• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

دفتر آرزوها

- برای خودم آرزو میکنم
زمانی برسه که برام
مهم نباشه چهرم چطوره
مهم نباشه تحصیلاتم چیه
مهم نباشه چه دانشگاهی درس خوندم
مهم نباشه شغلم چیه
مهم نباشه درامدم چقدره
آرزو میکنم روزی برسه که فارغ از همه چیز
خودم رو دوست بدارم.
روزی که فراتر از همه ی اینها
خودم رو بشناسم.
 
آرزو‌ها جلوی چشم‌هایم رژه می‌رفتند. تا آن موقع اصلاً فکر نکرده بودم این همه آرزو دارم.

اولین برگه را باز کردم و بزرگ با خودکار سبز نوشتم: «دفتر آرزو‌ها و خواسته‌های من!» دور نوشته، گل‌های صابونی قرمز و صورتی چسباندم. عالی شد. رفتم صفحه‌ی بعد، بزرگ نوشتم: «دوست دارم در آینده پزشک بشوم.»
صفحه‌ی بعد عکس کره زمین را چسباندم. نقشه‌ی چند کشور را هم چسباندم با خودکار آبی نوشتم: «من باید در آینده به این کشور‌ها سفر کنم.»
عکس یک خانه‌ی بزرگ و خیلی قشنگ را که کنار یک دریاچه بود از توی مجله‌ی مسافرت بیرون آوردم. چسباندم. بزرگ توی صفحه روبه‌رویش نوشتم: «این خانه‌ی من است در چند سال آینده!»
عکس یک ماشین شیک و گران‌قیمت را بریدم.با خودکار صورتی نوشتم: «این ماشین من است در پنج سال آینده!»
 
رد کردن اون خرخون بدبخت تو کلاس
 
یه روزی برسه که شب با خیال راحت چراغ اتاقمو خاموش کنم و بخوابم.
روزی که مامان و بابام به آرزوشون برسن.
وقتی که بتونم با بالهای قوی تری تو شهر رویا هام پرواز کنم.
اون روز اگه بمیرم هم برام اهمیتی نداره.
 
به اون عشق والا برسم
 
به خدا الان همین برای من کافیه...
ای کاش زیست و شیمی و فیزیک و عربی باهم داشتیم ولی یه امتحان ریاضی نداشتیم:((
حاضرم هر لحظه امتحان حسابان گسسته هندسه بدم ولی دینی عربی ندم:/
 
روزی که مردم برای تفکر کالری بسوازنند

و بدونن اینکه حق با اوناست به این معنی نیست که حق باما نیست و اونا از زاویه ما نگاه نکردن
 
پورشه ب خونه بزرگم ک راضی نمیشم عمارت میخوام:)):D
خوش اشتها شدم :D
خب یکیم پزشکی شیراز خدا یادت نره شیراز باشه:D
دیدن رفیقم:-"
خوب شدنم
:))
 
کنکور پزشکی قبول بشم ودانشگاهم هم تو مشهد باشه

دوباره باکسیایی که همیشه پشت هم بودیم رو ببینیم وباهم بریم بیرون
 
روان‌شناسی قبول شم و بتونم کار دانشگاهی پیدا کنم و بقیه عمرمو مطالعه و تحقیق کنم، در کنارش فرصت و خلاقیت و قلم نوشتن کتابم داشته باشم، چیز دیگه‌ای از زندگی فکر نمی‌کنم بخوام :-"
 
کنکور پزشکی دانشگاه تهران قبول شم.
یه پزشک خوب بشم.
بتونم دست بقیه رو بگیرم.
 
همینطور سینگل بمونم:D
کرونا نابود شه
یخچال همیشههه پر باشه
خواب کافی

دیگه چی میخوام؟؟؟
 
سلامتی خونوادم و خودم و همه
ثروت برای خودم وخونوادم و همه
اونی که رفته برگرده یا ترجیحا بتونم فراموشش کنم
تلاش کنم و درس بخونم
کنکورر قبول شم
گوینده شم
 
آخرین ویرایش:
هفتم بودم خیلی دوست داشتم پزشک شم..... و آرزوم بود
الان فقط آرزو دارم برگردم به هفتم........
 
با حس بخونید:(;
اگه بخوام از ته قلبم یه آرزوی ناشدنی بگم:
روزی برسه که با خیال آسوده در کنار هفت قوی سیاه در صحنه آسمون شب که ماه تو اون کامله ساعت 12،پرواز کنم و از بالا به دوستام دست تکون بدم و سایه ام بر روی دختری که هرشب از پنجره نگاه میکنه تا یه چیز عجیب تو آسمون ببینه ،بیفته.اونجاست که من با نفس خودم آشنا میشم
.
.
وای چه باحال شد :)):RedHeart
تخیلات یه آرمیه دیگه:D
.
جدی بخوام آرزوهام رو بگم:
اینکه همه سالم و سلامت کنار خانواده هاشون باشن
اینکه دوستام به آرزوهاشون برسن
توی دانشگاه رشته کاردیولوژی رو انتخاب کنم و توش موفق باشم
اونی که هی پیام های توی گروه رو سین میزنه و جواب نمیده پیداش کنم:|
بتونم شعر هایی که می نویسم رو به دست صاحباشون برسونم
.
یه آرزوی بزرگی هم که چند ساله دارم اینه که:
توی یه روز پاییزی مه آلود وسط جنگل که برگ های زرد روی زمین ریخته راه برم و هندزفریم رو توی گوشم بزارم و به آهنگ مورد علاقم گوش بدم.کم کم بارون شروع کنه به باریدن و من کلاه کاپشنم رو روی سرم بکشم و با همون آهنگ توی افق محو شم8->
 
Back
بالا