سمپادی و خودکشی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع سمپادی!
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : خودکشی یک سمپادی

به نقل از مازیمون :
خودکشی بیشتر وابسته به این هست که فرد در جامعه و گروه اطرافش چقدر همزبان داره.

حالا خیلی وقتام هم زبون ب درد نمی خوره :-" :-" :-" :-"
Untitled.png

پ.ن ی موقع اسپم نباشه ها! خواستم تاکید کرده باشم :-"
پ.ن تر: با این حساب ک 90 درصد آدما برن خودشونو بکشن چون بای دیفالت اصل بر نفهمیه!!! :-"

به نقل از حــــانــــیــــه :
جواب تمام سوال ها دست پدر مادرشه...
کجا براش کم گذاشتن؟؟کجاها رهاش کردن؟؟اصلا بودن تو زندگیش؟؟؟
همیشه هم پدر و مادر ها متهم نیستن! ممکنه این جوری بوده باشه اما خب گاها دیده میشن آدمایی ک از لحاظ خانوادگی خ لارجن و از این موارد پیش میاد :) :| خیلی کارها و تمایلات ریشه تو خود خود ادم داره،البته به نظر من!
 
پاسخ : خودکشی یک سمپادی

به نقل از Sina.A :
دو تا؟!!!! به‌جز فریور بازم کسی خودکشی کرده تو سنندج؟ چه سالی؟ ناحیه 2؟
آره. یکی دیگه هم خودکشی کرد. یک روز مانده به نوروز 94. یکی از همکلاسیای من به اسم امید. دانشگاه نرفت و بجاش رفت سربازی.اونجا سر پست نگهبانی اسحله زیر گلوش گرفت و خودشو کشت.
 
پاسخ : خودکشی یک سمپادی

از هیچی بیشتر از تحلیل‌های بعد از رفتارهای «نامعمول» آدم‌ها بدم نمیاد. حالا خودکشی باشه یا مرد جوانی که وارد یه کلاب هم‌جنس‌گرایی می‌شه و پنجاه نفر رو به رگبار می‌بنده. ویژگی مشترک تمام تحلیل‌ها، ساده‌انگاریِ دردناکه و تلاش آدم‌ها برای اینکه چیزی رو بفهمن که نمی‌تونن بفهمن. چیزی رو عادّی‌سازی کنن که عادّی نیست. نمی‌شه زور نزنیم وانمود کنیم می‌دونیم چه خبره انگار. خانواده و دوست و آشنا و مدرسه و دین و سیاست و روان‌شناسیِ معکوس رو می‌کشیم پشت میکروفون که شاهدِ واقعه‌ی تاریخی باشن و بفهمیم چرا یه نفرِ جونش رو، تنها چیزی که شاید حقیقتاً مال خودش بوده، گرفته. این وسط حواسمون نیست که شواهد و مدارک هیچوقت برای تحلیل همچین واقعه‌ی تاریخی کافی نیستن چون هیچ چیز جای خالی شهادتِ خودِ اون آدم رو نمی‌گیره. تو تاریکی دنبال گربه‌ی سیاهی می‌گردین که شاید وجود نداشته باشه.

× این وسط ولی حرفای بعضاً خنده‌دار یه سریا راجع به خودکشی نظرم رو جلب کرد. یاد نامه‌ی خودکشیِ آدرینِ The Sense of an Ending افتادم.


In the letter he left for the coroner he had explained his reasoning: that life is a gift bestowed without anyone asking for it; that the thinking person has a philosophical duty to examine both the nature of life and the conditions it comes with; and that if this person decides to renounce the gift no one asks for, it is a moral and human duty to act on the consequences of that decision. Adrian had asked the coroner to make his argument public, and the official had obliged
...​

Alex showed me a clipping from the Cambridge Evening News. “Tragic Death of ‘Promising’ Young Man.” They probably kept that headline permanently set up in type. The verdict of the coroner’s inquest had been that Adrian Finn had killed himself “while the balance of his mind was disturbed.” I remember how angry that conventional phrase made me: I would have sworn on oath that Adrian’s was the one mind which would never lose its balance. But in the law’s view, if you killed yourself you were by definition mad, at least at the time you were committing the act. The law, and society, and religion all said it was impossible to be sane, healthy, and kill yourself. Perhaps those authorities feared that the suicide’s reasoning might impugn the nature and value of life as organised by the state which paid the coroner? And then, since you had been declared temporarily mad, your reasons for killing yourself were also assumed to be mad. So I doubt anyone paid much attention to Adrian’s argument, with its references to philosophers ancient and modern, about the superiority of the intervening act over the unworthy passivity of merely letting life happen to you
 
پاسخ : خودکشی یک سمپادی

به نقل از Lorca :
از هیچی بیشتر از تحلیل‌های بعد از رفتارهای «نامعمول» آدم‌ها بدم نمیاد. حالا خودکشی باشه یا مرد جوانی که وارد یه کلاب هم‌جنس‌گرایی می‌شه و پنجاه نفر رو به رگبار می‌بنده.
این پستی که دادین صرفا احساسات شخصی شما رو بیان میکنه.چیزی شبیه به یک دل نوشته .و نمیشه با خوندنش به این نتیجه رسید که نباید بررسی نکرد این اتفاقات رو.

جامعه باید تغییر کنه.با گذر زمان یه سری اصلاحات هم باید انجام بشه و با بررسی اتفاقات گذشته چه اتفاقات مثبت چه منفی یک نقشه راه طراحی کنیم برای اینده.
اینکه یکی خودکشی کرده یا به یک کلوب حمله شده اتفاقات تلخی هستن که بر عکس اتفاقا مثبتی که میافته(مثلن از خودگذشتگی وبه خطر انداختن جون یکی برای نجات دیگری.یا حرکت های خودجوش اجتماعی مثلن کمک به کودکان کار چند روز گذشته تهران) بیشتر احساسات عموم رو تحریک میکنه و بیشتر روشون تمرکز میشه.به همین دلیل از ارزش بیشتری برخوردارن.

این اظهار تاسف کردن ها و ناراحت شدن های بچه ها تو تاپیک موقتین.این تاپیک با اینکه خیلیا رو ناراحت کرد ولی به همه یاد داد در مواجهه با افراد این مدلی سعیشونو بکنن که شخصو به یک روانپزشک معرفی کنن.
و بر عکس دل نوشته شما وبرداشت شما خیلی خیلی مفید هم هستن..یک نمونه زنده هستن برای جلوگیری از فراموشی بحث های اجتماعی تو ذهن خوانندگان.
 
پاسخ : خودکشی یک سمپادی

ببینید «دل‌نوشته» نیست کاملاََ. من واقعاََ با نوع تحلیل‌هایی که بعضاََ می‌بینم مشکل دارم. این تحلیل‌ها همیشه سابجکتیو نیستن و کم‌کم بستر قضاوت و نتیجه‌گیری و سیاست‌گذاری‌های رفتاری می‌شن. از این نظر خطرناکن. شما نمی‌تونین رفتارهای غیرمعمول رو با خط‌کش‌های معمول بسنجین. حتّی نمی‌تونین بدون شناختن یک آدم و دوستاش و دونستن تاریخچه‌ی شخصی‌ش، اظهار نظر نیمه‌درستی بکنین. سناریوهای فرضی و آبجکتیو در جامعه رو می‌شه بررسی کرد، چون فرضی هستن. ولی وقتی یک واقعه‌ای رخ داد دیگه فرض نیست، تاریخه؛ و شما به مدارک نیاز دارین برای تحلیلش، حال آن که مدارک هرگز کافی نیستن و تاریخ هرگز دقیق نیست.
 
پاسخ : خودکشی یک سمپادی

به نقل از مازیمون :
بدن انسان و نیاز انسان به غذا و اب چندان به عقیده ی من یا شما وابسته نیست. علت اینکه ساعت ۱۰ استراحت هست و ساعت ۱۲ معمولا برای تغذیه ( توی مدارس یا در محل کار ) و کیفیت غذا اهمیت داره این هست که بازده رو بالا میبره. بازده بدن شما، چندان ارتباطی به نوع عقیدتون نداره!

در مورد خودکشی هم کتابی بر حسب امار نوشته شده، اثر امیل دورکیم، و کتاب جالبی هست! میتونید بخونید.
ما در مورد امار حرف میزنیم در مورد احتمالات. کتاب رو باید بخونی، متن انگلیسی خودش ترجمه ای هست و کمی ترجمه ی قدیمی و بعضا ممکنه کلماتش رو نفهمی، ولی احتمالا به فارسی ترجمه شده باشه.

و حتا میتونید درش بخونید که چرا پروتستان ها بیشتر از کاتولیگ ها احتمال داره که خودکشی کنند!

شب امتحان آدم چرا بيدار بمونه ؟!
بدن به خواب نياز داره ، «بدن انسان و نیاز انسان (اندكى تغيير :)) ) به عقیده ی من یا شما وابسته نیست»!

#صرفا يه مثال مادى براى درك ¡
 
پاسخ : خودکشی یک سمپادی

دیگه امروزه مثل بیست سال پیش نیست بگیم یکی که 17 سالشه باید سرش تو کار خودش باشه یه بچه 17 ساله رو چه به فلسفه و این جور چیزا امروزه بچه ها خیلی زودتر با عقایدو ادراکشون از دنیا اطراف مواجه میشن و متاسفانه کسی نیست جواب سوالاشون رو بده و کم کم به پوچی جهان پی میبرن و از این دسته اتفاقا میوفته مقصراصلی نظام اموزش هست که هنوز با جامعه امروزی سینک نشده و مال بیست سال پیشه
 
پاسخ : خودکشی یک سمپادی

روحش در ارامش فقط ... :)
 
خب درسته سمپاد سخته ولی نه اونقدر که بخواد کسی خودکشی کنه...فوقش یه پرونده گرفتنه و رفتن به یک مدرسه دولتی عادی.....شاید فشار خانواده باشه ولی به نظرم یه درصد زیادی از این شایعات همیشه هست.....در مورد اعتقاد و مذهب والا من دین و ایمونی از بعد سمپاد خیلی قوی شدم...پاتو میذاری تو مدرسه خدا خدا می کنی دبیر امتحان نگیره....میری سر کلاس دعا می کنی ازت درس نپرسه...میری خونه نذر می کنی امتحان فردات بیست بشه..اگه شد یه خروس قندی میخری میخوری.....ولی جدا از شوخی شاید تو سمپاد شاید چون زودتر شخصیت ها تکامل پیدا میکنه بچه ها مذهبشون قویتر شه...مورد داشتیم عابد و زاهد اومده با وضعی اسفناک سمپاد رو ترک کرده....پس مورد نقض هم وجود داره. درباره ی خودکشی هم اونایی که به این نقطه میرسن یا پدر و مادر به خاطر حرف مردم میگن باید بمونی ( یکی از دوستان نمونه بارز) یا نمی دونم دلایل دیگه.....
 
خب درسته سمپاد سخته ولی نه اونقدر که بخواد کسی خودکشی کنه...فوقش یه پرونده گرفتنه و رفتن به یک مدرسه دولتی عادی.....شاید فشار خانواده باشه ولی به نظرم یه درصد زیادی از این شایعات همیشه هست.....در مورد اعتقاد و مذهب والا من دین و ایمونی از بعد سمپاد خیلی قوی شدم...پاتو میذاری تو مدرسه خدا خدا می کنی دبیر امتحان نگیره....میری سر کلاس دعا می کنی ازت درس نپرسه...میری خونه نذر می کنی امتحان فردات بیست بشه..اگه شد یه خروس قندی میخری میخوری.....ولی جدا از شوخی شاید تو سمپاد شاید چون زودتر شخصیت ها تکامل پیدا میکنه بچه ها مذهبشون قویتر شه...مورد داشتیم عابد و زاهد اومده با وضعی اسفناک سمپاد رو ترک کرده....پس مورد نقض هم وجود داره. درباره ی خودکشی هم اونایی که به این نقطه میرسن یا پدر و مادر به خاطر حرف مردم میگن باید بمونی ( یکی از دوستان نمونه بارز) یا نمی دونم دلایل دیگه.....
دوستی عزیزی که اسمتو نمیدونم;)
درست میگی درس خوندن اینجا خیلی سخته ولی با اینجا که میگی فوقش یه پرونده گرفتنا و اینا زیاد موافق نیستم[-|
چون من به شخصه فردی هستم که حرف هایی که پشت سرم میزنن برام مهمه(البته میخوام این عادتو ترک کنم چون واقعا بده>:P) اگه بعد یکی دو سال بری از این مدرسه پشت سرت میگن که از اول هم با خر شانسی و به زور تست اومده بود ومعلوم بود نمیکشه این درس های سختو بخونه:|
 
عام خوب منم حس میکنم که بیشتر مربوط به مدل بچه هاست و نمیشه خیلی به خود سمپاد ربطش داد
...
حقیقتا اکثر بچه هایی که میان سمپاد آدم های عمیق تری هستن تو رندگیشون
ولی خوب من خودم از بین کسایی که میشناسم و سمپادین خودکشی موفق حداقل ندیدم و نشنیدم.
 
دوستی عزیزی که اسمتو نمیدونم;)
درست میگی درس خوندن اینجا خیلی سخته ولی با اینجا که میگی فوقش یه پرونده گرفتنا و اینا زیاد موافق نیستم[-|
چون من به شخصه فردی هستم که حرف هایی که پشت سرم میزنن برام مهمه(البته میخوام این عادتو ترک کنم چون واقعا بده>:P) اگه بعد یکی دو سال بری از این مدرسه پشت سرت میگن که از اول هم با خر شانسی و به زور تست اومده بود ومعلوم بود نمیکشه این درس های سختو بخونه:|
کاملا درست میگین ولی شما به اون مرحله ی آخرش نرسیدین..ما یک همسایه داشتیم که دخترشون( مامانم اینو میگفت) بچه ی درسخونی بود. از کلاس سوم و چهارم هم شروع کرد به خوندن برای فرزانگان ...جمعا یه ۴ ، ۵ تومن خرج کتابا و کلاساش شد تا قبول شه. قبول شد و بعد از یک سال مدرسه رو ترک کرد. دکتر بهش یک سال مرخصی و معافیت تحصیلی داد. خانوادگی رفتن شهرستان و دیگه خبری ازشون نیومد. وگرنه همه تو سمپاد اشتباه میکنن و نمره بد میگیرن. ولی بستگی به خود فرد هم داره. منظور من توی این پست با اونایی بود که شاید سختی مدارس سمپاد براشون قابل تحمل نیست یا همونایی که با تست اومدن سمپاد.....کسی که به خاطر هدف اومده باشه سمپاد....کسی که زور خانواده بالا سرش نبوده باشه.....خودکشی براش هیچ معنایی نداره....راستی اسمم فاطمه ست;)
 
رادیو مرز ۱۵ - تیزهوشان شنیدن این پادکست خالی از لطف نیست.
مرز مشهود بین سمپادی ها همیشه بوده و مقصر هم سمپادی ها نبودن..
https://vrgl.ir/1PD6Qپیشنهاد من خوندن سرگذشت این دوست اسبق سمپادی هستش...شاید موضوعی نباشه که نظر همه مشترک باشه ولی بد نیست بدونیم همچین دانش آموزایی هم هستن که توی سمپاد از نظر روحی و روانی آسیب می بینن
 
مرز مشهود بین سمپادی ها همیشه بوده و مقصر هم سمپادی ها نبودن..
بله بله!
و این پادکست درباره افرادی هست که از سمپاد بالاجبار یا به هر دلیلی خارج شدن و خروج از سمپاد این مرز رو متغیر کرده.
 
مرز مشهود بین سمپادی ها همیشه بوده و مقصر هم سمپادی ها نبودن..
https://vrgl.ir/1PD6Qپیشنهاد من خوندن سرگذشت این دوست اسبق سمپادی هستش...شاید موضوعی نباشه که نظر همه مشترک باشه ولی بد نیست بدونیم همچین دانش آموزایی هم هستن که توی سمپاد از نظر روحی و روانی آسیب می بینن
قبل از اینکه ازمون بدم خوندمش.......کمی به اینکه میخوام ازمون بدم یا نه شک کردم..........ولی انجامش دادم...عواقبش به جهنم(امتحان دادنو میگم)
 
Back
بالا