بین زمین و هوا
ذهنم جای دیگس و هر چی سعی میکنم متمرکز باشم نمیشه
اینطور نیست که بگم دارم به یه چیزی فکر میکنم ، اینطوریه که کارامو میکنم ولی از حفظ، میفهمم چه خبره میدونم باید چیکار کنم ولی یا کار احمقانه میکنم یا اصلا چیزی که میخواستم نمیشه و این داستان توی خرید کردنام خیلی مشخصه،
کل کارام اینطور شده و تصمیمام درست نیستن
نمیدونم چرا عصبیم ، حتی کوچکترین صدا ها برام آزار دهنده شده
خلاصه که نیاز دارم یه تابستون دیگه بیاد