از اونجایی که مدرسه و مدیر مدرسه تا وقتی برای کتابخونه احساس نیاز نکنن و متوجه نشن چقدر به رسیدگی به کتابخونه نیاز داریم، طبیعتا کاری نمیکنن.
انتقاد نمیکنم ازشون صرفا میگم که منطقیه وقتی به نظر میاد کتابخونه مراجعه کننده نداره و بچه ها براشون مهم نیست، خرجی براش نکنه. پس بهترین کار اینه که بچه ها رو با کتابخونه اشنا کنیم.
کتابخونه مدرسه ما مثل یه گنجینه ارزشمنده، کمتر کسی بعد کامل شناختنش میتونه ازش دل بکنه.
ولی چون خیلی قدیمیه و یه مقدارم بزرگه، بچه ها این فرصتو ندارن که خوب بشناسنش و بفهمن واقعا چیه.
از اونجایی که مدرسه و مدیر مدرسه تا وقتی برای کتابخونه احساس نیاز نکنن و متوجه نشن چقدر به رسیدگی به کتابخونه نیاز داریم، طبیعتا کاری نمیکنن.
انتقاد نمیکنم ازشون صرفا میگم که منطقیه وقتی به نظر میاد کتابخونه مراجعه کننده نداره و بچه ها براشون مهم نیست، خرجی براش نکنه. پس بهترین کار اینه که بچه ها رو با کتابخونه اشنا کنیم.
کتابخونه مدرسه ما مثل یه گنجینه ارزشمنده، کمتر کسی بعد کامل شناختنش میتونه ازش دل بکنه.
ولی چون خیلی قدیمیه و یه مقدارم بزرگه، بچه ها این فرصتو ندارن که خوب بشناسنش و بفهمن واقعا چیه.
وظیفه افرادی مثل من که خوب میشناسنش چیه؟
من باید از دوستام و همکلاسی هام ببرم کتابخونه رو بهشون نشون بوم، کتابای جذاب رو نشون بدم و عضوشون کنم و کارهاشون رو پیگیری کنم، چون عضویت ساده بدرد نمیخوره...
قدم بعدی که در نظر دارم انجام بدم تو کتابخونه مدرسه خودمون، مرتب کردن کتاباس.
اون دفعه داشتم کتاب های مذهبی رو مرتب میکردم دیدم یه کتابه بهش نمیخوره اونجا باشه، همینطوری رندوم یه صفحه شو باز کردم دیدم نوشته: " سه برادر بزرگتر او که همگی همجنسگرا بودند. خودکشی کردند..." و مطمئن شدم جاش اونجا نیست
حالا جدای از این مساله بدیهی که کتاب ها تو قفسه های خودشون باشن، قصد دارم منابع و نمونه سوالات المپیاد رو که فقط بدرد المپیادی ها میخوره رو جدا کنم از بقیه کتاب های اون موضوع.
مدرسه ما در موضوعات زیست شناسی ، فیزیک، شیمی، ریاضی و نجوم کتاب های زیاااادی داره.
یک بخشی شون راجب المپیاده. اما کتابهای زیادی هم راجب همین علوم هستن که غیر المپیادی ان و برای عموم قابل استفاده ن . و چقدر هم معید و جذابن.
وقتی یکی میاد جلوی قفسه ریاضی، کتاب های هندسه مسطحه و نظریه اعداد و ترکیبیات رو میبینه دیگه فکر میکنه کلا همه چیز راجب المپیاده! در صورتی که اینطور نیست، کتاب های قشنگ و شیرین زیادی لای کتاب های المپیاد قایم شدن که فقط با حوصله زیاد پیدا میشن.
من قصد دارم همه اونها رو پیدا کنم و بزارم دم دست و جدا از المپیاد تا بچه ها با دردسر کمتری پیداش کنن و اینطوری بیشتر کتاب بگیرن و بیشتر به کتابخونه علاقه مند بشن و سطح دانش عمومی بره بالاتر.
یا برای زیست یک عالمه کتاب المپاد زیست داره. ژنتیک، زیست گیاهی، رفتار شناسی، نمونه سوالات ازمون های زیست شناسی از سال فلان تا فلان انتشارات رزمندگان و فاطمی و دانشپژوهان جوان و ....
هر کی بیاد فکر میکنه کلا راجب همیناس. اما یک مجموعه بزرگ راهنمای پزشکی و بهداشت خانواده داره که هر جلد راجب یه چیزه و اگر یه نفر از هر رشته ای بخواد دانشش رو در زمینه ای بالا ببره، واقعا براش مفیده. چند تا کتاب راجب چرخه سلولی داره چقدر کتاب راجب مغز هست از قدیمی گرفته تا جدید.
راجب فیزیک هم کتاب های مدرسه مون خیلی خیلی جذابن
من نود درصد مواقع جلوی قفسه فیزیک نشستم. کتاب هایی راجب:
نظریه کوانتمی، انواع ذرات بنیادی، دینامیک، الکترسیته، مغناطیس، دوگانگی موج ذره،موج و ....
وای هرچقدر از جذابیتشون بگم کم گفتم
واقعا حیفم میاد بقیه ندونن و نخونن..
قدم اول و دوم رو گفتم، سومیش رو هم فردا میام میگم
قدم سومی که در نظر دارم بردارم در راستای احیای کتابخونه، اینه که یک سری فرم بین بچه ها پخش کنم(هر کلاس یدونه) و پایان هفته جمع آوری کنم. این فرم ها برای اینن که بچه ها کتاب های مد نظرشون رو بگن و یه لیست شدیدا جامع تهیه بشه از چیزایی که بچه ها میخوان.
صفحه اول این فرم توضیح دادم به بچه ها که هرچی میخواید رو بنویسید، چون مدرسه باید بخره یا حداقل باید بدونه چیو باید بخره.
مثلا قراره بنویسم اگر بخاطر فراگیری صنعت سرگرمی کره جنوبی، به زبانشون علاقه مندی و میخوای یاد بگیری، کتاب های خوداموز زبان کره ای رو سفارش بده.
اگر میبینی منابع المپیاد کهنهن، جدیدا رو سفارش بده.
اگر به کتابی علاقه مندی و تو خونه نداریش یا اصلا داریش اما میخوای بقیه هم بخونن، سفارش بده.
و اینکه اگر راجب کتابی مطمئن نیستی یا نیاز به تحقیق داری، یک هفته وقت هست برای تحقیق و نوشتن کتاب های مد نظرت، پس خیلی جامع همه رو بنویس.
و در آخر هم یاد اوری میکنم که نوشتن این کتابا به این معنی نیست که مدرسه فوری میخره، بلکه ما داریم لیستی جامع از خواسته هامونو تهیه میکنیم تا مدرسه بدونه چی رو باید بخره.
این از صفحه اول فرم.
در صفحات بعدی بخش های کتابخونه رو نوشتم و زیر هر بخش کتاب های مربوطه رو مینویسن. بخش ها از این قرارن:
کمک درسی
المپیاد
فلسفی
فیزیک (توجه: کتاب های زیادی هستند در این زمینه که غیر درسی و غیر المپیاد هستن و مناسب فهم عمومی هستند، جهت اشنایی بیشتر به کتابخونه سر بزنین و از مسئولش بپرسین)
شیمی (همون توجهِ بالا)
ریاضی ( " " " " " ")
نجوم
زیست
زمین شناسی
هنر
تربیت بدنی
سیاسی
تاریخ
روانشناسی
جامعه شناسی
ادبیات فارسی
داستانی
مجله ها و نشریات
مذهبی
جغرافیا
زبان (نه فقط انگلیسی)
قدم بعدی(۴) صحبت مفصل با مدیر مدرسه مونه
خیلی خانوم با درک و شعوریه و خیلی امیدوارم که همه چیز خوب پیش بره باهاش.
لازمهی این، اجرا شدت قدم اول و سومه.
چون باید بدونه بچه ها میان و علاقه دارن و اگه برا کتابخونه خرج کنه، هدر نداده.
و باید یه لیست کامل و بلند بالاااا از کتابای درخواستی ما داشته باشه
این رو بیشتر اقدام نهایی میدونم...
تمرکز اصلیم رو میخوام بزارم رو قدمای مهم تر مثل دوم و اول و پنجم.
قدم پنجم که خیلی بنظرم هوشمندانه س.
اهدای کتاب
از فارغ التحصیلان میخوام ( با بدختی یه راه ارتباطی پیدا میکنم
) که کتاب های کمک اموزشی شونو اهدا کنن به کتابخونه و باید حواسم باشه نظام جدید باشن و قابل استفاده.
اینطوری وقتی مدرسه خواست کتاب بخره، کمتر خرج میکنه و همچنین کتاب های سال قبلیا هم بازیافت شده و کاغذ و آب و انرژی و خلاصه اینا
طرح اهدای کتاب فقط مختص کمک درسی نیست! به همه، هر کس که میشناسم حتی شده دبیر ها میگم و ازشون میخوام اگر کتاب مناسبی دارن و اگر مایل هستن، اهدا کنن. و خب البته که من و دوستام (چند نفر از همفکرام که همه با هم قراره این کارا رو بکنیم)
کتاب ها رو چک میکنیم که با کیفیت و مناسب باشن.
حالا که دارم فکر میکنم میتونم این رو داخل فرمِ قدم سه هم بگم بهشون...
قدم شیشم یه خورده حاشیه ایه ولی جالبه!
همه کسایی که کتاب گرفتن و نیاوردن، کارتشون هست... و میخوام از مدرسه اطلاعات تماسشون رو بگیرم و زنگ بزنم بگم لطفا کتابایی که گرفتین رو بیارین.
یبار نشستم چند دسته از کارتا رو نگاه کردم، نسبتا کتاب های جالبی رو گرفتن نیاوردن...
اما یه سری مشکلاتم هست، ممکنه طرف خط عوض کرده باشه یا خارج از کشور باشه..
راستی، از همین جا به همه کسایی که اینو میخونن میگم:
اگه از مدرسه قبلیت هنوز کتاب دستته، هرچه سریعتر برو پس بده!!!
قدم هفتم مهمترین قدمه بنظرم. قراره افراد همفکر خودمو پیدا کنم و با هم همه کار ها رو انجام بدیم. نمیخوام یه ایل جمع کنم، پنج شیش نفر کافیه بنظرم..
اینطوری خیلی همه چیز برام راحت تره و همه چیز سریعتر پیش میره. حتما میخوام دو نفرشون دهم باشن تا وقتی ما از مدرسه رفتیم، کسی باشه از ما، که راهمون رو ادامه بده...
قدم بعدی هم باز جزئیه اما اثر خیلی بزرگی داره!! میشه هشتمی.
به فضای کتابخونه میخوام برسم. همه جا کپه کپه خاک نشسته، باید تمیز بشه تا هم محیط بهداشتی تر باشه هم بچه زده نشن.
صندلی ها خیلی صدای وحشتناکی میدن، باید یه پوشش برا پایه هاشون درست کنیم که کمتر صدا بدن.
یک مقدار تزئینات بروز تر.. محیط الانش طوریه که احساس میکنی تو فیلم های دهه شست و حتی قبل تری
اول هر راهرو هم موضوعات رو میزنیم تا هم بچه ها بیشتر کنجکاو بشن و هم جستجو براشون ساده تر باشه.
ایمنی قفسات رو هم چک میکنیم، همین دو هفته پیش یه قفسه افتاد رو یکی از المپیادیا. (یکی از تخته هایی که روشون کتابه، از جا در رفت و کتابا افتادن،همین)
چندتا هم گیاه شاید.
بچه ها لطفا هر کی هر چیزی به ذهنش میرسه بهم بگههه
تا فردا، هر چیزی داشتین حتما بگین اینجا.
این اقدامات رو همه میتونن تو کتابخونه مدرسه خودشون انجام بدن.