ایرج میرزا

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Sylar
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : ایرج میرزا شاعر باحال!

دمش گرم نامرد بحثاي عرفانيشو اينقدر قشنگ بيان كرده تو اون داستاناش
 
پاسخ : ایرج میرزا شاعر باحال!

بحثاي عرفانيش يا بحثاي ديگش كلك
البته اينا همش واسه گفتن اينه كه اگر چيزي رو ديدي اونقدر ساده نگير و اگه از چيزي سر در نمياري اونكارو انجام نده چون ممكنه هم جونتو ازدست بدي هم آبروت
 
پاسخ : ایرج میرزا شاعر باحال!

بحث عرفانيه ديگه
ببين ميگه تا از چيزي مطمئن نيستي نكن حتي اگه ظاهرش خوب و باحال باشه
 
پاسخ : ایرج میرزا شاعر باحال!

اون بلدنبود اون كارو در حقيقت فوت كوزه گريشو بلد نبود و دربارش اطلاع نداشت يه چيز ديگه هم ميشه گفت همون بحث ندانستن عيب نيست بايد ازش ميپرسيد جريان چيه بعد نوبتي ميرفتن كارشونو انجام ميدادن(قسمت دوم رو ازخودم دراوردم)
 
پاسخ : ایرج میرزا شاعر باحال!

درست ميگي چون خره هردو رو ساپورت ميكرد بدون مشكل
 
پاسخ : ایرج میرزا شاعر باحال!

ادامه نده گير ميدن
 
یک تکه از شعر انقلاب ادبی ایرج میرزا


بعد سی سال قلم فرسایی
نوکری؛ کیسه بری، ملایی

گاه حاکم شدن و گاه دبیر
گه ندیم شه و گه یار وزیر

باسفرهای پیاپی کردن
ناقه ی راحت خود پی کردن

گرد سرداری سلطان رفتن
بله قربان بله قربان گفتن

گفتن این که ملک ظل خداست
سینه اش آینه ی غیب نماست

مدتی خلوتی خاص شدن
همسر لوطی و رقاص شدن

مرغ ناپخته ز دوری بردن
روی نان هشتن و فوری خوردن

ساختن با کمک و غیر کمک
از برای رفقا دوز و کلک

"باز هم کیسه ام از زر خالی است
کیسه ام خالی و همت عالی است!"
 
پاسخ : یک تکه از شعر انقلاب ادبی ایرج میرزا

شعر ایرج میرزا که درباره ی این ریاکاران امامه به سره ...
فکر کنم
 
پاسخ : یک تکه از شعر انقلاب ادبی ایرج میرزا

به نقل از Arman.Z :
شعر ایرج میرزا که درباره ی این ریاکاران امامه به سره ...
فکر کنم
first: عمامه نه امامه...
second: من خود شعر را دارم و از روی اون نوشتم اصلا ربطی به این چیزها نداره و درباره ی مفلسی شاعرانه!
 
پاسخ : یک تکه از شعر انقلاب ادبی ایرج میرزا

برادر من
من نمی خواستم حرف سیاسی بزنم
منظورم هم دقیقا همون امامه می باشد

من اینجوری دوست دارم تفسیر کنم
هر جا هم که برم اینجوری نظرمو میگم
 
پاسخ : یک تکه از شعر انقلاب ادبی ایرج میرزا

به نقل از Arman.Z :
برادر من
من نمی خواستم حرف سیاسی بزنم
منظورم هم دقیقا همون امامه می باشد

من اینجوری دوست دارم تفسیر کنم
هر جا هم که برم اینجوری نظرمو میگم

تفسیر با تحریف فرق داره!
 
نظرتون در موردش چیه!؟

در سر در كاروانسرايی
تصوير زنی به گچ كشيدند
ارباب عمائم اين خبر را
از مخبر صادقی شنيدند
گفتند كه وا شريعتا، خلق
روی زن بی نقاب ديدند
آسيمه سر از درون مسجد
تا سردر آن سرا دويدند
اين آب آورد ، آن يكی خاك
يك پيچه ز گل بر او بريدند
ناموس به باد رفته‌يی را
با يك دو سه مشت گل خريدند
چون شرع نبی ازين خطر جست
رفتند و به خانه آرميدند
غفلت شده بود و خلق و حشی
چون شير درنده می جهيدند
بی پيچه زن گشاده رو را
پاچين عفاف می دريدند
لب‌های قشنگ خوشگلش
را مانند نبات می مكيدنند
بالجمله تمام مردم شهر
در بحر گناه می تپيدند
درهای بهشت بسته می شد
مردم همه می جهنميدند
می گشت قيامت آشكارا
يك باره به صور می دميدند
طير از وَكرات و وحش از جُحر
انجم ز سپهر می رميدند
اين است كه پيش خالق و خلق
طلاب علوم روسپيدند
با اين علما هنوز مردم
از رونق ملک نامیدند
شاعر:ایرج میرزا
 
پاسخ : نظرتون در موردش چیه!؟

یه ذره نفهمیدم!! یعنی چی؟ ;D
 
پاسخ : نظرتون در موردش چیه!؟

مبهمه معلوم نیست دقیقا چی میخاد بگه......... یا اصلا از چی داره انتقاد می کنه! ولی............... بنظر من شعر نباید آلوده بشه به اینجور الفاظ و.... !شعر باید پاک باشه! من نمیخام توهین کنم ولی بقول دکتر شریعتی شعر ترجمه ی شاعره و بیانگر احساساتی که داره و مستقیما شخصیت شاعر رو نشون میده! شعر باید به کسی که داره اونو میخونه انرژی ++++ بده! ولی خب سلیقه ها متفاوته! :-)
 
پاسخ : نظرتون در موردش چیه!؟

منظورش از ارباب عمائم روحانیونه!
کلا ایرج میرزا زیاد از آخوندها و کارهاشون در زمان خودش خیلی دل پری داشته!(البته بعضی هاش هم درست بوده اما اکثرا نه!)

به نقل از saray :
مبهمه معلوم نیست دقیقا چی میخاد بگه......... یا اصلا از چی داره انتقاد می کنه! ولی............... بنظر من شعر نباید آلوده بشه به اینجور الفاظ و.... !شعر باید پاک باشه! من نمیخام توهین کنم ولی بقول دکتر شریعتی شعر ترجمه ی شاعره و بیانگر احساساتی که داره و مستقیما شخصیت شاعر رو نشون میده! شعر باید به کسی که داره اونو میخونه انرژی ++++ بده! ولی خب سلیقه ها متفاوته! :-)
این که خوبه شما بدهاش رو ندیدی!(الفاظ فجیعی داره!)
اکثر شاعرا از این جور شعرها دارن حتی سعدی شیرازی!( هزل نامه اش رو چاپ نمی کنن!)
 
پاسخ : نظرتون در موردش چیه!؟

بله نظر شما کاملا محترمه. ولی من ترجیح میدم به شخصه شعرایی رو بخونم که بهم احساس خوب و +++++++ میده! هر کسی ممکنه از بقیه ناراحت بشه یا... و یه چیزایی بنویسه... ( من نمیگم آخوندا خوبن یا بدن چون تا حالا نه باهاشون کاری داشتم نه باهام کاری داشتن!) من مخالف شعرای انتقادی نیستم... اصلا! ولی این شعر نشاندهنده ی بی فرهنگی و بی.... بودن جامعه ی ایران تو اونوقت هستش! حیف نیست شعرای قشنگ سعدی یا حافظ رو ول کرد و اینارو خوند؟!شعرایی که فرهنگ و اعتقادات غنی ایران رو نشون میده....
منظور من اینه!
 
پاسخ : نظرتون در موردش چیه!؟

به نقل از saray :
بله نظر شما کاملا محترمه. ولی من ترجیح میدم به شخصه شعرایی رو بخونم که بهم احساس خوب و +++++++ میده! هر کسی ممکنه از بقیه ناراحت بشه یا... و یه چیزایی بنویسه... ( من نمیگم آخوندا خوبن یا بدن چون تا حالا نه باهاشون کاری داشتم نه باهام کاری داشتن!) من مخالف شعرای انتقادی نیستم... اصلا! ولی این شعر نشاندهنده ی بی فرهنگی و بی.... بودن جامعه ی ایران تو اونوقت هستش! حیف نیست شعرای قشنگ سعدی یا حافظ رو ول کرد و اینارو خوند؟!شعرایی که فرهنگ و اعتقادات غنی ایران رو نشون میده....
منظور من اینه!
این شعر مال مشکلات گذشته ست که البته به نسبت الان هم بیشتر شده!بلاخره ما هم باید خوبی ها رو بدونیم هم بدی هارو...
 
پاسخ : نظرتون در موردش چیه!؟

اتفاقا با شرایط الان خیلی تطبیق داره بالاخره آدم باید بدونه کجا چه خبره دیگه.به نظر من قشنگ بود.
 
متاسفانه چهره ی ایرج میرزا رو که یکی از شاعران تحصیل کرده و خیلی باسواد بوده به خاطر یه سری از اشعارش بد نشون دادن .
در صورتی که شخصیت فوق العاده مودبی بوده .

معنی یه چند تا از کلمه های شعرش رو آخرش نوشتم .

در سردر کاروانسرایی تصویر زنی به گچ کشیدند
ارباب عمایم این خبر را از مخبر صادقی شنیدند
گفتند که وا شریعتا، خلق روی زن بی نقاب دیدند
آسیمه سر از درون مسجد تا سردر آن سرا دویدند
ایمان و امان به سرعت برق می‌رفت که مومنین رسیدند
این آب اُوُرد و آن یکی خاک یک پیچه ز گِل بر او بریدند
ناموس به باد رفته‌ای را با یک دو سه مشت گِل خریدند
چون شرع نبی از این خطر جَست رفتند و به خانه آرمیدند
غفلت شده بود و خلق وحشی چون شیر درنده می‌جهیدند
بی پیچه زن گشاده رو را پاچین عفاف می‌دریدند
لبهای قشنگ خوشگلش را مانند نبات می‌مکیدند
بالجمله تمام مردم شهر در بحر گناه می‌تپیدند
درهای بهشت بسته می‌شد مردم همه می‌جهنمیدند
می گشت قیامت آشکارا یکباره به صور می‌دمیدند
طیر از وَکَرَات و وحش از جحر انجم ز سپهرمی رمیدند
این است که پیش خالق و خلق طلاب علوم رو سفیدند
با این علما هنوز مردم از رونق ملک ناامیدند

ایرج میرزا

پیچه : روبنده
پاچین : دامن چین دار
طیر : پرندگان
وکرات : جمع وَکر: قفس پرندگان
جحر : قفس حیوانات وحشی
انجم : ستارگان
 
پاسخ : ایرج میرزا

گفت استاد مبر درس از یــاد
یاد باد آن چه مرا گفت استاد

یاد باد آن که مرا یاد آموخت
آدمی نان خورَد از دولتِ یـــاد

هیـــــچ یــادم نرود این معنی
کـــه مرا مادر من ،نـــادان زاد

پـــــدرم نیز چو استـــادم دید
گشــــت از تربیــــــت من آزاد

پس مرا منت از استـــــاد بُوَد
که به تعلیم من اُستـــــاد اِستاد

هر چه می دانست آموخت مرا
غیر یک اصــل که نا گفته نهاد

قدر استــــاد نکو دانستن
حیف استاد به من یاد نداد

گر بمردست روانش پر نور
ور بود زنده خدا یارش باد
ایرج میرزا
 
Back
بالا