قشنگ‌ترین بیت‌هایی که شنیدید

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع radiowavefm
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
"گر جهانی ز دست تو برود
مخور اندوه آن که چیزی نیست
عالمی نیز اگر به دست آری
هم مشو شادمان که چیزی نیست
بد و نیک جهان چو در گذر است
در گذر از جهان که چیزی نیست"

#واعظ کاشفی
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:
بگذار سر به سينه ی من تا بگويمت
اندوه چيست عشق كدام است غم كجاست
بگذار تا بگويمت اين مرغ خسته جان
عمريست در هواي تو از آشيان جداست
فریدون مشیری
______________________________
دستم از هرچه هست کوتاه است،
از جهان قایقی به گِل دارم
بشنو ای شاه گوش‌ماهی‌ها
دل اگر نیست،
درددل دارم

علیرضا آذر
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:
اندوه من اینست که در دفتر شعرم
یک بیت به زیبایی چشم تو ندارم


ملک‌الشعرای بهار
 
می و میخانه مست و می کِشان مست

زمین مست و زمان مست ، آسمان مست ؛

نسیم از حلقه زلف تو بگذشت

چمن شد مست و

باغ و

باغبان مست

تا زدم یک جرعه می از چشم مستت ، تا گرفتم جام مدهوشی ز دستت

شد زمین مست ،

آسمان مست ، بلبلان نغمه خوان مست ،

باغ مست و باغبان مست ...

#بیژن ترقی
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:
رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار

دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود

#حافظ
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:
نیست رنگی که بگوید با من
اندکی صبر،سحر نزدیک است
هر دم این بانگ برآرم از دل
وای، این شب چقدر تاریک است.
خنده ای کو که به دل انگیزم؟
قطره ای کو که به دریا ریزم؟
صخره ای کو که بدان آویزم؟

سهراب سپهری
______________________________
می روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه خویش
به خدا می برم از شهر شما
دل شوریده و دیوانه خویش

فروغ فرخزاد
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:
در وادی شطرنج غمت
شاه عشق بودم و با کیش رخت مات شدم
 
بی اعتنا شدم به جهان، بی تو آنچنان
کزدیدن تو نه غمگین میشوم نه شاد

#فاضل نظری
 
تو چه دانی که
چها کرد فراقت با من؟
داند این آنکه ازین
غم بود او را قدری
عراقی
 
دل ربودی از من و این دل دگر پیدا نشد
بعد تو این جان ؛ چرا بار دگر شیدا نشد
رفتی و از خاطرم چشمان تویک دم نرفت
بعد تو شعر و غزل...یا قافیه زیبا نشد

مائده قاسمی
 
تا صبح دم به یاد تو شب را قدم زدم
آتش گرفتم از تو و در صبحـــدم زدم

با آســمان مفاخره کـــردیم تا ســـحر
او از ستاره دم زد ومن از تو دم زدم
حسین منزوی
 
جره بازی بدم رفتم به نخجیر
سیه دستی زده بر بال مو تیر
بوره غافل مچر در چشمه‏ساران
هر آن غافل چره غافل خوره تیر

باباطاهر
 
آغاز ما تویی و سرانجام ما تویی
بی تو مسیر عشق به آخر نمیرسد
در سردر سرای محبت نوشته اند
با "سَر" کسی به محضر دلبر نمیرسد
 
آخرین ویرایش:
ای ظل تو از سایه‌ی طوبی خوش‌تر
ای رنج تو از راحت عُقبی خوش‌تر

پیش از رخ بنده‌ی معنی بودم
ای نقش تو از هزار معنی خوش‌تر

مولانا
 
پر میزند دلم به هوای غزل ولی
گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟

قیصر امین پور
 
در اندرون من خسته دل ندانم کیست/که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
"حضرت حافظ"
 
Back
بالا