سمپادی های اصفهان

[maryam_pmd]

پاسخ : سمپادی های اصفهان

واقعا فک میکنین اثر داره؟!
اگه تو این مدرسه ما آدم حساب میشدیم که مشکلی نبود!
هرکاری حودشون بخوان میکنن اصن هم کاری به درستیو غلطیش ندارن!

بابا شما اصلا اقارب رو نمیشناختین( به املا دقت کن عزیزم!)
اقارب همه چی رو زیرنظر داشت، تک تک بچه ها رو میشناخت و از وضعیت درسیشون خبر داشت. یه کارایی هم میکرد ولی کاملا نامحسوس. فقط یه بار که اومده بود در مورد یه بچه ها با من حرف بزنه اینا رو فهمیدم. بهم گفت فلانی تو این درسا ضعیفه، با تو دوسته. سر این زنگ که پیشش میشینی این درسو باهاش کار کن! یعنی حتی میدونست هر دانش آموز کدوم زنگ کجای کلاس میشینه. ماها قدر اقارب رو نداشتیم اصلا. حالا باید این نیلچیان :-& مدرسه رو بچرخونه. خوشحالم که در دوران اون شاگرد این مدرسه نبودم. همون یه سال اول با این که هنوز قدرتی نداشت گند زد.

 

[soofy]

پاسخ : سمپادی های اصفهان

بابا شما اصلا اقارب رو نمیشناختین( به املا دقت کن عزیزم!)
اقارب همه چی رو زیرنظر داشت، تک تک بچه ها رو میشناخت و از وضعیت درسیشون خبر داشت. یه کارایی هم میکرد ولی کاملا نامحسوس. فقط یه بار که اومده بود در مورد یه بچه ها با من حرف بزنه اینا رو فهمیدم. بهم گفت فلانی تو این درسا ضعیفه، با تو دوسته. سر این زنگ که پیشش میشینی این درسو باهاش کار کن! یعنی حتی میدونست هر دانش آموز کدوم زنگ کجای کلاس میشینه. ماها قدر اقارب رو نداشتیم اصلا. حالا باید این نیلچیان :-& مدرسه رو بچرخونه. خوشحالم که در دوران اون شاگرد این مدرسه نبودم. همون یه سال اول با این که هنوز قدرتی نداشت گند زد.

خوب درسته که نیلچیان اصلا مدیر خوبی نیس ولی اقاربم مالی نبود. شما ها چون رباتیکی بودین باش ارتباط داشتین با بقیه ارتباطی نداش اصن...

 

[hermes]

پاسخ : سمپادی های اصفهان

استیکاش ولی خوب بود چرت نگو
دفترشو نخوندم از دور دیدم پر قلب و اینا بود
بگو واسشون سیفون اتوماتیک بذارن آهان از این دیواریا حس خوبی داره جریان هنگ کنگیه رو میدونی؟!
حالا شمبه میرم کتابا درستکارو بش بدم میرم یه سرکی میکشم:پی (نه ب صورت عمقیا! :د)

یه بار بریم مهمون تو
سیفون تخته رو ول کن !! صندلیای پیش هواکش نداره!آدم عذاب میکشه!خیلی هم داغونه، چه جوری تحمل کردین؟

یه بار یه جلسه گذاشتن برای مدرنیزه کردن مدرسه داشت کار از اینم فرا تر میرفت و به کنترل آنلاین دانش آموز توسط والدین میرسید که ما هم به عنوان اعضای جلسه از انجامش تفره(املا؟) رفتیم B-)
اتفاقا حضور غیاب اثر انگشتی و کارت RFID و ... هم جزو مسایل مطرح بود که به خیر گذشت #

همچین به خیر هم نگذشت...
شروع کردیم کد هاشو نوشتیم!حتی سایت جدید و اینا ...بعد مسائل خانه مشروطه اینا پیش اومد!
ولی مدرسه ما با این سیستم ها جواب نمیده ، یعنی جو بچه ها اینجور نیست ، تازه ، مدرسه ما خرج کنه ، همه فحش میدن!

پ.ن:اصلا این تاپیک های میتینگ رو میبینم ها نمیدونم چی بگم دربارش
خوشم میاد از شهر های دیگه هم میرن میتینگ!
نمیدونم واقعا چه خبره

سوالم اینه که چرا هی خودتو این درُ اون در میزنی برا میتینگ واقعا میخوام بدونم
وقتی هم بشه ، مسلما" شما زودتر همه خبر دار میشی !
اگر میتینگ میخوای ، با بچه ها به صورت خصوصی ، مطرح کن ، بعد اگه تعداد افراد موافق از انگشت های دست، بیشتر شد ، بیاین اینجا مطرح کنین!
با وجود این که کلا" میتینگ هدفمند نمیتونیم داشته باشیم ، اما سعی کنید رو یه جای هدفمند فکر کنید ، مثن تا الان انتظار داشتین بچه ها ، پاشن برن پارک؟اونم تو شهری مثل اصفهان؟؟تازه بچه های اژه ای و فرزانگان امین؟
پیشنهادی هم که برات دارم اینه که اصلا به آوردن بچه هایی که عضو سایت نیستن فکر نکنی!چون گندش در میاد ( اگه همینجوریش در نیاد) و خیلی دردسر میشه !

اگر هم با میتینگ های اون شهر ها مخالفیم ؛ بریم تو تاپیکشون فحش بدیم!

همون همایش آبرو دار ِ کشوری رو تو فکرش باشین، ثواب دنیا و آخرت رو ببرین! "خز" هم نیست !
---------
@ نیک : من خلای معلم ها رو با کلی اکراه میرم توش،اونم از روی اجبار ، تو دبیرستان 2-3 بار رفتم!یه بارشم برا این بود که قایم شم!والسلام!
ساختمون دستشویی ها ، کنار سالن ورزش ، یادته فاصلابش بالا زده بود تو سالن جهان پهلوان تختی؟ بو گند میداد(میده) تا یادمه
این دستشویی عه بود که غضنفری تو دیوار ساخت؟ لوله های فاضلابش میره تو شوفاژا فک کنم برا گرمایش

 

[robo94]

پاسخ : سمپادی های اصفهان

یه بار بریم مهمون تو
سیفون تخته رو ول کن !! صندلیای پیش هواکش نداره!آدم عذاب میکشه!خیلی هم داغونه، چه جوری تحمل کردین؟همچین به خیر هم نگذشت...

هواکش یه سولاخی کوچولو بود .. ببین هواکش عموما" واسه گرم نشدنه دیگه؟! واسه تعداد کمی از بچه ها مثلا تو 3 تا کلاس شاید ب سختی 2و3 مورد هست که محل صدوره! خب پشت این صندلی چوبی های پیش کاملا" وازه ... آره کمر و همه جای آدم درد میگیره رو این صندلی ها حتی صاب میره ولی 4 ساعت قراره سال دیگه بشینی رو این صندلی فلزی ها کنکور بدی! اگه حجی دای عادت کرده باشه حداقل تو کنکور مسئله نداری البته اینقدر توی کنکور در بحر سوالات آدم مستغرق میشه که ب این مسائل توجه نداره اما یکم سختی کشیدن خیلی خوبه

@ نیک : من خلای معلم ها رو با کلی اکراه میرم توش،اونم از روی اجبار ، تو دبیرستان 2-3 بار رفتم!یه بارشم برا این بود که قایم شم!والسلام!
ساختمون دستشویی ها ، کنار سالن ورزش ، یادته فاصلابش بالا زده بود تو سالن جهان پهلوان تختی؟ بو گند میداد(میده) تا یادمه
این دستشویی عه بود که غضنفری تو دیوار ساخت؟ لوله های فاضلابش میره تو شوفاژا فک کنم برا گرمایش

اون دسشویی معلما همونه که کاشیاش آبی آسمونیه؟ اونو منم توش نرفتم! ولی از قیافش معلومه مالی نیس : - ) آره فاضلابو یادمه حالمونو ب هم زدی :-& کودوم دستشویی تو دیوار بود؟!! ی حموم ساختن ک انگار شاهمرادی نظارت داشت رو کار! تو شوفاژا اصن همینا میره واسه گرمایش واسه همینه اصن شوفاژا از موتورخونه جداست چون خود ب خود گرمه


میتینگای شهر ما دم کلاس خصوصیا و در و دکون مشاوراست ما هم شنیدیم

میگم قبل اینکه میتینگ بذارید بیاین در مورد هدف از میتینگا صحبت کنیم یهو دیدین منصرف شدیم و رفتیم میتینگ شهر های دیگه رو هم ابطالیدیم

 

[hermes]

پاسخ : سمپادی های اصفهان

نیمکت های پارسال رو خدا رو شکر عوض کردن ، وگرنه ما فلت میشدیم!شما از فلت گذشته فک کنم آینه و اینا

میتینگ ؛ بعد از آزمونای روز جمعه حتی! آموزشی هم هست ، میشینن چک میکنن با هم!ما هم شنیدیم!

تو دیگه میتینگ میتینگ نکن ، پس فردا تاپیک میزنن "نیک ، هرمس ،با این پستاتون ریدین به سایت " ( همینجوریش هم میتونن بزنن )

دستشویی که فقط دستشویی خونه خود آدم!
اینو دیدی؟

 

[robo94]

پاسخ : سمپادی های اصفهان

نیمکت های پارسال رو خدا رو شکر عوض کردن ، وگرنه ما فلت میشدیم!شما از فلت گذشته فک کنم آینه و اینا

میتینگ ؛ بعد از آزمونای روز جمعه حتی! آموزشی هم هست ، میشینن چک میکنن با هم!ما هم شنیدیم!

تو دیگه میتینگ میتینگ نکن ، پس فردا تاپیک میزنن "نیک ، هرمس ،با این پستاتون ریدین به سایت " ( همینجوریش هم میتونن بزنن )

ماها دیگه رفتیم تو رده ی Smart TV شما هنوز لامپ تصویر موندین!

کسی از اون پستا نمیزنه منو هیشکی نمیشناسه

نه من میتینگ میتینگ نکردم... تو هم حالا دقیق نشو تو بحث میتینگای علمی آموزشی تا ندیدیم که نباید حرف بزنیم .. حرف باد هواست

100 رحمت ب همین پستای اینجا که میگن فلانی فلان کرده تو سایت بازم بعضی اف.بیه!

پ.ن اصلاح شد

 

[hermes]

پاسخ : سمپادی های اصفهان

حرف باد حواست

البته از اتاق فرمان اشاره میکنن که " باد ِ هواست" بعله ( باد ِ حوا ، حضرت حوا باد داره مثن ، یا مثن آرایه ادبی؟حواس 5گانه باد داره؟ )
---
خیلی خوشحالم که قضیه میتینگ اصفهانیا حل شد، به خوبی و خوشی امیدواریم این میتینگ تهرانیا باعث عبرت شده باشه دیگه

 

[robo94]

پاسخ : سمپادی های اصفهان

نمیدونم چرا اینجوری شد تو فاز لهجه و لحجه بودم اینجوری نوشتم

عجب سوتی ای! اصلاح کردم

امرو خیلی بیکار شدی الان یهو میبینی حمله میکنن میگن اینجا رو چت روم نکنین من میگم بحثای دیگه بشه

 

[SR]

پاسخ : سمپادی های اصفهان

شروع کردیم کد هاشو نوشتیم!حتی سایت جدید و اینا ...بعد مسائل خانه مشروطه اینا پیش اومد!
ولی مدرسه ما با این سیستم ها جواب نمیده ، یعنی جو بچه ها اینجور نیست ، تازه ، مدرسه ما خرج کنه ، همه فحش میدن!
سوالم اینه که چرا هی خودتو این درُ اون در میزنی برا میتینگ واقعا میخوام بدونم
وقتی هم بشه ، مسلما" شما زودتر همه خبر دار میشی !
اگر میتینگ میخوای ، با بچه ها به صورت خصوصی ، مطرح کن ، بعد اگه تعداد افراد موافق از انگشت های دست، بیشتر شد ، بیاین اینجا مطرح کنین!
با وجود این که کلا" میتینگ هدفمند نمیتونیم داشته باشیم ، اما سعی کنید رو یه جای هدفمند فکر کنید ، مثن تا الان انتظار داشتین بچه ها ، پاشن برن پارک؟اونم تو شهری مثل اصفهان؟؟تازه بچه های اژه ای و فرزانگان امین؟
پیشنهادی هم که برات دارم اینه که اصلا به آوردن بچه هایی که عضو سایت نیستن فکر نکنی!چون گندش در میاد ( اگه همینجوریش در نیاد) و خیلی دردسر میشه !

اگر هم با میتینگ های اون شهر ها مخالفیم ؛ بریم تو تاپیکشون فحش بدیم!

همون همایش آبرو دار ِ کشوری رو تو فکرش باشین، ثواب دنیا و آخرت رو ببرین! "خز" هم نیست !

منظورت کدهای سایته دیگه؟

من خودم اونجور میتینگ ها رو نمیام چه برسه به اینکه اینطوری هماهنگش کنم!
والا چیزی که میخوام بدونم اینه که چرا اینوسط اصفهان اینطوری شده!
تعدادمون هم که تو سمپادیا کمه
میتینگ اینا هم ولش
یه چیز دیگه هم میخوام بدونم اینهمه خودمون با خودمون میتینگ میزاریم(!) چرا به اینجا سرایت نمیکنه؟
بعله تا ما باشیم و میتینگ بزاریم(با توجه به تهرانی ها)

 

[نيـــــاىْ]

پاسخ : سمپادی های اصفهان

واقعا فک میکنین اثر داره؟!
اگه تو این مدرسه ما آدم حساب میشدیم که مشکلی نبود!
هرکاری حودشون بخوان میکنن اصن هم کاری به درستیو غلطیش ندارن!

همش همینو میگین!
خب باو یه بار برین دم دفتر با مامان باباهاتون! اگه یه ایل پاشیم بریم که نمیتونه هیچی نگه!
یه بار برین ببینین شاید اثر داشت!
بعدشم ، اگه تهدید بکنیم که از مدرسه میریم یه جای دیگه مثلن نیک آهنگ ، چنتا از بچه های درس خوبم برداریم دنبال سرمون راه بندازیم یه کاری میکنه دیگه

 

[sh.n1996]

پاسخ : سمپادی های اصفهان

ببين يه عده خعلي خاصي هستن كه مسئولين واقعا قبولشون دارن
اكثراون دسته نه خودشون اعتراض ميكنن نه اينكه مامان باباشون اجازه ميدن اصن حرفي از بيرون اومدن از اين مدرسه بزنن
بعدشم اونا n تا كلاس ميرن و از اول اينطور بودن و براشون فرقي نداره معلما كي باشن
اين اتفاق حداقل توي كلاس ما افتاد كه كل كلاس رفتيم براي فيزيك اعتراض كرديم و به ما كفتن مشكل از خودتونه
و اون دانش آموزاي خاص دقيقا به ما كفتن واسه جي اين شكلي ميكنيد كه اسم كلاس بد بشه اين قضيه فيزيك هم خعلي جدي شده بود ولي آخرش با اين تموم شد كه عده مون رو بردن دفتر كفتن جو درست نكنيد

 

[robo94]

پاسخ : سمپادی های اصفهان

حوصلم سر رفته بود رفتم مدرسه

 

[SR]

پاسخ : سمپادی های اصفهان

ای کاش به جای این چیز ها یه سری پنکه و کولر میزاشتند تو کلاس ها!

 

[robo94]

پاسخ : سمپادی های اصفهان

ای کاش به جای این چیز ها یه سری پنکه و کولر میزاشتند تو کلاس ها!

ما نخاله داشتیم ... کیسه فیریزر آب میکرد ... میزد ب پنکه ... یا بطری آب معدنی پرت میکرد ... 2 تا لامپ کم مصرف شیکست بعد سال سوم که بودیم ی سیم لخت تو کلاسمون بود بعد ی توپ فوتبال بود تو کلاس میزدیم به این سیمه ... فاز و نول ب هم میچسبید فیوز طبقه 2 میپرید ... بعد یکی دم تابلو برق کشیک بود ... هی وصل میکرد کلید رو ... بعد این لوپ همینجور تکرار میشد تا 15 دقیقه زنگ تفریح بگذره ... یادش بخیر

پنکه ی اتاق درستکار رو هم پیش دانشگاهی گذاشته بودیم ... بعد اینا گچ رو پودر میکردن میریختن اون تو یا کاغذ میگرفتن دم پنکه گرد بلند میشد مثه سگ کیف می کردن

بازم نخاله بازی هست اینا مرتبط با کولر و پنکه بود


رفتم پیاده مدرسه ... پیاده برگشتم ... بغضی گلومو گرفت

 

[niloofar.l]

پاسخ : سمپادی های اصفهان

کجا اثر داشته که مدرسه شما اثر داشته باشه
تو مدرسه ما یک نفر نبود که موافق باشه آکواریوممونو بکنن سالن افتخارات امسالم کلی افتخار آفریدیم دیگه میترکه این سالنه :-s

آقا خوب شما دغدقه (؟!) تون همینه! معلمایی مثل آقایون: اعلمی، اعلمی (2)، عزیزی،هنرمندیان، سامع، حق شناس، باطنی و خیلی های دیگه که من نمیشناسم که ممکنه خودتون مسخرشون کنین رو نمیبینین؟! یعنی دریغ از یه معلم خوب که ما داشته باشیم!!!

یه معلم فیزیک داشتیم امسال برا سوالایی که یه خط فقط جواب میخواست دوتا تخته پر میکرد! 90% کلاسو داشت اس ام اس میداد اون 10 % هم همش داشت میگفت اینجا یه موضوعی هس! یا برا تنوع میگفت ببینید بچه ها..! فقط روزای امتحاناش یه تفاوتی میکرد اونم این بود که 100% اس ام اس میداد (خدا خیرش بده!) و ما 6 تایی حل میکردیم و تازه با درس دادن این معلم که 6 تایی هم نمرمون بالا 15 نمیشد! توقعی میره جز این که سر کلاساش حرف بزنیم و بخوابیم و در کل گوش ندیم!؟!

یه معلم شیمی داشتیم که اصن مثل ماست بود! کلا هم تو کار تیکه انداختن بود!!! اصن نگم بهتره!

یه معلم زیست داشتیم صداش مثل قرقاول بود! خدا رو شکر درساش پاورپوینت بود با دیتاشو که میخاست کار کنه چراغا رو خاموش میکرد و پرده ها رو هم میکشید و فضا رو برای خواب آماده میکرد! والا من یا خواب بودم یا ریاضی حل میکردم یا اگرم گوش میدادم کل چیزی که این بلد بود این بود که بگه این کارو نکنید سرطان میگیرید! اونو نخورید سرطان میگیرید!

یه معلم دینی داشتیم که خیلی هم بهش ظلم کردیم! این همه چیش سیاه بود! کفشش سیاه بود مارک نایکش یه رنگ دیگه بوده بعد این مارک نایکو کنده بود که ریا نشه! چادرشو تو کلاس در نمی آورد آخه میدونید ما نامحرم بودیم! من خودم آدمی نیستم که معلمایی که باحجابو چادریو اینان مسخره کنم اما واقعا این معلممون افراطی بود! خوب صداش هم آروم بود اصن ما نمیفهمیدیم چی میگه! البته خیلی هم اذیتش کردیما! خدا ببخشه ما رو واقعا!

یه معلم زبان داشتیم که همش برگه های گرامرو اینا رو زیراکس میکرد می آورد تو کلاس از روش میخوند! همین! یکی نبود بگه آخه ما سواد داریم خودمون میخونیم دیگه! شما اگه خیلی فعالی خوب سوال بیار حل کن ! یا حداقل محض رضای خدا این وزارتی رو ول کن یکم کمبریج درس بده! دریغ از یه صفحه کمبریج که ایشون درس داده باشن!

یه معلم زبان فارسی داشتیم این یه مورد استثنا بود! خدا واقعا خیر دنیا و آخرت بش بده! هروقت میدید یکی سرکلاسش خوابه میگفت مولوی سرکلاساش هرکی میخوابیده میگفته اشکال نداره این نشون میده که این فرد سر کلاس من احساس آرامش میکنه که خوابیده! مولوی اجازه میداد بخوابه معلم ما هم دستش درد نکنه از مولوی تبعیت میکرد! هر چی هم دعاش کنم کمه

معاونمون هم که دیگه اصن نوبر! به این که چرا ناخنت به جای 1 میلیمتر که تو مدرسه ما مجازه بلندباشه 1.1 میلیمتره گیر میداد! مثلا میگفت چرا زنگ بجز ورزش شلوار ورزشی میپوشید! دقت کنید شلوار لی نه ها! شلوار ورزشی کردی!

یه مسئول المپیاد داریم تو مدرسه مون که همه کار میکنه جز این که به مسائل مربوط به المپیاد بپردازه! اینقدر هم وقتی حرص میخوره خوشگل میشه که نگو!

و یه سری انسان های دیگه مثل واهب و شیخ سجادیه و سروش(البته من همیشه میگم صحت!) که من طی این یه سال مسئولیتون تو مدرسه رو نتونستم متوجه بشم

مدیرمون هم که اصن عشق منو همه دانش آموزای مدرسه! اصن تا میگه خانوما تمام 700 نفر مدرسه دلشون میخاد برن بپرن بغلش! و چون اینو میدونه روزی 100234 بار این کلمه ی زیبا رو با لحن زیبای خودش ادا میکنه!
آقا این مدیر اصن میدونه ما هم هستیم تو مدرسه؟! اصلن یه دونه از دانش آموزا رو هم نمیشناسه والا! چند وقت پیش رفته بودیم پیشش بعد میگه تو چقدر قیافت آشناس! احتمالا از دوما یا سومایی که من فکر میکنم چند بار دیدمت!اینم از مدیر!

انتظار دارین سرکلاس سر و پا گوش باشیم وقتی معلمامون اینن! خوب خودمون کتابو بخونیم خیلی به صرفه تره خداییش!

می بینید!کلا مدرسه ای داریم ما! همه چی آرومه! حتی نمیخان آکواریوممونو سالن افتخارات کنن!

 

[SR]

پاسخ : سمپادی های اصفهان

معمولا سال اول همه بد هستند کم کم درست میشند
ما هم با فیزیک مشکل داشتیم سال اول به دلیل اینکه معلم پارتی داشت ننداختنش بیرون
ولی توجه میکنم میبینم کادر مدیریتی مدرستون خرابه
راستی ما هم آکواریوم داشتیم؟؟؟

 

[n.r]

پاسخ : سمپادی های اصفهان

یعنی من بالایی رو که میخونم اشک تو چشام جمع میشه یاد سال های دور از خانه می افتم

خب وقتی مسئولا اخلاقشون جوریه که دانش آموزا ترجیح میدن به جا سروکله زدن باهاشون برن کلاس بگیرن همین میشه دیگه! بیچاره اونایی که پول این کلاسام ندارن دلشون خوشه اومدن تیزهوشان! مدرسه ما فقط یه خوبی داره تو درس اونج جو درس خوندنشه!

پ.ن:خب از بالایی تبدیل شد به صفحه قبل پست یکی مونده به آخر

 

[robo94]

پاسخ : سمپادی های اصفهان

من احساس شرم می کنم راس میگین ما ها تو پر قو بودیم این 4 سال نسبت ب شما

ینی فک کنم تنها ویژگی + مدرسه شما نسبت ب ما اردو هاتونه

 

[error]

پاسخ : سمپادی های اصفهان

من احساس شرم می کنم راس میگین ما ها تو پر قو بودیم این 4 سال نسبت ب شما

ینی فک کنم تنها ویژگی + مدرسه شما نسبت ب ما اردو هاتونه

اردو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سالی یک اردوی برون شهری
اونم از سال سوم
اردو برا ما یه رویاست
سال ما که واقعا بد بخت بودیم
سال اول هیجا نرفتیم
سال دوم هم کاشان که اولا هم بردن
تازه پیش ها هم که پارسال می بردن امسال نبردن

 

[robo94]

پاسخ : سمپادی های اصفهان

ما دو تا اردو رفتیم تو کل 4 سال! یه دونه نجف آباد یه دونه کاشون
بعد اردوی کاشون ما اینجوری بود محل خوابمون توی نمازخونه ی ی دبیرستان دولتی بود و کلا" همش بی برنامگی بود البته ما ریاضیا اینطوری بودیم و اصن این اردو رو برای این واسه ما گذاشتن که تجربیا رو برده بودن و ما صدامون در اومده بود

حالا هتل نگارستان بود یا ی جا مثه اونجا؟! خوش گذشت؟!
ما که توی همون نماز خونه خیلی بهمون خوش گذشت ... بعدش تازه اون شب ما تو نماز خونه بودیم بقیه کلاس ها رو داده بودن به مردم! ی زنه اومده بود شب یهو در رو واز کرد جیغ و داد چرا سر و صدا میکنین و اینا ... هیکلشم کاملا" منطبق بر آرنولد بود که ما اون شب تمامش واسه شوهر اون زنه به سوگ نشسته بودیم


معاون سال سوم ما هم که ماست بود ... مسئول پرورشی بود شده بود معاون

اما خدا رو شکر تو مدرسه آزاد بودیم ... اما خدایی اردو های شما بهتره