@امین
حالا این که همیشه بحث بوده که در چه کارهایی، در قبال چه کسانی و اصلا چجوری، باید امر به معروف و نهی از منکر کرد، اما شما که اولی رو کشف کردید، کاش بیاید دو تا فتوا درمورد دومی و سومی هم بدید تا این گره هزار و چهارصد ساله باز بشه :)) «امر به معروف و نهی از منکر» عبارت عربیاند. مترجمین که اصلا به شکل «توصیه به نیکی و نکوهش بدی» ترجمهاش کردن، اما بعضی از متاخرین، کل این قضیه رو با «مسئولیت اجتماعی» معادل میدونن. با توجه به چیزهایی که قرآن بهش دعوت کرده و شیوهای هم که گفته، خیلی تعبیر بدی هم نیست البته. حالا:
اصن ذاتِ مفهومِ این اصطلاح سرچشمهگرفته از اسلام و یادآور شدنِ فرائضشه.
عجب! من «از شما» دیگه تعجب میکنم. پس یعنی هزاران سال انسانها صبر کردن که یه محمد نامی پیدا بشه که به تعبیر خودش درد مکارم اخلاق داشته باشه و پیرواناش هم در پیاش؟ شاید «امر به معروف و نهی از منکر» با این واژگان پیشتر به کار نرفته باشن، اما رنگ و بوی این قضیه در ادیان دیگه -و حتی در گفتار هر انسان آزادهای- بوده. به ابعاد اخلاقی -و نه احکامی- دستورات نگاه کنید:
بودا به پیرواناش ۹ دستور داده که انجام بدن و حواسشون باشه که دیگری هم انجام بده؛ پرهیز از: آزار جانداران، دزدی، بیعفتی، دروغ، مستی(احکام)، بدگویی، خودخواهی و دشمنی.
یا در آیین قوم یهود؛ البته اینها کتابهای زیادی دارن که بعضی فرقهها بعضی کتابها رو اصلا نمیپذیرن، اما وجه اشتراک همهی یهودیان قدیم و جدید، در فرمانهای دهگانهست: پرستش خداى یگانه (عقاید) سجده نکردن بر بتها (عقاید) گرامى داشتن نام خدا (احکام) گرامى داشتن روز شنبه (احکام) احترام به والدین (اخلاق) دورى از قتل و ریختن خون (اخلاق) دورى از زنا (اخلاق) دورى از دزدى (اخلاق) شهادت دروغ ندادن علیه دیگران (اخلاق) عدم چشمداشت بر اموال دیگران (اخلاق)
من نمیخواستم خیلی در این حیطه حرف بزنم اما چون خودتون اشاره مستقیم کردید، میگم. از همه مهمتر درمورد همون مسیحیتی که خودتون فرمودید، من نمیدونم تا چه اندازه با تعالیم اناجیل آشنایی دارید، اما اتفاقا اگر فرد مسیحی چنین کاری بکنه، داره دستورات عیسی رو پیاده میکنه! فراز بیستم باب «موعظه بالای کوه» انجیل متی رو ببینید:
...
حال آنکه هر کس شریعت را اجرا کند و به دیگران نیز چنین تعلیم دهد، در پادشاهی آسمانی بزرگ خوانده خواهد شد.
حالا بیاید نگاهی به اناجیل بندازیم. البته عیسی همهی عمرش رو صرف پند و اندرز به ملت کرد و خیلی هم تاکید داشت که برید اینها رو بقیه هم بگید. آشنا نیست؟ «آموزش» در امر به معروف! [که اصلا برای همینه که حواریوناش پراکنده شدن و مثلا متی در اتیوپی فوت کرد، پاتراس در یونان، فیلیپ و یوحنا در ترکیه، توما هم در هند!

]
این فیشها رو از انجیل برنابا برداشتم:
خدای پدران ما بر زبان پیغمبر خود، داوود، ما را خطاب میکند كه فرموده: ای مردم به عدل حكم كنید، ای انسان كه قاضی شدهای، به چیز دیگری جز وظیفه خود منگر، نه به خویشان و نه به دوستان و نه به سود (باب ۴۹)
باید دوست تو دوستی باشد كه اصلاح را بپذیرد همچنان كه او میخواهد كه تو را اصلاح کند (باب ۸۵)
هرگاه برادر تو كار خطایی كند او را اصلاح كن (باب۸۷)
واجب است گوش بدهد به كسی كه به نیکی موعظه میكند (باب۱۳۴)
زمانی که من فعل ناپسندی انجام دادم، مرا سرزنش كنید تا خدا شما را دوست داشته باشد (باب۲۰۳)
شاید بگید که انجیل برنابا که جز اناجیل چهارگانه نیست؛ سلمنا، انجیل متی و لوقا و مرقس چطور؟ جامعهی هدف عیسی کیه؟ در فصل نهم انجیل متی اومده: ...
بروید و معنی این کلام را بفهمید: «من رحمت می خواهم نه قربانی زیرا من نیامدم تا پرهیزکاران را دعوت کنم بلکه گناهکاران را (فراز۹؛ در مرقس۲: ۱۳ - ۱۷ و لوقا۵: ۲۷ - ۳۲)
فلذا عجالتا همون «موعظه بالای کوه» رو نگاه کنید که امر به معروف و نهی از منکر عیسی، چقدر احکامی نیست و اخلاقیه:
هر کس نسبت به برادر خود عصبانی شود، ملامت خواهد شد و هر که برادر خود را «ابله» بخواند، به محکمه برده خواهد شد و اگر او را «احمق» بخواند مستوجب آتش جهنم خواهد بود. (فراز۲۳)
شنیده اید که گفته شده است: «زنا نکن.» اما من به شما می گویم: هرگاه مردی از روی شهوت به زنی ببیند در دل خود با او زنا کرده است. (فراز۲۸-۲۹)
به کسی که از تو چیزی می خواهد ببخش و از کسی که تقاضای قرض می کند، روی نگردان. (فراز ۴۲، همچنین در انجیل لوقا-۶؛۳۰)
اگر فقط کسانی را دوست بدارید که شما را دوست دارند، چه اجری دارید؟ مگر سود خواران همین کار را نمیکنند؟ اگر فقط به دوستان خود سلام کنید چه کار فوق العادهای کرده اید؟ مگر بی دینان همین کار را نمی کنند؟ (فراز۴۷-۴۸، همچنین در انجیل لوقا-۶؛ ۳۴)
یا در فصل ششم:
هوشیار باشید که کار های نیک خود را برای جلب توجه مردم پیش چشم دیگران انجام ندهید زیرا اگر چنین کنید، هیچ اجری نزد پدر آسمانی خود ندارید (فراز ۱)
وقتی دعا می کنید مانند منافقان نباشید. آنها دوست دارند در کنیسه ها و گوشه های سرکها بایستند و دعا بخوانند تا مردم آنها را ببینند. یقین بدانید که آن ها اجر خود را یافته اند (فراز ۵)
وقتی روزه می گیرید مانند منافقان، خود را افسرده نشان ندهید. آنها چهره های خود را تغییر می دهند تا روزه دار بودن خود را به رُخ دیگران بکشند (فراز ۱۶)
از فصل هفتم متی:
دیگران را بد نگویید تا شما را بد نگویند. همانطور که شما دیگران را ملامت می کنید خود تان نیز ملامت خواهید شد. (فراز۱-۲)
فصل پانزدهم متی:
اما چیزهایی که از دهن بیرون می آید از دل سرچشمه می گیرد و آن ها است که آدمی را نجس می سازد، زیرا افکار پلید، قتل، زنا، فسق، دزدی، شهادت دروغ و تهمت از دل سرچشمه می گیرند (فراز۱۹_۲۰؛ در مرقس ۷: ۱۴-۱۶)
یا در فصل نوزدهم:
این هنگام مردی پیش آمد و از عیسی پرسید: «ای استاد چه کار نیکی باید بکنم تا بتوانم زندگی ابدی را به دست آورم؟» عیسی به او گفت: «چرا درباره نیکی از من سؤال می کنی؟ فقط یکی نیکو است. اما اگر تو می خواهی به زندگی راه یابی، احکام شریعت را نگاه دار.» او پرسید: «کدام احکام؟» عیسی در جواب فرمود: «قتل نکن، زنا نکن، دزدی نکن، شهادت دروغ نده، احترام پدر و مادر خود را نگاه دار و همسایه ات را مانند خود دوست بدار. (فراز۱۷-۲۰؛ در مرقس ۱۰: ۱۷ - ۳۱ و لوقا ۱۸: ۱۸ - ۳۰)
و البته اینم بخش مورد علاقهی خودمه، از فصل پانزدهم رومیان:
ما وظیفه داریم که ناتوانی اشخاص ضعیف را تحمل کنیم و در فکر راحتی و آسایش خود نباشیم؛ بلکه به خاطر خیریت و تقویت همسایگان خود، در فکر راحتی و آسایش آن ها باشیم (فراز۱-۲)
باید به طرف بگی نمازتو بخون یا روزهخواری نکن تا امر به معروف و نهی از منکرت معنا بده
بسیار هم عالی آقا، فقط کاش پیش از این که محتویات دین خودم رو برام تشریح کنید، نگاه کنید که اصلا چی گفته، هر گفته چطور طبقه بندی میشه و هر دسته، مربوط به چه کسانیه:
۱_من در پست قبلی بعضی از آیاتم امر به معروف و نهی از منکر رو آوردم که ببینید در کنار چه چیزهایی و در تضاد با چه کارهایی قرار گرفتن. البته اگر هم جایی مثل توبه-۷۱ یا توبه-۱۱۲ یا اعراف-۱۵۷، امر به معروف و نهی از منکر در کنار بعضی مسائل مثل نماز و روزه و زکات قرار گرفتن، قضیه توصیف مومنانه. تفسیر کردم؟! نه، آیه خودش میگه.
۲_چون کلا به چیزی که گفتم توجهی نکردید دوباره تکرار میکنم. در صفحهی ۲۲۰ کتاب الهیات الهی و الهیات بشری از آقای حکیمی، محتویات دین رو به سه حیطه تفکیک میشه: عقاید، احکام، اخلاق. این تقسیم بندی رو ایشون از خودش خلق نکرده و ارجاع به چند تا کتاب از قرنهای چهار، هفت و نه قمری داشت که اسمشون رو نه من حضور ذهن دارم و نه برای شما مهمه. اما با این مرزبندی، عقاید که نیازی به امر به معروف و نهی از منکر نداره. امر به معروف و نهی از منکر
در احکام، براساس آلعمران-۱۱۰، مابین خود مسلمانهاست و امر به معروف و نهی از منکر
در اخلاق وظیفهی همهی مردمه. دوباره آیات پست قبل رو تکرار کنم؟
۳_اتفاقا من «تعهد به ساعت کاری»، «دروغ» و «خیانت» رو همین جوری انتخاب نکردم و قرآن در این زمینه فرمایشاتی داره: مورد اول برداشتی از مطففین۲_۳ بود؛ مورد دوم صراحتا از توبه-۷۷ میاومد و مورد سوم در مائده-۵ ریشه داشت. لذا اینها هم اتفاقا دستورات همون خداست. قرآن در نحل-۱۲۵ به ما مسلمانها میگه که با توجه به شرایط -ضمن پایبندی به چارچوب اخلاقی- با دگراندیشان با شیوهای که اثرگذارتره گفتوگو کنیم.
۴_یکی از دوستان برای چیزی که در پست قبلی گفتم منبع خواستن. چکیدهای بود از بحث در این مورد در جلد یازدهم کتاب فقه و زندگی آقای صانعی.