از نظر روحی...

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع whoisparya
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
از نظر روحی نیاز دارم گربه‌ی یه خانواده‌ی پولدار بودم که کلی بهم میرسیدن و یه جای گرم‌ونرم داشتم که در طول شبانه‌روز ۲۳ ساعت اونجا می‌خوابیدم و یک‌ساعت هم میومیوو میکردم براشون تا برام غش و ضعف کنن.
 
نیاز به خودکشی دسته جمعی با بچه های خوابگاه برای اعتصابات هستیم



یا


نیاز به خودکشی با معشوق به بدترین شیوه ممکن
 
از نظر روحی نیاز دارم یکی بیاد جای من یه مدت زندگی کنه به نحو احسن،و منم تبدیل به روحِ نامرئیِ دارایِ تواناییِ پرواز بشم و یه مقدار تفریح کنم.
بعدشم ازش تشکر کنم و برگردم سر زندگی خودم.
 
از نظر روحی الان میخوام یه کم حال روحیم بهتر بود،افسرده نبودم هر روز که پا میشدم خبر بد نمیشنیدم.
 
از نظر روحی نیاز دارم یه مدت، راحت حرفامو بزنم بدون اینکه نگران قضاوت یا فکر بقیه باشم
 
از لحاظ روحی به یه عالمههه وقت اضافه بدون اینکه نگران کارای عقب افتادم باشم،یه عالمههه تنها بودن خودخواسته،و یه عالمه بستنی نیاز دارم
 
از نظر روحی به یه گلخونه ی سرسبز نیاز دارم که وقتی واردش میشم همه دغدغه هام از یادم بره و همه استرسام دود بشه بره پی کارش
و با ارامش به گلام برسم ، باهاشون حرف بزنم ، اهنگ بزارم براشون ، کتاب بخونم براشون و هر روز برای اونا از خواب بیدار بشم و دلخوشیم فقط همون گلخونه باشه🚶‍♀️
از لخاظ روحی دوباره این گلخونه رو میخوام و یه کتابخونه ی پر از کتاب...
 
از نظر روحی نیاز دارم آلودگی ادامه پیدا کنه و امتحان علوم شنبه موکول شه به یه روز دیگه(و البته اگرم تعطیل شد مدرسه بزور نکشتمون مدرسه که بیان امتحان بدین و فلان...)
ای امامزاده سمپادیا ببینم چیکار میکنی
 
از نظر روحیشو نمیدونم ولی دلم میخواد قدم بلندتر باشه و البته حس و حال درس خوندن پیدا کنم.
 
Back
بالا