قشنگ‌ترین بیت‌هایی که شنیدید

[صوراسرافيل]

گر ملحد و گر دهری و کافر باشد
گر دشمن خلق و فتنه پرور باشد
باید بچشد عذاب تنهایی را
مردی که ز عصر خود فراتر باشد

 

[Asaliiiii]

تو را می خواهم و دانم که هرگز
به کام دل در آغوشت نگیرم
تویی آن آسمان صاف و روشن
من این کنج قفس مرغی اسیرم
فروغ فرخزاد

 

[Amirhossin]

بارانی آرام در پاییزی دور
وَ گنجشک‌ها آبی‌اند… آبی
وَ زمین، ضیافتی.
به من مگو که من ابرِ فرودگاه‌ام
چون من هیچ نمی‌خواهم
از سرزمینی که افتاد از پنجره‌ی قطاری بیرون
جز دستمالِ‌ مادرم
وَ دلایلی برای مرگی نو.
بارانی آرام در پاییزی غریب
وَ پنجره‌ها سفیدند…سفید
وَ خورشید اناری در گرگ و میش عصر
وَ من نارنج‌بُنی متروک
پس از چه رو می‌گریزی از تن‌ام
حال که من هیچ نمی‌خواهم
از سرزمینِ خون‌واژه‌ها و بلبل
جز دستمالِ‌ مادرم
وَ دلایلی برای مرگی نو.
اشعار منتخبِ روزانه را در کانال ما بخوانید
بارانی آرام در پاییزی حزین
وَ میعادها سبزند… سبز
وَ آفتاب، وهمی.
مگو: تو را در مرگ یاسمن دیدیم.
چهره‌ام شبی بود
وَ مرگ‌ام جنینی
وَ من هیچ نمی‌خواهم
از سرزمینی که لهجه‌ی غربت از یادش بُرد
جز دستمالِ‌ مادرم
وَ دلایلی برای مرگی نو.
بارانی آرام در پاییزی دور
وَ گنجشک‌ها آبی‌اند… آبی
وَ زمین،‌ ضیافتی.
وَ گنجشک‌ها پَرکشیدند به زمانی که بازنخواهد گشت
وَ تو می‌خواهی بدانی وطن‌ام کجاست؟
وَ باشد بینِ من و خودت؟
-وطن‌ام، سُروری‌ست در زنجیر
-بوسه‌ام بوسه‌ای پُستی.
و من هیچ نمی‌خواهم
از سرزمینی که مرا کُشت
جز دستمالِ‌ مادرم
وَ دلایلی برای مرگی نو.
محمود درویش

 

[هور]

در ببندید و بگویید که من
جز از او از همه کس بگسستم
کَس اگر گفت چرا؟
باکم نیست!
فاش گویید که عاشق هستم …

فروغ

 

[صوراسرافيل]

در این سرای بی‌کسی
نشسته‌ام به در نگاه می‌کنم
دریچه آه می‌کشد
تو از کدام راه می‌رسی
خیال دیدنت چه دلپذیر بود
جوانی‌ام در این امید پیر شد
نیامدی
و دیر شد…

 

[هور]

زلف گرد آور که بازم دل پریشان میشود
روی پنهان کن که بازم دیده حیران میشود...

امیرخسرو دهلوی

 

[moonelin]

نرگس مست نوازش‌ کن مردم دارش
خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد ...

| حافظ |

 

[【Ｅｐｉｐｈａｎｙ】]

صد دانه ی این تسبیح یک جمله به من میگفت :
یکبار تو عاشق شو ، یکدانه شدن با من ...

 

[aliiii9]

عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت...
حافظ

 

[tara_hpr]

میدهم خود را نوید سال بهتر سالهاست...

 

[هور]

دوش دور از رویت ای جان!جانم از غم تاب داشت
ابر چشمم بر رخ از سودای تو سیلاب داشت...

سعدی

 

[aliiii9]

هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر
آرام تر از آهو،بی باک تر از شیرم
هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید،زنجیر پی زنجیر...
مولانا

 

[هور]

مدامم مست می دارد نسیم جعد گیسویت
خرابم می کنم هر در فریب چشم جادویت...

 

[Khakestary]

جانا به حاجتی که تو را هست با خدا
آخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است

 

[f.hn]

دل ما زیر سایه بان حسین
وکجا بهتر از
امان حسیــن (ع)

 

[هور]

تا در غمت گریان شدم هم شاد هم خندان شدم
این گریه ی مستانه شد سرمایه ی خندیدنم....

 

[lyamyy]

من ماهی‌ام اما به سرم شورِ نهنگ است
این برکه‌ی بی‌حوصله اندازه‌ی من نیست

 

[lyamyy]

دلم فریاد می‌خواهد ولی در گوشه‌ای تنها
چه بی آزار با دیوار نجوا می‌کنم هر شب!

 

[هور]

جان من و جهان من، روی سپید تو شده‌ست
عاقبتم چنین شود، مرگ من و بقای تو

از تو برآید از دلم، هر نفس و تنفسم
من نروم ز کوی تو، تا که شوم فنای تو....

حضرت عشق

 

[هور]

ای در دل من میل و تمنا همه تو
و ندر سـر من مایه سودا همه تو

هرچنـــــد به روزگار در می‌نگرم
امروز هـمه تویی و فردا همه تو...

حضرت عشق