زندگی رو به چیزی تشبیه کنید

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mp1583
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
با الهام از یه استاد بزرگ
اسمشو میزارم در مسافت باران
یه باران اشک هنگام شروع
یه باران اشک هنگام پایانش
 
شاید یه شعر...
یه شعری ک بعضی جاها باید حماسی خونده بشه...بعضی جاها تعلیمی و بعضی اوقات عاشقانه...
شعری ک معلوم نیس کی تمووم میشه...شاید بیت بعد یا...
 
عین یه چرخ و فلک بزرگ میمونه...
گاهی اوقات پایین این چرخ و فلکی ، گاهی اوقات بالاترین نقطه اون ... و نکتش اینجاست که ادم نباید به اوضاع عادت کنه !
چون حتما تغییر میکنه !
مهم اینه که در برابر اتفاقات خوب و بد زندگیمون با خودمون بگیم : این نیز بگذرد ...
 
خوب به نظر من شبیه یه شاخه ی درختیه که درحال تبدیل شدن به نی نوازندگیه;)
 
از نظر من زندگی مث یه تردمیل بزرگه ک آدما داخلش درحال دویدن هستن و اونایی ک خسته بشن و کم بیارن پرت میشن و با مخ میخورن زمین :)

( البته اونایی ک افتادن ، در حقیقت خودشونو خلاص کردن و بقیه‌ی افرادی ک در حال دویدنن فقط دارن خودشونو خسته میکنن ( بقول خودمونیا سگ دو میزنن ) و به هیچ جا نمیرسن
 
آخرین ویرایش:
به خط صافی ک در ما فرو میرود
 
یه دنباله اعداد که دامنه محدودی داره
و بدون الگویی که توش در جریانه و به وجودش آورده، بی معنیه
 
مرداب تو وسط یه جنگل زیبا
بدون هیچ دست آویزی
 
یه کتاب...که شخصیت هاش بی عیب و نقص نیستن
 
یک مجموعه ماتروشکا های تو در توی بینهایت که افراد تو عروسک های آن زندانی اند و در پی رهایی و آزادی ولی هرچه تلاش میکنند از درون یک ماتروشکا بیرون میان ولی باز میبینن درون یک ماتروشکای بزرگ تر هستند :)
 
شبیه یه کاغدو قلمه قلمشو بدون حق انتخاب بهت میدن ولی چیزی که مینویسی دست خودته
 
یه تک نوازی ویولون
 
Back
بالا