کنکور شب‌نشینی اعلام نتایج

[زار]

امکانش صفر نیست. ولی من ادم لو دهنده و خبرکش و اینا اطراف خودم ندیدم واقعا و یا داستان این مدلی نشنیدم از ملت. مگه اینکه یکی رو اذیت کرده باشن و دشمن اینا باشه باهاشون و بخواد تلافی کنه

ولی در مورد این مدلی که دوست داری باشی هم اگه ۱۰ درصد حس میکنی خانواده میتونن بپذیرن با هاشون حرف بزنی به نظرم خوبه.

به عنوان موجودی که در خانواده‌ای عرزشی چشم به جهان گشوده میگم که موثر بوده حرف زدن : )

خب بعد ثبت نام اولیه و اینا بعدا کلا اگه آدم آتیشی نسوزونه شرایطی پیش نمیاد که پای خونوادش به دانشگاه و خوابگاه باز بشه دیگه نه؟ فوقش واسه جابجا کردن چارتا وسیله
دبیرستان که نیست؟
یا مثلاً زنگ نمیزنن که بگن دخترتون که فلان بود الان بیساره؟
سه سال ذره ذره تلاش کردم حرف بزنم. حتی یه باریکه‌راه هم وجود نداره. فقط درصورتی که فکر کنن ۱۰۰ درصد همون چیزیم که میخوان ول میکنن.(همینم به گفته خودشون مجبور شدن و از سال دیگه میخوان انتقالی بگیرن بیان)

 

[Chandler.]

حساسیت های حراست دانشگاه به چیان :»؟

حراست دانشگاه واسه خانما معمولا به مانتو و اینا ممکنه گیر بده هنگام ورود، معمولا هم میخواد کارت چک کنه.
در مواقعی ممکنه یکی یچیزی بگه بیان چک کنن، یجاهایی به نشستن پسر و دختر پیش هم گیر بدن..
کلا بعد یمدت میفهمی حراست کدوم در ایزی تره ازون ورود میکنی.
حراست خوابگاه دخترا هم به سیگار و تاخیر ورود و کوتاهی مانتو و اینا گیر میده.
کلا گشت ارشادن :/
ولی خب معمولا به شهر و دانشگاهت خیلی بستگی داره

 

[f@him]

خب بعد ثبت نام اولیه و اینا بعدا کلا اگه آدم آتیشی نسوزونه شرایطی پیش نمیاد که پای خونوادش به دانشگاه و خوابگاه باز بشه دیگه نه؟ فوقش واسه جابجا کردن چارتا وسیله
دبیرستان که نیست؟
یا مثلاً زنگ نمیزنن که بگن دخترتون که فلان بود الان بیساره؟
سه سال ذره ذره تلاش کردم حرف بزنم. حتی یه باریکه‌راه هم وجود نداره. فقط درصورتی که فکر کنن ۱۰۰ درصد همون چیزیم که میخوان ول میکنن.(همینم به گفته خودشون مجبور شدن و از سال دیگه میخوان انتقالی بگیرن بیان)

ما اینجوری بود که شب دیر میومدی زنگ میزدن خانوادت : ))
یا در واقع باید خانوادت زنگ میزد و میگفت که بچم میخواد دیر بیاد. بعد اگه اونا زنگ نمیزدن بعد چند بار که دیر میومدی و اینا به خونوادت میگفتن که میدونی دخترتون داره چه غلطی میکنه ؟: ))
ولی حضوری بخوانشون نه. ( اره خوشبختانه دبیرستان نیست)

ولی این که زنگ بزنن بگن از مقداد به عمار، دخترتون با فلان پسر دیده شد مثلا رو من شاهدش نبودم و قصه‌ای هم نشنیدم درین باره. یا دیروز با مانتو اومد امروز با چادر

و فک میکنی اگه یهو جوری که واقعا هستی ببیننت چه اتفاقی می‌افته؟

 

[Chandler.]

خب بعد ثبت نام اولیه و اینا بعدا کلا اگه آدم آتیشی نسوزونه شرایطی پیش نمیاد که پای خونوادش به دانشگاه و خوابگاه باز بشه دیگه نه؟ فوقش واسه جابجا کردن چارتا وسیله
دبیرستان که نیست؟
یا مثلاً زنگ نمیزنن که بگن دخترتون که فلان بود الان بیساره؟
سه سال ذره ذره تلاش کردم حرف بزنم. حتی یه باریکه‌راه هم وجود نداره. فقط درصورتی که فکر کنن ۱۰۰ درصد همون چیزیم که میخوان ول میکنن.(همینم به گفته خودشون مجبور شدن و از سال دیگه میخوان انتقالی بگیرن بیان)

موقع ثبت نام یسری شماره میدی که اگه چیزی بشه به اونا زنگ میزنن، اگه امکانش هست شماره ی اعضایی از خونوادت که کمتر حساس ترن رو بنویس.
درکل یچیزی هست تحت عنوان کمیته انضباطی، مثلا اشتباهی انجام بدی میبرنت اونجا تهش تهعد میدی و اینا. تازه تو یسری مسایل خوابگاه باید چندبار مثلا تاخیر ذاشته باشی تا بری اونجا.
و فک کنم تا اخراج نشی به خانواده چیزی نگن. مگر سر خوابگاه مثلا یه شب نیای شاید زنگ بزنن بهشون یا چیزای این چنینی

 

[*100RA*]

یک و یک و یک

 

[Chandler.]

و خب خوابگاه ما دیر میومدیم زنگ نمی زد. صرفا اسمتو مینوشت و دلیل و مقدار تاخیرتو، از یه حدی بیشتر میشد میرفتی کمیته.
ولی خب یبار همگی خواستیم بریم مسافرت خروج رو که ثبت کردیم و فهمید میخوای بریم مسافرت زنگ زد به پدر بچه ها.

 

[ili]

موقع ثبت نام یسری شماره میدی که اگه چیزی بشه به اونا زنگ میزنن، اگه امکانش هست شماره ی اعضایی از خونوادت که کمتر حساس ترن رو بنویس.

اگر اولیا بیان واسه ثبت نام
شماره رو هم همونا می دن:"

 

[panah]

موقع ثبت نام یسری شماره میدی که اگه چیزی بشه به اونا زنگ میزنن، اگه امکانش هست شماره ی اعضایی از خونوادت که کمتر حساس ترن رو بنویس.
درکل یچیزی هست تحت عنوان کمیته انضباطی، مثلا اشتباهی انجام بدی میبرنت اونجا تهش تهعد میدی و اینا. تازه تو یسری مسایل خوابگاه باید چندبار مثلا تاخیر ذاشته باشی تا بری اونجا.
و فک کنم تا اخراج نشی به خانواده چیزی نگن. مگر سر خوابگاه مثلا یه شب نیای شاید زنگ بزنن بهشون یا چیزای این چنینی

مثلا واسه خوابگاه، به جای شماره پدر شماره خودتونو بنویسید:-‌"

 

[Chandler.]

اگر اولیا بیان واسه ثبت نام
شماره رو هم همونا می دن:"

ما ثبت نام حضوری نداشتیم اصلا
و خب انقدر شلوغه که میتونی صرفا بگی خودم انجام میدم تموم شد زنگ میزنم بیاین دنبالم.

کلا از همون اول سعی کنید مستقل باشید و کنترل زندگیتونو هرچند اندک به دست بگیرید

 

[ili]

مثلا واسه خوابگاه، به جای شماره پدر شماره خودتونو بنویسید:-‌"

اینجوری اون زمانی که قراره جلوی روی ما زنگ بزنن به اولیا
ما ضایع می شیم

 

[مهسـا]

منظورم بیشتر رسیدن خبر و حرف به خونوادمه
حرف پشت سرمو و اینا مهم نیست خیلی

ما تو خوابگاه ارشد یه نگهبان داشتیم که به ظاهر خیلی دوستانه و مهربون بود. بعدا متوجه شدیم آمار تک تک اعمال ما رو به حراست میده و اونام میذارن کف دست خانواده‌ها.

 

[زار]

و فک میکنی اگه یهو جوری که واقعا هستی ببیننت چه اتفاقی می‌افته؟

احتمالا مجبور بشید اسممو به عنوان دختری که توسط غیرت پدرش کشته شد ترند کنید؟
یه بار دیدنم تو خیابون ولی فرار کردم. فرصت نکردن مطمئن بشن خودمم. نمیخوام حتی بهش فکر کنم

مثلا واسه خوابگاه، به جای شماره پدر شماره خودتونو بنویسید:-‌"

جدی میشه که مثلا شماره دوستامو بدم؟

 

[f@him]

اگر اولیا بیان واسه ثبت نام
شماره رو هم همونا می دن:"

مثه مدرسه نیس ثبت نامش که گفت و گو کنی با کسی و اونا بفهمن : دی

یه سری دانشجو معمولا کارای ثبت نام ورودی ها رو انجام میدن( نمیدوم البته الان کلا اینترنتی نشده؟)، یه سری فرم میدن میری یه گوشه میشینی پر میکنی
( واسه ما حتی یادمه برای این که شلوغ میشد میگفتن خانواده‌ها داخل محوطه بمونن و فقط خود بچه‌ها بیان داخل)
اگه خانواده سرشون توی فرم باشه و نگاه کنن به چیزایی که مینویسی خب اره میبینن. ولی اگه خیلی داستان داری سر این مسئله شماره و اینا، توی شهری که قبول شدی اگه اشنا دارین و اون ادم کول تریه شماره اونو بنویسی، اگه خانوادم چیزی گفتن میگی این بیشتر به دردم میخورد. در کل میشه یه بهانه پیدا کرد که شماره کسی که میخوای رو بنویسی ولی خب کارای پنهانی (هر پنهان کردن چیزی/کسی از کسی) همیشه استرس داره. اینم در نظر بگیر.

 

[panah]

اینجوری اون زمانی که قراره جلوی روی ما زنگ بزنن به اولیا
ما ضایع می شیم

خب گوشیتو جواب نمی‌دی

به من یبار زنگ زد، گفت کجایی اومدم حضورغیاب نبودی اتاق. گفتم سالن مطالعه بودم، چیزی نگفت.
یه مسئول دیگه‌مونم یبار زنگ زد گفت کجایی؟ گفتم دارم می‌رم خونه، یادم رفته بود خروج بزنم، گفت مراقب خودت باش.

در کل بعد از یه مدت می‌شناسنتون و می‌فهمن مثلا اهل پیچوندن و اینا نیستین، اگه ببینن دارین راستشو می‌گین کاریتون ندارن.
ولی شما هم زیاد قوانینو زیر پا نذارین، مخصوصا ورود به خوابگاه، چون کمیته انضباطی ممکنه بعدا دردسر بشه براتون...
مثلا بعضی جاها ازتون برگ تایید کمیته انضباطی می‌خوان.

 

[زار]

ما تو خوابگاه ارشد یه نگهبان داشتیم که به ظاهر خیلی دوستانه و مهربون بود. بعدا متوجه شدیم آمار تک تک اعمال ما رو به حراست میده و اونام میذارن کف دست خانواده‌ها.

آقا

 

[panah]

احتمالا مجبور بشید اسممو به عنوان دختری که توسط غیرت پدرش کشته شد ترند کنید؟
یه بار دیدنم تو خیابون ولی فرار کردم. فرصت نکردن مطمئن بشن خودمم. نمیخوام حتی بهش فکر کنم

جدی میشه که مثلا شماره دوستامو بدم؟

واسه ثبت اطلاعات خوابگاه، اصلا بابات نمیتونه بیاد داخل چون فقط مونث‌ها میان.
نه شماره دوستاتو نده، سعی کن یه عضوی از خونواده بدی
فقط دیر اومدن نیست که
خدای نکرده مریض شدی یا چی، مجبورن زنگ بزنن و واسه‌ت بد می‌شه...

 

[f@him]

احتمالا مجبور بشید اسممو به عنوان دختری که توسط غیرت پدرش کشته شد ترند کنید؟
یه بار دیدنم تو خیابون ولی فرار کردم. فرصت نکردن مطمئن بشن خودمم. نمیخوام حتی بهش فکر کنم

جدی میشه که مثلا شماره دوستامو بدم؟

اووو، خب پس بیا بغلم : (
من به نظرم میشه ولی ریسک‌هایی داره واقعا
اگه خانواده کنترل‌گر که فوضولی کنن توی زندگیت و اینا داشته باشی (مثلا گوشی تو چک کرده باشن تا الان یا چیز مشابه) و شرایطی که توصیف می‌کنی شاید به ریسکش خیلی نیارزه

 

[مهسـا]

آقا

توروخدا مراقب باش اگر تا اون حد غیرتین خانواده‌ت
ما واقعا به این نگهبانه اعتماد کرده بودیم. اصلا باورمون نمیشد همچین آدمی باشه

 

[Chandler.]

آقا

کلا زود به هیچکس اعتماد نکنید، بخصوص مسئولین

 

[زار]

شماره رو میشه برا یکی دیگه رو داد
من حتی تو مدرسه وقتی دبیر ریاضی شماره پدر یه سری از بچه‌هارو می‌خواست واسه دوستم که می‌خواست زنگ خانوادش بزنه با اکسم هماهنگ کردم اون باهاش حرف زد جای باباش
دیگه دانشگاه که بحثش جداست

اره اگه یه آشنای آدم بزرگ چیل داشتم باز خوب میشد. همه‌شون از هم بدترن این خاندان