قشنگ‌ترین بیت‌هایی که شنیدید

[اِفنوزتری]

آمدی با بوی لیلا تا مرا مجنون کنی
دست در دستم نهادی تا مرا افسون کنی

سر نهادی روی قلبم روی گلهای تپش
شعر گفتی تا مرا از بیت غم بیرون کنی...

 

[اِفنوزتری]

خداحافظ ای ماه دیر آشنا
چه بیگانه از هم جدا می‌شویم

کنیم عکس هم را به قلبْ قاب
که داند که فردا چه ها می‌شویم؟

 

[رعـنـا]

عالمی در گیرودار دیدن ماهند و من
ماه خود را در میان مه رخان گم کرده ام

 

[lyamyy]

این کهنه جهان بکس نماند باقی
رفتند و رویم دیگر آیند و روند

 

[zeynabgol]

این دهان بستی دهانی باز شد...

 

[aliiii9]

ای صاحب فتوا، ز تو پرکارتریم
با این همه مستی ز تو هشیارتریم
تو خون کسان خوری و ما خون رَزان
انصاف بده کدام خونخوارتریم؟

 

[رعـنـا]

من این چشمی که رویت را نمی‌بیند نمی‌خواهم
که یعقوبی که یوسف را نبیند، کورتر بهتر!

 

[lyamyy]

‌

غم در دلِ تنگِ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غمِ دل بتوانْ گفت...

 

[Asaliiiii]

در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
کاش یا رب که نیفتد به کسی کار کسی
شهریار

 

[پرواز]

اگر کنج خلوت گزیند کسی
که پروای صحبت ندارد بسی
مذمت کنندش که زرق است و ریو
ز مردم چنان می گریزد که دیو
وگر خنده روی است و آمیزگار
عفیفش ندانند و پرهیزگار
غنی را به غیبت بکاوند پوست
که فرعون اگر هست در عالم اوست
وگر بینوایی بگرید به سوز
نگون بخت خوانندش و تیره‌روز
وگر کامرانی در آید ز پای
غنیمت شمارند و فضل خدای
که تا چند از این جاه و گردن کشی؟
خوشی را بود در قفا ناخوشی
...خدا را که مانند و انباز و جفت
ندارد، شنیدی که ترسا چه گفت؟
رهایی نیابد کس از دست کس
گرفتار را چاره صبر است و بس
شعر بداندیش سعدی :)

 

[رعـنـا]

عشق آن پیچک زیباست ک در خاک وجود
ریشه گر داشته باشد،نخواهد خشکید

 

[رعـنـا]

کم زلیخا از فراق یوسفش آسیب دید؟
عقل را دریاب ای دل، عشق سالاری بس است

 

[D3runk3n]

وداع کعبه جان چون توان کرد
فراقش بر دل آسان چون توان کرد
طبيبم ميرود من درد خود را
نميدانم که درمان چون توان کرد
مرا عهديست کاندر پاش ميرم
خلاف عهد و پيمان چون توان کرد
به کفر زلفش ايمان هرکه آورد
دگر بارش مسلمان چون توان کرد
مرا گويند پنهان دار رازش
غم عشقست پنهان چون توان کرد
گرفتم راز دل بتوان نهفتن
دواي چشم گريان چون توان کرد
عبيد از عشق اگر ديوانه گردد
بدين جرمش به زندان چون توان کرد
بیت ک یکم بیشتره ولی هوم خدا قبول کنه
عبید زاکانی

 

[رعـنـا]

این قافله عمر عجب میگذرد
دریاب دمی که با طرب میگذرد

ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب میگذرد

 

[پرواز]

_مرا جوری بغلم کن انگار فردا می میرم.
×فردا چطور ؟
_فردایش جوری در آغوشم بگیر انگار از مرگ بازگشته ام.
نزار قبانی

 

[zeynabgol]

انتخابات شد و اول دوز و کلک است!

 

[Amirhossin]

ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻡ ﭼﮕﻮﻧﻪ می گذرد
ﻋﺎﺷﻖ ﺁﻥ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﮐﻪ
ﺗﺼﺎﺩﻓﯽ ﺍﺯ ﺫﻫﻨﻢ ﻋﺒﻮﺭ می کنند
ﻭ ﺑﺎﻋﺚ ﻟﺒﺨﻨﺪﻡ می شوند…

پابلو نرودا​

 

[Asaliiiii]

آسمان فرصت پرواز بلند است
قصه این است چه اندازه کبوتر باشی

 

[رعـنـا]

کاش که در قیامتش بارِ دگر بدیدمی
کآن‌چه گناهِ او بُوَد من بِکِشَم غرامتش...

رسید یار و ندیدیم روی یار افسوس
گذشت روز و شب ما به انتظار افسوس

گذشت عمر گرانمایه در فراق دریغ
نصیب غیر شد آخر وصال یار افسوس

 

[Asaliiiii]

نترس از هیچی تو
تا وقتی باشی من هستم...