از نظر روحی...

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع whoisparya
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
از نظر روحی نیاز دارم مثل خ*مینی تبعید بشم به فرانسه.
+ درواقع از نظر روحی نیاز دارم توی کشوری باشم که تبعیدش فرانسه باشه.
 
از نظر روحی نیاز به یه گفت و گوی شبانه با دوستم دارم، از اونا که تا به خودم بیام ببینم صبح شده ...
 
از لحاظ روحی نیاز دارم به جلد هر کتابی دست بزنم همه اطلاعاتش‌ وارد مغزم بشه
بعد برم کتابخونه یکی یکی از بین قفسه ها رد بشم و دست بکشم رو کتابا..
خیلی رویایی هست
 
از نظر روحی احتیاج دارم دوستم فردا کار خاصی نداشته باشه و به دعوت من برای بیرون رفتن و بستنی خوردن جواب مثبت بده
 
از لحاظ روحی(روانی بهتر نبود؟) نیاز دارم که همه‌چیز متوقف بشه بتونم یه‌ذره به تفکراتم سر و سامون بدم.
 
از نظر روحی نیاز به درد و دل فراوان دارم
نیاز به پاک کردن آشفتگی های ذهنی دارم
نیاز به تموم شدن یه سری چیزا...
نیاز به اتفاق خوب که بگم ایول پسر این همون کیامهر خفن خودمونه...
نیاز به صحبت...
نیاز به بالشتی که سرم رو روش بذارم سریع خوابم ببره‌‌‌...
...
اره خلاصه زیاده‌...
 
نیاز دارم ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ به خیر بگذره...
[فردا شب همین ساعت با حال خوب ازش بنویسم]
 
از نظر روحي واقعا نياز دارم اين دو هفته تا شروع امتحانا بتونم مفيد برم جلو! مفيدددددد😫
 
از نظر روحی نیاز دارم ایمان فردا و پسفردا مرحله دو‌ام قبول شه اونم طلا 🥹
 
از نظر روحی نیاز دارم یه چنجه ماستی بزنم تو اون کبابیه تو لار، ولی بخاطر زلزله 15 ریشتری که هفته پیش اومد جاده لار به عمق مواد مذاب زمین فرو رفته، همه گاوا کشته شدن و حتی اگه ادمی زنده مونده باشه تو دنیا گوشتی نمونده که بخواد کباب شه.

و این در مورد چنجه ماستی نیس
همینقد دور همینقدر غریب
 
Back
بالا