خسته ی دو عالم
کاربر نیمهحرفهای

- ارسالها
- 200
- امتیاز
- 1,585
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- ....
- سال فارغ التحصیلی
- 1407
گایز از دیدگاه شما سرچشمه فکر قلبه یا مغز؟ و چرا؟
مغزگایز از دیدگاه شما سرچشمه فکر قلبه یا مغز؟ و چرا؟
قلب ادراک داره؟گایز از دیدگاه شما سرچشمه فکر قلبه یا مغز؟ و چرا؟
یه لحظه فکر کن، میبینی که سرچشمه فکر هورمونه. قلب و مغز اطاعت میکننمن سر این دارم روانی میشم بعد میگی هورمون![]()
حتی همین روانی شدنت هم هورمونهمن سر این دارم روانی میشم بعد میگی هورمون![]()
نهههه نمیخوامممیه لحظه فکر کن، میبینی که سرچشمه فکر هورمونه. قلب و مغز اطاعت میکنن
ب جوابم هنوز نرسیدم ولی قشنگ بودبه نظر من بیشتر به شخصیت افراد و محل و نوع زندگی فرد برمیگرده
ولی علمی بخوای فکر کنی مغز از قلب پیشی میگیره
چون اگه مغزی وجود نداشت، قلبی هم وجود نداشت و اگرکه بگیم کسی با قلبش تصمیم میگیره، درواقعیت این مغز هست که درک کرد که وقت تصمیم گیریه و با قلب تو اینجور ادما همکاری میکنه
به نظرم من میتونم تشبیه کنیم به دونفر که یکی خودخواه هست و یکی اهل مشورت و هردو خودشون تو کارهای صورت گرفته دخیل هستند حالا یکیشون به تنهایی و یکی دیگه با همکاری با کس دیگه
ایهاالناس، هورمون:نهههه نمیخواممم
خیلییییی خوب بودددددددد(❁´◡`❁)دیوید هیوم معتقد بود که احساسات و عواطف ما منبع اصلی انگیزه برای عمل هستند. او عقل را خادم احساسات میدانست و بیان میکرد که تصمیمگیری بدون عاطفه بیمعناست.
فلسفهای مانند خردگرایی (Rationalism) که توسط فیلسوفانی چون رنه دکارت مطرح شد، بر اهمیت استفاده از عقل برای شناخت حقیقت و تصمیمگیری تأکید دارد.
کانت معتقد بود که عقل باید در مرکز تصمیمگیری اخلاقی باشد، اما منتقدانی چون هیوم هشدار دادند که این رویکرد میتواند بیش از حد خشک و غیرانسانی شود.
بسیاری از فلاسفه مدرن، از جمله اسپینوزا و حتی در روانشناسی فیلسوفانی چون کارل یونگ، به این باور رسیدهاند که یک تصمیمگیری ایدهآل ترکیبی از احساسات و عقل است. احساسات میتوانند هدفها و ارزشها را تعریف کنند، درحالیکه عقل ابزار رسیدن به آن هدفهاست.
در عمل، اکثر انسانها گرایش دارند که تصمیمگیری را بهطور ناخودآگاه بر اساس احساسات (قلب) انجام دهند و سپس از عقل (منطق) برای توجیه آن استفاده کنند. این نتیجه تحقیقات روانشناختی نیز هست.
بااینحال، تعادل بین این دو بستگی به فرد، فرهنگ، و موقعیت دارد:
- جوامع فردگرا (غربی): بیشتر به تصمیمگیری منطقی بها میدهند.
- جوامع جمعگرا (شرقی): بر تصمیمگیری احساسی و ارزشهای انسانی تمرکز میکنند.
"بهترین تصمیمها، هم از قلب و هم از عقل سرچشمه میگیرند."
فیلسوفانی مانند آریستوتل نیز به این هماهنگی باور داشتند و معتقد بودند فضیلت در تعادل است. اگر تنها از قلب یا تنها از عقل پیروی کنیم، ممکن است از حقیقت انسانی دور شویم.
مغزگایز از دیدگاه شما سرچشمه فکر قلبه یا مغز؟ و چرا؟