رادیو گلها

روزانه چند پست در رادیو گلها اپلود کنم؟

  • 1

    رای‌ها: 9 40.9%
  • 2

    رای‌ها: 2 9.1%
  • 3

    رای‌ها: 11 50.0%
  • نظرات انتقادات و پیشنهادات خود را با ما در اینجا👇👇👇 به اشتراک بگذارید

    رای‌ها: 0 0.0%
  • https://www.sampadia.com/forum/members/39098/

    رای‌ها: 0 0.0%

  • رای‌دهندگان
    22
  • Poll closed .
  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #41

Iridium

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
133
امتیاز
1,266
نام مرکز سمپاد
Bsh
شهر
Sr
سال فارغ التحصیلی
111
مدال المپیاد
IRMO Ag
دانشگاه
Iums
رشته دانشگاه
پزشکی
من همین یک نفس از جرعه ی جانم باقیست...
اخرین جرعه ی این جام تهی را تو بنوش ...
دکتر محمد اصفهانی
 
  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #42
  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #43

Iridium

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
133
امتیاز
1,266
نام مرکز سمپاد
Bsh
شهر
Sr
سال فارغ التحصیلی
111
مدال المپیاد
IRMO Ag
دانشگاه
Iums
رشته دانشگاه
پزشکی
  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #46

Iridium

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
133
امتیاز
1,266
نام مرکز سمپاد
Bsh
شهر
Sr
سال فارغ التحصیلی
111
مدال المپیاد
IRMO Ag
دانشگاه
Iums
رشته دانشگاه
پزشکی
  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #47

Iridium

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
133
امتیاز
1,266
نام مرکز سمپاد
Bsh
شهر
Sr
سال فارغ التحصیلی
111
مدال المپیاد
IRMO Ag
دانشگاه
Iums
رشته دانشگاه
پزشکی
خانه دل تنگ غروبی خفه بود
مثل امروز که تنگ است دلم
پدرم گفت چراغ
و شب از شب پر شد
من به خود گفتم یک روز گذشت
مادرم آه کشید
زود بر خواهد گشت
ابری هست به چشمم لغزید
و سپس خوابم برد
که گمان داشت که هست این همه درد
در کمین دل آن کودک خرد ؟
آری آن روز چو می رفت کسی
داشتم آمدنش را باور
من نمی دانستم
معنی هرگز را
تو چرا بازنگشتی دیگر ؟
آه ای واژه شوم
خو نکرده ست دلم با تو هنوز
من پس از این همه سال
چشم دارم در راه
که بیایند عزیزانم آه
 
  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #48

Iridium

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
133
امتیاز
1,266
نام مرکز سمپاد
Bsh
شهر
Sr
سال فارغ التحصیلی
111
مدال المپیاد
IRMO Ag
دانشگاه
Iums
رشته دانشگاه
پزشکی
  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #50

Iridium

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
133
امتیاز
1,266
نام مرکز سمپاد
Bsh
شهر
Sr
سال فارغ التحصیلی
111
مدال المپیاد
IRMO Ag
دانشگاه
Iums
رشته دانشگاه
پزشکی
http://srv.artmusics.top/Music/2019/April/18/Iraj -Aghde Asemani-(128).mp3
زپس پرده این شب غم افزا
شد عیان روی سحر چو نقش رویا
بر شد از دیده نهان مه و ثریا
مه افسونگر من شود هویدا
شد نهان جادوی شب دگر ز دیده
رنگ ظلمت ز رخ افق پریده
بوسه بر کلبه من زند سپیده
شب تنهایی من به سر رسیده
زین پس من از او جدا نباشم
شاد از نگهش چرا نباشم؟
ای فتنه بیا که مرغ دل پر زد
شب شد سپری سپیده دم در زد
خورشید مرادم از افق پر زد
عقد من وتودرآسمان بسته
دانی که خدای عاشقان بسته
 
  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #51

Iridium

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
133
امتیاز
1,266
نام مرکز سمپاد
Bsh
شهر
Sr
سال فارغ التحصیلی
111
مدال المپیاد
IRMO Ag
دانشگاه
Iums
رشته دانشگاه
پزشکی
چه محفل آرائی چه شیرین سخنی
نمی کنم باور که مهمان منی
نمی کنم باور که با خنده خود
سکوت سنگین را چنین می شکنی
قدم نهادی در خانه من
شد تاز تو روشن کاشانه من
سبو بی افکن پیاله بشکن
که باده مستی ندهد
خوشا به حالی که خود مجالی
به می پرستی ندهد
تو نور چشمانه منی بر دو چشمم قدمت
مرو از این خانه مرو تا نمیرم زغمت
به کنارم تو بمان به شام تارم تو بمان
 
  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #54

Iridium

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
133
امتیاز
1,266
نام مرکز سمپاد
Bsh
شهر
Sr
سال فارغ التحصیلی
111
مدال المپیاد
IRMO Ag
دانشگاه
Iums
رشته دانشگاه
پزشکی
  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #55

Iridium

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
133
امتیاز
1,266
نام مرکز سمپاد
Bsh
شهر
Sr
سال فارغ التحصیلی
111
مدال المپیاد
IRMO Ag
دانشگاه
Iums
رشته دانشگاه
پزشکی
دلبرا ! پیش وجودت همه خوبان عدمند
سروران بر در سودای تو خاک قدمند
شهری اندر هوست سوخته در آتش عشق
خلقی اندر طلبت غرقه دریای غمند

خون صاحب نظران ریختی ای کعبه حسن
قتل اینان که روا داشت که صید حرمند
صنم اندر بلد کفر پرستند و صلیب
زلف و روی تو در اسلام صلیب و صنمند
گاه گاهی بگذر در صف دلسوختگان
تا ثناییت بگویند و دعایی بدمند
هر خم از جعد پریشان تو زندان دلیست
تا نگویی که اسیران کمند تو کمند
حرف‌های خط موزون تو پیرامن روی
گویی از مشک سیه بر گل سوری رقمند
در چمن سرو ستادست و صنوبر خاموش
که اگر قامت زیبا ننمایی بچمند
زین امیران ملاحت که تو بینی بر کس
به شکایت نتوان رفت که خصم و حکمند
بندگان را نه گزیرست ز حکمت نه گریز
چه کنند ار بکشی ور بنوازی خدمند
جور دشمن چه کند گر نکشد طالب دوست
گنج و مار و گل و خار و غم و شادی به همند
غم دل با تو نگویم که تو در راحت نفس
نشناسی که جگرسوختگان در المند
تو سبکبار قوی حال کجا دریابی
که ضعیفان غمت بارکشان ستمند
سعدیا عاشق صادق ز بلا نگریزد
سست عهدان ارادت ز ملامت برمند
 
  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #56

Iridium

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
133
امتیاز
1,266
نام مرکز سمپاد
Bsh
شهر
Sr
سال فارغ التحصیلی
111
مدال المپیاد
IRMO Ag
دانشگاه
Iums
رشته دانشگاه
پزشکی
ناظری هنگام سپیده دم
https://m.soundcloud.com/jessicaunder/uedntvftvltc
هنگام سپیده دم خروس سحری. دانی که چرا همی کند نوحه گری؟
یعنی که نمودند در آیینه ی صبح کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری!...
 
  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #57

Iridium

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
133
امتیاز
1,266
نام مرکز سمپاد
Bsh
شهر
Sr
سال فارغ التحصیلی
111
مدال المپیاد
IRMO Ag
دانشگاه
Iums
رشته دانشگاه
پزشکی
  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #58

Iridium

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
133
امتیاز
1,266
نام مرکز سمپاد
Bsh
شهر
Sr
سال فارغ التحصیلی
111
مدال المپیاد
IRMO Ag
دانشگاه
Iums
رشته دانشگاه
پزشکی
http://player.iranseda.ir/music-player/?g=309470&w=4&VALID=TRUE
پیام عاشق
بنان
ای شانه اگر دیدی شکنج مویش را رسان سلامی
از این عاشق مسکین به ان بت شیرین بده پیامی
قصد من بگو ای کمند جانم اشفتی از شوق اشیانم
جان فدای تو، جان فدای تار رسای تو، بر سرمه بود جای تو
تو بودی رهزن ازادیم، بر هم زن شادیم، روز جوانی
کنون بده ز راه وفا از او نشانی
شب تنهایی ای رشک پری
من و پروانه مرغ سحری
ستاره در حیرت ز چشم گریان من
ببین که مه سوزد ز قلب سوزان من
ز آه شبانه سیه کرده خانه
خدا داند و بس این افسانه
 
  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #60

Iridium

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
133
امتیاز
1,266
نام مرکز سمپاد
Bsh
شهر
Sr
سال فارغ التحصیلی
111
مدال المپیاد
IRMO Ag
دانشگاه
Iums
رشته دانشگاه
پزشکی
https://m.soundcloud.com/ebrahim-pasbani/zfxhhp90w57f
دلا بسوز که سوزِ تو کارها بِکُنَد
نیازِ نیمْ شبی دفعِ صد بلا بِکُنَد
عِتابِ یارِ پری چهره عاشقانه بکش
که یک کرشمه تلافیِّ صد جفا بکند
ز مُلک تا ملکوتش حجاب بردارند
هر آن که خدمتِ جامِ جهان نما بکند
طبیبِ عشق مسیحا دَم است و مُشفِق، لیک
چو دَرد در تو نبیند که را دوا بکند؟
تو با خدایِ خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مُدَّعی خدا بکند
ز بختِ خفته ملولم، بُوَد که بیداری
به وقتِ فاتحهٔ صبح، یک دعا بکند
بسوخت حافظ و بویی به زلفِ یار نَبُرد
مگر دِلالتِ این دولتش صبا بکند
 
بالا