شاهین نجفی

  • شروع کننده موضوع reyna
  • تاریخ شروع

شکیبـآ

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
712
امتیاز
15,540
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین1
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1397
هدف این تاپیک رو نمیفهمم واقعا. قراره خوب بد یه انسان رو تعیین کنید یا اونقدر از موسیقی سر در میارید که نقدش کنید؟ اگر هم هیچکدوم و قصد فهمیدن سابقه‌ی بقیه‌ست، دفعه‌ی بعدی عنوان بهتری انتخاب کنید چون واقعا در جایگاه اشتباهی هستید برای تعیین خوب و بد به این شکب(((:
 

dorincii

ز همه خلق رمیده
کنکوری 1404
ارسال‌ها
353
امتیاز
14,845
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
بَلْدَةً مَیْتاً
سال فارغ التحصیلی
1404
طرف نمیگیرم
ولی اگه دین اسلام غیر قابل توهینه
آتئیستا هم (مث شاهین) غیر قابل توهینن!
از نظر من عقیده هیچ شخصی، تا جایی که به کسی آسیب نرسونه و به عقاید بقیه توهین نکنه، قابل توهین نیست...
 

صوراسرافيل

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,425
امتیاز
8,553
نام مرکز سمپاد
علامه حلى
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0000
طرف نمیگیرم
ولی اگه دین اسلام غیر قابل توهینه
آتئیستا هم (مث شاهین) غیر قابل توهینن!
اون هم به اتئيست بودنش حمله نكرد.به اين حمله كرد كه نجفى به عقيده يه عده ادم توهين كرد.
 
ارسال‌ها
1,082
امتیاز
15,600
نام مرکز سمپاد
-
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1397
من چندان اهل موسیقی نیستم و به همین خاطر نظرم ارزشی در این مورد نداره.
اما از لحاط فکری به نظرم غیرمنسجم و بی‌ثباته. اینقدر که مشخص نیست کجا ایستاده. یک روز از تفکر چپ و کمونیستی دفاع میکنه و روز دیگه از نظام بازار آزاد! و موارد بسیار از این دست تناقضات فکری...
 
آخرین ویرایش:

hanita.ard

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,843
امتیاز
26,252
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
....
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
قزوین
رشته دانشگاه
شیمی محض
حالا ب بحثتون کاری ندارم ولی ایا فقد شما "آخرین بوسه" رو دوست دارید؟؟
ینی "آغوش" رو فراموش کردید؟؟
که میگه "تو شور شعور غرور حضور عمیق باوری.‌‌..تو به شکلی عجیب و غریبانه در مسلخ من یاوری....تو به اندازه بودن منی...تو حس ناب شعر خواندنی...."
 

əlireza

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,972
امتیاز
8,926
نام مرکز سمپاد
..
شهر
..
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
---
از مطالبی که میذاره بود ولی خب چه زمانی و برروی کدوم شبکه اجتماعی دقیقا یادم نیست!

خیلی احتمالش کم هست همچین حرفی زده باشه. من اصلا شاهین نجفی رو با این عقاید میشناسم! ولی شنیدم که از مبارزه بدون خشونت حرف زده ولی مثلا در آهنگ متحد شوید میگه "بانک‌هارا بزنید". در کل عقاید و تفکرات انسان سیال هست و در طول زمان عوض میشه.
 

Amin rouhi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
562
امتیاز
15,967
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی 1
شهر
ساری
سال فارغ التحصیلی
1400
من چندین بار خواستم اینجا بنویسم، ولی هر بار جلوی خودم رو گرفتم‌. دیگه کافیه، می‌خواهم فریادِ بلندی بکشم :))
اول این‌که شت :)) این این‌جا یه تاپیک داره، بعد بقیه بزرگانِ موسیقی‌ [ایران و جهان] ندارند :))
۱) خودِ شاهین نجفی:
یکی از بهترین شاعران و حتی روشن فکران
چرا چرت و پرت می‌گید؟ این مزخرفات چیه دیگه؟ علاوه بر اشاره‌ی عالیِ @Sepehr :D ، من یادِ همایشِ "هنر در تبعید" افتادم. کلاً برام جالبه که این‌هایی که ادای اپوزیسیون و "هنرمندِ معترض" رو در میارند، چیکار می‌کنند و اینا، این‌بار هم که موردِ خوبی به تورم خورد :)) تماشایِ بخشِ اول و بخشِ دوم سه ساعت زمان می‌بره ولی من به دو موردش اشاره می‌کنم:
بزنید ۲۶:۱۵ بخشِ دوم.
پرسش کننده: مرسی از فرصتی که به من دادید، آقای نجفی! من اول می‌خوام بگم که من شماره رو به عنوانِ یک خواننده دوست دارم و با بسیاری از کارهاتون خاطره دارم، با بسیاری از کارهاتون گریه کردم و همیشه گوش می‌دم [در واقع پرسش‌کننده داره زور می‌زنه بگه که من دشمن‌ت نیستم به خدا!] اما می‌خوام از شما سوال بپرسم در موردِ مطالبی که ... اولاً این رو بگم که نمی‌خوام با شما بحثِ سیاسی‌ای بکنم این‌جا، نه به این دلیل که کلی‌گویی و "بزن در رو" و این‌چیز‌ها، به این دلیل که فکر می‌کنم اولاً در حوصله‌ی جمع نمی‌گنجه و دوماً فکر می‌کنم شما از نظرِ اکتِ [act] سیاسی و دانشِ سیاسی تجربه‌ی این رو ندارید که بتونید به سوالِ من پاسخ بدید و ما بتونیم با هم گفت‌و‌گوی سیاسی داشته باشیم [شما تصور کنید چقدر این جمله می‌تونه برای کسی که داعیه‌ی روشنفکر بودن رو داره سنگین باشه!] اما می‌خوام از شما درموردِ حرفی که زدید سوال بکنم، شما گفتید که از نظرِ شما، شعر عاملِ بدبختیِ جامعه‌ی ماست. من می‌خوام که به این سوالِ من پاسخ بدید که چرا از نظرِ شما این‌طوریه؟ و اگر این‌طوریه، چرا شما میاین از شاهینِ نجفی بودنِ خودتون _ به عنوانِ یک خواننده‌ی موفق و پیشرو از نظرِ من _ استفاده می‌کنید، کتابِ شعری با کیفیتِ بسیار پایین از نظرِ شعری، از نظرِ من و بسیاری از دوستانِ شاعرِ من [یارو توی وبسایتِ رسمی‌ش زده "شاعر" ، خب این رو بهش بگی خب معلومه عصبانی میشه دیگه :))] منتشر می‌کنید در حالی که معتقدید شعر باعثِ بدبختیِ ایرانه! [کاملاً حرفه‌ای یکی از تناقض‌های حرف‌هاش رو نشون داد :))]
دومین سوالی که از شما دارم که کوتاه می‌پرسم این هست‌ش که من با مواضعِ نامه‌ی ۲۹ نفر مخالفم _ یعنی بهش انتقاد دارم _ با اون هشتکی که توی توئیتر ترند شده هم مخالفم، بهش انتقاد دارم و اساساً باهاش مخالفم، اما می‌بینم که دوستانم دارند تلاش می‌کنند که اگر ما با هم مخالفیم، لااقل اکتِ سیاسیِ خودشون رو داشته باشند، می‌خوام ببینم اکتِ سیاسیِ شما چی هست و می‌خوام ببینم به جز این‌که همه رو بزنیم و خراب بکنیم و به هم دیگه فحش بدیم، شما چه راهکارِ سیاسی‌ای دارین؟ [درواقع گفت به جایِ لات‌بازی و اینا، بگو ببینم حرف‌ت چیه] مرسی.
[خب؛ این‌جا دیگه دیگه مونولوگ نداریم، باید جواب بدی آقا شاهین:))]
پاسخِ نجفی: مرسی از صحبت‌های کامل‌تون، فقط اساساً این‌که ..‌. من اون‌جوری که متوجه شدم شما با کسی طرف هستید که نه از سیاست چیزی می‌دونه نه از شعر ...
پرسش‌کننده: من معتقدم که شما ...
نجفی: نه، سوالِ من رو لطفا پاسخ بدید.
پرسش‌کننده: بله، از نظرِ شعری ...
نجفی: چرا از کسی که نه درموردِ سیاست می‌دونه و نه درنوردِ شعر، درباره‌ی سیاست و شعر پاسخ می‌خواید؟ [شاهین جان! شما درست یا غلط، در هر دو مورد نظر دادی :)) بیانیه‌ای که گفت و کتابِ شعری که چاپ کردی چی‌اند؟:)) ]
پرسش‌کننده: چون شما به خودتون اجازه می‌دید درباره‌ی هر دو تا مسئله صحبت بکنید ...
نجفی: شما آیا می‌خواید پاسخ بگیرید یا می‌خواید فقط سوال‌تون رو مطرح کنید؟ [این "احمدی نژاد بازی"‌ها چیه دیگه؟ سوال رو با سوال جواب میده :))]
پرسش‌کننده: نه، من حتماً می‌خوام پاسخ ...
نجفی: چرا از کسی که درموردِ هیچ‌کدوم از دو مطلب چیزی نمی‌دونه پاسخ می‌خواید؟ [الله اکبر! جواب‌ت رو داد دیگه :))]
پرسش‌کننده: عرض کردم، چون شما به خودتون اجازه دادید ...
نجفی: من به خودم اجازه دادم، شما چرا به خودت اجازه میدی درموردِ کسی که چیزی نمی نمی‌دونه سوال بکنی؟ [عه! چرا چرت و پرت می‌گه؟ -____-]
پرسش‌کننده: من می‌خوام بدونم تهِ حرفِ شما چیه؟ چرا ...
نجفی: تهِ حرفِ من ...
پرسش‌کننده: ... شعر عاملِ بدبختیِ جامعه ... [‌توجه کنید که نجفی مثلِ ترامپ مدام حرفِ طرفِ مقابل رو قطع می‌کنه!]
نجفی: تهِ حرف من رو می‌خواید بدونید خانم؟
پرسش‌کننده: ... نشون دادید که می‌زنید و دَر می‌رید، اما من می‌خوام جواب بدید به این سوال‌.
نجفی: چشم.
پرسش‌کننده: مرسی.
نجفی: قیمتِ کتاب چنده؟
شخصِ سوم: ۱۲ یورو.
نجفی: ۱۲ یورو بیرون کتاب رو می‌فروشند، تو اون کتاب بخونید، پاسخ‌تون رو می‌گیرید. [دمت گرم واقعاً با این جلسه‌ی پرسش و پاسخ‌ت!]
پرسش‌کننده: منم انتظارِ بیشتر از این نداشتم از شما! [احسنت:))]
این در انتهای پارتِ دوم بوده، به طورِ دقیق ۱:۲۵:۱۷ ؛
پرسش‌کننده: من سلام می‌کنم خدمتِ همه؛ مشخصاً از آقای نجفی سوال دارم. صریح سوالم رو می‌پرسم و انتظارِ جوابِ صریح هم دارم اگر ممکنه. امیدوارم این سوال و جواب تمرینِ مدارا باشه، هم برای من و هم برای شما! من از ساعت ۴ این‌جا بودم، شما حالا قبل از این‌که این همه جمعیت بیاد، شاید بیست‌درصدِ این جمعیت توی سالن حضور داشت، درموردِ کتاب‌تون صحبت می‌کردید، چی بود اسمِ کتاب‌تون ؟
نجفی: آقا سوالت رو بپرس!
پرسش‌کننده: یک جایی شما از جهانِ تلفیق صحبت کردید و نقدش کردید که آره یارو عکاسه، میره نقاشی می‌کنه و نقاشه، میره عکاسی می‌کنه ... مثال‌تون هم همین بود. اولاً که خب، برای من سوال پیش اومد، بِیس [Base] عکاسی، نقاشیه، چرا یک نقاش نباید عکاسی بکنه؟ این یک. دو؛ اگر واقعاً نقد دارید به این جهانی که اسم‌ش رو گذاشتید جهانِ تلفیق، برای چی شعر می‌گید؟ برای چی کتاب می‌نویسید؟ برای چی بیانیه‌ی سیاسی صادر می‌کنید اگر خواننده‌اید؟ برای چی تلفیق شده؟ حتی این جهانِ تلفیق روی خودتون هم اثر گذاشته. [عالی! :)) وقتی گفتی هنر نباید تلفیقی باشه، تو چی؟ تو چیکاره‌ای؟ خواننده‌ای؟ نویسنده‌ای؟ شاعری؟ نوازنده‌ای؟ آهنگ‌سازی؟] شما اگر خواننده‌اید ..‌.
نجفی: پرسش‌ت رو مطرح کردی. چرا من خودم این کار رو می‌کنم ...
پرسش‌کننده: بله .
نجفی: من رو میشناسی عزیزم ؟ [آقا :|]
پرسش‌کننده: والا ... چهره‌تون آشناست... [وای :))]
نجفی: مگه نگفتی صریح می‌خوای؟ اگه می‌خوای بازی کنی، بازی کنیم. [رگِ لاتی‌ش زد بالا :))] مگه نگفتی صریح؟ من رو می‌شناسی یا نمی‌شناسی؟ بیوگرافیِ من رو می‌دونی یا نمی‌دونی؟ پرسش صریحه، شاهینِ نجفی رو می‌شناسی یا نمی‌شناسی؟
پرسش‌کننده: بله، شما شاهین ...
نجفی: اولین کاری که من باهاش شروع کردم شعر بود. پاسخ‌ت رو بگیر ...
پرسش‌کننده: شما به اعتبارِ کی ...
نجفی: پاسخ‌ت رو بگیر ... [سر و صدا] پاسخ‌ت رو بگیر ... [سر و صدا] پاسخ‌ت رو بگیر دیگه، مگه نگفتی ...
یکی از حضار: از کی تا حالا فحش شعر شده؟
نجفی: پاسخ‌ت رو مگه نمی‌خواستی؟
پرسش‌کننده: منتظرم!
نجفی: پاسخ‌ت رو مگه نمی‌خواستی؟
یکی از حضار: خب منتظرِ جوابشه، جوابش رو بده دیگه!
نجفی: بنده شعرم رو ... کارم رو با شعر ... با ...
[این‌جا انگار یکی به حضار تذکر داده]
نجفی: نه نمیخواد داداش! تیم‌اند این‌ها! تیم‌اند! [چه وضعِ صحبته؟! آقا "روشن‌فکر" و "شاعر"ه‌‌ مثلاً . البته شاعرِ متنِ فحش! + توهمِ توطئه هم داره! یادِ این یک دقیقه افتادم: دیدی مزدور بود آقا؟ مزدور بود! مزدور! :))]
یکی از حضار: آره ما تیم‌ایم ، ما پول گرفتیم ...
[یه مقدار سر و صدا]
خانمِ جعبه‌ی قبل: آقای نجفی! حداقل من ...
نجفی: خانم من با شما صحبتی ندارم‌. اون داداش‌مون صحبتی کرده ..‌. [چی بگم واقعا؟ حداقل اون‌جا جایِ لوتی و داش‌مشتی حرف‌زدن نیست دیگه ] با شما اصلاً صحبتی ندارم من. اون داداش سوال کرد ...
[یه مقدار سر و صدا]
نجفی: یکی اومده این‌جا رو به هم بزنه بذار من تکلیف‌ش رو مشخص کنم ..‌.
ببین
داداش ... گوش کن عزیزِ من ... کاری که من شروع کردم از ۱۶ سالگی در انجمنِ شیدای انزلی، با شعر بود، متوجهی؟
پرسش‌کننده: به کجا رسیدی؟ [خیلی تحقیر آمیز بود لعنتی :))]
نجفی: [چند ثانیه سکوت] [رو به مسئول همایش] به نظر تو چنین آدمی رو ... [رو به حضار] اگر این مجلس مالِ من بود به روشِ خودم باهات برخورد می‌کردم. ["ذات" رو که نمیشه پنهان کرد. حتی زیرِ کت و شلوار و عینک و سبیلِ کمونیستی! الان فرقِ این با شکنجه‌گر های جمهوریِ اسلامی در چیه؟ روشِ خودم! ] به کجا رسیدی؟ به این‌جایی رسیدم ... به این‌جایی رسیدم [در این لحظه از جاش بلند میشه سمتِ جایگاهِ حضار میاد!] همون کسی که سنگ‌ش رو به سینه می‌زنی، با اسمِ من کِیس پناهندگی می‌گیره. این رو می‌خوای بشنوی؟ [سر و صدا] این رو می‌خوای بشنوی؟ با اسمِ من بیاد کِیس پناهندگی ‌بگیره.
یکی از حضار: شما اسمت مگه چیه؟ [سر و صدا]
نجفی: خفه شدی؟! با اسمِ من میاد کِیس پناهندگی می‌گیره. حالا برو!
من: [از اون‌نگاه های خاصِ مهدی فلاحتی :))]
من سعی کردم با "ادبیاتِ حرف زدن" و "محتوایِ حرف"‌ش نشون بدم که با چه شخصیتی طرفیم. ما به جمهوری اسلامی انتقاد می‌کردیم که "با روشِ خودش" یعنی اعدام و تجاوز و شکنجه با منتقدین برخورد می‌کنه، این‌که الان هیچ قدرتی نداره این‌جوری داره به یه انتقادِ ساده تهمتِ "تیم‌اند" و "مزدور بودن" و این‌ها میزنه و ملت رو پاره می‌کنه، خدای ناکرده یه "چیز"‌ی بشه بدبخت میشیم که! اگر جمهوریِ اسلامی یک ساختاره‌، نجفی همون جمهوریِ اسلامی، فقط در فرده. الان فرقِ این با اون یارو شعبان بی‌مُخ و اون یکی مداحِ هفت‌تیرکش در چیه؟ احتمالاً این‌که اون‌ها واضح لات و "عربده کش"‌اند و این در کت و شلوار پنهان شده. اون‌ها کُت رو می‌ندازند روی دوش‌شون و نجفی کت‌ رو می‌پوشه!
روشنفکر؟ یعنی این‌قدر اوضاع خر تو خره که به هر کی که عینکِ کائوچو زد، ریش بلند کرد، سیگار کشید و چهار تا فحش به حکومت داد بگیم روشنفکر؟ اصلا تو نگاهِ شما روشنفکر یعنی چی؟ روشنفکر کیه؟ با این تعاریفی که من می‌بینم، نجفی در این حیطه قرار نمی‌گیره:
) از قدیمی‌ترین‌ها؛ سقراط و افلاطون روشنفکر رو "وجدانِ خرده‌گیرِ جامعه" می‌دونستند.
B) رورتی در چنین مفهومی ارائه داده: "نیاز به جست‌و‌‌جوی حقیقت" و "تمایز قائل شدن بینِ دانایی و باور" در گروِ وجودِ گروهی‌ست که با چشمانِ یک فردِ بیگانه به مسائل بنگرند.
C) ماکس وبرِ روشنفکر‌ها رو گروهی می‌دونه که به علتِ ویژگی‌های خاص‌شون دسترسیِ خوبی به دستاورد‌های معینی دارند و ارزش‌های فرهنگی تلقی میشه و می‌تونند رهبریِ یک "جامعه فرهنگی" رو به عهده بگیرند.
D) کارل مانهایم هم روشنفکران رو "یک قشرِ بی طبقه" و از نظرِ اجتماعی "ناوابسته" می‌دونست که ادعایِ سرپرستیِ فرهنگی را دارند.
E) ادوارد شیلز روشنفکران رو گروهی می‌دونست که به "ارزش‌های نهایی" می‌پردازند و در "جهانی بی‌قید‌تر" زندگی می‌کنند.
F) الوین گولدنر روشنفکر‌ها رو یک "جماعتِ گفتاری" می‌دونه که گفتمانِ انتقادی رو رواج می‌دند.
G) جولین بندا "خیانتِ روشنفکران" روشنفکر‌ها رو دسته‌ی کوچکی از فیلسوف_شاهان (Philosopher-kings) معرفی می‌کنه که با استعداد و امتیازهای اخلاقیِ برتر، وجدانِ بشریت به شمار می‌روند.
H) میشل فوکو هم رویای روشنفکری رو در سر داشت که "ویران کننده‌ی باور و تعمیم است، کسی که در درماندگی‌ها و محدودیت‌های زمانِ حال، نقاطِ ضعف، خطوطِ قدرت، و فضاهای خالی را شناسایی و نشانه گذاری می‌کند؛ کسی که دائماً خود را تغییر می‌دهد، نه می‌داند دقیقاً به کجا خواهد رسید و نه این‌که فردا چگونه خواهد اندیشید؛ چرا که مراقبِ زمانِ حال است."
I) و در نهایت ادوارد سعید روشنفکر‌ها رو این‌طور تعریف می‌کنه: فردی‌ با یک قوه‌ی ذهنی‌ست که برای فهماندن، مجسم کردن و تبیینِ یک پیام، یک نظریه، یک رویه، فلسفه یا اندیشه _ هم به همگان و هم برای همگان _ انتقال دهد .
از طرفی، شاهین نجفی، "هویتِ مستقل" نداره و ... این خیلی بَده دیگه. یعنی وقتی می‌گیم "تو کی‌ای؟" جواب می‌شنویم که "من مخالف جمهوریِ اسلامی/اسلام/ ... هستم" یا "من اون چیزی هستم که جمهوری اسلامی/اسلام/... نیست". یعنی هویتِ نجفی در نسبت با جمهوری اسلامی/اسلام/... تعریف می‌شه. باشه، فهمیدیم که اسلام نمی‌خوای، جمهوری اسلامی نمی‌خوای، خامنه‌ای نمی‌خوای و این‌ها؛ خب، چی می‌خوای؟ این موضوعِ هویتی همون‌قدر مضحکه که "هویتِ وابسته‌ی یک ارزشی به مواضعِ آقای خامنه‌ای" یا "هویتِ وابسته‌ی سیاست خارجیِ جمهوری اسلامی به رفتارهای آمریکا"
رد کردن، به چالش کشیدن و زیرِ سوال بردن هنر نیست، این‌که بگی چی درسته و بتونی ازش دفاع کنی ارزشمنده؛
این موضوع رو علامه اقبال در رابطه با انقلابِ بلشویکی به درستی بیان کرده بود:
[ همچنان بینی که در دورِ فرنگ
بندگی با خواجگی آمد به جنگ
روس را قلب و جگر گردیده خون
از ضمیرش حرف «لا» آمد برون
آن نظام کهنه را برهم زد است
تیز نیشی بر رگ عالم زد است
کرده ام اندر مقاماتش نگه
لا سلاطین ، لا کلیسا ، لا اله
فکرِ او در تندِ باد «لا» بماند
مرکبِ خود را سوی «الا» نراند
آیدش روزی که از زورِ جنون
خویش را زین تند باد آرد برون
در مقام «لا» نیاساید حیات
سوی الا می خرامد کائنات ! - اقبال لاهوری ]
به نظرتون این همه گارد نسبت بهش درسته؟؟؟
گارد که ... اصلاً نمی‌فهمم چرا باید بهش اهمیت داده بشه، که بیایم و علیه‌ش گارد بگیریم :)) این رو یه بار درموردِ رائفی پور نوشته بودم و به نظرم این‌جا هم صادقه:
"به واقع مطمئن نیستم که تحلیل و بررسی و اظهار نظر درباره هر موضوعی به ایضاح آن کمک کند. گاه سخن گفتن و، هی سخن گفتن از اموری بدیهی به جای کمک به درک آن ها، بی جهت، پیچیده شان می کند. شاید در برخی موارد سکوت موثرتر باشد. بالاخره، "امتناع" هم خود کنشی است گاه موثرتر از لخت شدن و وارد گود شدن! آری، شاید باید در خصوص برخی موضوعات خودمان را بزنیم به آن راه، انگار نه انگار که هستند و مهم اند. به نظرم از این راه خود به خود به حاشیه می روند و بعد هم کم کم محو می شوند."

۲) تکستِ آهنگ‌های نجفی:
یکی از بهترین شاعران و حتی روشن فکران
چی شد چی شد؟ "یکی از بهترین شاعران" ؟ طبیعتاً
وقتی می‌گیم "بهترین" یعنی "داریم قیاس می‌کنیم" دیگه؟ الان بزرگوار رو با کی‌ها مقایسه می‌کنید؟ چه دوره‌ای؟ چه جامعه‌ای؟ اگه بینِ این خواننده‌های رپه، که حرفی ندارم، ولی اگر محدوده‌ی وسیع‌تری از "شعر"‌ و شاعرها رو شامل میشه، آدم حیرت‌زده میشه اصلاً، بدون این‌که بخوام جسارت کنم و از قیاس حرف بزنم، مگه میشه کسی حافظ، سعدی، مولانا و ... داشته باشه و بعد به نجفی بگه بهترین شاعر؟ الله اکبر!
[کسی کو در شِکَر خانه، شِکَر نوشد به پیمانه
بدین سِرکای نه ساله نخواهد کرد خرسندی! - مولانا]
ضمن این‌که آقا خدایی به هر کسی نگید "شاعر" دیگه!
[ هزار نکته باریک‌تر ز مو این جاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند! - حافظ ]
۳) رشته‌ی تحصیلی‌ِ نجفی:
علاوه بر سواد موسیقیایی تحصیلات دانشگاهی ادبیاتی داره
حالا نمی‌شه خیلی روی "سوادِ موسیقیایی" حرف زد. چرا که الزاماً از دانشگاه بدست نمیاد ولی برای این "تحصیلاتِ دانشگاهیِ ادبیاتی داره" سرچ کردم. دمِ دستی‌ترین ابزار صفحه‌ی ویکی‌پدیا‌ست؛
He studied sociology at the University of Gilan and openly expressed his opinions about the university, leading to his getting expelled
اینی که می‌بینیم از روایتِ خودشه که در دانشگاهِ گیلان جامعه‌شناسی می‌خونده و بعدش هم گفته که اون‌جاهایی که همه تستوسترون می‌کردند که حرف بزنند، من مردِ میدون بودم، من بودم که حرف می‌زدم و اینا، آخرشم اخراج شدم‌.
این هم بخشی از بخشِ بیوگرافی وبسایتِ رسمی‌ش
[ جداً؟! :))] هست که اشاره‌ای به تحصیلات‌ش نشده. یادش رفته یا شاید نخواسته بگه. ادامه‌ی بیوگرافی‌ش هم مربوط به بعد از فرارش به آلمانه که به کارِ ما نمیاد.
Shahin Najafi is a musician, poet, singer, and social activist. He was born in 1980 to a middle-class family in Bandar-e Anzali, Iran, the youngest of eight children. He started writing poetry and learning to play classical and flamenco guitar in his teens. He turned to rock music, often performing as an underground musician.
As a young activist, Shahin's lyrics often conveyed strong and controversial messages about Iranian society. This attracted the disapproval of Iranian authorities and in 2004, the threat of persecution forced him to leave Iran
...In 2005, Shahin moved to Germany
خلاصه که به این صورت؛ چیزِ دیگه‌ای پیدا نکردم حقیقت‌ش. شما کجا خوندید که "تحصیلات دانشگاهی ادبیاتی داره" ؟
هم تو سیاست مدرک دانشگاهی داره هم واقعا سوادشو داره
۱) سوادِ چی رو داره؟ [تحقیر نیست، سواله واقعاً :))] سیاست منظورتونه؟
۲) جوابِ سوالِ قبل رو در نظر بگیرید؛ چطور متوجه شدید که در اون حیطه "سوادشو داره" ؟ چه کُنش‌هایی داشت که چنین برآوردی داشتین؟
۳) در رابطه با "مدرکِ سیاست" هم که بالاتر گفتم:
دانشجوی اخراجیِ رشته‌ی جامعه‌شناسیِ دانشگاه گیلان‌.
[طبیعتاً "اخراجی" برای تحقیر نیست. به این معنیه که حتی درس‌ش رو تموم هم نکرده!]
در كار خودش تخصص داره
"کارِ خودش" چیه که در اون تخصص داره؟ خوانندگی؟ نویسندگی؟ شعر؟ آهنگ‌سازی؟ سیاست؟ علوم اجتماعی؟
+ این بخش هدفِ خاصی نداشت‌. صرفا دیدم که گفته شد که سوادِ دانشگاهیِ ادبیات و سیاست داره که با منابعِ نه چندان موثق اینترنت در تضاد بود‌‌. اصلاً نمی‌دونیم بنده ‌خدا چی خونده! [یادِ این رائفی‌پور افتادم که اوایل اصلاً معلوم نبود چی خونده، بعد که لو رفت که لیسانسِ حساب‌داری داشت، همچنان توی همه‌ی حیطه‌ها و حوزه‌ها حرف می‌زد و می‌گفت "مطالعه دارم" :))]
۴) خوانندگیِ نجفی:
با معرفی‌های شما و گوگل، چند تا از آهنگ‌هاش رو گوش دادم. اگر "موسیقی صرفاً سلیقه‌ست" و اینا، با سلیقه‌ی من جور نبود و به دلِ من ننشست. اگر هم "صرفاً" سلیقه نیست و میشه حرف زد که ... حرف بزنیم:
[ نغمه باید تندرو مانند سیل
تا بَرد از دل غمان را خیل خیل !
نغمه می‌باید جنون پرورده‌ای
آتشی در خون و دل حل کرده‌ای
نغمه گر معنی ندارد مرده‌ای‌ ست
سوزِ او از آتش افسرده‌ای ‌ست
رازِ معنی مرشدِ رومی [=مولانا] گشود
فکرِ من بر آستانش در سجود !
«معنی آن باشد که بستاند تو را
بی نیاز از نقش گرداند تو را
معنی آن نبود که کور و کر کند
مرد را بر نقش عاشق تر کند»
مطرب ما جلوه‌ی معنی ندید
دل به صورت بست و از معنی رمید ! - اقبالِ لاهوری ]
+سوال: توی آهنگِ مصدق، میگه "پس از تو، روی تپه های خون، بیژن بی‌جان شکفته شد" منظورش "بیژن جَزَنی"‌، از بنیان‌گزارهای سازمان چریک‌های ‌فداییِ خلق بوده؟
اگر این‌طوره که خودِ چریک‌فدایی‌ها برای بیژن پرنیانِ شفق رو اجرا کردند. اگر هم قرار باشه به خاطرِ خون‌های ریخته شده سوگوار باشیم، خون ارغوان ها و گل مینا یک "راهِ تنفس"ی برای رهایی باز می‌ذارند و از اون "غر غر" ها بهتراند؛ یا حداقل‌ش اینه که بچه‌های چریک‌فدایی برخلافِ نجفی، هیچ ادعایی در زمینه‌ی آهنگ‌سازی، شعر، تنظیم و اجرا نداشتند.
حتماً بشنوید.
 
ارسال‌ها
2,602
امتیاز
39,305
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
Physics
دانشگاه
SUT
رشته دانشگاه
Physics
@Amin rouhi
مقیاسی که من از سواد داشتم برای مقایسه کردن نجفی داخلش هیچ روشن فکر و فیلسوف و دانشمند و... نبوده
قباسی که داشتم راجع به رپ بود
که اگر قراره بین خواننده های رپ در پی کسی که حرفی برای گفتن داره (هرچند پارادوکسیکال گاهی غلط و...) قطعا شاهین در رده ی کسایی قرار میگیره که هنرش (کاری که ارائه میده) فلسفه ی شخصی اعتراضی ویژه ی خودشو داره
گرچه جدیدا خیلی کمرنگ شده
...
راجب بخش اعتقاد شخصی شاهین راجب نظام من گمون میکنم که به آنارشیسم معتقده (نمیگم درست غلط یا هرچی) و فلسفه ی ضد اخلاقی بهرنه ای قطعا تو کارهاش دیده میشه
و خوب گاهی بیشتر از یک خواننده ی سیاسی خواننده ی اجتماعی بوده
که به تابو های اجتماع اعتراض کرده (اشاره به آلبوم جنس سوم )
...
و این درسته که تو کار هاش ابتذال دیده میشه
(منظورم اعتقاداته نه کلمات)
 
آخرین ویرایش:

پرنیان.ک

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,300
امتیاز
48,924
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خرم آباد
سال فارغ التحصیلی
94
خلاصه که به این صورت؛ چیزِ دیگه‌ای پیدا نکردم حقیقت‌ش. شما کجا خوندید که "تحصیلات دانشگاهی ادبیاتی داره" ؟
دقیق نمی دونم اما احتمالا تو یکی از همین سایت های اینترنتی. مطالعه ی خاصی در زمینه ی نجفی شناسی نداشتم. فکر میکنم برای یکی مثل من که همه سبک و همه خواننده ای بنا به مود خودش و تم و فضایی که توش هست گوش میده به نظرم خیلی لزومی نداره بخوام بدونم چقدر مطالب راجع بهش صحت داره و اصلا طرف چطور آدمیه. چیزی که به دلم بشینه رو گوش میدم، تعصب خاصی هم رو کسی یا سبکی ندارم.

یه مثال بخوام بزنم، مثلا من شاهین نجفی گوش میدم مرحوم شجریان هم گوش میدم اما هیچوقت ترکای این دوتا رو پشت فرمون گوش ندادم! تو ماشین پاپ گوش میدم و امثال هایده و ابی و... هیچوقتم نرفتم ببینم اونا چقدر سواد موسیقی دارن همونطور که این موردو هم نرفتم خیلی سرچ کنم.
بخشی از روزم کلاسیک پلی میکنم اما هیچوقت تو جمع کلاسیک گوش ندادم! تو جمع احتمالا شهرام شبپره مناسب تره :))
از لحاظ انتقادی هم که از سیاست خیلی سر در نمیارم که بدونم دقیق جنبه ی سیاسی کاراش چیه؛ موسیقی هم کار کردم چند سالی اما اونقدری حالیم نیست که بخوام کار کسی رو نقد کنم، فقط شنونده ام و به عنوان یه شنونده بعضی از کارای این آقا رو دوست داشتم و دارم.
چه کارای چند سال پیشش مثل fou، آغوش، ناگهان و...
چه کارای اخیرش مثل آخرین بوسه و پرواز...
 
ارسال‌ها
1,082
امتیاز
15,600
نام مرکز سمپاد
-
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1397
Screenshot_2021_03_03_15_18_01_589_com_instagram_android.jpg

جالب بود!
 

ÄBČDE FGHÏ

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,575
امتیاز
10,855
نام مرکز سمپاد
علامه ی حلی 1
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
علوم پزشکی شهید بهشتی
اصلاً نمی‌فهمم چرا باید بهش اهمیت داده بشه، که بیایم و علیه‌ش گارد بگیریم
داداش حالا باز خوبه زیاد برات اهمیت نداشت وگرنه دو صفحه در موردش می‌نوشتی:))
 

Bk_201

کاربر فوق‌حرفه‌ای
کنکوری 1404
ارسال‌ها
714
امتیاز
9,778
نام مرکز سمپاد
دیگه سمپاد نیستم
شهر
به شما ربطی نداره
سال فارغ التحصیلی
1404
اینجا رو دیدم یاد اعمال شما در تاپیک نقض یا اثبات افتادم مثل فلاسفه شده بودید :))
میخورستید با یه غوری و یه سیم ظرفشویی به نتیجه برسید


بگذریم
اگه از نگاه مخاطبین میگید خب همه حق دارن نظر بدن
ولی از نظر تخصصی نهههههههع
از نظر تخصصی فقط و فقط کسی نمیتونه درباره کارهای شاهین نجفی حرف بزنه که سواد موسیقایی و ادبی خیلی بالایی داشته باشه

متخصصین عزیز جم کنید برید ازین تاپیک :/
 

جسی

کاربر جدید
ارسال‌ها
4
امتیاز
12
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک خان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1399
از لحاظ موسیقی که بعضی کاراش واقعا درجه یک هستن و هنر خوانندگیش هم سطح بالاست ( اگه به تحریراش توجه کنید متوجه میشید )
سیاست برام خیلی پیچیدس پس نظری ندارم . در رابطه به اعتقادات و افکارش هم در واقع داره چیزی رو نقد می‌کنه که داره به جامعه آسیب میزنه . آهنگ فو و آی لیلی( گیلکی ) هم واقعا با احساس خونده
 

sp.ring

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
296
امتیاز
3,347
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
Y
سال فارغ التحصیلی
1402
مدال المپیاد
دو مرحله 1 و دیگر هیچ
دانشگاه
لطفا منتظر بمانید
من دوستش دارم تنها خوانننده ی ایرانی ایه که به اهنگاش گوش میدم
 

....!...

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
755
امتیاز
2,971
نام مرکز سمپاد
........
شهر
.........
سال فارغ التحصیلی
0000
طرف نمیگیرم
ولی اگه دین اسلام غیر قابل توهینه
آتئیستا هم (مث شاهین) غیر قابل توهینن!
مگه @D.S.P به کسی توهین کرد؟این جبهه گیری سریع چیه؟
به عقاید هیچ کس نباید توهین کرد......ولی میشه درباره عقاید آدما بحث کرد....ولی باید بدون بی احترامی به طرفین باشه...
 

صوراسرافيل

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,425
امتیاز
8,553
نام مرکز سمپاد
علامه حلى
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0000
طرف نمیگیرم
ولی اگه دین اسلام غیر قابل توهینه
آتئیستا هم (مث شاهین) غیر قابل توهینن!
نشد دیگه
مگه ما گفتیم باید به اتئیستا توهین کرد به مسلمونا نه؟
ما گفتیم به هیچ عقیده ای نمیشه توهین کرد از جمله اسلام
یهو جو روشنفکری میگیرتتون حرف تو دهن دیگران میزارید!
 
ارسال‌ها
2,602
امتیاز
39,305
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
Physics
دانشگاه
SUT
رشته دانشگاه
Physics
نشد دیگه
مگه ما گفتیم باید به اتئیستا توهین کرد به مسلمونا نه؟
ما گفتیم به هیچ عقیده ای نمیشه توهین کرد از جمله اسلام
یهو جو روشنفکری میگیرتتون حرف تو دهن دیگران میزارید!
@SinaDev
دو تاتونم با هم جواب میدم
۱. درسته ایشون به کسی بی احترامی نکردن
۲. من به طور کلی گفتم کلا به آتئستا زیاد توهین میشه و به شاهین هم به خاطر آتئیست بودن زیاد هیت میدن

۳.رپ زبان احترام نیست و هیچ وقت نبوده ولی این برخی رفتار های اگزجره شاهبن رو توجیه نمیکنه. ولی کسی که اعتقادات ضد اخلاقی داره (یه به قول خودش در یک دوره زمانی حداقل: اصلا اخلاق رو قبول نداده) نباید انتظار رفتار قابل قبول و محترم بود

۳.۵) اگه میتونی به همه اعتقادات احترام بزاری باید به اعتقادات ضد اخلاقی هم احترام بزاری! ( منظورم این نیست که باید این کار رو بکنی با حرف خودت برای خودت مثال نقض زدم)

۴. اینم. یکم حرف بیخودیه که بگی به هیچ عقیده ای نباید بی احترامی کرد شما یکی رو در نظر بگیر که فکر میکنه وجود تو داره زمینو به گند میکشه و خونت حلاله همچنان به عقیده اش احترام میزاری؟ فارغ از اینکه دو طرف میتونن تو مواضع و دیدگاه خودشون درست باشن (چه تو چه اونی که معتقده تو آدم کثیفی هستی) ولی در هر حال تو باز خوبی های خودتو میبینی همه اینطورین متقابلا اونم خوبی های عقاید خودشو میبینه
این دقیقا اتفاقی بوده که برای شاهین افتاده
حکم ارتداد یعنی هر مسلمونی آقای نجفی رو ببینه خون شاهین براش حلاله (تا جایی که من میدونم)

۵. من در هر حال نمیگم شاهین خوبه یا بده کلا نسبت دادن این دو تا لقب خیلی کار مزخرفیه نباید از آدما بت مثبت و منفی ساخت همه ناکاملی های خودشون و دارن و شاهینم از قاعده مستثنا نیست من معتقدم اگه بخوایم موسیقی رپ و بگردیم شاهین از معدود افرادیه که فلسفه ی خاصی (هرچند نا کامل و از نظر برخی نادرست) پشت حرفاش داره و این برای من صفت محترمیه

۶. شاهین بیشتر از اینکه تو آهنگاش به اسلام و سیاست اعتراض کنه به تابو های اجتماع به وسیله ی این دو اعتراعض میکنه (ارجاع داده میشه به آلبوم ترامادول و جنس سوم، و به ویژه ترک زهراب (که توش به وسیله ی نام زهرا به وضیعت اجتماعی اعتراض کرده) و حتی ترک نقی که به خاطرش حکن ارتداد گرفت).

۷. در ادامه ی ۵. برای روشنگری باید بگم شاهبن رو نمیشه روشنفکر حساب کرد! منظورم از فلسفه فلسفه شخصیشه و زمینه ای که داریم توش این فرد رو برسی میکنیم موسیقی رپ هست

۸. چطور میشه تو فروم نوجوانانه ای مثل سمپادیا که همه همسنیم و اطلاعاتمون در حد همه اکثرا فاز روشنفکری برداشت قبل از نسبت دادن صفت فکر کن لطفا!
 
ارسال‌ها
2,602
امتیاز
39,305
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
Physics
دانشگاه
SUT
رشته دانشگاه
Physics
در مورد شاهین نجفی چیزی برای گفتن ندارم، اما:

متاسفانه نمی‌شه همیشه و همه‌جا توهین نکرد، چون همه‌ی عقاید محترم نیستن.

آتئیست بودن یا صرفِ خداباوری (جدای از دین‌دار بودن یا نبودن)، یک مکتب فکری جامع یا «جهان‌بینی» نیست و فقط به یک موضوع خاص (خدا) مربوط می‌شه. ما نمی‌تونیم با صرف آتئیست یا خداباور دونستن یک نفر، از عقایدِش نسبت به سیاست، اقتصاد یا اخلاق و غیره اطلاع داشته باشیم. پس شاید عقاید دیگه‌یِ آتئیست‌ها یا خداباوران محترم نباشه و «غیر قابل توهین بودن» بی‌معنا بشه.

شاید «اخلاق» به مثابۀ اون اصول کلی و هنجارها تا حدودی در جوامع مختلف برقرار باشه؛ اما اگر بحث «فراخلاق» و نظریات مختلف این حوزه مطرح باشه، نحوۀ «احترام گذاشتن» هم متفاوت خواهد بود. برای مثال در اخلاق کانتی (وظیفه‌گرایی)، فرمول دوم امر مطلق عنوان می‌کنه که: «همواره دیگران را شی فی‌نفسه بدان، نه (صرفِ) وسیله‌ای برای رسیدن به غایت.» در این‌جا احترام به «انسانیت» مطرح هست، نه خودِ انسان. همچنین، اون واژۀ «صرف» خیلی مهمه؛ چون شاید در مواقعی از دیگران به عنوان «ابزار» برای رسیدن به اهداف استفاده کنیم؛ اما اگر مطلقاً و صرفاً چنین باشه و اصلاً ارزشی برای انسانیت اون‌ها قائل نباشیم، فعلی غیر اخلاقی (از دید کانتی) انجام دادیم. البته، موضوع از منظر فایده‌گرایی کاملاً تغییر می‌کنه؛ چرا که در فایده‌گرایی به پیامدهای افعال و «غایات» اهمیت داده می‌شه. (دقیقاً برعکس وظیفه‌گرایی) افراد می‌تونن از همدیگه به عنوان ابزار و وسیله استفاده کنن تا به «بیشترین فایده* برای بیشترین افراد» برسن.
* [به معنای پیامد خوب؛ مثل خوشبختی، دارایی، زیبایی، راحتی و سلامتی که همگی «فایده» هستن]
احترام به عقاید با احترام به انسان‌ها (به خاطر انسانیت اون‌ها) و همچنین، آزادی عقاید متفاوته. مجموعاً می‌شه محترم بودن یا نبودن یک عقیده رو با بررسی دلایل اون عقیده، اخلاقی بودن («اخلاق» به معنای جامع) و تعمیم‌پذیری بررسی کرد. چه بسا احترام به برخی عقاید، توهین و اهانت به شعور و فهم انسان باشه. کسی که ادعای «احترام به همۀ عقاید» رو داره، وقتی به ابوبکر بغدادی هم برسه همچنان احترام می‌ذاره!؟ چرا راه دور بریم، عقاید صدام چطور!؟ خیلی از عقاید دقیقاً نقطۀ تضاد هم هستن و به نوعی دارن به هم توهین می‌کنن. پس شاید بد نباشه قید «همه» برداشته بشه. [یا نگیم به «هیچ» عقیده‌ای نباید توهین کرد]
+ معمولاً وقتی از احترام به عقاید دفاع می‌شه، منظور «احترام به عقیدۀ من»ه!
دقیقا قصد من از نوشتن این چند جمله این بود که ثابت کنم همه نمیتونن به همه عقاید احترام بزارن تو پرانتزم نوشته بودم
 
بالا