پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی
راهنمايي رو كه درست وسط اسباب كشيمون بود. مرحله ي اول رو يادم نمياد ولي مرحله ي دوم بهترين دوستم بهم زنگ زد و گفت قبول نشده ولي من قبول شدم . اصلا خوشحال كه نشدم هيچ داشت اشكمم در ميومد . فقط لبخند مي زدم منتظر بودم ببينم مامانم چقدر خوش حال ميشه !
دبيرستان رو هم كه سه سال تيزهوش بودن رو چشيده بودم ديگه هيچ ذوقي نداشتم . مرحله ي اول و دومو خودم نگاه كردم ...
خوش حال نشدم ولي اگه قبول نمي شدم دق مي كردم .