پزشکی، مقبولیت، سختی

ارسال‌ها
65
امتیاز
1,708
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
داراب
سال فارغ التحصیلی
1397
از بیرون همه چیش قشنگه .
مثل الان من اینترن شدین پشیمون میشین اوضاع رو ک از داخل دیدین .
ن در امد داره
مسئولیت زیاد داره فوری ی چیزی شد میکشوننت دادگاه جریمه و فلان و فلان
جدا از رفتارای همراهای مریض ک فحشت میدن
سه چهار سال اولشم ک تو هپروتیم قشنگه باز چون از جو و مسئولیت دوریم
برین دندون یا دارو بخدا ن مسئولیت جون مریض رو دارین ب شکل پزشکی هم اینکه درامدش بهتره و زودم ب درامد می رسین


فقط ی عده پزشک جا افتاده سن بالای شهر ک درامد کلون دارن گولتون نزنه
تا رزیدنتی مث برده ازمون کار میکشن حقوق ی کارگرم بهمون نمیدن

از اساتید فحش میخوریم کلی با اون همه خرحمالی

جدا از محیط پر تنش و پر استرسش بی خوابیاش نصفه شب بیدار شدناش حجم درسهاش و..

یک عدد اینترن بدبخت مفلوک
 

FTMH

کاربر فعال
ارسال‌ها
37
امتیاز
297
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
ارومیه
سال فارغ التحصیلی
1401
رشته دانشگاه
دبیری زیست شناسی
طی تحقیق هایی که راجع به رشته ها کردم، رشته پزشکی رشته ای نیست که بخوای با عکس های گوگولی بلاگرهای اینستاگرام و مشاورهای کنکور انتخابش کنی. (اکثرا هم عمومی اند چون طاقت سختی های ادامه راه رو نداشتن)
برای پزشکی باید تحمل سختی ها رو داشته باشی در عین حال که عقده ای نشی. خصوصا دوران رزیدنتی شون انقدری دشوار هست (حقوق بسیار کم، شیفت سنگین، اتند و سال بالایی زبون نفهم و ...) که بعدا بخوان پول خون باباشونو از مردم طلبکار باشن. (کارشون رو تایید نمیکنم.به هر حال با چشم باز این مسیر رو انتخاب کردن. ولی حقشونه حداقل از لحاظ مالی در آینده شون تامین باشند.)
عشق به شغل و شرافت واقعا در این رشته مهمه...
متاسفانه بی اخلاقی های بعضی پزشک ها یک جوری سر و صدا کرده که مردم فراری شدن از این قشر تحصیل کرده... عادتمونه جز رو به کل تعمیم میدیم. البته شاید تقصیر اوضاع اقتصاد و معیشت مردم هم باشه که درآمد نجومی پزشکان رو میبنند و ناخوداگاه گاردی میگیرن به سمت شون...
 

صوراسرافيل

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,426
امتیاز
8,551
نام مرکز سمپاد
علامه حلى
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0000
یکی از دلایلی که باعث میشه مردم نسبته به حالا نه لزوما به پزشک ها،احساس نفرت داشته باشن بحث عقده های شخصیه.خب از بین افرادی که میرن تجربی اکثریتشون حالا یا به فشار خانواده یا چون هدف خودشونه به انگیزه پزشکی درس میخونن.و واضحه که اکثریتشون به این هدف نمی رسن.و خب این خیل عظیم کسانی که تجربی میخونن(که خب نماد یک نظام اموزشی بیماره،نمیشه محصلین یه رشته چند برابر بقیه رشته ها باشه) و در عین حال به پزشکی نمیرسن و از اون بدتر این تمایل بیمارگونه همه نسبت به پزشکی(که بخش عظیمیش هم به دلیل فشار های والدین نوجوون هاست)باعث شده که یک عقده اجتماعی بسیار قوی نسبت به پزشکی شکل بگیره و خیلی ها عملا خیال می کنن اونی که الان پزشکه حقشونو خورده!

این فقط مختص پزشکی نیست و مختص یه عده خاص هم نیست.عملا نسل های جوان در مملکت ما به لطف اوضاعی که اینا ساختن بدل شدن به یه مشت انسان ناامید با سی و هفت تن عقده اجتماعی.اوضاع وکالت هم همینه.همه تا میبینن شخصی در این شغله اون حس (که البته می فهمم تقصیر خودشون نبوده و اینا اوضاع رو براشون اینجوری کردن،اما بهرحال احمقانست) که اره این که الان اینجاست حق منو خورده(قضیه برام خنده دار میشه وقتی میبینم اوضاع وکالت به لطف دانشگاه آزاد افتضاح شده ولی اینا همچین دیدی نسبت بهش دارن)

خلاصه که بحث اصلا بحث پزشکی یا چند رشته به خصوص نیست،بحث یک عقده اجتماعی سنگینه که در ساختار جامعه ما ریشه زده.دلیلش هم وضع موجوده و البته نظام آموزشی بسیار بیمار ما.که باعث شده از خیلی از جوونا جز چندتا ادم ناامید به شدت عقده ای که خیال می کنن همه حقشونو خوردن چیزی نمونه.
 
ارسال‌ها
3,101
امتیاز
12,184
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
2000
رشته دانشگاه
فیزیک
الان اینجا مشکل ملت با دانشجوهای پزشکی چیه؟ :))

یه نفر تلاش کرده و درس خونده و ... (کاری به سهمیه ای ها ندارم) و پزشکی قبول شده. الان باید بابتش ابراز شرمندگی بکنه؟ یا مثلا نباید پزشکی بخونه چون بعدا ممکنه پولدار بشه؟ یا چی؟ چون شما به هر دلیل موجه یا نا موجهی فکر میکنید پزشک ها و دانشجوهای پزشکی دارن مورد توجه بیشتری قرار میگیرن نسبت به بقیه؟ دقت کنید که طرف دیگه ی قضیه دقیقا کسایی هستن که پزشک نیستن. یعنی اون پول و احترام و توجه زیاد توسط آدمای غیرپزشک مبذول (!) میشه.

اگه با درآمد پزشکا مشکل دارید خب نرید دکتر، اگه حس میکنید پولی که میگیرن از سلامتی یا خدماتی که دریافت میکنید ارزشش بیشتره واقعا احمقید که دکتر میرید. این یه اصل اقتصادی ساده ست، هر کسی حاضره بابت چیزی اونقدری پول بده که از نظرش ارزش داره. از دید پزشکا هم همینه، شما هر چیزی رو به بالاترین قیمتی که باعث میشه سود کل حداکثر بشه میفروشید. اگه یه دکتری حق ویزیتشو خیلی ببره بالا مشتریاش کم میشن، در نهایت باید یه بالانسی بین قیمت و تعداد بوجود بیاد، قضیه دقیقا مثل خرید از سوپرمارکت و میوه فروشیه.

واقعا همه جای دنیا پزشکی پرستیژ داره و خیلیا دوست دارن بخونن، درآمدش هم همه جا کم و بیش عالیه. صرفا تو خیلی از کشورای دیگه شما بیمه هستید و پولی مستقیم به پزشکا نمیدید، وگرنه هزینه ی یه سی تی اسکن معمولی تو آمریکا و اروپا حدود هزار دلاره، که نسبت به درامد مردمشون از ایران خیلی بیشتره.

ما بیمه درست و حسابی تو ایران نداریم یا اگه داریم گرونن، و پرداخت هزینه های زیاد درمان برامون آزار دهنده ست. از طرفی پزشک ها فرار مالیاتی دارن، ولی خب خود دولت کوتاهی میکنه تو این قضیه، وگرنه هممون میدونیم تو هر شغلی بیشتر آدما دلشون نمیخواد مالیات بدن. این مالیات اگه گرفته بشه، میشه هزینه اش کرد برای آموزش پزشکی، ظرفیت دانشگاه های علوم پزشکی رو زیاد کرد (در نتیجه تعداد پزشکا زیاد میشه و به خاطر رقابت هزینه درمان کمتر میشه)، به رزیدنت ها حقوق بهتری داد، آموزش عمومی رو برای پیشگیری افزایش داد و...

در نهایت تو هیچ کدوم از موارد بالا پزشکا به صورت خاص مقصر نیستن، اره فرار مالیاتی میکنن ولی این قضیه همه جا وجود داره، حتی معلمایی که تو مدارس قرارداد خصوصی میبندن هم مالیات رو دور میزنن. عملا فقط از کارمندا مالیات اخذ میشه تو ایران.

در نهایت یه چیزیم در مورد خودکشی دانشجو های پزشکی بگم: ببینید، اگه یه نفری رشته ای رو دوست نداشته و اومده خونده، به هر دلیلی، در نهایت مسئولیت انتخابش با خودشه. اجبار و فشار خانواده و اطرافیان و مشاور مدرسه و ... هیچ کدوم تهش شمارو وادار به انتخاب پزشکی (یا هر رشته ی دیگه ای) نمیکنه. اگه نتونستید جلوی حرف پدر و مادرتون بایستید مقصر خودتونید، در نهایت هیچ دانشگاهی برای ثبت نام شما اجازه پدر و مادرتون رو نمیخواد و هیچ جایی هم بدون رضایت خودتون شمارو ثبت نام نمیکنه.

پس اگه پزشکی میخونید، یا دوستش دارید، یا پول و احترام میخواید یا بی عرضه اید. در هر صورت تصمیم خودتون بوده و بابت مشکلاتش هیچکس (حتی پدر و مادری که وادارتون کردن) جز خودتون مسئول نیست.
 
ارسال‌ها
197
امتیاز
581
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک خان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1397
تلگرام
هیچ فردی بالاتر یا پایین‌تر از فرد دیگری نیست. چرا نیست؟ چون چنین چیزی قابل اثبات نیست. هیچ کسی به راحتی قابل شناخت، قضاوت و دسته‌بندی نیست. پدیده پیچیده، مبهم و متغیر رو به وسیله یک ابزار [سنجش] ناقص و موقتی نمیشه برچسب‌زنی کرد.(به پدیده غیرمطلق، برچسب مطلق زد.) شناختن، زمان‌بره و تنها به طور کیفی میشه تلاش به توصیف کرد.
اما یک سیستم هایی در جامعه هستن که به ما توهم توانایی قضاوت و دسته بندی رو میدن. نام دانشگاه، نام رشته، نمره، رتبه، نام محل کار، عنوان شغلی، مقطع تحصیلی. ذهن تنبل ما دوست داره باور کنه که با یک عدد یا یک عنوان تونسته بر ابعاد چیستی یک چیز مسلط بشه و اون رو بالا یا پایین قرار بده یا در یک دسته خاص دسته‌بندی کنه. در عین حال ما آگاهیم که چنین قضاوت‌هایی غیرمنصفانه، محدود و ناگویا هستن و چنین بالا و پایین‌هایی جعلی‌ان. ولی همزمان خودخواهی‌مون باعث میشه بخوایم با تبعیت از قوانین سیستم، خودمون رو به «بالا»یی که سیستم تعریف کرده، برسونیم تا در چشم دیگران جزو طبقه اشراف(شاخ‌ها) قضاوت بشیم. حالا اگر ما موفق به سوءاستفاده از سیستم نشدیم ولی دیگری شد، برامون ناراحت‌کننده است که چنین دسته بندی غیر منصفانه‌ای فردی رو بالاتر از ما معرفی می‌کنه. بخشی از داستان پزشکی هم احتمالا همینه.
 
ارسال‌ها
1,551
امتیاز
27,018
نام مرکز سمپاد
ضروری
شهر
ضروری
سال فارغ التحصیلی
0
پس اگه پزشکی میخونید، یا دوستش دارید، یا پول و احترام میخواید یا بی عرضه اید. در هر صورت تصمیم خودتون بوده و بابت مشکلاتش هیچکس (حتی پدر و مادری که وادارتون کردن) جز خودتون مسئول نیست.
این احمقانه‌ترین، سطحی‌ترین و یک‌سویه‌ترین اظهار نظری بود که راجع به پزشکی خوندن باهاش مواجه شدم.
 

Strangers

کاربر فوق‌حرفه‌ای
عضو مدیران انجمن
ارسال‌ها
1,297
امتیاز
23,218
نام مرکز سمپاد
علامه حلی۱
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
0000
رشته دانشگاه
علوم تغذیه
ذات تصمیم گیری انتخاب یک سری گزینه محدود از بین معدود انتخاب هاییه که فیلتر شدن،این فیلتر هم ما تعین نمیکنیم((:
توی هر سنی در هر تصمیم گیری صرف [خود ما] به صورت تنها و ذاتی اش نیست بلکه یک عالمه عامل و اتفاق توی این تصمیم گیری دخیل اند.
هزاران تا مثال هم میشه براش اورد((:
پس نمیشه گفت ما اختیار کامل داریم و به انجام کاری وادار نشدیم،اتفاقا همیشه داریم سربریده میشیم حالا یا با پنبه و حسش نمیکینم یا مسقیما با تیغ،و یا چون درمقابل میل و غالبیت جامعه مقاومت نکردیم و ما مقصریم و ضعیفیم یا تهش ما مسولیم.درواقع همه ی اون عوامل مسول هستن ولی خب سر ما میاد،ولی نمیشه گفت چون سرما میاد پس خودمون تنهاییم و اختیار همه شو هم داریم و همه چی ام اوکیه((:
 
ارسال‌ها
3,101
امتیاز
12,184
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
2000
رشته دانشگاه
فیزیک
ذات تصمیم گیری انتخاب یک سری گزینه محدود از بین معدود انتخاب هاییه که فیلتر شدن،این فیلتر هم ما تعین نمیکنیم((:
توی هر سنی در هر تصمیم گیری صرف [خود ما] به صورت تنها و ذاتی اش نیست بلکه یک عالمه عامل و اتفاق توی این تصمیم گیری دخیل اند.
هزاران تا مثال هم میشه براش اورد((:
پس نمیشه گفت ما اختیار کامل داریم و به انجام کاری وادار نشدیم،اتفاقا همیشه داریم سربریده میشیم حالا یا با پنبه و حسش نمیکینم یا مسقیما با تیغ،و یا چون درمقابل میل و غالبیت جامعه مقاومت نکردیم و ما مقصریم و ضعیفیم یا تهش ما مسولیم.درواقع همه ی اون عوامل مسول هستن ولی خب سر ما میاد،ولی نمیشه گفت چون سرما میاد پس خودمون تنهاییم و اختیار همه شو هم داریم و همه چی ام اوکیه((:
حرفت بیشتر در مورد کسایی که به گدایی و دزدی افتادن مصداق داره، کسی که پزشکی میخونه گزینه هاش از چه نظری محدود بودن؟

ببین تو در نهایت محصول محیطت و ژن هات (و برهمکنش اونا) هستی. اگه میخوای کلا همه چیو بذاری گردن اینا و داستانو فلسفی کنی که کلا همه آدما ربات هستن و هیچکس مسئول هیچ چیز نیست و دیگه اصلا نباید به این فکر کنیم که چی خوبه و چی بد، چون عملا همه چیز جبریه دیگه. یه بام و دو هوا که نمیشه.

یه یارویی خانواده اش براش آموزش تامین کردن و با این همه رقابت پزشکی قبول شده، نه مستضعف فکریه (امکانات تحقیق براش فراهمه) که بگیم از اینده رشته ش مطلع نبوده (چون به راحتی میتونست بفهمه) و نه کسی با شلاق تازیانه به جونش افتاده که پزشکی بخون.

حتی اگه برای خدمت به مردمم پزشکی بخونید، تهش برای شادی درونی خودتونه و خب این هیچ فرقی با انگیزه ی پول دراوردن نداره چون پولم درمیاریم که با رفاه حاصلش از درون احساس ارامش و شادکامی کنیم.
 
ارسال‌ها
1,551
امتیاز
27,018
نام مرکز سمپاد
ضروری
شهر
ضروری
سال فارغ التحصیلی
0
من نمی‌دونم چرا عده‌ای اصرار دارن در تمام زمینه‌ها حتی زمینه‌هایی که کمترین ارتباط رو بهشون داره نظرات به ظاهر قاطعانه بدن و انسان رو درست برخلاف چیزی که میگن عین همون ربات‌هایی تصور کنن که صفر و یکی عمل می‌کنن.

آدم نگاهی که به ماجرای پزشکی خوندن داره نباید نگاه کاملاً سیاه و سفید مآبانه باشه؛ یعنی به هیچ عنوان شرایط مملکت رو لحاظ نکنه، اوضاع اقتصادی بیش از ۸۰٪ خانواده‌ها رو درنظر نگیره، و چشمانش رو به روی وضعیت موجود در دانشگاه‌های این کشور ببنده.

خودم رو مثال می‌زنم؛ خانواده‌ی من بنا به بسیاری از دلایل، من رو از ریاضی که علاقه‌م بود به سمت کنکور تجربی هدایت کردن و قطعاً خیر و صلاحم رو می‌خواستن و در این تردیدی ندارم، بهم گفتن رشته‌های مهندسی در این مملکت اشباع شده و آینده‌ی مالی‌ت تو شاخه‌های پزشکی تضمین‌تره، و اون زمان هنوز پزشکی به این فلاکت نیفتاده بود، هنوز داروخونه از انحصار داروساز در نیومده بود چپ و راست تو هر کوی و برزنی هرکی از مامانش قهر می‌کنه داروخونه احداث کنه، هنوز دولت انقدر نسبت به فرزندان صاحب امتیاز و چه می‌دونم ایثارگر و آقازاده و ... بها نمی‌داد که نه تنها کرسی‌هاشون رو افزایش بده، بلکه لابی کنه دانشگاه‌ها رو خصوصی کنه، هنوز انقدر اوضاع فاجعه‌بار نشده بود، و محاسباتِ پدر و مادرم غلط از آب دراومد. با تمام عشق و علاقه‌شون به فرزندِ دل‌بندشون، اشتباه کردن و من هم بهشون اعتماد کردم. قصد ندارم بگم ۱۰۰٪ اونا مقصرن، نه، اصلاً حتی به نظرم اونا هم مقصر نیستن! حکومت مقصره؛ ولی این حرف که هرکس تو پزشکی به جایی نرسید بی‌عرضه‌ست، ندیدنِ این واقعیته که بیشترِ ماها حق انتخابی نداشتیم و نداریم؛ وگرنه من حتی همین الانش حاضرم یک سوم یک پزشک هم درآمد نداشته باشم اما تو ریاضی فعالیت کنم، چون بازدهیم در این زمینه‌س، نه تو پزشکی. اگه ۱۶-۱۷ سالگیم با عقلِ الانم تصمیم می‌گرفتم می‌گفتم گور پدر پزشکی و ریاضی می‌خوندم. و تازه "شانس اوردم" که تو انتخاب رشته‌م پزشکی قبول نشدم و داروسازی قبول شدم، چون انتخاب‌های اولم همه پزشکی بودن که همه رو مردود شدم، داروسازی قبول شدم اونم دانشگاه آزاد؛ وگرنه اگه می‌رفتم پزشکی احتمال خودکشیم می‌رفت بالا، چون واقعاً هیچ سنخیتی با کاراکتر من نداره، هیچ ارتباطی نداره، با روحیات من سازشی نداره. داروسازی باز یه‌ذره بهم نزدیک‌تره گرچه اون هم از فضای ذهنی من دوره.

نباید ایران و وضعیت زندگی و معیشت مردم بدبختش رو با کشوری مثل آلمان یکی بدونیم. بله، اون‌جا اگر کسی موفق نشه به احتمال قوی خودش مقصره (بازم میگم به احتمال قوی و نه ۱۰۰٪) اما این‌جا شرایط از دست من و امثال من خارجه.

تصورِ من این بود افرادی که به ظاهر برچسب باهوش روشون خورده، باید این بدیهیات رو بدونن و بتونن روابط بین اقتصاد و مردم و حاکمیت رو مفصل‌بندی کنن و انقدر ساده‌انگارانه و توکِ بینی‌وار به قضیه‌ی پزشکی نگاه نکنن.
 
ارسال‌ها
3,101
امتیاز
12,184
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
2000
رشته دانشگاه
فیزیک
آدم نگاهی که به ماجرای پزشکی خوندن داره نباید نگاه کاملاً سیاه و سفید مآبانه باشه؛ یعنی به هیچ عنوان شرایط مملکت رو لحاظ نکنه، اوضاع اقتصادی بیش از ۸۰٪ خانواده‌ها رو درنظر نگیره، و چشمانش رو به روی وضعیت موجود در دانشگاه‌های این کشور ببنده.
شرایط مملکت هرطوری که باشه، تصمیم آدم تابع این هاست:
یا دوستش دارید، یا پول و احترام میخواید یا بی عرضه اید.

وقتی میگی اوضاع اقتصادی ینی همون پول، من نمیتونم ترجمه ی دیگه ای برای حرفت پیدا کنم.

من رو از ریاضی که علاقه‌م بود به سمت کنکور تجربی هدایت کردن و قطعاً خیر و صلاحم رو می‌خواستن و در این تردیدی ندارم
پدر و مادر ها خیر و صلاح بچه هاشونو میخوان ولی اغلب چیزی که میخوان خیر و صلاح نیست چون مطلع نیستن.

بهم گفتن رشته‌های مهندسی در این مملکت اشباع شده
همه ی اونایی که همدوره ی من بودن و ریاضی خوندن (حتی علوم پایه) الان کار و زندگی دارن، مصداق بارزش نرم افزار و علوم کامپیوتره. همونطور که بالا گفتم والدین اغلب مطلع نیستن.

آینده‌ی مالی‌ت تو شاخه‌های پزشکی تضمین‌تره
آینده ی مالی ینی همون پول و احترام و ... درسته؟ یا من اشتباه متوجه میشم؟ :))
همین حرفارو پدر و مادر منم بهم زدن، ولی من چیزی رو که خواستم خوندم و پشیمون هم نیستم.

اون زمان هنوز پزشکی به این فلاکت نیفتاده بود
اگه اون زمانی که میگی وقتی باشه که من از دبیرستان فارغ التحصیل شدم، اون موقع هم داستان همینطوری بود.

هنوز دولت انقدر نسبت به فرزندان صاحب امتیاز و چه می‌دونم ایثارگر و آقازاده و ... بها نمی‌داد که نه تنها کرسی‌هاشون رو افزایش بده، بلکه لابی کنه دانشگاه‌ها رو خصوصی کنه
سهمیه که همیشه بوده. اتفاق دگرگون کننده ی جدیدی نیفتاده.

و محاسباتِ پدر و مادرم غلط از آب دراومد.
ترغیب کردن فرزند به پزشکی خوندن هیچ محاسبه ی خاصی لازم نداره، کاریه که خیلی از والدین میکنن، به آشنا و فامیل و همکار و ... نگاه میکنن و میخوان چیزایی که دوست داشتن خودشون تو جوونی بهش برسن رو تو بچه شون ببینن.

اشتباه کردن و من هم بهشون اعتماد کردم.
درست تر اینه که بگی: حق انتخاب طبیعیم و تصمیمی که کل زندگیمو تحت تاثیر قرار میده رو به دیگران واگذار کردم.

قصد ندارم بگم ۱۰۰٪ اونا مقصرن، نه، اصلاً حتی به نظرم اونا هم مقصر نیستن!

طبیعتا نیستن، مقصر در درجه ی اول خودت بودی.


خب که چی؟ همه تحت قدرت همین حکومت زندگی کردیم.

ولی این حرف که هرکس تو پزشکی به جایی نرسید بی‌عرضه‌ست،
حرفات در بهترین حالت در مورد داروسازی بود، ربطش به پزشکی چیه؟
وقتی یه نفر پزشکی میخونه، میدونه مدت تحصیلش طولانیه و اگه بخواد تخصص بخونه باید دهنش سرویس بشه. اتفاق غیرمترقبه ای تو فرآیند پزشکی خوندن تو n سال اخیر نیفتاده. یهو اعلام نکردن برای تخصص قبول شدن باید یه دستتونو قطع کنید یا از بالای کوه بپرید پایین.

ندیدنِ این واقعیته که بیشترِ ماها حق انتخابی نداشتیم و نداریم؛
یعنی هر کسی رشته ای غیر از تجربی بخونه بدبخت میشه؟ :))

نباید ایران و وضعیت زندگی و معیشت مردم بدبختش رو با کشوری مثل آلمان یکی بدونیم. بله، اون‌جا اگر کسی موفق نشه به احتمال قوی خودش مقصره (بازم میگم به احتمال قوی و نه ۱۰۰٪) اما این‌جا شرایط از دست من و امثال من خارجه.
همه جای دنیا بدون استثنا خیلیا میرن سراغ کاری که دوستش ندارن ولی درآمد خوبی داره. و همه جای دنیا هم خیلی از آدما توی رسیدن به اهدافشون شکست میخورن.

تو کشوری مثل ایران که ۹۰ درصد ملت اندازه ی بز از کاری که میکنن سردرنمیارن، توی هر کاری که علاقه داشته باشی و جدی باشی و گشاد نباشی موفق میشی. برو از هر کاسبی که شرایط کار ایران و کشورای دیگه رو یه اپسیلون میشناسه بپرس. هیچکدوم حاضر نیستن برن خارج، وقتی ازشون بپرسی چرا بهت میگن چون هیچ جای دنیا پول درآوردن راحت تر از ایران نیست. اگه بخوای یه کسب و کار تو آمریکا راه بندازی چند سال اول باید روزی ۱۷ ۱۸ ساعت جون بکنی چون رقابت زیاده. تو ایران صرفا کافیه ضعیف نباشی، نیازی نیست خوب باشی فقط متوسط باش و درآمد خواهی داشت. توی کدوم صنفی ملت کارشونو درست انجام میدن؟ تعمیرکار ماشین رو خراب میکنه، دکتر بیمارشو میفرسته زیر خاک، معلم و استاد درسشونو بلد نیستن و... . لیترالی همه ول معطلن، و اگه یه نفر توی چنین وضعی با رقابت عملا صفر موفق نمیشه باید ببینه کجای کارش ایراد داره.
پدر و مادر ها به جای توصیه های مفیدشون در زمینه ی انتخاب رشته (که البته شامل ۹۰ درصد والدین هم میشه) ، بهتره به بچه هاشون یاد بدن از اون چیزی که بلدن استفاده کنن و پول دربیارن. وگرنه این که درس بخونی رتبه یک کنکور بشی، همه چی هم گل و بلبل باشه و بری جراح قلب بشی که نشد ترسیم نقشه ی آینده. اینطوری برنامه ریزی کردن هنری نمیخواد. این میشه تکرار تصمیمات دیگران. چیز تازه ای هم نیست، توی یه رده ی سنی خاصی از ایرانیا تعداد زیادی فارغ التحصیل رشته ی حساب داری هست. چرا؟ چون یه زمانی برای حساب دار ها کار و کاسبی خوب بوده، همه هجوم بردن سمت حساب داری، و الان ۹۰ درصدشون کاری غیر مرتبط انجام میدن.

برید کاری که دوست دارید رو انجام بدید، حتی اگه درس خوندن رو دوست ندارید خب نخونید، گشاد بازی درنیارید و تو زندگیتون به احتمال خوبی پشیمون نمیشید. اون وقت شاید بابت سرخوردگی هاتون هم به دیگران بد و بیراه نگید.

آره آدما تصمیمات اشتباه میگیرن، بیشتر تصمیماتی که آدما چه والدین چه فرزند چه پیر چه جوون میگیرن اشتباهه. ولی من ترجیح میدم با تصمیم اشتباه خودم به دردسر بیفتم تا تصمیم اشتباه بقیه. زندگی من برای منه، میتونم بریزمش تو چاه فاضلاب. ولی حق ندارم وقتی تصمیم اشتباهی گرفتم دیگران رو مقصر بدونم.
 
ارسال‌ها
1,551
امتیاز
27,018
نام مرکز سمپاد
ضروری
شهر
ضروری
سال فارغ التحصیلی
0
۱- کار هست، پول نیست. درآمد بخور و نمیر دارن اون‌هایی که میگی کار و زندگی دارن. (بماند که کار هم نیست. دوستانی دارم برق و کامپیوتر خوندن شغل ثابت ندارن)

۲- من اطلاعی از وضع مالی خونوادتون ندارم. تو علاقه‌ت رو ترجیح دادی دنبال کنی چون از لحاظ مالی پشتیبانی هرچند مختصری داشتی، یعنی به یقین میگم وضعیتت از من بهتر بود؛ اما من هیچ پشتوانه‌ای نداشتم. این‌جا خیلی‌ها نمی‌تونن علاقه‌شون رو دنبال کنن چون اولویت زندگیشون و جبر ایجاب می‌کنه سراغ رشته‌های پول‌ساز برن. ریسک می‌کنن و حتی می‌دونن که ممکنه شکست بخورن. اگه من خانواده‌ای حتی متوسط رو به بالا هم می‌داشتم سراغ پزشکی نمی‌رفتم. یا حداقل یک راهنمای درست. من فقط سعی کردم از منجلابی که دارم توش غرق میشم خودم رو بالا بکشم. امیدوارم بتونی این رو بفهمی.

۳- اون موقع درآمد پرستار از پزشک بیشتر بود؟ :‌)))))

۴- سهمیه‌ها الان بیشتر شدن که هیچ، انواع و اقسامی ازشون ایجاد شد که قبلاً وجود نداشتن.

۵- این تحلیل غلط توعه. خانواده‌ی من نمی‌خواستن چیزی بشم که اونا نشدن؛ می‌خواستن دغدغه‌ی مالی نداشته باشم. یه جمله‌ی کلیشه‌ای شنیدی لزومی نداره تعمیم بدی.

۶- نسبتی که بین این ماجرا و من و عوامل دیگه برقراره یه نسبت دوطرفه ست و من به نوعی «ناچار» شدم چنین انتخابی کنم. فضای هم‌شانس نیست که هر انتخابی برای من وزن یکسانی داشته باشه و من بین اون‌ها یکی رو به دل‌خواه انتخاب کنم.

۷- :‌))) تو که از سلطه‌ی این حکومت خارج شدی و دغدغه‌ای در این مورد نداری لطفاً در این مورد سکوت کن.

۸- من راجع به رشته‌ی خودم نظر دادم، پزشکی هم همین شرایط رو داره.

۹- هرکس نه؛ اونی که داره بره اصلاً هنر بخونه، بره اصلاً خارج درس بخونه چرا باید تو ایران درس بخونه؟ اونی که نداره چیکار باید بکنه؟ تو از موضعِ اونی که نداره نگاه کنی می‌فهمی راهی جز تحصیل اونم تو تجربی نداره. یا اگرم راهی براش باشه، نیاز به راهنما داره.

۱۰- اونی که میگه پول دراوردن تو ایران راحته داره به وسیله‌ی سیستم فاسد بانکی و سرمایه‌ی اولیه‌ای که داره پول درمیاره. یعنی هیچ «تولیدی» ای ندارن، فقط مصرف‌کننده‌ی صرف هستن. آره خب ایران برای چنین افرادی بهشته.
اونی که کارشو بلد نیست و بیمارشو می‌فرسته زیر خاک کار درستی می‌کنه؟ داری وجود چنین افرادی رو تأیید می‌کنی که چی رو اثبات کنی؟ اکثریت همین افرادی که مثال زدی یه جایی باج سیبیل دادن به یه مقام مسئول. اگه وصل به جایی نباشی با کمترین اشتباه جات رو می‌گیرن امثال همین‌ها. تو حتی یه دکه‌ی روزنامه‌فروشی نمی‌تونی بی‌اجازه‌ی یه مسئول مملکتی بزنی، حتی دست‌فروش باشی کتک می‌خوری. اونی که موفق نمیشه حاضر نمیشه باج بده. ضمناً اگر ایران انقدر گل و بلبل و خوشگله، بیا ایران کار کن. بیرون گود ننشین.

۱۱- این جمله‌ی «من ترجیح میدم با تصمیم اشتباه خودم تو چاه بیفتم» نتیجه‌ای هست که آدم بعد از چند بار شکست خوردن بهش می‌رسه. قبلاً به این شکل بود که «ترجیح میدم به جای اشتباه کردن، از کسانی که اشتباه کردن درس بگیرم». این چیزی بود که در نوجوونی خیلیا بهش فکر می‌کنن. حتی همین جمله‌ی «با اشتباه خودت تو چاه بیفت» خودش یعنی توصیه‌ای به کسی که داره تصمیمی می‌گیره و اگر بهش گوش کنه یعنی طبق حرف تو عملکردش رو تغییر داده. اگرم شکست بخوره میگه «کاش به حرف فلانی گوش می‌کردم».
 

صوراسرافيل

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,426
امتیاز
8,551
نام مرکز سمپاد
علامه حلى
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0000
تو کشوری مثل ایران که ۹۰ درصد ملت اندازه ی بز از کاری که میکنن سردرنمیارن، توی هر کاری که علاقه داشته باشی و جدی باشی و گشاد نباشی موفق میشی. برو از هر کاسبی که شرایط کار ایران و کشورای دیگه رو یه اپسیلون میشناسه بپرس. هیچکدوم حاضر نیستن برن خارج، وقتی ازشون بپرسی چرا بهت میگن چون هیچ جای دنیا پول درآوردن راحت تر از ایران نیست. اگه بخوای یه کسب و کار تو آمریکا راه بندازی چند سال اول باید روزی ۱۷ ۱۸ ساعت جون بکنی چون رقابت زیاده. تو ایران صرفا کافیه ضعیف نباشی، نیازی نیست خوب باشی فقط متوسط باش و درآمد خواهی داشت. توی کدوم صنفی ملت کارشونو درست انجام میدن؟ تعمیرکار ماشین رو خراب میکنه، دکتر بیمارشو میفرسته زیر خاک، معلم و استاد درسشونو بلد نیستن و... . لیترالی همه ول معطلن، و اگه یه نفر توی چنین وضعی با رقابت عملا صفر موفق نمیشه باید ببینه کجای کارش ایراد داره.
با بقیه پستت مخالفتم اونقدر شدید نیست ولی انصافا عجب تحلیل دقیقی از کسب و کار در ایران ارائه دادی!
 

incognito

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
540
امتیاز
12,187
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بابل
سال فارغ التحصیلی
1395
رشته دانشگاه
پزشکی
پس اگه پزشکی میخونید، یا دوستش دارید، یا پول و احترام میخواید یا بی عرضه اید. در هر صورت تصمیم خودتون بوده و بابت مشکلاتش هیچکس (حتی پدر و مادری که وادارتون کردن) جز خودتون مسئول نیست.

قطعا اگه پروفایلتون نمیدیدم فکر میکردم ی آدم به شدت سطحی و بی سواد و پرتی چنین چیزی رو نوشته و حتی بولد هم کرده!
اولا هیچ اشکالی ندارد ی فرد به خاطر پول وارد این رشته بشه زندگی و روحیات و در نهایت تصمیم گیری هر کسی متفاوته. شما جای کسی بودی که شرایط مالی بدی داشته باشه و بدونه در آینده نه تنها خودش بلکه خانوادش رو هم باید ساپورت کنه پس درست ترین تصمیم برای اون دختر یا پسر ۱۸ ساله تو اون برهه سنی و اطلاعاتی تحصیل تو رشته ای که حداقل یکم آینده روشن تری رو ازش تو جامعه میبینی. کاری ندارم این تصور غلطه یا درست
بله تصمیم خودمون بود ولی پدر و مادرمون هم نخواستن سختی های که اونا تو زندگی بر اثر فشارهای مالی کشیدن رو ما بکشیم پس سعی کردن نجاتمون بدن از اون آینده ای که میترسیدن تکرار شن. حالا اونها تو نظام پزشکی نبودن که بفهمن چه سیستم فاسدی پشتشه اونها فقط ی دید سطحی داشتن و نمیشه خرده گرفت

دقیقا همون حرفای بهاره رهنماس که وایرال شده که اگه جایی نرسید از بی عرضگی خودتونه همون ها اما اتو کشیده تر و تمیز از زبون ی تحصیل کرده
 

هاینتس

کافرِ مُزلف | فاحشه
ارسال‌ها
533
امتیاز
8,314
نام مرکز سمپاد
شهر
سال فارغ التحصیلی
0000
یه نکته بگم من این وسط، درآمد یک پزشک به طور معمول در ایران ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ دلار هست ؛ دولت امارات از درآمدهای نفتی‌ش ماهانه ۱۰۰۰ دلار به هر شهروندش یارانه می‌ده.
نتیجه‌گیری با خودتون ولی دقت داشته باشید که همین الان بسیاری از پزشک‌ها در صف مهاجرت هستند و در آزمون تخصص امسال هم بسیاری از صندلی ها خالی موند ، واقعا ۱۵۰۰ دلار حقوق بالایی محسوب نمیشه ، درآمد بقیه مردم خیلی پایینه.
 
بالا