس بودم. حداقل تا زماني كه امتحانات اختصاصي تمام شد همين حالت را داشتم.

وقت كم آوردي؟

در اختصاصي ها اضافه هم آوردم ولي نه در عمومي ها وقت كم نياوردم. همه تست ها را زدم اما دلم مي خواست با خيال راحت تر جواب هايم را مروركنم كه نشد.

در آزمون هاي مدرسه به زود آمدن از سر جلسه مشهور بودي روز كنكور هم همينطور بود؟

تا آنجا كه به ياد دارم تنها يك بار در مدرسه اينطوري شد اما در كنكور هيچ عجله اي نداشتم و راحت سر جايم نشسته بودم.

گفتي تو اختصاصي ها وقت اضافه آوردي در اين وقت اضافه چه كردي؟

محاسباتم را مرور كردم كه اتفاقاً يك خطا پيدا كردم كه درستش كردم.

گفته مي‌شود يك معلم مثلاً درس رياضي هم اگر بخواهد روزي كنكور دهد خيلي برايش سخت است كه رياضي را 100درصد بزند اما شما وقت اضافه آورديد!

وقت اضافه آوردن از نظر من كار خارق ‌العاده‌اي نيست براي همين براي سوال شما جواب خاصي ندارم.

محاسباتت بيشتر ذهني بود؟

بله. محاسبات خيلي از سئوالات را ذهني انجام دادم.

قبلاً در زمينه محاسبات ذهني كار كرده بودي؟

از زمان دبستان اين مهارت در من قوي بود.

ژن خوب داري؟

مي خندد. نظري ندارم.

واقعيت اين است كه محاسبات كار ساده اي نيست. خيلي‌ها به عنوان يك معلم نمي‌توانند رياضي يا فيزيك را در كنكور 100 درصد بزنند. از اين رو وقت اضافه آوردن در محاسبات كنكوري خيلي موضوع طبيعي نيست. خودت فكر مي كني چقدر اين موضوع ژنتيك است و چقدر به مهارت هايي برمي‌گردد كه در دوران تحصيل كسب كرده‌اي؟

من اينطور فكر مي كنم كه هنوز ثابت نشده چقدر دارا بودن هوش ژنتيكي است و چقدر اين موضوع به مقدار كاري كه از مغز كشيده مي شود بستگي دارد. من هم نمي دانم.

چه چيزي را ذهني حساب كردي و با چه تكنيكي؟

زماني كه فرمول را مي‌خواستم جايگزين كنم فرمول را نمي‌نوشتم و فقط اعداد را ضرب و تقسيم مي‌كردم.

دانش‌آموزان هم سن شما آرزوهايي دارند كه وقتي بزرگ شدند شايد آن آرزوها را فراموش كنند. به عنوان كسي كه رتبه يك كنكور هستي روياهايت براي آينده چيست؟

به باور من بخش بزرگي از اين روياها منوط به تحقق يافتن رتبه مورد نظرم در كنكور بود كه شد اما نمي‌دانم تا آن زمان چه چيزي و چه رويايي قرار است اتفاق بيفتد.

دوست داري در دانشگاه چه رشته‌اي بخواني و بعد از اتمام دانشگاه چه خواهي كرد؟

خيلي دوست دارم رشته پزشكي دانشگاه تهران را بخوانم. اما در حال حاضر براي بعد از دانشگاه نظر خاصي ندارم.

تخصص خاصي مورد نظرت هست؟

در رابطه با تخصص بيشتر به چشم و راديولوژي گرايش دارم.

پدر چه شغلي دارند؟

ايشان جراح و فوق تخصص قفسه سينه هستند.

آيا تاثير شغل ايشان است كه شما را به سمت پزشكي سوق داده است؟

در فضايي كه دانش‌آموزان كشور در آن سير مي‌كنند اين فضا بيشتر دانش آموزان رشته تجربي را به سمت پزشكي سوق مي‌دهد. شايد پدرم هم دوست داشتند كه من پزشكي بخوانم اما براي اين‌كه انتخاب من را مديريت نكنند هيچگاه اين علاقه را به صورت علني به من نگفتند.

در صحبت هايت از علاقه به فيزيك و رياضي گفتي اما هواداران رشته پزشكي بيشتر درس زيست‌شناسي را مي‌پسندند؟

خب آن زيست شناسي كه ما در دبيرستان و كنكور مي خوانيم خيلي با آن چه كه در دانشگاه تدريس مي شود متفاوت است. اما من نگفتم كه زيست را دوست ندارم تنها گفتم رياضي و فيزيك را بيشتر دوست دارم.

پس چرا رشته‌اي را انتخاب نمي‌كني كه اين دو درس در آن حضور پررنگ‌تري دارند؟

تعداد زيادي از هم كلاسي‌هاي من در رشته تجربي عاشقانه رياضي و فيزيك را دوست دارند اما دنبال اين بخش از علائق خود نمي‌روند چون آينده چنداني در آن نمي‌بينند.

شما در سال دهم جزو دارندگان شرايط براي حضور در كلاس‌هاي المپياد بوديد چرا به اين بحث ورود نكرديد؟

تا آن جا كه به ياد دارم من براي شيمي و رياضي امتحان دادم. در مورد درس رياضي نتيجه‌اش را به ما ندادند چون رشته‌ام نبود، شيمي را هم خودم نرفتم و ادامه ندادم. اين كه چرا به المپياد ورود پيدا نكردم به اين علت بود كه بر اين باور بودم ريسك المپياد خيلي بالاست. به خود گفتم اگر نتوانم مدال طلا بگيرم عملاً وقت را از دست داده‌ام و من هم دوست نداشتم روي آينده‌ام ريسك كنم.

اوقاتي كه درس نمي‌خواندي چه مي‌كردي؟

روزهايي كه امتحان مي‌دادم بيشتر خود را آزاد مي‌گذاشتم. البته كار خاصي هم نمي‌كردم و بيشتر فيلم مي‌ديدم.

به ورزش و يا هنر علاقه‌اي نداري؟

راستش را بخواهيد از بچگي توجه خاصي به اين دو مقوله نداشتم.

سرگرمي دوران بچگي‌ات چه بود؟

راستش را بخواهيد خيلي از دوران كودكي‌ام خاطره‌اي يادم نمي‌آيد. تقريبا از پنجم ابتدايي خاطرات در زهنم هست كه آن روزها نيز بيشتر پازل را براي سرگرمي كودكان انتخاب مي‌كردند. اين پررنگ‌ترين خاطره دوران كودكي‌ام است.

جالب است فكر مي‌كردم حافظه قوي داري؟

به حافظه چندان ربط ندارد. اگر به موضوعي علاقه نداشته باشم خود به خود از ذهنم حذف مي‌شود.

گاهي برخي به دليل زياد درس خواندن دچار ياس و دلزدگي مي شوند. آيا شما هم چنين تجربه‌اي داريد و اگر بلي چه راهكاري براي آن انتخاب كرديد؟

بله. براي من هم اين دوران پيش آمده است تنها كاري كه كردم به آن اهميت ندادم تا خودش برطرف شود.

اين وضعيت در انگيزه‌هاي شما هم تاثير داشت؟

براي من درس خواندن بيشتر حكم وظيفه را دارد تا انگيزه. اين وضعيت تا پايه يازدهم ادامه داشت و در سال آخر رتبه خوب و تك رقمي موجب تقويت انگيزه‌ام شد.

گفته مي شود احتمال آن كه شما يكي از رتبه‌هاي برتر كنكور امسال باشيد زياد است. اين احتمال چقدر در روحيه شما موثر بوده؟

زياد خوشايند نيست چون موجب افزايش توقع اطرافيان از آدم مي شود اما اگر از جنبه مثبت نگاه كنيم موجب تقويت روحيه ام شد و احساس كردم راه درستي را انتخاب كرده ام كه موجب تقويت اين ديدگاه در اطرافيان شده است.

در دبيرستان كارگر شمالي براي خودت رقيبي مي ديدي؟

سال آخر اينقدر درگير درس و زمانبندي بودم كه وقتي براي مشاهده رقبا نداشتم.

چقدر از اين كه مجتمع علامه را براي درس خواندن انتخاب كرديد راضي هستيد؟

گاهي اوقات آدمي تصميمي مي گيرد و بعد از چندي كه به عقب بر مي گردد تا نگاه كند آن تصميم يا فلان انتخاب درست بوده است يا نه! بايد بگويم از اين تصميم كه مدرسه علامه طباطبايي را براي ادامه تحصيلم انتخاب كرده ام راضي هستم.

سال آخر از كدام يك از درس‌هايت بيشتر لذت بردي؟

زيست، ادبيات و شيمي.

و از بين اين سه درس كدام را بيشتر از همه دوست داري؟

درس ادبيات و معلمش را خيلي دوست داشتم. يكي از دروسي كه خيلي روي آن وقت گذاشتم ادبيات بود. واقعاً اين درس را دوست دارم چون موجب انبساط فكر مي شود.

مهمترين ويژگي شخصيت خود را چه مي دانيد؟

اين كه بعد از كسب موفقيت غرور به سراغ من نمي‌آيد.

رابطه‌ات با اينترنت چطور است؟

به اينترنت علاقه مندم اما گرايشي به شبكه هاي اجتماعي ندارم.

پدر و مادر چه نظري درباره درس خواندن شما دارند؟

آنها هميشه از من حمايت كرده اند اما انتخاب نحوه و شكل درس خواندن را به خودم واگذاركرده‌اند. فضاي كنكور در خانه ما به رسميت شناخته شده بود.

چه توصيه‌اي براي دوستاني از پايه دهم تا دوازدهم داري؟

در پايه‌هاي دهم و يازدهم كاري كه خودم كردم و به نظرم خوب مي‌آيد اين است كه كتاب هايي كه كمتر حفظيات دارد را براي سال دوازدهم گذاشتم.

درس‌ها را بيشتر كنكوري مي‌خواندي يا تشريحي؟

بيشتر كنكوري مي‌خواندم.

از خلاصه نويسي هم كمك گرفتي؟

بيشتر براي نكاتي كه يادم مي رفت.

تاثير مشاورانت در زمان بندي درس خواندنت چطور بود؟

خيلي از نكاتي كه مشاوران به من ياد‌آوري كردند برايم مفيد بود.

برايم هميشه سئوال بود كه شما در برخي آزمون ها شركت نمي‌كرديد اما من با معلم هايت كه صحبت‌كردم مي‌گفتند شما هميشه درس‌ها را خوانده بودي؟ چطور خودت را محك مي‌زدي؟

در چند آزموني كه دادم غير از دو مورد نفر اول بودم. به نظرم آمد كه آزمون به انگيزه‌هاي من كمك زيادي نمي‌كند به همين دليل با هماهنگي مشاوران مدرسه در آزمون‌ها شركت نمي‌كردم.

همه مي دانند مجتمع علامه طباطبايي يك برند آموزشي است و همه كساني كه وارد اين مجتمع مي شوند از يك سطح كيفي برخوردار هستند به ويژه در واحد كارگر شمالي يك سطحي را گذرانده اند كه مشغول درس خواندن در آن واحد هستند. به نظرم مقايسه خودت با آنها طوري است كه انگار در يك كنكور كوچك قرار گرفته‌اي چطور براي شركت در اين رقابت انگيزه كمي داشتي؟

زماني كه من براي درس خواندن مي‌گذاشتم خيلي زياد بود. شايد وجود اين فاصله بود كه احساس نياز براي شركت در آزمون دبيرستان را در من كم رنگ مي‌كرد.

دوستانت سر جلسه امتحان ازت تقلب نمي خواستند؟

سال دوازدهم خير اما در پايه‌هاي دهم و يازدهم خودم به همكلاسي‌هايم كمك مي‌كردم.

معدل امتحان نهايي پايه دوازدهم شما چند بود؟

تنها 25 صدم رياضي و 25 صدم فيزيك را غلط داشتم بقيه دروس را 20 گرفتم.

شب هاي امتحان در مقايسه با ساير روزها فرقي برايت داشت؟

در پايه دهم و يازدهم نه زياد اما در پايه دوازدهم خيلي برايم فرق داشت.

براي امتحان نهايي چكار كردي؟

حفظيات را بيشتر مي خواندم و بقيه را هم بلد بودم.

بعد از كنكور دچار خلاء نشدي؟

نه. خودم را سرگرم مي‌كنم. دوست ندارم چنين اتفاقي برايم بيفتند.

چنين روحيه‌اي داري كه دانش خودت را در اختيار ديگران قراردهي؟

بله. اگر فرصتش پيش بيايد با كمال ميل اين كار را انجام خواهم داد.

امتحان نهايي و كنكور را چطور مديريت كردي؟

چون از اول براي كنكور مي‌خواندم براي همين زياد برايم امتحان نهايي آخر سال با ساير امتحانات فرق نمي‌كرد.

غير از كتاب هاي درسي چه مطالعه ديگري داشتي؟

هر كتابي در هر درس كه توسط هر انتشاراتي چاپ مي‌شد من آن را خوانده‌ام. سال دهم بيشتر تست مي‌زدم. سال يازدهم و دوازدهم كتاب‌هاي آموزشي هم مي‌خواندم.

تصميم نداري بعد از كنكور كمي با ورزش كردن يا پرداختن به هنر تفريح كني؟

چرا حتماً. يكي از اتفاقاتي كه خواهد افتاد همين توجه به هنر و ورزش است كه به آن خواهم پرداخت.

تا به حال كتاب غير درسي خوانده‌اي؟

هميشه از خواندن كتاب‌هاي غيردرسي حوصله‌ام سر رفته است.

اگر از دور به خودت نگاه‌كني خودت را تك بُعدي مي بيني يا چند بُعدي؟

(با خنده...) به نظرم تك بُعدي.

چرا نمي خواهي به مهارت‌هاي غير درسي بپردازي؟

امتحان كردم فعلاً در مورد من جواب نداده.

تشويق‌ها و يا احتمالاً انتقادهاي اطرافيانت چه تاثيري در انتخاب مسيري كه برگزيده‌اي داشته است؟

اطرافيان كه اصلاً از درس صحبت نمي‌كردند بيشتر صحبت‌هاي من با آنها هنوز هم غير‌درسي است.

خواهر يا برادر ديگري هم داريد؟

بله. يك خواهر دارم كه پايه دهم است.

شيوه درس خواندن شما براي خواهرت هم الگوست؟

او خيلي از من بازيگوش‌تر است اما من هر كاري از دستم برآيد برايش انجام خواهم‌داد.

رشته‌اش رياضي است يا تجربي؟

تجربي.

آيا پدر و مادر، خواهر را هم به خواندن رشته تجربي و پزشك شدن ترغيب مي‌كنند؟

بله.

شكي در پشتكار شما نيست اما اگر از شما بخواهند يك ويژگي ديگر از خودت نام ببري چه مي‌گويي؟

شايد در كسب رشد و موفقيت در اين راه بتوانم از هوش نام ببرم. هر چند در اين بين خانواده هم خيلي از من حمايت كرده‌اند.
نمیدونستم این مصاحبه رو کجا بذارم..‌.فقط وقتی خوندمش سیم های مغزم بعضی جاهاش اتصالی کرد!!!!
چرا راست نمیگن اینا
اخه از 8صبح تا دوازده؟؟ :||
بگوب بخونه بخونه بدون استراحت باز باید صبحونه ناهار شام بخوره
صبحونه ناهار شام بخوره نمیتونه بکوب نخونه طبق گفته خودش که میگه دو ساعت استراحت
اگ هم هردوی اینا با هم باشه
خوابش بهش لطمه میزنه و صددرصد 3 سال دووم نمیاره:|
 

نسیـم

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
سابقه مدیریت فروم
ارسال‌ها
1,443
امتیاز
35,235
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهرراز
سال فارغ التحصیلی
98
وقتی نفر اول هس چرا من تجربه ام رو بگم آخه؟؟؟

مصاحبه با «ايزدمهر احمدی نژاد» كه در كنكور سراسري 1398 موفق به كسب رتبه اول در رشته تجربي گرديده و از جمله دانش‌آموزان موفق و نمونه مجتمع علامه طباطبايي – واحد كارگرشمالي
نحوه مطالعه شما در آزمون سراسري و براي دروس مختلف چگونه بود؟

سال دهم و يازدهم سعي كردم فيزيك و رياضي را جلوتر بخوانم كه سال دوازدهم وقت كم نياورم سال آخر چون آن دو درس را خوانده بودم بيشتر زيست خواندم در مورد شيمي هم سعي كردم مسائل اين درس را در سال يازدهم ببندم تا سال آخر وقت داشته باشم بيشتر روي حفظيات درس زيست كار كنم. درس دين و زندگي را هم در ترم دوم سال دوازدهم بستم هر چند قبلاً آن را مرور كرده بودم و پيش زمينه داشتم اما كامل و با دقت نخوانده بودمش. در ادبيات هم هر روز بيشتر روي تست زدن كار مي‌كردم. حفظيات اين درس را هم در ترم دوم سال دوازدهم بستم. بيشتر كارهاي عربي را در سال يازدهم انجام داده بودم زبان انگليسي را هم در سال آخر در حد كتاب درسي خواندم چون سال قبل‌تر از كتاب‌هاي كمك آموزشي اين درس استفاده كرده بودم.

پس براي كنكور يك برنامه بلند مدت داشتيد؟

بله از تابستاني كه به پايه دهم رفتم.

همان موقع هدفگذاري كرديد؟

راستش دو سال اول هدف گذاري خاصي نبود و خيلي به رتبه بالا فكر نمي‌كردم اما سال آخر بود كه هدف خود را تعيين كردم.

فكر مي‌كردي چه رتبه‌اي بياوري؟

اظهار نظر در اين مورد كمي سخت است چون من تمام رقيبانم را نمي شناسم.

حدس خودت چه بود؟

حدسم اين بود كه رتبه ام زير 50 شود.

تك رقمي چطور؟

نمي دانم.

انتظار خانواده چه بود؟

هرچند چيزي نمي گفتند اما فكر مي‌كنم انتظارشان از من بالا بود.

خيلي از دانش آموزان از اذيت شدن خود در سال آخر مي نالند اما جالب است كه شما چنين احساسي نداريد!

بله . چون من تمهيدات خودم را از سال يازدهم چيده بودم و با يك برنامه ريزي دقيق موفق شدم موانع را از سر راه بردارم از اين رو اضطراب و دلهره نداشتم.

روزي چند ساعت درس مي‌خواندي؟

آن روزهايي كه مدرسه نمي‌رفتم از 8 صبح تا 12 شب. بين اين اوقات يكي دو ساعتي را هم استراحت مي‌كردم.

روزهاي عادي چطور؟

روز هايي كه مدرسه مي‌رفتم درس خواندن را از ساعت 4 يا 4:30 شروع مي‌كردم و تا ساعت 12 شب ادامه مي‌دادم.

و اين نظم پيوسته بود؟

بله. اصرار زيادي داشتم كه اين نظم از روز اول تا روز آخر يك روال داشته باشد.

در اين بين خسته نمي شدي؟

اواخر سال آخر يك كم حوصله‌ام سر مي‌رفت كه با كمي استراحت بهتر مي شدم.

درس‌هاي مورد علاقه‌ات كدامند؟

در عمومي‌ها درس عربي و در اختصاصي‌ها فيزيك را خيلي دوست دارم.

جزو معدود دانش‌آموزاني هستي كه عربي درس مورد علاقه‌اش است!

مي خندد....... بله!

چطور به عربي علاقه‌مند شدي؟

از نظر من عربي نسبت به دروس ديگر قاعده‌مندتر است و اگر كسي وقت بگذارد مي‌تواند درصد بالايي از اين درس را در كنكور تضمين كند. ولي در ديگر دروس عمومي شانس هم دخيل است.

پس عربي را به خاطر درصد بالايي كه ممكن بود در كنكور بزني خيلي دوست داشتي!

بله. اصلاً من با عربي شروع كردم.

عربي را چند درصد زدي؟

تنها يك غلط داشتم.

هفته آخر كنكور چه حال و هوايي داشتي؟

روز آخر فقط مقداري قسمت واژه نامه ادبيات مانده بود كه انجامش دادم.

پس تا لحظه آخر مشغول خواندن بودي؟

بالاخره چند تا مبحث مانده بود كه بايد تكليفشان را روشن مي‌كردم.

يعني روز آخر هيچ استراحتي نكردي؟

روز آخر ساعت يازده و نيم شب خوابيدم. بر اين باور بودم وقتي تا آخرين فرصت خواندن را ادامه بدهم مطالب در حافظه كوتاه مدتم بهتر مي ماند.

روز كنكور چه ساعتي بيدار شدي؟

اگر بخواهم دقيق بگويم ساعت5.50 دقيقه صبح.

در آن روز استرس نداشتي؟

خودم هم تعجب مي‌كردم چون انتظار استرس بيشتري داشتم اما كاملاً راحت و ريلكس بودم. حداقل تا زماني كه امتحانات اختصاصي تمام شد همين حالت را داشتم.

وقت كم آوردي؟

در اختصاصي ها اضافه هم آوردم ولي نه در عمومي ها وقت كم نياوردم. همه تست ها را زدم اما دلم مي خواست با خيال راحت تر جواب هايم را مروركنم كه نشد.

در آزمون هاي مدرسه به زود آمدن از سر جلسه مشهور بودي روز كنكور هم همينطور بود؟

تا آنجا كه به ياد دارم تنها يك بار در مدرسه اينطوري شد اما در كنكور هيچ عجله اي نداشتم و راحت سر جايم نشسته بودم.

گفتي تو اختصاصي ها وقت اضافه آوردي در اين وقت اضافه چه كردي؟

محاسباتم را مرور كردم كه اتفاقاً يك خطا پيدا كردم كه درستش كردم.

گفته مي‌شود يك معلم مثلاً درس رياضي هم اگر بخواهد روزي كنكور دهد خيلي برايش سخت است كه رياضي را 100درصد بزند اما شما وقت اضافه آورديد!

وقت اضافه آوردن از نظر من كار خارق ‌العاده‌اي نيست براي همين براي سوال شما جواب خاصي ندارم.

محاسباتت بيشتر ذهني بود؟

بله. محاسبات خيلي از سئوالات را ذهني انجام دادم.

قبلاً در زمينه محاسبات ذهني كار كرده بودي؟

از زمان دبستان اين مهارت در من قوي بود.

ژن خوب داري؟

مي خندد. نظري ندارم.

واقعيت اين است كه محاسبات كار ساده اي نيست. خيلي‌ها به عنوان يك معلم نمي‌توانند رياضي يا فيزيك را در كنكور 100 درصد بزنند. از اين رو وقت اضافه آوردن در محاسبات كنكوري خيلي موضوع طبيعي نيست. خودت فكر مي كني چقدر اين موضوع ژنتيك است و چقدر به مهارت هايي برمي‌گردد كه در دوران تحصيل كسب كرده‌اي؟

من اينطور فكر مي كنم كه هنوز ثابت نشده چقدر دارا بودن هوش ژنتيكي است و چقدر اين موضوع به مقدار كاري كه از مغز كشيده مي شود بستگي دارد. من هم نمي دانم.

چه چيزي را ذهني حساب كردي و با چه تكنيكي؟

زماني كه فرمول را مي‌خواستم جايگزين كنم فرمول را نمي‌نوشتم و فقط اعداد را ضرب و تقسيم مي‌كردم.

دانش‌آموزان هم سن شما آرزوهايي دارند كه وقتي بزرگ شدند شايد آن آرزوها را فراموش كنند. به عنوان كسي كه رتبه يك كنكور هستي روياهايت براي آينده چيست؟

به باور من بخش بزرگي از اين روياها منوط به تحقق يافتن رتبه مورد نظرم در كنكور بود كه شد اما نمي‌دانم تا آن زمان چه چيزي و چه رويايي قرار است اتفاق بيفتد.

دوست داري در دانشگاه چه رشته‌اي بخواني و بعد از اتمام دانشگاه چه خواهي كرد؟

خيلي دوست دارم رشته پزشكي دانشگاه تهران را بخوانم. اما در حال حاضر براي بعد از دانشگاه نظر خاصي ندارم.

تخصص خاصي مورد نظرت هست؟

در رابطه با تخصص بيشتر به چشم و راديولوژي گرايش دارم.

پدر چه شغلي دارند؟

ايشان جراح و فوق تخصص قفسه سينه هستند.

آيا تاثير شغل ايشان است كه شما را به سمت پزشكي سوق داده است؟

در فضايي كه دانش‌آموزان كشور در آن سير مي‌كنند اين فضا بيشتر دانش آموزان رشته تجربي را به سمت پزشكي سوق مي‌دهد. شايد پدرم هم دوست داشتند كه من پزشكي بخوانم اما براي اين‌كه انتخاب من را مديريت نكنند هيچگاه اين علاقه را به صورت علني به من نگفتند.

در صحبت هايت از علاقه به فيزيك و رياضي گفتي اما هواداران رشته پزشكي بيشتر درس زيست‌شناسي را مي‌پسندند؟

خب آن زيست شناسي كه ما در دبيرستان و كنكور مي خوانيم خيلي با آن چه كه در دانشگاه تدريس مي شود متفاوت است. اما من نگفتم كه زيست را دوست ندارم تنها گفتم رياضي و فيزيك را بيشتر دوست دارم.

پس چرا رشته‌اي را انتخاب نمي‌كني كه اين دو درس در آن حضور پررنگ‌تري دارند؟

تعداد زيادي از هم كلاسي‌هاي من در رشته تجربي عاشقانه رياضي و فيزيك را دوست دارند اما دنبال اين بخش از علائق خود نمي‌روند چون آينده چنداني در آن نمي‌بينند.

شما در سال دهم جزو دارندگان شرايط براي حضور در كلاس‌هاي المپياد بوديد چرا به اين بحث ورود نكرديد؟

تا آن جا كه به ياد دارم من براي شيمي و رياضي امتحان دادم. در مورد درس رياضي نتيجه‌اش را به ما ندادند چون رشته‌ام نبود، شيمي را هم خودم نرفتم و ادامه ندادم. اين كه چرا به المپياد ورود پيدا نكردم به اين علت بود كه بر اين باور بودم ريسك المپياد خيلي بالاست. به خود گفتم اگر نتوانم مدال طلا بگيرم عملاً وقت را از دست داده‌ام و من هم دوست نداشتم روي آينده‌ام ريسك كنم.

اوقاتي كه درس نمي‌خواندي چه مي‌كردي؟

روزهايي كه امتحان مي‌دادم بيشتر خود را آزاد مي‌گذاشتم. البته كار خاصي هم نمي‌كردم و بيشتر فيلم مي‌ديدم.

به ورزش و يا هنر علاقه‌اي نداري؟

راستش را بخواهيد از بچگي توجه خاصي به اين دو مقوله نداشتم.

سرگرمي دوران بچگي‌ات چه بود؟

راستش را بخواهيد خيلي از دوران كودكي‌ام خاطره‌اي يادم نمي‌آيد. تقريبا از پنجم ابتدايي خاطرات در زهنم هست كه آن روزها نيز بيشتر پازل را براي سرگرمي كودكان انتخاب مي‌كردند. اين پررنگ‌ترين خاطره دوران كودكي‌ام است.

جالب است فكر مي‌كردم حافظه قوي داري؟

به حافظه چندان ربط ندارد. اگر به موضوعي علاقه نداشته باشم خود به خود از ذهنم حذف مي‌شود.

گاهي برخي به دليل زياد درس خواندن دچار ياس و دلزدگي مي شوند. آيا شما هم چنين تجربه‌اي داريد و اگر بلي چه راهكاري براي آن انتخاب كرديد؟

بله. براي من هم اين دوران پيش آمده است تنها كاري كه كردم به آن اهميت ندادم تا خودش برطرف شود.

اين وضعيت در انگيزه‌هاي شما هم تاثير داشت؟

براي من درس خواندن بيشتر حكم وظيفه را دارد تا انگيزه. اين وضعيت تا پايه يازدهم ادامه داشت و در سال آخر رتبه خوب و تك رقمي موجب تقويت انگيزه‌ام شد.

گفته مي شود احتمال آن كه شما يكي از رتبه‌هاي برتر كنكور امسال باشيد زياد است. اين احتمال چقدر در روحيه شما موثر بوده؟

زياد خوشايند نيست چون موجب افزايش توقع اطرافيان از آدم مي شود اما اگر از جنبه مثبت نگاه كنيم موجب تقويت روحيه ام شد و احساس كردم راه درستي را انتخاب كرده ام كه موجب تقويت اين ديدگاه در اطرافيان شده است.

در دبيرستان كارگر شمالي براي خودت رقيبي مي ديدي؟

سال آخر اينقدر درگير درس و زمانبندي بودم كه وقتي براي مشاهده رقبا نداشتم.

چقدر از اين كه مجتمع علامه را براي درس خواندن انتخاب كرديد راضي هستيد؟

گاهي اوقات آدمي تصميمي مي گيرد و بعد از چندي كه به عقب بر مي گردد تا نگاه كند آن تصميم يا فلان انتخاب درست بوده است يا نه! بايد بگويم از اين تصميم كه مدرسه علامه طباطبايي را براي ادامه تحصيلم انتخاب كرده ام راضي هستم.

سال آخر از كدام يك از درس‌هايت بيشتر لذت بردي؟

زيست، ادبيات و شيمي.

و از بين اين سه درس كدام را بيشتر از همه دوست داري؟

درس ادبيات و معلمش را خيلي دوست داشتم. يكي از دروسي كه خيلي روي آن وقت گذاشتم ادبيات بود. واقعاً اين درس را دوست دارم چون موجب انبساط فكر مي شود.

مهمترين ويژگي شخصيت خود را چه مي دانيد؟

اين كه بعد از كسب موفقيت غرور به سراغ من نمي‌آيد.

رابطه‌ات با اينترنت چطور است؟

به اينترنت علاقه مندم اما گرايشي به شبكه هاي اجتماعي ندارم.

پدر و مادر چه نظري درباره درس خواندن شما دارند؟

آنها هميشه از من حمايت كرده اند اما انتخاب نحوه و شكل درس خواندن را به خودم واگذاركرده‌اند. فضاي كنكور در خانه ما به رسميت شناخته شده بود.

چه توصيه‌اي براي دوستاني از پايه دهم تا دوازدهم داري؟

در پايه‌هاي دهم و يازدهم كاري كه خودم كردم و به نظرم خوب مي‌آيد اين است كه كتاب هايي كه كمتر حفظيات دارد را براي سال دوازدهم گذاشتم.

درس‌ها را بيشتر كنكوري مي‌خواندي يا تشريحي؟

بيشتر كنكوري مي‌خواندم.

از خلاصه نويسي هم كمك گرفتي؟

بيشتر براي نكاتي كه يادم مي رفت.

تاثير مشاورانت در زمان بندي درس خواندنت چطور بود؟

خيلي از نكاتي كه مشاوران به من ياد‌آوري كردند برايم مفيد بود.

برايم هميشه سئوال بود كه شما در برخي آزمون ها شركت نمي‌كرديد اما من با معلم هايت كه صحبت‌كردم مي‌گفتند شما هميشه درس‌ها را خوانده بودي؟ چطور خودت را محك مي‌زدي؟

در چند آزموني كه دادم غير از دو مورد نفر اول بودم. به نظرم آمد كه آزمون به انگيزه‌هاي من كمك زيادي نمي‌كند به همين دليل با هماهنگي مشاوران مدرسه در آزمون‌ها شركت نمي‌كردم.

همه مي دانند مجتمع علامه طباطبايي يك برند آموزشي است و همه كساني كه وارد اين مجتمع مي شوند از يك سطح كيفي برخوردار هستند به ويژه در واحد كارگر شمالي يك سطحي را گذرانده اند كه مشغول درس خواندن در آن واحد هستند. به نظرم مقايسه خودت با آنها طوري است كه انگار در يك كنكور كوچك قرار گرفته‌اي چطور براي شركت در اين رقابت انگيزه كمي داشتي؟

زماني كه من براي درس خواندن مي‌گذاشتم خيلي زياد بود. شايد وجود اين فاصله بود كه احساس نياز براي شركت در آزمون دبيرستان را در من كم رنگ مي‌كرد.

دوستانت سر جلسه امتحان ازت تقلب نمي خواستند؟

سال دوازدهم خير اما در پايه‌هاي دهم و يازدهم خودم به همكلاسي‌هايم كمك مي‌كردم.

معدل امتحان نهايي پايه دوازدهم شما چند بود؟

تنها 25 صدم رياضي و 25 صدم فيزيك را غلط داشتم بقيه دروس را 20 گرفتم.

شب هاي امتحان در مقايسه با ساير روزها فرقي برايت داشت؟

در پايه دهم و يازدهم نه زياد اما در پايه دوازدهم خيلي برايم فرق داشت.

براي امتحان نهايي چكار كردي؟

حفظيات را بيشتر مي خواندم و بقيه را هم بلد بودم.

بعد از كنكور دچار خلاء نشدي؟

نه. خودم را سرگرم مي‌كنم. دوست ندارم چنين اتفاقي برايم بيفتند.

چنين روحيه‌اي داري كه دانش خودت را در اختيار ديگران قراردهي؟

بله. اگر فرصتش پيش بيايد با كمال ميل اين كار را انجام خواهم داد.

امتحان نهايي و كنكور را چطور مديريت كردي؟

چون از اول براي كنكور مي‌خواندم براي همين زياد برايم امتحان نهايي آخر سال با ساير امتحانات فرق نمي‌كرد.

غير از كتاب هاي درسي چه مطالعه ديگري داشتي؟

هر كتابي در هر درس كه توسط هر انتشاراتي چاپ مي‌شد من آن را خوانده‌ام. سال دهم بيشتر تست مي‌زدم. سال يازدهم و دوازدهم كتاب‌هاي آموزشي هم مي‌خواندم.

تصميم نداري بعد از كنكور كمي با ورزش كردن يا پرداختن به هنر تفريح كني؟

چرا حتماً. يكي از اتفاقاتي كه خواهد افتاد همين توجه به هنر و ورزش است كه به آن خواهم پرداخت.

تا به حال كتاب غير درسي خوانده‌اي؟

هميشه از خواندن كتاب‌هاي غيردرسي حوصله‌ام سر رفته است.

اگر از دور به خودت نگاه‌كني خودت را تك بُعدي مي بيني يا چند بُعدي؟

(با خنده...) به نظرم تك بُعدي.

چرا نمي خواهي به مهارت‌هاي غير درسي بپردازي؟

امتحان كردم فعلاً در مورد من جواب نداده.

تشويق‌ها و يا احتمالاً انتقادهاي اطرافيانت چه تاثيري در انتخاب مسيري كه برگزيده‌اي داشته است؟

اطرافيان كه اصلاً از درس صحبت نمي‌كردند بيشتر صحبت‌هاي من با آنها هنوز هم غير‌درسي است.

خواهر يا برادر ديگري هم داريد؟

بله. يك خواهر دارم كه پايه دهم است.

شيوه درس خواندن شما براي خواهرت هم الگوست؟

او خيلي از من بازيگوش‌تر است اما من هر كاري از دستم برآيد برايش انجام خواهم‌داد.

رشته‌اش رياضي است يا تجربي؟

تجربي.

آيا پدر و مادر، خواهر را هم به خواندن رشته تجربي و پزشك شدن ترغيب مي‌كنند؟

بله.

شكي در پشتكار شما نيست اما اگر از شما بخواهند يك ويژگي ديگر از خودت نام ببري چه مي‌گويي؟

شايد در كسب رشد و موفقيت در اين راه بتوانم از هوش نام ببرم. هر چند در اين بين خانواده هم خيلي از من حمايت كرده‌اند.
نمیدونستم این مصاحبه رو کجا بذارم..‌.فقط وقتی خوندمش سیم های مغزم بعضی جاهاش اتصالی کرد!!!!
اینطور که من خوندم این مثلا عربی سه سال همون سال یازدهم بسته !حصرتتتتت عباس
 

شانا

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
421
امتیاز
13,397
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1396
رشته دانشگاه
پزشکی
چرا راست نمیگن اینا
اخه از 8صبح تا دوازده؟؟ :||
بگوب بخونه بخونه بدون استراحت باز باید صبحونه ناهار شام بخوره
صبحونه ناهار شام بخوره نمیتونه بکوب نخونه طبق گفته خودش که میگه دو ساعت استراحت
اگ هم هردوی اینا با هم باشه
خوابش بهش لطمه میزنه و صددرصد 3 سال دووم نمیاره:|
شایدم‌ راست گفته..چیزایی که گفته بیشتر شبیه یه رباته تا انسان..شاید واقعا سبک زندگیش ربات گونه است تا انسان گونه:-"
 

Elaheh_nas

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
421
امتیاز
2,797
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱ دبیرستان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1399
مدال المپیاد
نداشته بید
دانشگاه
محقق
رشته دانشگاه
فیزیک
تلگرام
اینستاگرام
من قرار نیست اینجوری باشم
منو جون به جونم کنن از شعر و ساز زدن و فوتبال و خیلی چیزای دیگه خوشم میاد.
من فقط فیزیک یا فقط درس دوست ندارم، حتی از تحقیقات جنایی هم خوشم میاد
فک میکنم همچین آدمی با این خصویات واقعا نادره، و البته این قطعا دلیل نمیشه که بقیه نتونن به جایی که اون هست برسن.
 
ارسال‌ها
1,058
امتیاز
18,831
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهربابک
سال فارغ التحصیلی
1398
رشته دانشگاه
مهندسی بهداشت حرفه‌ای
این جا واسه انتقال تجربه ی فارغ التحصیلای انجمنه نه سوال جواب!

وقتی فرهنگ و شعور ندارین گوه می خورین میاین سمپادیا!
خب وقتی نمیان تجربه هاشونو منتقل کنن،مجبوریم بپرسیم،بَـــــــــلکه جوابی بدن
پارسال به مطهری هم گفتم :|
 

mmd_b3

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
179
امتیاز
552
نام مرکز سمپاد
شهیدبهشتی2
شهر
بوشهر
سال فارغ التحصیلی
1399
شایدم‌ راست گفته..چیزایی که گفته بیشتر شبیه یه رباته تا انسان..شاید واقعا سبک زندگیش ربات گونه است تا انسان گونه:-"
خود ربات هم یه مقدار که کار کنه باید بزنیش شارژ یا باتری عوض کنی و اگه 3 سال مداوم توکار و توشارژ باشه خراب میشه:|
رتبه6 ریاضی اومد مدرسمون گفت من روزی 7تا9 ساعت میخوندم
تازه بعضی اوقات هم میگه شل میکرده و دو هفته نمیخونده مثلن
گرچه رشته ها فرق دارن:-"
 
ارسال‌ها
446
امتیاز
663
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی 2
شهر
زنجان
سال فارغ التحصیلی
98
دانشگاه
علوم پزشکی زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
من بد ترین مشکلم توی سال کنکور این بود که خیلی افسرده و بی انگیزه می شدم. خواهشا تا می تونید با این آفت مبارزه کنید.
راه های مبارزه با بی انگیزگی و افسردگی و خستگی:
1. باید قبول کرد که هیچ راه سحرآمیزی وجود نداره که شما رو ناگهانی به سوپرمن تبدیل بکنه. مگر اینکه خدا بیاد یه کاری بکنه که حتی خدا هم پیش شرط گذاشته و باید تلاش کنید تا خدا شما رو به چیزهای خوب برسونه. وَالَّذین جاهَدو فینا لَنَهدیَنَّهُم سُبُلَنا و اِنَّ اللهَ لَمَعَ المُحسِنین
2. من معمولا مواقعی بی انگیزه می شدم که درس نمی خوندم و یا خوب نمی خوندم پس تا جایی که می تونید خوب و با علاقه درس بخونید و خودتون رو توی درس خوندن غرق کنید.
3. گاهی اوقات فضای تکراری مطالعاتی هم باعث خستگی و بی انگیزگی میشه. سعی کنید که محل اصلی مطالعه رو خونه خودتون در نظر بگیرید و بیشتر توی خونه درس بخونید و مواقعی هم که خسته شدید و احساس کردید که به تغییر فضا نیاز دارید به کتابخونه برید. این خیلی راه خوبیه.
4. بی انگیزگی یه چیز فراگیره و برای همه در طول سال کنکور پیش میاد. پس بی خودی به خودتون انرژی منفی ندید که من چه قدر وضعم بده و فلان. مشکلات و افسردگی و بی انگیزگی همیشه وجود دارند، مهم نحوه برخورد شما با این مسائل هست.
5. خدا رو هیچ وقت فراموش نکنید ...
 

Maryamjz

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
5
امتیاز
4
نام مرکز سمپاد
نبودم
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
1396
بچه های ریاضی بیشتر وقتتونو تست بزنید بیشترشم زماندار باشه تا سرعتتون زیاد شه ... درسنامه ها رو سریع بخونید و بعد برید سراغ تست! چون تو کنکور ۱۳۵ تست تخصصی میذارن جلوتون و کمتر از سه ساعت بهتون وقت میدن! آزمون آزمایشیم حتما شرکت کنید تا مهارت آزمون دادنو یاد بگیرید بعدشم باعث میشه حس رقابتتون زیاد بشه و برای پیشرفت بیشتر تلاش کنید...
بچه های ریاضی بیشتر وقتتونو تست بزنید بیشترشم زماندار باشه تا سرعتتون زیاد شه ... درسنامه ها رو سریع بخونید و بعد برید سراغ تست! چون تو کنکور ۱۳۵ تست تخصصی میذارن جلوتون و کمتر از سه ساعت بهتون وقت میدن! آزمون آزمایشیم حتما شرکت کنید تا مهارت آزمون دادنو یاد بگیرید بعدشم باعث میشه حس رقابتتون زیاد بشه و برای پیشرفت بیشتر تلاش کنید...
بچه های ریاضی بیشتر وقتتونو تست بزنید بیشترشم زماندار باشه تا سرعتتون زیاد شه ... درسنامه ها رو سریع بخونید و بعد برید سراغ تست! چون تو کنکور ۱۳۵ تست تخصصی میذارن جلوتون و کمتر از سه ساعت بهتون وقت میدن! آزمون آزمایشیم حتما شرکت کنید تا مهارت آزمون دادنو یاد بگیرید بعدشم باعث میشه حس رقابتتون زیاد بشه و برای پیشرفت بیشتر تلاش کنید...
من کنکوری ریاضی 99 هستم. 98 کنکور تجربی دادم اما الان میخوام رشتمو عوض کنم. میشه واسه ریاضی راهنمایی کنی؟ بودجه بندی 98 با سالای قبل یکی بود؟اخه کنکور 98 تجربی بودجه بندیش با سالای قبل فرق میکرد
 

F@RN@Z

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
225
امتیاز
10,049
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین 2
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
98
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
زیست شناسی سلولی و مولکولی
متنی ک نوشتم یکم طولانیه، سعی کردم هرچیزی ک الان بنظرم مهمه رو براتون بگم، اگه بعدا هم چیزی یادم اومد حتما مینویسم. اولش هم شرایطِ خودمو براتون گفتم که بعضی هاتون که فکر میکنین خیلی عقبین، تصورتون رو از خودتون اصلاح کنین و مطمئن بشین که خیلی راحت میشه درستش کرد. در آخر هم یسری نکته براتون نوشتم که خوندنشون خالی از لطف نیست، هرچند ممکنه بعضی هاش براتون بدیهی باشن، اما مرورشون قطعا کمک کنندست.
من تو شرایطی شروع کردم کنکور بخونم که دو سال بخاطر المپیاد مدرسه نرفته بودم و کتابای درسیمو فقط و فقط توی فرجه ی امتحانات خرداد و در حد پاس شدن خونده بودم. در نتیجه اصلا مروری نداشتم و تقریبا هیچی ازشون یادم نمونده بود. کلِ تابستون رو هم از دست دادم بخاطرِ افسردگی بعد از المپیادم و و وقتی شروع کردم خیلی ناامید بودم، بنابراین تصمیم گرفتم دوازدهم هم مدرسه نرم که برسم توی خونه پایه رو ببندم. اولین آزمون قلم چی ترازم حدود 5800 شد و چون تازه میخواستم جدی شروع کنم به خوندن، برام یکم امیدوار کننده بود و فکر میکردم اگه بخونم توی آزمون های بعدی ترازم عالی میشه. ولی در کمالِ ناباوری هر دفعه افت داشتم. انگار هرچی بیشتر میخوندم، نتیجه بدتر میشد! بعد از دو سه تا آزمون کامل جا زدم و تا دی ماه تقریبا هیچی نخوندم. بعد از امتحانای ترم اول دست و پا شکسته شروع کردم. درس خوندنم از عید به بعد خیلی جدی تر شد، ولی هنوزم توی آزمون ها نتیجه ی خوبی نمیگرفتم. دقیق بخوام براتون بگم، من با اینکه تسلط پیدا کرده بودم رو اکثرِ مطالب، دلیلِ اصلیِ نتیجه نگرفتنم این بود که آزمون هامو درست تحلیل نمیکردم و صرفا فقط داشتم میخوندم. یه روز آقای مقدم نیا(دبیرِ ریاضی هستن ایشون، تنها کلاسی ک تو دورانِ کنکورم رفتم) سرِ کلاس یه حرفی زدن که خیلی برام جالب بود، گفتن فکر نکنین صرفا با خرخونی میتونین نتیجه بگیرین، خیلی ها وااااقعا زیاد درس میخونن و بار علمیشون خوبه، ولی برای نتیجه گرفتن این اصلا کافی نیست. برای برنده شدن باید "ذاتا برنده باشی"! یه آدمو در نظر بگیرین که 50 درصد اطلاعات داره، و سرِ آزمون کل این 50 درصد رو استفاده میکنه. حالا کسی رو در نظر بگیرین که 90 درصد اطلاعات داره، ولی فقط 40 درصدش رو میتونه استفاده کنه. کدوم برد کرده؟ قطعا نفرِ اول! من دقیقا مثلِ نفرِ دوم بودم، متاسفانه خیلی دیر فهمیدم باید چطور با کنکور کنار بیام و تا به خودم اومدم، دیدم فقط سه هفته مونده به کنکور و خیلی عقبم! دبگه دیر بود برای مبحثی خوندن و یاد گرفتن. شروع کردم دفترچه های کنکور های سال های قبل (از 95 به بعد، داخل و خارج) رو توی تایم کنکور و شرایطی که برای خودم شبیه سازی کرده بودم، حل کردم. بعدش همه ی درس هارو دقیقِ دقیق تحلیل میکردم. مثلا درسِ ریاضی، سوالای درست رو چک میکردم که یه وقت شانسی یا با راه حلِ غلط به جواب نرسیده باشم، وگرنه کامل پاسخنامه رو میخوندم. سوالای غلط و نزده رو هم کامل بررسی میکردم. سوالای نکته دار و مهم رو هایلایت میکردم و آخر سر روی جلد دفترچه درصدِ ریاضیم رو مینوشتم و برای خودم یادداشت میکردم چرا درصدم کم شده، مثلا بی دقتی هام زیاد بود و.. . میانگینِ تایمی ک سر جلسه هر درس ازم میگرفت رو هم یادداشت میکردم. یکی دو روز بعد از هر آزمون هم مباحثی که توی آزمون مشکل داشتم و مشخصشون کرده بودم رو میخوندم. تا دو روز قبل از کنکور دقیق اینکار رو انجام میدادم و نتیجه برام شگفت انگیز بود! تو تخمین رتبه، تو بدترین حالت 300-400 میشدم، منی که تا قبل از اون سه هفته،در بهترین حالت رتبم حدود 7-8 هزار میشد! فقط و فقط مدیریت آزمون رو یاد گرفته بودم! و یاد گرفته بودم "ذاتا برنده باشم"! من امسال اگر انقدر ناامید نمیشدم و وقتمو هدر نمیدادم، اگر انقدر خودم رو با بقیه مقایسه نمیکردم و اگر از کنکور برای خودم یه غولِ بی شاخ و دم نساخته بودم، قطعا نتیجه ی خیلی بهتری میگرفتم! پس از الان برنده بودن رو تمرین کنید. کنکور خیلی خیلی مضحک تر از چیزیه که فکر میکنین! رتبه های برتر آدم فضایی نیستن، چه بسا بعضی ها خیلی باهوش تر باشن و پشتکارشون هم بیشتر باشه، ولی نتیجه ی خیلی بدی گرفته باشن! پس ازشون بت و یه خیال محال نسازین برای خودتون. خیلی راحت تر از اون چیزی که فکرشو میکنین میتونین توی این جایگاه قرار بگیرین! پس نترسین و با تمامِ وجود امسال رو بجنگید! از درس خوندن و پیشرفت کردن لذت ببرین و تا کنکور اینو برای خودتون به عادت تبدیل کنین. با غر زدن و حالِ بد سرِ کتاباتون نرین. بهتون قول میدم اینطوری نه تنها از سال کنکورتون خیلی لذت میبرین، بلکه قطعا نتیجه ی فوق العاده ای خواهید گرفت! نکاتی که در زیر نوشتم رو بخونین و بهشون عمل کنین. امیدوارم حرفام تاثیرِ مثبتی داشته باشن توی عملکردتون، هرچند ناچیز. در ضمن، خیلی دوستون دارم بچه ها و از تهِ دلم بههههترین هارو برای همتون آرزو دارم؛ اگر مشکلی براتون پیش اومد توی این مدت، چه انگیزشی چه رفع اشکال درسی(بخصوص زیست)، میتونین روی کمکِ من حساب کنین. قطعا هر کاری از دستم بر بیاد دریغ نمیکنم، و خیلی خیلی خوشحال میشم اگه بتونم به هر نحوی کمک کرده باشم بهتون:)
1- خودتون رو با هیچکس مقایسه نکنین. این بدترین آفتِ کنکوره! فقط و فقط خودتون رو با خودتون مقایسه کنین و سعی کنین هر روز بهتر از روز قبل بشین.
2- تحلیلِ آزمون بی نهایت مهمه! که خب درموردِ سه هفته ی آخر کنکورِ خودم قبلا توضیح دادم.
3- استمرار وحشتناک مهمه توی کنکور! اگه هر روز 7-8 ساعت بخونین ولی استمرار داشته باشین، خیلی بهتر از اینه که مثلا دو روز 13 ساعت بخونین، و یه روز اصلا هیچی نخونین.
4- ناامید نشین! همونطور که گفتم، من توی سه هفته ی آخر تونستم از 7-8 هزار، برسم به 300-400!
5- توی خونه نمونین، چه دوازدهمی باشین و نخواین مدرسه برین، و چه پشت کنکوری باشین، حداقل یه کلاس که توش یکم احساسِ ضعف دارین، مثلا فیزیک یا ریاضی رو برین. چون هم تنوعه براتون، هم اساتید میتونن اثرِ خوبی روی روحیتون داشته باشن. همیشه توی خونه موندن میتونه روحیتون رو به معنای واقعیِ کلمه نابود کنه!
6- حتما حتما تفریح رو توی برنامتون بذارین! مشاور من اصلا بهم اجازه ی تفریح نمیداد و کاری کرده بود که حتی اگه یه روز اصلا حوصله ی درس خوندن نداشتم یا حالم بد بود، مینشستم غصه میخوردم و عذاب وجدان میگرفتم که چرا نمیخونم، و اصلا هم نمیتونستم تفریح کنم و صرفا حالم بدتر میشد. ولی تفریح یه وقتایی خیلی نیازه، برای اینکه به آدم انرژی میده واسه ادامه دادن. من خودم قبل از عید یه هفته با خانوادم رفتم کیش و بعدش انقدر حالم خوب شد که از عید تا کنکورمو خیلی عالی تر از قبل و با روحیه ی بهتر تونستم بخونم.
7- وقتی آدم یه مدتِ نسبتا طولانی فقط درس میخونه، قشنگ مغزش قفل میکنه و هم یادگیریش کند میشه، هم عملکردش توی آزمون ها بشدت تضعیف میشه. اینجور مواقع حداقل چند ساعت به خودتون آف بدین، بعدش قشنگ حس میکنین که چقدر باهوش تر شدین((: .. برای همین یکی دو روز قبل از کنکور هم نباید چیزی بخونین، جدا از بحث استرس.
8- مشاور ها فقط میتونن نقشِ یه راهنما رو داشته باشن براتون و همه چیز نیستن. موفقیت شما در نهایت به خودتون بستگی داره و نباید همه چیز رو بسپرین به مشاور. حتی ادم خودش هم یه وقتایی نمیتونه درست تشخیص بده که چه کاری کنه براش درست تره و مثلا به تفریح نیاز داره یا فلان مبحث رو باید بیشتر بخونه و.. . خب دیگه مشاور بنده خدا که حق داره یجورایی شوت باشه از وضعیتِ اصلیِ شما((:.. پس همه چیزو نسپرین بهشون چون ممکنه خیلی بد ضرر کنین.
9- به نتیجه ی آزمون هاتون بیش از حد بها ندین! به رتبتون اصلا کاری نداشته باشین! انقدر تقلب میشه توی این آزمون ها که رتبه ها هیچ اهمیتی نداشته باشن، علاوه بر اینکه چه رتبه یک بشین، چه خیلی بد، هیییییچ تاثیری در کنکورتون نخواهد داشت! فقط و فقط سعی کنین هر بار اشکالاتتون رو توی هر درس متوجه بشین و توی آزمون های بعدی جبران کنین. و شرایطِ آزمون رو تجربه کنین که استرستون به مرور کم بشه و اگه روز کنکور توی شرایطِ بدی قرار گرفتین، مثلا توی آفتاب بود صندلیتون، عصبی نشین و بتونین با تمرکز به آزمونتون بپردازین. هر بار بعد از آزمون یادداشت کنین که چه مشکلاتی داشتین، مثلا سرِ زیست اضطراب داشتین یا فلان ساعت گرسنه شدین و.. ، و شب قبل از آزمون بعدی، تجربه های آزمون های قبلی تون، چه درمورد شرایط آزمون چه درس ها، مرور کنین و همچنین روز قبل از کنکور کل تجربه های این چند ماه رو برای خودتون مرور کنین. این خیلی خیلی میتونه بهتون کمک کنه توی مدیریتِ شرایطِ جلسه ی کنکور. در ضمن، شرایطِ کنکور از زمین تا آسمون با آزمون های آزمایشی فرق داره! از هرکسی که تابحال کنکور داده اگه بپرسین، همین جواب رو بهتون میده. تمرکزِ آدم سر کنکور خیلی بالاتره، مثلا من هییییچ صدایی اطرافم نمیشنیدم، و با اینکه کولر خاموش بود و توی آزمونای آزمایشی، گرمم که میشد بخاطرِ عرق کردنِ کف دستام خیلی عصبی و کلافه میشدم، سرِ کنکور اصلا متوجهش نشدم((:.. بعلاوه، به هیچ وجه نرین سراغِ اسامیِ رتبه های برتر! چون فقط بهتون استرس میده..خیلی از بچه هایی که واقعا خوبن، موقع کنکور گند میزنن و اونایی هم که گند نمیزنن تعدادشون واقعا زیاد نیست! کسی قرار نیست جای شما رو بگیره! پس از مقایسه های الکی با دوستاتون و.. "جدا" صرف نظر کنین و اعصابِ خودتون رو خورد نکنین. سعی کنین صرفا جای خودتون رو پیدا کنین، فارغ از همه ی آدمایی که قراره کنکور بدن!
10- هیچ درسی رو حذف نکنین! اینکه توی همه ی درسا، مثلا درصدتون رو توی کنکور به حدود 70-80 برسونین، خیلی فرق داره با زمانی که مثلا همه رو حدود 90 بزنین، بعد یدفه یه درس رو 10 درصد! قشنگ میتونه 2-3 هزار تا بیاره رو رتبتون((:..بعلاوه تمرین کنین که گزینه هارو اشتباه وارد نکنین! من ریاضیمو اشتباه وارد کردم و بجای 60 درصد، 1.2 درصد شد((: یعنی قشنگ گند زد تو رتبم((:
11- واقعا دلیلی برای استرس وجود نداره! اگه استرس داشته باشین، بهتون قول میدم که صد درصد گند میزنین تو کنکور! خب اگه قرار باشه گند بزنین، پس اینهمه تلاش برای چیه؟
12- از الان به نتیجه فکر نکنین! راستش من با این تاپیک اعلام هدف برای کنکور اصلا موافق نیستم. چون صرفا استرس میده به آدم یا آدمو غرق میکنه تو خیال پردازی. من خودم از وقتی که به نتیجه و رشته ای ک قراره بخونم فکر نکردم، خیلی استمرارم توی درس خوندن بیشتر شد. فقط به این فکر کنین که بهتر بخونین و بیشتر یاد بگیرین و روز به روز درصد هاتون بهتر بشه و بتونین رتبه ی خوبی بدست بیارین.. اینطوری موقع انتخاب رشته دستتون بازه و حسابی وقت دارین که به رشته های مختلف فکر کنین و بهترین رو برای خودتون انتخاب کنین!
13- محاسبات سریع رو از الان تمرین کنین. توی درس های مثل شیمی واقعا معجزه میکنه.. من کتاب لقمه طلایی نشر الگو رو گرفتم، فک کنم کتابای دیگه ای هم هستن که بتونین ازشون استفاده کنین. ولی حتما از الان تمرینشون کنین که روش هاشون تو ذهنتون تثبیت بشن!
14- خیلی خیلی تست بزنین.. اول آموزشی و وقتی مطلب براتون جا افتاد، تست زماندار بزنین. سر کنکور سوالا دو حالت دارن(بجز سوالایی که سرشون شک دارین و بعدا اگه وقت شد برمیگردین روشون)، یا قبلا مشابهشون رو دیدین و سریع حل میکنین، یا ندیدین و رد میشین! بخصوص برای بچه های المپیادی میگم، حق وقت گذاشتن و ایده زدن برای هیچ سوالی رو ندارین! از الان یاد بگیرین از بعضی سوالا بگذرین! و خب قبل از کنکور هرچی بیشتر سوال دیده باشین، به نفعتونه!
15- انتظار پیشرفت یهویی رو نداشته باشین و آهسته و پیوسته جلو برین، بعلاوه اینو بدونین که سنگِ بزرگ نشونه ی نزدنه! برنامه ی نامعقول با ساعت مطالعه ی خیلی سنگین و.. ننویسین برای خودتون!
16- سمتِ داروهایی مثلِ ریتالین نرین به هیچ وجه.. من یکم بیش فعالم و تمرکزم کمه، دکترم یک ماه و نیم قبل از کنکور برام ریتالین تجویز کرد، سه هفته تمرکزم واقعا بالا رفت و بخصوص توی درسای محاسباتی خیلی بهتر از قبل شده بودم، ولی یدفه تمرکزم شدیدا افت کرد و هرچقدرم مقدار ریتالین رو بیشتر میکردم فایده نداشت! تازه ممکنه روی بعضی ها خیلی کمتر از دو سه هفته هم تاثیر مثبت داشته باشه! جدا از اینکه باعث معده درد و اضطرابِ شدید هم شد برای من..
17- من اصلا توصیه نمیکنم که مدرسه نرین، خودِ من خیلی از مطالب فراموشم میشد چون کسی برام نگفته بود و خودم یاد گرفته بودم، و اصولا ادم وقتی سر کلاس باشه و کسی براش توضیح بده، خیلی راحت تر مطالب توی ذهنش تثبیت میشن. البته بعضی ها هم اینطوری نیستن، پس اول خودتون و بهترین روش برای یادگیریتون رو خوب بشناسین، بعد تصمیم بگیرین که مدرسه برین یا نه.
18- حتما حتما خلاصه نویسی کنین، حتی برای درسایی مثلِ زبان و عربی، یه خلاصه ی جمع و جور که باعث میشه خیلی سریع مطالب براتون مرور و توی ذهنتون تثبیت بشه، تو دورانِ جمع بندی و.. واقعا به کارتون میاد.
19- گوش به حرفِ کسایی که میگن اگه ساعت مطالعتون فلان مقدار باشه موفق میشین و.. ندین! هرکس توانِ بدنی و سرعت مطالعه و.. ی مخصوص به خودشو داره، پس ساعت مطالعه ی مطلوبِ خودتون که باعث میشه بیشترین یادگیری و استمرار رو داشته باشین پیدا کنین!
20- از عمومی ها غافل نشین! وحشتناک مهمن، و خیلی راحت تر از دروسِ اختصاصی میشه درصدِ خوب ازشون بدست اورد. عالی بخونین عمومی هاتون رو و زیاد مرور کنین، خیلی زیاد!
21- درس خوندن بیشتر از هر چیزی میتونه بهتون انگیزه بده که بازم بخونین و تلاش کنین. مراقب باشین خودتون رو توی چرخه ی معیوبِ درس نخوندن و افسرده شدن، و به دنبالش دوباره درس نخوندن و افسرده شدن نندازین؛ چون میتونه خیلی وقت و روحیتون رو نابود کنه و در اومدن ازش هم میتونه خیلی سخت باشه.
 

Lordsadraa

کاربر فعال
ارسال‌ها
36
امتیاز
247
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1401
یه سوال چرا میگین فقط یک منبع داشته باشید؟
من بشخصه از هرکتابی نکته متفاوت یاد گرفتم مثلا از آیکیو گاج یچیزی یادگرفتم که خیلی سبز نگفته بود
و اینکه من جز تست های سخت یا طولانی اکثر تست ها رو برا بار دوم برم سراغشون سریع جوابش یادم میاد خب برا تست بیشتر زدن هم که شده باید یه کتاب دیگه بخرم...
 
آخرین ویرایش:
ارسال‌ها
160
امتیاز
2,293
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سال فارغ التحصیلی
1401
رشته دانشگاه
علو‌م‌ تغذیه
سلام.یه سوال من امسال ازمونای قلمچی رفتم و زیاد راضی نبودم. به نظر شما گزینه دو برم؟ یا سال اخر سنجش؟
 
بالا