- ارسالها
- 559
- امتیاز
- 14,564
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- تهران
- سال فارغ التحصیلی
- 1397
- رشته دانشگاه
- پزشکی
جدا از اینکه خسته نباشین و پرقدرت ادامه بدین :دی، مرسی که متن رو هم گذاشتید.
اوکی اصغر و سامیمو بدین برم قول میدم دوتاشونو راضی نگه دارمسلام رفقا :)
چطوریییین؟؟!
برگشتیم با اپیزود اول سری پادکست نوشابه ی زرد
این اپیزود خط داستانی داره و سعی شده ب سایت مرتبط باشه (=
توی این مدت مشکلات زیادی پیش اومد هم برای پادکست هم برای بچه ها ):
فلذا این اپیزود اونطوری ک میخواستیم نشد #_#
ایشالا اپیزود بعدی حتمن جبران میکنیم :)
اپیزود اول سری پادکست نوشابه زرد :)
ارمغان: سلام، شما در حال شنیدن اولین اپیزود، نوشابه زرد هستید
موزیک
محمد: این پادکست هدفش فان و شوخی با همه چیزه
مخصوصا اعضای سایت اگه مطلب حقی فهمیدین مشکل از مخ خرخون خودتون و اون کنکورِ ک خب اینم ب ما چه
مایا: این قسمت خط داستانی داره ولی یه عالمه
شخصیت پیازی و لایه لایه گذاشتیم توی داستان حسابی سرخشون کردیم.
محمدرضا:داستان درمورد اطرافیای اوسا بقاله
ک انگار توی زندگی قبلیشون جمیعا از تیمارستان فرار کردن.
خلاصه یروز از اون روزای پرکارِ اوسا بقال
بود ک اصغر مشتری ثابت اوسا درو وا کرد
صدای در
اصغر:بهههه سلام اوس بقال،مطهریه گلو گلاب
اوس بقال:ها؟ینی چ بچه، مگ داری با رفیق رفقات حرف میزنی؟
اصغر:شرمندم اوسا اشتِب کردم. جناااب اقای
مطهری(تیک ب مناظره)
اوسا بقال : ها؟ چی میخای دوباره تو پسره علاف؟هی زرتو زرت میای مغازه من مگ اینجا سمپادیاس؟
امین: نه نی نی سایته
مایا:امین پسر مطهری بود که کسی دقیق سر از کارش در نمی آورد
اصغر: اوسا من ک دیگ از بِ بسم الله تا میمِ اخرمو
گفتمو میدونی که پسر کاری ام هسم
بقال: اره!خیلی بچه کاری هستی فقط یکم بیکاری، بیکاری ام یدونه ر داره .
اصغر: اونم درست میشه ایشالا، کیلیدساز که رف
الان ریموت ساز اومده قول کار داده بمون. تازه مسکنم میده
بقال:کیو داری میگی؟
مدرسان شریف
چی؟
مدرسان شریف
اصغر:اوسا ول کن اینچیزارو من که قبلا شاگرد خودتم بودمو میشناسیم،تازه مهم دله دل، ک اونم پیش پرنیان خانمِ شما گیره
بقال: هوی!بچه اسم دختر منو چرا مث اسپم اویزن دهنتمیکنی؟بیا برو تا بنت نکردم
اصغر:اوسا اخه گناه من چیه؟
محمد :بله همینطور که شنیدین دل این اصغر ما پیش پرنیان خانوم دختر اوسا بقال بدجور گیر کرده
مایا: اما خب اوسا بقال ب این راحتیا دختر بده نیس خلاصه
همینطور که اوس بقال و اصغر باهم بحث میکردن یهو
رعنا: سلاام
مایا :بله ی خانوم با قدو بالای رعنا اومد توی مغازه بریم
ک بقیه داستانو بشنویم.
اوس بقال: یا استوقدوووس، اصغر برو اونور ببینم . بفرمایین خوش اومدیم ینی خوش اومدین قدم رنجه فرمودین
اصغر:اوسا پ این کارا چیه؟چرا یهو مث این کاندیدا مهربون شدی
اوسا:هیس بچه ببینم، خانم شما امرتونو بفرمایین
رعنا:اوسا بقال ک میگن شمایین؟
اوسا:بله بله(وی خرذوق میشود)خوده خودشم اوس بقاله معروف، البت بقال کیلیدسازم بممیگن
اصغر:اره،زارت
بقال:بچه ببند وگرن بن داِئمت می کنما، خانوم ایشونو ولش کنین، شما بفرمایین
رعنا:راستش من برای خرید نیومدم،برای امر خیر
اومدم
اوسا: (زیادی خر ذوق میشود) خدایا مرسی خدایا
میدونستم همیشه دعاهامو میشنوی، ببینید خانوم من و
همسرم رابطه خیلی عمیقی داشیم ولی همسرم متاسفانه توی عمق اون رابطه گم شد و هیچوقتم پیداش نکردم ولی با شما میسازم از نو، قصر
رویاهامو؛ بیا و ملکه ذهنم باش
رعنا:بله؟؟
امین:پدرشما چقد سریع fillinglove شدین،معماری این
رابطه از بنیاد سسته
رعنا خانوم:اقا چی داری میگی؟من برای دخترتون پرنیان خانوم اومدم، پسرم سامی پری جونو پسندیده
اوسا:ای کیییییسه
اصغر:هَن؟مگ اومدی بیلیسی بیگیری خانوم؟پری جونو پسندیده ینی چی؟ پرنیان خانم، نامزد منِ
اوسا:بیا برو اونور بچه الکی سیس عقاب نگیر دختر من
هنوز سیمگله
اصغر:چیچی گِله؟اگ منظورت گل و خاک انجن خوردشه،که خودممیتکونم براش
رعنا:سینگل اقای محترم سینگل!
اصغر:حالاچی هس این سیمگل سیمگل ک میگی؟ ممیزی نباشه ک من رو پرنیان خانوم غیرت دارم
محمد :ممیزی همون مثبت 18 س
رعنا:سینگل ینی امادس ک نامزد سامی جونم شه واهاها
اوسا:این سامی جون ک میگین الان کجا تشریف دارن؟
اصغر:بچمون رفته رای بده
امین: هه هه!نه رفته یدونه ایمیل پیدا کنه تازه عضو سایت شه
رعنا:نخیر سامی رفته از مغازه بالایی شیرینی بخره
اوسا:البته خانم می رفت رای هم بده از نظر من مشکلی
نداشت چون من معتقدم انسان باید کاری کنه کمتر شکست بخوره
امین: من به هیچ کدوم اونقد اعتماد ندارم که 4 سال منتهی به 8 سال دزد نباشن، مخصوصا اون شاه دزدی که تو میخوای بهش رای بدی
اوسا:فرزند ناخلف فقط وقتایی که میخوای برا مدیریت اقدام
کنی مینویسی در محضر شاهنشاه مطهری چش سفید؟! زهی خیال باطل بزارم مدیر شی، نقل قول غیرمستقیم ح.ب را آزاد خواهم کرد هه هه
بعد 12 ساال عمرا بذارم همچین کاری کنی. خانم خدارو شکرکنین اگه بچتون حرف گوش کنه
رعنا سامی من بیشتر حرف بزنِ
مایا : این بحث با اقتدار مطهری توسط کارن قفل شده است
تا قسمت بعدی که بریم شیرینی فروشی مش غلام و ببینیم اونجا چه خبره
فعلا خداحافظظ!
اینترو @armaghannn
صدای اوس بقال ==》 محراب @..Mehrab..
صدای اصغر ==》 امیر @amirvictor
رعنا هم رعناس خب @رعـنـا
صدای امین ==》 کاوه @karen.m
راوی دختر ==》 مایا @Maia
راوی پسر ==》 محمد @phoenix_s9
طراح کاور =》 حنا @حَنا(:
نویسنده پیکره اصلی متن ==》 امیر و ادیت ==》 پرواز @پرواز
میکس و مسترینگ ==》 محراب
نظرتون راجب پادکست چی بود؟
کدوم یکی از شوخی هارو فهمیدین؟
انتقاداتتون یا پیشنهاداتتون رو حتمن بهمون بگین *-*
رفقا نظرتون راجب این رو میشه بمون بگید؟یجورایی چون متن حالت داستان داره زیاد نمیشد ب سایت ربطش داد
پرواز خانمم وقتی متنو گرفت برا ادیت هیچی اع سایت توی متن نبودو تاجایی ک میشد ربطش داد
وگرن اگ مثه پادکست صفر بود میشد خیلی بیشتر اسم بچه هارو اورد و باشون شوخی کرد
اگ ک دوس دارین بجای روند داستانی، متن یچیزی مث پادکست صفر باشه نظراتونو بگین تا بچه ها روند کارو عوض کنن و داستانو بزاریم کنار&
بیاید بیرونرفقا نظرتون راجب این رو میشه بمون بگید؟
اگه ازین فاز بیایم بیرون دستمونم باز تره و راحت تر میشه نوشت
فلذا لطفن نظرتون رو بمون بگین :)
ممنون
و بنظرم برای هر جاییش اون آهنگ نیاز نبوداتفاقا من فکر میکنم آهنگها یه مقدار زیاد بودن
این اولای داستانه تازه و بنظرم متنش شروع بود فقط و ادامه داره....ولی باید اصلاح کرد نوشتنو من بیشترین تقصیر رو این دفعه داشتم چون اصلا به گروه نویسندگی وقت نکردم کمک کنم الان که تایمم آزاده امیدوارم بتونیم کارمون رو بهتر کنیممیخواین چند قسمت دیگه داستان رو ادامه بدین و یه چهارتا ماجرا توش بذارین و پایان پندیشم درست باشه -سر و تهش رو هم نیارین یعنی- بعد از اون بدون داستان بسازید تا ببینیم چجوریه و کدوم بهتره. با یه مقدمهی داستان و یه قسمت صفر که نمیشه قضاوت کرد :-"
اشتباه ریپلای زدی؟این اولای داستانه تازه و بنظرم متنش شروع بود فقط و ادامه داره....ولی باید اصلاح کرد نوشتنو من بیشترین تقصیر رو این دفعه داشتم چون اصلا به گروه نویسندگی وقت نکردم کمک کنم الان که تایمم آزاده امیدوارم بتونیم کارمون رو بهتر کنیم
نهاشتباه ریپلای زدی؟
ممنون ازین ک وقت گذاشتینبهشخصه آهنگها و متن رو دوست نداشتم.
ولی خسته نباشین.
این فحش بود؟ تعریف بود؟ انگیزهدهی بود؟ چی بود؟؟؟بچه ها دهنتون سرویس الان نزدیکه چهاره صبحه و از دیروز تا حالا نخوابیدم که بتونم زمانه خوابمو درست کنم ولی گفتم قبل از خواب برم پادکستتون رو گوش بدم بعد برم بخوابم .
ولی خب اینقد پادکستتون پر انرژی بود که فک کنم تا خوده صبح بیدارم
موسی ، محراب دهنتونو