کاربر گرامی
@Ali pasha
زمانی که اسلام ظهور کرد، چند همسری امری رایج بود و مشکلی هم به وجود نمی اورد بنابراین حکم چند همسری در اسلام مورد تایید قرار گرفت نه این که اسلام آن را طرح کرده باشد. چند همسری قبل از اسلام وجود داشته و اسلام آن را با شرایطی ویژه تاییدو امضا کرده است. به چنین احکامی ، احکام امضایی می گویند و نه احکام تاسیسی. علاوه بر این ۲ محدودیت عمده برای چند همسری در اسلام مطرح شد. اول این که هر فردی صلاحیت چند همسری را ندارد و بسیار دشوارتر از آن بحث عدالت مطرح شده است.
دلیل تایید حکم چندهمسری، تنها برطرف کردن تمایلات گسترده ی مردان و فلان
نیست.
دلایل دیگه ای داره!
گاهی چند همسری
نیاز است و نبود اون مشکل به وجود میاره. برای همین اسلام اون رو تایید کرد تا از اون مشکلات جلوگیری کنه.
درحقیقت کار اسلام پیشنهاد نبود، پیش بینی بود. چون اتفاقا بعد از ظهور اسلام چنین کاری نیاز شد و پیش بینی اسلام درست و عقلانی از آب درامد.
پس چندهمسری تنها امری مباح است. اما وقتی خیلی از واجبات به تعویق افتاده چطور است که نگاه ها تنها به چند همسری که امری مباح است معطوف شده است!!!!!
اسلام هرگز نگفته است باید چند همسر داشته باشید یا مستحب است چند همسر داشته باشید، حتی نگاه منفی داشته است « اگر نگرانید عدالت نورزید ، یک همسر بگیرید »
در بحث کاربردی این موضوع نیز باید بگیم امر مباح در اسلام بر مبنای
توانستن و نتوانستن بنا شده است و لازم نیست به امور مباح
بیش از حد پرداخته شود.
برداشتتون از نظر من اشتباهه. کسی ادعای اسلام نداره.
سوالی که از شما دارم اینه:
آیا شما کاملا بی گناهی؟ آیا تا ب حال براتون پیش نیومده به خاطر منافعتون، کار درست رو ترک کنید؟تا به حال وسوسه نشدید؟ تاحالا نگاه اشتباهی نکردید؟ کار حرامی نکردید؟گناهی مرتکب نشدید؟
نمیخوام اینجا به اعتراف کردن و بحث نامربوط بپردازین. فقط میخواستم یه تلنگر بزنم...و بگم هرکدوم از ما اگه در اعمال خودمون ریز شیم می بینیم که چقدررر جای بهتر شدن داریم، اون موقع است که خجالت میکشیم از عیب های کوچیک دیگران حرف بزنیم و سرزنششون کنیم:) البته من منظوری ندارم فقط خواستم بگم در این مواقع شما تنها وظیفتون آگاه کردن و امر ب معروف و نهی از منکره (اون هم درصورت توانایی و بلد بودن راه درستش) نه عیب جویی و سرزنش دیگران.
موفق باشید
ببخشید منظورتون رو از این قسمت نمی گیرم :) یعنی اگه من از هرچیزی دو تا داشته باشم دارم به اون چیز، ب چشم وسیله نگاه میکنم ولی اگه یه دونه داشته باشم دارم بهش احترام میذارم؟ مثلا اگه من دوتا بچه داشته باشم یعنی دارم ب بچه ب چشم کالا نگاه میکنم؟ ولی اگه یه بچه داشته باشم همه چی حله؟
از نظر من چندهمسری
نگاه نادرست به زن نیست.
این درسته که در این جامعه و در این عصر کار خیلی پسندیده ای به نظر نمیاد و کاملا با این امر موافقم ولی باید توجه داشت که گاهی این کار "نیازه".
همانطور که می دانیم تعداد مردان و زنان همیشه دقیقا برابر نیست و گاه ممکن است کم و زیاد شود این راه حلی است که اسلام برای این موضوع ارائه داده است تا
اگر تعداد زنان بیش از مردان بود (که تجربه و آمار ها و سرشماری های بشر ثابت کرده که معمولا تعداد دختران آماده به ازدواج از پسران آماده به ازدواج بیشتربوده است) بی همسر نمانند و اگر هیچ راهی برای ازدواج این تعداد زنان مازاد ارائه نکنیم به راستی این زنان برای برطرف کردن نیاز طبیعی و غریزی خود چه راهی جز تن فروشی و روابط ناشروع خواهند داشت (به علاوه که نیاز عاطفی و روانی آن ها از این راه ها هم قابل تامین نیست) پس اتفاقا این از
حقوق زن بشمار می رود تا بتواند ازدواج کند و بی همسر نماند و این امتیازی برای مرد نیست اگر بنا بود جانب مرد رعایت شود و درحق زن ظلم شه اسلام همان کارى را مى کرد که دنیاى غرب کرده است به مرد حق استفاده و بهره بردارى از زنان دیگر جز همسر را مى داد ولى هیچ تعهدى براى مرد در قبال زن و فرزندان او به عنوان همسر قانونى و فرزندان قانونى قائل نمى شد یعنی مرد بتواند با زن های دیگر ارتباط داشته باشد و هیچ مسئولیتی را هم در قبال آن ها نداشته باشد.
شدنش که میشه هرچند
خیلی کم و بعیده.
اما قبل از این،
باید بررسی کنیم منظور از عدالت چیه.
«فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً»
(با زنان پاك (ديگر) ازدواج نمائيد، دو يا سه يا چهار همسر و اگر مىترسيد عدالت را (درباره همسران متعدد) رعايت نكنيد، تنها يك همسر بگيريد).
منظور از عدالت در باره همسران چيست؟
شك نيست كه" عدالت" در محبتهاى قلبى خارج از قدرت انسان است چه كسى ميتواند محبت خود را كه عواملش در بيرون وجود اوست از هر نظر تحت كنترل درآورد؟ به همين دليل رعايت اين نوع عدالت را خداوند واجب نشمرده و در آيه 129 همين سوره نساء ميفرمايد" وَ لَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ": شما هر قدر كوشش كنيد نميتوانيد در ميان همسران خود (از نظر تمايلات قلبى) عدالت و مساوات برقرار سازيد.
از طرفی پيامبر اسلام در مورد رعايت عدالت بين همسران میفرمايد: «هركس دو زن داشته باشد و ميان آنها به عدالت رفتار نكند و به يكى از آنها بيش از ديگرى ابراز تمايل نمايد در روز قيامت محشور خواهد شد در حالى كه يك طرف بدن خود را به زمين میکشد تا سرانجام داخل جهنم شود » (بحارالأنوار، ج 7، ص 214. .)
همانطور که در متنی که ذکر شد مطرح است(به يكى از آنها بيش از ديگرى ابراز تمايل نمايد) مساله بروز و ظهور دادن محبت به یکی و ابراز نکردن محبت نسبت به دیگری مورد توجه است.
یعنی اگر مردی دو همسر دارد و نسبت به یکی علاقه بیشتری دارد در قلبش، حق ندارد در مقابل همسر دیگر به گونه ای رفتار کند که موجب ناراحتی آن همسر شود.
ولی علاقه بیشتر در قلب نسبت به یک همسر، که معمولا ناشی از تفاوت ها و برتری فردی نسبت به دیگری است، تا وقتی که ابراز نشود و همسر دیگر را ناراحت نکند گناه نیست.
بنا بر اين محبتهاى درونى مادامى كه موجب ترجيح بعضى از همسران بر بعضى ديگر از جنبه هاى عملى نشود ممنوع نيست، آنچه مرد موظف به آن است رعايت عدالت در جنبه هاى عملى و خارجى است.
من که حتی نظر هم ندادم فقط سوال پرسیدم تا قضیه برام واضح تر بشه چرا اینقدر دیس گرفتم؟ : ))))))