MTZ
کاربر فوقفعال
- ارسالها
- 156
- امتیاز
- 1,173
- نام مرکز سمپاد
- علامه حلی 1
- شهر
- کرمان
- سال فارغ التحصیلی
- 96
هیچ جا کسی نگفت بیش از حدش خوبه و شما هم پیشنهادتون اگر پنهان کاری باشه پیشنهاد مزخرفیه و اتفاقا دارید از خانواده دورش میکنین.کنترلگری بیش از حد و ایجاد ترس باعث میشه فرزند همهچیز رو پنهان کنه! چیزی که خودم بهش پیشنهاد دادم اصلا همین بود! پنهان کردن روابط!
ایجاد ترس و نفرت شاید بتونه یه هجده ساله معتاد به قلیون رو ازش دور کنه اما ممکنه اونو با آدمایی آشنا کنه که دراگ و مابقی چیزها رو به زندگیاش بیارن!
کنترلگری نباید با ترس و خشم و ایجاد نفرت همراه بشه! نباید احساس ناامنی ایجاد کنه! دختر پونزده ساله باید بدونه هر اتفاقی بیوفته پناهی به نام پدر و مادر داره!
بنظر من این حجم دلتنگی برای یک دوست طبیعی نیست اصلا و اساسا و فکر میکنم این وابستگی بیش از حد از رفتار غیراستاندارد خانواده ناشی میشه!
یکی پستای خود شما و این خانم فهیم رو توی حرف بزن بخوونه کاملا متوجه میشه که شماها خودتون هم از خونواده تون مینالید دائما و پیشنهاداتتون و حرفاتون هم کاملا احساساتی و متاثر از شرایطی بوده که داشتید. و اتفاقا شمایید که دارید از خونواده دورش میکنید.
من نمیتونم با این داده ها قضاوت خاصی بکنم و پیشنهادی بدم اما با اینکه مطلقا بخواد صرف نصیحت باشه رفتار بابا مامان، مخالفم و معتقدم بعضی جاها نیازه که اعمال نفوذ شدیدتر باشه و این شایدها و فلانی که شما میارید غیرواقعی هست. اگر والدینش مخالفن با رابطه با این شخص و دارن مانع میشن من بهشون حق میدم. خیلی طبیعیه که تلاش کنن با ی آدم قلیونی دخترشون ارتباطی نداشته باشه. من نمیدونم نصیحتی هم کردن یا خیر. اگر نکردن و بلافاصله این همه فشار اوردن بله کارشون غلط بوده. اما برداشت من از حرفای ایشون اینه که وابسته تر از این حرفاست که با نصیحت کار تموم شه. و در چنین مواردی واقعا اعمال زور بجاست. اگر اعمال زور نکنن والدین و ایشون با این حجم از وابستگی گول خورد و اتفاقی که نباید پیش میومد شما چی خواهید گفت؟ میگید تصمیم خودش بوده و عواقبش به عهده خودشه؟ این حرف مزخرفه. تو این سن که همه اشتباه زیاد میکنن مسیردهی والدین باید تا حدی شدید باشه. و این استدلالتون که بخاطر این اعمال نفوذ بچه بخواد کارای بدتر بکنه هم خیلی ضعیفه. اگر با این دید بخواید نگاه بکنید هیچ کاری عملا نباید بکنن. بطور کلی با استقلال مخالف نیستم اما بجای خودش و در زمان خودش.
من فکر میکنم شماها همتون از همون اول فازهای آزادی خواهی و استقلالی که تو ذهنتون به عنوان ی اصل پایه ای وجود داشته رو دارید به ایشون تحمیل میکنید.
و همون جمله آخرتون که گفتید فکر میکنم که رفتار خانواده غیر استاندارد بوده گویای افکار حاصل از پیشینه شماست و الا همچین قضاوت مستقیم و سرراستی با این دیتاها خیلی غیرمنصفانه بود.