اندر ره عشق دلبران صادق کو
عذر است همه زاویه ها وامق کو[nb]اشاره دارد به داستان عذرا و وامق که وامق عاشق عذرا بود یه چیزی تو مایه های لیلی و مجنون[/nb]
یک شهر همه طبیب شد حاذق کو
گیتی همه نطقست یکی ناطق کو
شب قدر است و طی شد نامه هجر سلام فیه حتی مطلع الفجر
دلا در عاشقی ثابت قدم باش که در این ره نباشد کار بی اجر
من از رندی نخواهم کرد توبه و لو آذیتنی با لهجر و الحجر
دلم رفت و ندیدم روی دلدار فغان از این تطاول آه ازین زجر