سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]

[meli]

پاسخ : سمپادی های تهران[راهنمایی فرزانگان 1]

خدایی باورم نمیشه این حرفای شماست ...
آره جزوی از زندگیم " بوده " ولی باید بیخیالش شد ؟!
مگه حتما باید تو زندگیت تاثیر داشته باشه ملیکا ؟

آره من خودمم!

ببین ریحانه... من نگفتم راهنمایی برام مهم نیست... یا دوستش ندارم...

ولی الان شرایطم عوض شده... اینکه من بیام روی کارگاه علوم دبیرستان تعصب نشون بدم خیلی منطقی تره تا حلقه ی راهنمایی!

مثل این میمونه این بچه هایی که رفتن دانشگاه... دغدغشون بیشتر بجای انتخاب رشتشون روی مسائل دبیرستان وقت بزارن!

واقعا منطقیه بنظرت؟؟؟

تو هنوز حرص میخوری چرا مدیریت دبستانت عوض شده؟ خب اونم بخشی از زندگیت بوده... 5 سال رو توش گذروندی...

شاید ناراحت شی که شرایطش بد شده ولی خودتو درگیر نمیکنی!(شایدم بکنی ولی من نمیکنم )

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : سمپادی های تهران[راهنمایی فرزانگان 1]

ريحانه يه مين بدون تعصب حرف بزن !‌
منم راهنمايي رو دوس دارم ، نرگسم داره ، مليكائم داره !‌فقط تو نيستي كه !
امـا ديگه نبايـد واسـه مشكلاش حرص بخوريـم ! چـون ديگه مدرسه دست ِ يه سرياي ِ ديگه ـس و ما خودمون مدرسه داريم با كلي مشكل !
حتي پارسالم تاثير ما خيلي كمتر از چيزي بود كه بايد مي بود چه برسه به امسـال !
من ميگم راهنمايي ديگه تموم شـده ! به من ربطي نداره نسلاي ِ بعدي چه تصميمي ميگيرن واسش !‌مدرسه اونا هم هست !
مثل اين كه وقتي ما سوم بوديم ، دبيرستانيا ميومدن بمون ميگفتن فلان كار رو بكنين ، بهمان كار ُ نكنين !

من حس میکنم ماها منظور همُ نفهمیدیم !
من نیودمدم بگم شما دوس ندارین که !
میگم این که میگین بیخیالش شیمُ اینا اشتباه محضه !
دارم میگم ، حداقلش اینه که فکر کنیم به مشکلاتش !
نمیگم بریم تو راهنمایی اعتراض کنیم که !

 

[روژین د.]

پاسخ : سمپادی های تهران[راهنمایی فرزانگان 1]

با عرض پوزش جهتِ اسپم؛
به صفحه های 3-4-5 مراجعه کنید ببینید که چجوری بچه های "راهنمایی" ، ما که "دبیرستانی" شده بودیم رو از بحث تاپیک بیرون کردن.
=> شما دیگه دبیرستانی هستید و اینم تاپیک راهنماییه. برید تو تاپیک خودتون بحرفید.

 

[N.M]

پاسخ : سمپادی های تهران[راهنمایی فرزانگان 1]

من الان معذرت میخوام از بیرون کردنِ شما ... چون داشتین درباره ی راهنمایی میحرفیدین پس جاتون همینجا بود ! بحثایِ مربوط به راهنماییُ نمیشه که تو تاپیکِ دبیرسان بکنیم !

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : سمپادی های تهران[راهنمایی فرزانگان 1]

آره من خودمم!

ببین ریحانه... من نگفتم راهنمایی برام مهم نیست... یا دوستش ندارم...

ولی الان شرایطم عوض شده... اینکه من بیام روی کارگاه علوم دبیرستان تعصب نشون بدم خیلی منطقی تره تا حلقه ی راهنمایی!

مثل این میمونه این بچه هایی که رفتن دانشگاه... دغدغشون بیشتر بجای انتخاب رشتشون روی مسائل دبیرستان وقت بزارن!

واقعا منطقیه بنظرت؟؟؟

تو هنوز حرص میخوری چرا مدیریت دبستانت عوض شده؟ خب اونم بخشی از زندگیت بوده... 5 سال رو توش گذروندی...

شاید ناراحت شی که شرایطش بد شده ولی خودتو درگیر نمیکنی!(شایدم بکنی ولی من نمیکنم )

خب این آخرین حرفمه چون حس میکنم یا من بد منظورمُ میگم یا شما نمیگیرین حرفمُ .
من حرص نمیخورم که چرا مدیر دبستانم عوض شده ! ولی بهش فک میکنم که مثلا چی شد که اینجوری شد !
من نگفتم حرص بخورین یا درگیر باشین !
بازم میگم !
من میگم حداقل باید بهش فکر کنیم !

 

[mahdish10]

پاسخ : سمپادی های تهران[راهنمایی فرزانگان 1]

کم مونده کلا اسم فرزانگان ـَم حذف کنن .
حس می کنم برگردیم راهنمایی نشناسیم کلا مدرسمونُ !

ربطی نداشــتا ... !
چیزایی حذف شدن که کـاملا منطقی بوده حذف شدنشون یا بعضی ـا چندان نقش مهمی نداشتن ، بعضی ـام بازم به صورت منطـقی قبول شده در شرایط خـاص خونده نشه .

 

[melika.m.r]

پاسخ : سمپادی های تهران[راهنمایی فرزانگان 1]

این که آدم به مشکل ــایِ راهنمایی ُ اتفاقاتی که توش میفته فکر کنه ُ اهمیت بده ؛ نه کارِ سختیه ، نه خیلی به آدم فشار میاره. می تونی بهش فک کنی ُ حرص نخوری ؛ چون کاری ازت بر نمیاد. به من چه حرفِ ما نیس بچه ها! اصن حرفی نیس که بشه از تهِ دل زد... اگه آدم بگه ، ینی یه منظورِ دیگه داشته...چون نمی شه راهنمایی به ما ربطی نداشته باشه...
+ منظورِ هم ُ اشتباه فهمیدیم بچه ها ! ادامه ــش ندیم بهتره!هیچکس اینجا نیــس که مدرسه ــش رو دوس نداشته باشه! خُ!؟ پس نمی خواد دفاع کنید از خودتون ُ بخواین ثابت کنید این مسئله رو! اینکه نتونستیم منظورِ هم ُ دُرُس بفهمیم ، مشکلِ مدلِ گفتنمونه! کسی به اصلِ قضیه که شک نداره! :)

 

[sayna]

پاسخ : سمپادی های تهران[راهنمایی فرزانگان 1]

مليكا جان حرفت ُ مي زني بعد ميگي از خودتون دفاع نكنين ؟

 

[meli]

پاسخ : سمپادی های تهران[راهنمایی فرزانگان 1]

مليكا جان حرفت ُ مي زني بعد ميگي از خودتون دفاع نكنين ؟

من به جای ملیکا میگم بیخیال دعوا نکنین

بحث رو بیخیالش نتیجه ای نداره (ساینا من طرف تواما )

 

[melika.m.r]

پاسخ : سمپادی های تهران[راهنمایی فرزانگان 1]

عزیزم! من می گم که مسلما" معنیِ حرفِ شما که می گین "به من چه" ، این نیس که راهنمایی براتون مهم نیس. اینه که کاری از دستمون بر نمیاد!

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : سمپادی های تهران[راهنمایی فرزانگان 1]

ربطی نداشــتا ... !
چیزایی حذف شدن که کـاملا منطقی بوده حذف شدنشون یا بعضی ـا چندان نقش مهمی نداشتن ، بعضی ـام بازم به صورت منطـقی قبول شده در شرایط خـاص خونده نشه .

ربطی نداشتا ؟؟! ^-^
اونوقت کاملا منطقی بودنشُ میشه توضیح بدین شما ؟
بله درسته یه سری چیزا منطقین ولی اگه بخواین انقد بیخیال بگذرین وقتی به خودتون میاین که کل مدرسرو حذف میکننُ میگم منطقی بوده .

 

[mahdish10]

پاسخ : سمپادی های تهران[راهنمایی فرزانگان 1]

ربطی نداشتا ؟؟! ^-^
اونوقت کاملا منطقی بودنشُ میشه توضیح بدین شما ؟
بله درسته یه سری چیزا منطقین ولی اگه بخواین انقد بیخیال بگذرین وقتی به خودتون میاین که کل مدرسرو حذف میکننُ میگم منطقی بوده .

مثـلا دیوار ِ سنگی ؛ آره مـنم شعرش ُ متن ـشُ دوس دارم ولی واقعـا درسـته توی مـدرسه شعره گوگـوش خونده بشـه ؟
یا اون گومبا گومبای آخرش ؛ مـی شـد ( شـما و اونایی که تا الان وسط حلقه بودن ) سر ِ وقت ِ مناسبش بخونید . وقتی توی مدرسه ایم و جمع فقط ماله خودمونه مشکلی نداش بخونیمش ، ولی یـنی چـی تو یه جمع ِ رسـمی اونم مثه آفتـاب " ما هـمه دیوانه هستـیم " ؟!
تا الانم اگه گیر نداده بودن یا همچین موقعیتی پیش نیومده بوده یا اشتباه کـردن .
چیزایی که بـایـد حفظ شن فقط شعرای مـدرسه ـس + حلقـه . که اونارم نه مـیتونن نه میزاریم حذف شه .
دیوار سنگی یا یار ِ دبستانی [ که میـگن ماله مخالف ـا بوده و اینا ] فقط چیزایی بوده که واسه قشـنگی تو حلقه میخوندیم . حرف ِ منـطقی اینا اینه که حلقه از اول با این رسم بوده که شعرای گفته شده ی خوده بچه ها توش خونده بشه ، که منـطقیه .

+ ما بیـخیال گذشتیـم ؟ باید دلیـل داشته باشیم واسه مخالفت ـمون ؛ که نداریـم هیچ ، حرف ِ اونام درسته .
من خودم مثلا زیاد راجبه گل ِ گلدون نمیدونم ولی اگر تنها مشکل ـشون باش این باشه که ماله مدرسه نیست خب قطعا مام همینطوری قبول نمی کنیم و چون همیشه عادت بوده خونده بشه یه مخالفتی میکنیم . ولی واسه بقیه ـش دلیلی نیست .

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : سمپادی های تهران[راهنمایی فرزانگان 1]

مثـلا دیوار ِ سنگی ؛ آره مـنم شعرش ُ متن ـشُ دوس داشتم ولی واقعـا درسـته توی مـدرسه شعره گوگـوش خونده بشـه ؟
یا اون گومبا گومبای آخرش ؛ مـی شـد ( شـما و اونایی که تا الان وسط حلقه بودن ) سر ِ وقت ِ مناسبش بخونید . وقتی توی مدرسه ایم و جمع فقط ماله خودمونه مشکلی نداش بخونیمش ، ولی یـنی چـی تو یه جمع ِ رسـمی اونم مثه آفتـاب " ما هـمه دیوانه هستـیم " ؟!
تا الانم اگه گیر نداده بودن یا همچین موقعیتی پیش نیومده بوده یا اشتباه کـردن .
چیزایی که بـایـد حفظ شن فقط شعرای مـدرسه ـس + حلقـه . که اونارم نه مـیتونن نه میزاریم حذف شه .
دیوار سنگی یا یار ِ دبستانی [ که میـگن ماله مخالف ـا بوده و اینا ] فقط چیزایی بوده که واسه قشـنگی تو حلقه میخوندیم . حرف ِ منـطقی اینا اینه که حلقه از اول با این رسم بوده که شعرای گفته شده ی خوده بچه ها توش خونده بشه ، که منـطقیه .

دیوار سنگیُ که بحثش پارسال 40 بار تو شورا شدُ هممون قبولش کردیم . اصن حرفی توش نیست . منم باهاش موافق نیستم .
بعدشم ینی چی که گومبا گومبا رُ تو آفتاب نخونیم ؟! ببین اگه بده همیشه بده ، اگه خوبه ئم همیشه خوبه !!
منظورم اینه که باید بدون ترس هرچیُ دوس داریمُ بگیم ! اگه دوس نداریمم کلا نگیم ! دیگه آفتابُ غیر آفتاب نداره که ! درسته که آفتاب رسمی تره ! ولی همیناس که شاید بخشی از هویت ما باشه !
ما واسه قشنگی یار دبستانی منُ میخوندیم ؟! بابا درسته که شعرای بچه ها بهتره ، ولی من هیچ اشکالی رُ حس نمیکنم تو یار دبستانی من که بخواد حذف شه !!

 

[mahdish10]

پاسخ : سمپادی های تهران[راهنمایی فرزانگان 1]

دیوار سنگیُ که بحثش پارسال 40 بار تو شورا شدُ هممون قبولش کردیم . اصن حرفی توش نیست . منم باهاش موافق نیستم .
بعدشم ینی چی که گومبا گومبا رُ تو آفتاب نخونیم ؟! ببین اگه بده همیشه بده ، اگه خوبه ئم همیشه خوبه !!
منظورم اینه که باید بدون ترس هرچیُ دوس داریمُ بگیم ! اگه دوس نداریمم کلا نگیم ! دیگه آفتابُ غیر آفتاب نداره که ! درسته که آفتاب رسمی تره ! ولی همیناس که شاید بخشی از هویت ما باشه !
ما واسه قشنگی یار دبستانی منُ میخوندیم ؟! بابا درسته که شعرای بچه ها بهتره ، ولی من هیچ اشکالی رُ حس نمیکنم تو یار دبستانی من که بخواد حذف شه !!

ببیـن گومبا گومبا همه اش مشکل نداره ، همون قسمت دیوانه ُ ایناش مشکله که واقعــن معنی نمیده تو یه جمعی که از بقیه مدارس و کلی بازرس هس خونده بـشه . فقـط شخصیت ـمون ُ میارم پـایین .
بحث ـارو قاطی نکن ؛ موضوع تـرس نیست ! اینکه بچه ها واسه خنده یا دیوونه بازی یه چیزی ُ همیشه ُ تو جمع خودمونی میخونن خیـلی فرق داره با اینکـه تو آفتاب بخونن . باید بدونیم چی ُ کـِی بخونیم .
اینکه تو یه مکان رسمی سعـی کنی جوری رفتار کنی ُ چیزایی ُ بگی که شخصیت ـت ُ زیر سوال نبـره ، لطـمه ای به هـویت ما وارد نمیـکنه والـا !
دقیقا یادم نیس ولی فک کنم میگن ماله چپی ـای زمان ِ جنگ ُ اینا بوده !

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : سمپادی های تهران[راهنمایی فرزانگان 1]

ببیـن گومبا گومبا همه اش مشکل نداره ، همون قسمت دیوانه ُ ایناش مشکله که واقعــن معنی نمیده تو یه جمعی که از بقیه مدارس و کلی بازرس هس خونده بـشه . فقـط شخصیت ـمون ُ میارم پـایین .
بحث ـارو قاطی نکن ؛ موضوع تـرس نیست ! اینکه بچه ها واسه خنده یا دیوونه بازی یه چیزی ُ همیشه ُ تو جمع خودمونی میخونن خیـلی فرق داره با اینکـه تو آفتاب بخونن . باید بدونیم چی ُ کـِی بخونیم .
اینکه تو یه مکان رسمی سعـی کنی جوری رفتار کنی ُ چیزایی ُ بگی که شخصیت ـت ُ زیر سوال نبـره ، لطـمه ای به هـویت ما وارد نمیـکنه والـا !
دقیقا یادم نیس ولی فک کنم میگن ماله چپی ـای زمان ِ جنگ ُ اینا بوده !

اگه شما فک میکنی شخصیتت میره زیر سوال میتونی نخونی !
دقیقا امثال توئن که باعث میشن فک کنن ماها که تو مثلا تیزهوشانیم مغروریم !
مائم دیوونه ایم ... مثه همه ی بچه های دیگه ی راهنماییای دیگه !
اگه قراره با یه گومبا گومبا شخصیتمون بره زیر سوال ، همون بهتر بره .
این جور چیزا نیس که به ما شخصیت میده !!

 

[meli]

پاسخ : سمپادی های تهران[راهنمایی فرزانگان 1]

.
بعدشم ینی چی که گومبا گومبا رُ تو آفتاب نخونیم ؟! ببین اگه بده همیشه بده ، اگه خوبه ئم همیشه خوبه !!

تا حالا همه حرفارو با تو موافق بودم ولی تو این مورد رو یکم باهات مخالفم...

قبول دارم گومبا گومبا یه چیزه فانیه... خیلیم باحاله... خودمم خیلی دوستش دارم... ولی واقعا یکی از بیرون مدرسه که با جو مدرسمون آشنا نیست اینو ببینه چی فک میکنه در موردمون؟

بهتره که حداقل برای ظاهر سازیم که شده یکم شخصیتمونو جلوی بقیه سنگین تر جلوه بدیم :) حالا خودمونم بخونیم و لذت ببریم اشکالی نداره

 

[mahdish10]

پاسخ : سمپادی های تهران[راهنمایی فرزانگان 1]

اگه شما فک میکنی شخصیتت میره زیر سوال میتونی نخونی !
دقیقا امثال توئن که باعث میشن فک کنن ماها که تو مثلا تیزهوشانیم مغروریم !
مائم دیوونه ایم ... مثه همه ی بچه های دیگه ی راهنماییای دیگه !
اگه قراره با یه گومبا گومبا شخصیتمون بره زیر سوال ، همون بهتر بره .
این جور چیزا نیس که به ما شخصیت میده !!

الان ربـطش به غــــرور ؟؟!!
شخصـیت یه چـیز کـاملـا متـفاوت ِ از غرور ، چــرا قاطیش میـکنی ؟!
به عنـوان یه آدم بـزرگ راهنـمایی بایـد خودت ُ دقیـقا مثه یه همچـین آدمی نشـون بدی ! اینکه مـا تو مدرسه خیـلی خاکی ُ باحال ُ اینـاییم فـرق داره ؛ همـش با هم فرق داره . جو ِ مدرسه یه چـیزه و جو ِ نمایشگاه یه چیز دیگه ! اگه رعایـت کنی رسمیت ُ جو ِ یه جا رو ربطی به غرور نداره !
بعدم ویژگی ِ ما فقـط دیوونه بـودنه ؟! آفتاب تو دیوونه بودن ِ بچه هاش توصیـف میشه یا نحـوه ی برخوردشـون ؟!
با یه شعـر شخصیـت تو زیـر سوال نمیـره با درکـت از موقعیـتا میره زیر سوال .
+ خونـدن این جـور چیـزام نیـست که شخصـیت و هـویت ـت ُ حفــظ میکـنه .

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : سمپادی های تهران[راهنمایی فرزانگان 1]

الان ربـطش به غــــرور ؟؟!!
شخصـیت یه چـیز کـاملـا متـفاوت ِ از غرور ، چــرا قاطیش میـکنی ؟!
به عنـوان یه آدم بـزرگ راهنـمایی بایـد خودت ُ دقیـقا مثه یه همچـین آدمی نشـون بدی ! اینکه مـا تو مدرسه خیـلی خاکی ُ باحال ُ اینـاییم فـرق داره ؛ همـش با هم فرق داره . جو ِ مدرسه یه چـیزه و جو ِ نمایشگاه یه چیز دیگه ! اگه رعایـت کنی رسمیت ُ جو ِ یه جا رو ربطی به غرور نداره !
بعدم ویژگی ِ ما فقـط دیوونه بـودنه ؟! آفتاب تو دیوونه بودن ِ بچه هاش توصیـف میشه یا نحـوه ی برخوردشـون ؟!
با یه شعـر شخصیـت تو زیـر سوال نمیـره با درکـت از موقعیـتا میره زیر سوال .
+ خونـدن این جـور چیـزام نیـست که شخصـیت و هـویت ـت ُ حفــظ میکـنه .

ربطش به غرور حرفاته .
میگی خیلی سنگینُ رنگین شعرایی غیر اینُ بخونیم دیگه ؟ خب واقعا فرق ما چیه با بچه های مدارسه دیگه ؟! اونائم همینن . با همین احساسا .
ببین همه میدونن که تو این سنا این هیجاناُ اینا کافیه !
این که ما میگیم دیوونه ایم منظورمون این نیس که واقعا دیوونه ایم !!
اینا یه سری هیجاناس ! پدر مادرُ اینائم آشنائن باهاش .

+ ملیکا ! ما 60 سالمون نیست که بخوایم خودمونُ سنگین جلوه بدیم ! تو دبیرستان آره لازمه ! ولی تو راهنمایی سن 12 - 13 - 14 ئه ! و این اوجه احساساتُ نوجوونیه !
سنگین بودنُ شخصیت به کنار ! اینم جای خودشُ داره ...

 

[mahdish10]

پاسخ : سمپادی های تهران[راهنمایی فرزانگان 1]

ربطش به غرور حرفاته .
میگی خیلی سنگینُ رنگین شعرایی غیر اینُ بخونیم دیگه ؟ خب واقعا فرق ما چیه با بچه های مدارسه دیگه ؟! اونائم همینن . با همین احساسا .
ببین همه میدونن که تو این سنا این هیجاناُ اینا کافیه !
این که ما میگیم دیوونه ایم منظورمون این نیس که واقعا دیوونه ایم !!
اینا یه سری هیجاناس ! پدر مادرُ اینائم آشنائن باهاش .

+ ملیکا ! ما 60 سالمون نیست که بخوایم خودمونُ سنگین جلوه بدیم ! تو دبیرستان آره لازمه ! ولی تو راهنمایی سن 12 - 13 - 14 ئه ! و این اوجه احساساتُ نوجوونیه !
سنگین بودنُ شخصیت به کنار ! اینم جای خودشُ داره ...

نه همیـنم میشه خوند ؛ با ویـرایش . نـه بچه های مدارس ِ دیگه شعـر نمیگن ، حلقـه نمیـزنن [ کلی ] ، اون احتـرامی ُ که برا ما قائل ـن نـدارن ... ببین مهم احترام ـس ! چرا میـگن ویژه تر از بقیه ایم ؟ فقـط واسه اون آزمونی که دادیم ُ سطح علمی ؟ چـن دفه معلما برگشتن گفتن سطح علمی ـتونم که با مثلا مدارس واله - خرد یکی باشه بهتـرید واسه درک ُ رفتارتـون ؟ فرقمون اینه که باید و میتونیم موقعیت ـا رو تشخیص بدیم . اگه تو بخـوای این فرق ُ نشون بدی معنیـش نه اینه که اون هیـجانات ُ نداری نه اصـلا اینه که مغروری .
مـنم تو حرفام حرفی از پدر و مادرا زدم ؟ اونام یه جوری جزه بخش ِ خودمونی ـمون محسوب میشن . ولی بازرس و بچه های مدارس دیگه فـرق دارن .
نه سـنگین بودن چیزه بدی ِ ، نـه تو جو ـای مختلف برخورد ِ متفاوت داشتن .

+ مشکل من غروری که برا من میگی نیست . چیزاییم که میگم فقـط حـرفه مـن نیـست .

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : سمپادی های تهران[راهنمایی فرزانگان 1]

نه همیـنم میشه خوند ؛ با ویـرایش . نـه بچه های مدارس ِ دیگه شعـر نمیگن ، حلقـه نمیـزنن [ کلی ] ، اون احتـرامی ُ که برا ما قائل ـن نـدارن ... ببین مهم احترام ـس ! چرا میـگن ویژه تر از بقیه ایم ؟ فقـط واسه اون آزمونی که دادیم ُ سطح علمی ؟ چـن دفه معلما برگشتن گفتن سطح علمی ـتونم که با مثلا مدارس واله - خرد یکی باشه بهتـرید واسه درک ُ رفتارتـون ؟ فرقمون اینه که باید و میتونیم موقعیت ـا رو تشخیص بدیم . اگه تو بخـوای این فرق ُ نشون بدی معنیـش نه اینه که اون هیـجانات ُ نداری نه اصـلا اینه که مغروری .
مـنم تو حرفام حرفی از پدر و مادرا زدم ؟ اونام یه جوری جزه بخش ِ خودمونی ـمون محسوب میشن . ولی بازرس و بچه های مدارس دیگه فـرق دارن .
نه سـنگین بودن چیزه بدی ِ ، نـه تو جو ـای مختلف برخورد ِ متفاوت داشتن .

+ مشکل من غروری که برا من میگی نیست . چیزاییم که میگم فقـط حـرفه مـن نیـست .

همچی میگی بازرس انگار هر روز تو مدرسه ی ما بازرسه !!
بازرسائم نمیان بگن ما شخصیتمون به خاطر این چیزا شخصیت بدیه .
نمیخواد به من درس اخلاق بدی شما . اینا رُ 100 بار از معلما شنیدم .
همه ی اینارم میدونم که تو موقعیتای مختلف رفتار مختلف داشتن ینی چی .
من میگم اینا چیزائی نیستن که بخوایم واسش محیط در نظر بگیریم .
اینا احساساتُ هیجانای مائن ...