ایرج میرزا

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Sylar
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : ایرج میرزا

من حرف تورو کاملا قبول دارم. اتفاقا همین دیروز دیوانش به دستم رسید. یه آدم اصل و نصب دار که جدش فتحعلی شاه قاجار بوده. من قبول دارم ایرج میرزا استعداد شاعری فوق العاده ای داشته... اون شعر در مدح امام علی داشته. اما خوب دیگه بهتره به شعرای دیگش هم توجه کنیم. چندتا شعر داره در باب انتقاد از حجاب. که معتقد بوده چرا باید با زنی که ندیدیش ازدواج کنی و ... من این عقیدشو تا حدی قبول دارم. اما ایرج میرزا اون درون مایه ی شعرهاشو بیشتر در قالب داستان بیان میکرده. که فکر نمیکنم اون داستان هاش زیاد جالب باشه. حتی یه شعر گفته در مورد اینکه چرا خداپا توی کفش ما میکنه و هرچی بدیه واسه ما مسلمونا میخواد...در ضمن یه آدم هوس بازم بوده... به هرحال با چشم پوشی از اون شعراش شاعر خوبی بوده. ;D
 
پاسخ : ایرج میرزا

ایرج میرزا عقاید جالبی داشته اما اونا رو خوب بیان نمی کرده، به نظر من تنها مشکلش این بوده.
 
پاسخ : ایرج میرزا

کاملا خوب بیان میکرده
توقع داشتی تو اون فضا بیاد بگه مثلا چاپلوسی و به تعبیر خودش"تعبیر خودش که بده"تعبیر جدید پاچه خواری زیاد شده؟
خب مجبور بوده
اینارو که گفته ی عده آدم معمولی و آخوند باهاش بد شدن اگه اونارو میگفت کشته بودنش!
شفیع کدکنی میگه صدای مشروطه دوتاست:بهار و ایرج!
 
پاسخ : ایرج میرزا

وااااااااای من عاشق ایرجم
(ایرج از نطر فصاحت با سعدی مقایسه میشه ;;))
ازین دو بیتم خیلی خوشم میاد
در ایام جوانی بد دلم ریش که می روید چرا بر عارضم ریش
کنون پیوسته دل ریش و پریشم که می ریزد چرا هر لحظه ریشم
 
پاسخ : ایرج میرزا

این اقا نابغس ولی احتمالآ اگه الان بود داستان س‌* سی نویس موفق تری میشد تا شاعر شرمنده ا !

از نبوغ میشه استفاده های متفاوتی کرد :D
 
پاسخ : ایرج میرزا

من که خوشم میاد ازش
آدم جالبی بود
خدا رحمتش کنه



لطفا پست فینگلیش ارسال نکنید!
 
پاسخ : ایرج میرزا

شعراش واقعا بضياش باحاله.!
 
پاسخ : ایرج میرزا

به نقل از BrainDamage :
این اقا نابغس ولی احتمالآ اگه الان بود داستان س‌* سی نویس موفق تری میشد تا شاعر شرمنده ا !

از نبوغ میشه استفاده های متفاوتی کرد :D
اول ک دیس زدم ک بیای بخونی
دوم اینکه باید از رو ساخت کارش بگذری و ب بعضی مسائلش دقت نکنی
مثلا کی الان تایتانیکو واسه صحنه هاش نگاه می کنه؟

مثال میزنم
داستان حیله شو بخون
خلاصه :ی پسر خوشگلی رو میبینه خلاصه..... تو کار انجام شده قرارش میده و بهش وعده وعید میده بعدم ک کارش تموم شد جیم میکنه
خب
ک چی؟
وضع کشور ایران همین بود
ی لقمه ی چرب و نرم برای استعمارگرا
بهش وعده میدادن و سو استفاده میکردن
وقتیم زیرش میزدن ایران نمیتونست اعتراض کنه چون دولت مداراش ساده لوح ب نظر میومدن
چ تمثیلی بهتر از این سراغ داری؟
 
  • لایک
امتیازات: A.R.P
پاسخ : ایرج میرزا

فکر کنم دیوانشو از تو کتاب فروشیا جمع کردن و گیر نمیاد

البته من یه شعری ازش خوندم که یه جوونی یه پیرمردی رو میبینه و باهم حرف میزنن همون بهتر که دیوانشو جمع کردن ، آخه خیلی الفاظ

زشت و رکیکی داشت ;D
 
پاسخ : ایرج میرزا

به نقل از Ħ@ɱɨƉ 96 :
فکر کنم دیوانشو از تو کتاب فروشیا جمع کردن و گیر نمیاد

البته من یه شعری ازش خوندم که یه جوونی یه پیرمردی رو میبینه و باهم حرف میزنن همون بهتر که دیوانشو جمع کردن ، آخه خیلی الفاظ

زشت و رکیکی داشت ;D
اولین اینکه دیوانش هست با سانسور
بدون سانسورشم هست چاپ جمهوری اسلامی
بعد اینکه واقعا چه تحلیل چون الفاظ رکیک داره پس همون بهتر که جمع شد
 
پاسخ : ایرج میرزا

سلام
خوب خداییش اکثر شعراش قشنگه.
حالا شاید تو 1دفترسفیدچندتانقطه سیاه داشته باشه که بنظرم قابل چشم پوشیه.

بچه ها1شعری داره درمورد مادره که داستانش اینه که پسره مادرشو میکشه تا قلبشو ببره واسه زنش که وسط راه پسره میفته قلب مادرش بصدا درمیادکه آخ پای پسرم خورد به سنگ/وای دست پسرم خوردخراش...
من اینو داستانشو شنیدم ولی شعرشو ندارم.
اگه کسی میتونه بذاره
 
پاسخ : ایرج میرزا

من شعر مادر ش رو خیلی دوست دارم :x
 
پاسخ : ایرج میرزا

http://wdl.persiangig.com/pages/download/?dl=http://dlweare.persiangig.com/document/Zohreh%20Va%20Manochehr.pdf
این لینک مثنوی زهره و منوچهره ایرج
متاسفانه چون عمر ایرج به خاطره سکته به پایان میرهسه منظومه هم پایانش همراه ایرج خاک میشه ولی از اوجایی که از اثر شکسپییر اقتباس شده بر میاد که پایان فم انگیزی باید داشته باشه
این اثر جز آخرین آثار ایرجه تو کمال پختگیش اصلا از دستش ندین
قسمت پایانی داستانو وقتی که زهره غیب میشه و منوچهر ناراحتی میکنه رو خیلی دوست دارم عالی به نظر میرسه :لایک
گفت برو! کارِ تو را ساختم در رهِ لاقیدی ات انداختم
بار محبت نکشیدی، بکش! زحمت هجران نچشیدی ، بچش!
چاشنی وصل ز دوری بود مختصری هجر ضرور ی بود

************
عشق شکار از دل او سلب شد رفت و شکار تپش قلب شد
هیچ نمی کَند از آن چشمه دل جان دلش گشته بدان متصل
همچو لئیمی که سر سبزه ها گم کند انگشتر ی پر بها
گویی مانده است در آن جا هنوز چیزکی از زهره ی گیتی فروز
بر رخ آن سبزه ی نیلی فراش رفته و مانده است به جا جای پاش
از اثر پا که بر آن هشته بود سبزه چو او داغ به دل گشته بود
می دهد اما به طریقی بدش سبزه ی خوابیده نشان قدش
گفت که گر گیرمش اندر بغل نقش رخ سبزه پذیرد خلل
این سر و این سینه و این ران او این اثر پای در افشان او
گر بزنم بوسه بر آن جا ی پای سبزة خوابیده بجنبد ز جا ی
حیف بود دست بر ا ین سبزه سود به که بماند به همان سان که بود
این گره آن است که او بسته است بر گِرِهِ او نتوان برد دست
بسته ی او را به چه دل وا کنم به که بر این سبزه تماشا کنم

آه چه غرقاب مهیبی است عشق مهلکه ی پر ز نهیبی است عشق
غمزه ی خوبان دل عالم شکست شیردل است آنکه ازین غمزه رست .
 
پاسخ : ایرج میرزا

به نقل از alireza.kjy :
اولین اینکه دیوانش هست با سانسور
بدون سانسورشم هست چاپ جمهوری اسلامی
بعد اینکه واقعا چه تحلیل چون الفاظ رکیک داره پس همون بهتر که جمع شد

یک بیت از دیوانش اینه :

انگشتان پایم در زیر کرسی ز ..........ها میکند احوال پرسی

به نظرتون بهتر نیست که جمع شده ؟؟؟
 
پاسخ : ایرج میرزا

به نقل از Ħ@ɱɨƉ 96 :
یک بیت از دیوانش اینه :

انگشتان پایم در زیر کرسی ز ..........ها میکند احوال پرسی

به نظرتون بهتر نیست که جمع شده ؟؟؟
این بیت جز ابیات مانند دل نوشته های ایرج تازه شایدم انتسابی باشه
رفتین تو ی یه باغ دست گذاشتین روی خار گلسرخ
بعضی ها آرزشونه بتونن به این راحتی شعر بگن انگار نه انگار وزنیم هست اصن واسش هیچ چارچوبی معنا نداره
عارفنامه ایرج تقریبا یه اثر انتقادیه تند شما اونو بخونین و ببین چه معانی جالب و جدید و چه سبک مستقلی ایرج داره
 
پاسخ : ایرج میرزا

حاجیان رخت چو از مکه برند
مدتی در عقب سر نگرند

تا به جایی که حرم در نظر است
چشم حجاج به دنبال سر است

من هم از کوی تو گر بستم بار
باز با کوی تو دارم سر و کار

چشم دل سوی تو دارم شب و روز
چشم بر کوی تو دارم شب و روز

تو صنم قبله آمال منی
چون کنم صرف نظر مال منی

روی رخشنده تو قبله ماست
مردم دیده ما قبله نماست
 
پاسخ : ایرج میرزا

به نقل از ๖ۣۜĦ@ɱɨƉ 96 :
یک بیت از دیوانش اینه :

انگشتان پایم در زیر کرسی ز ..........ها میکند احوال پرسی

به نظرتون بهتر نیست که جمع شده ؟؟؟
اینه البته فکر کنم
به انگشتان پا از زیر کرسی/ز ....ها کرده ام احوال پرسی

شعر های خوب هم زیاد داشته و جامعه زمان خودش رو خوب میدیده
از همه مهم تر آزاده بوده و آزاد زندگی کرده
 
پاسخ : ایرج میرزا

علاقمند شدم، میرم بخونم
 
جز گه و گندو کثافت چیزی
اندرین شهر ندیدم بنده


هر کجا شهر مسلمانان است
از گه و گند بود آکنده


گه به گور پدر آنکه نوشت
...یر بر ...س زن خواننده

ایرج میرزا عالیه :x:x

پ.ن: جاهای خالی را با حرف ((ک)) پر کنید
 
  • لایک
امتیازات: finn
Back
بالا