م.مودب پور

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع farshidGCD
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

نظر شما درباره کتابهای م.مودب پور چیست؟


  • رای‌دهندگان
    219
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از احسان .م :
بعد از خوندن همه ی داستاناش آدم افسردگی میگیره. من وقتی یاسمین رو خوندم تا 3 روز وحشی شده بودم. اینقدر فکرم درگیر بود که نمیتونستم به درس فکر کنم.
چه تاثیر پذیر.
 
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از scorpio :
چه تاثیر پذیر.
من که همرو پشت سر هم میخونم و تند واسه همین از همه هم هیچی نمی فهمم واسه همین هر کدومو 3 2 بار میخونم
 
پاسخ : م.مودب پور

تا اونجا که من میدونم میاد م.مودب پور (مرتضی ) 6تا کتاب بیشتر نداره با نام های پریچهر ،یاسمین ،شیرین ،یلدا ،گندم ،رکسانا و انتخاب(خواستگاری) که بعد از اون به لطف دوستان ممنوع القلم شد
کتاب دریا و کژال و آن تابستان و شینا و ... از ماندانا معینی همسرش هست که اسم مودب پور ه توش میاره
من همه رمان هاش رو خوندم و به نظرم یاسمین خیلی غوغا بود.
برای اطلاع بشتر به سایت زیر برید
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%B6%DB%8C_%D9%85%D9%88%D8%AF%D8%A8%E2%80%8C%D9%BE%D9%88%D8%B1
 
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از scorpio :
چه تاثیر پذیر.
نمیشه کاریش کرد.
البته وقتی شروع به خوندن میکنم دیگه نمیتونم ول کنم.
و به دلیل خوندن توی موبایل تا دو روز چشمام هیچ جا رو نمیبینه.
 
پاسخ : م.مودب پور

ولی کتاباش جدا از اینکه غمگین هستن خنده دار هم هستن و آدم حسابی باشون میخنده
 
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از احسان .م :
بعد از خوندن همه ی داستاناش آدم افسردگی میگیره. من وقتی یاسمین رو خوندم تا 3 روز وحشی شده بودم. اینقدر فکرم درگیر بود که نمیتونستم به درس فکر کنم.
:)) پس من تا حالا یه 10 - 12 باری هفسردگی گرفتم حتما! چون همه کتاباشو 2-3 بار میخونم
 
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از scorpio :
چه تاثیر پذیر.
راس میگه والا!
به نقل از پردیس :
من که همرو پشت سر هم میخونم و تند واسه همین از همه هم هیچی نمی فهمم واسه همین هر کدومو 3 2 بار میخونم
:)) منم همینطور، ولی من میفهمم و بازم میخونم (مازوخیسم)

به نقل از us_mehdi :
تا اونجا که من میدونم میاد م.مودب پور (مرتضی ) 6تا کتاب بیشتر نداره با نام های پریچهر ،یاسمین ،شیرین ،یلدا ،گندم ،رکسانا و انتخاب(خواستگاری) که بعد از اون به لطف دوستان ممنوع القلم شد
آره، کتابای دیگه ای که گفتی (از جمله کژال و شیرین و...) رو خودش مینویسه و به اسم حاج خانوم منتشر میکنه (خودش ممنوع القلمه) ولی دریا کاره خوده ماندانا هست

به نقل از احسان .م :
نمیشه کاریش کرد.
البته وقتی شروع به خوندن میکنم دیگه نمیتونم ول کنم.
و به دلیل خوندن توی موبایل تا دو روز چشمام هیچ جا رو نمیبینه.
:)) دقیقا!
 
پاسخ : م.مودب پور

م.مودب پور هم شد نويسنده؟من كه اصلا از اين سبك كتابا خوشم نمياد
داستاناش همه يكيه دريغ از مقداري نواوري
 
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از E.pisces :
م.مودب پور هم شد نويسنده؟من كه اصلا از اين سبك كتابا خوشم نمياد
داستاناش همه يكيه دريغ از مقداري نواوري
نه دیگه، اگه دقت کنی قالب داستاناش یکیه ولی موادش فرق میکنه
 
پاسخ : م.مودب پور

مودب پور همش یه جور مینویسه
محتوای همه ی کتاباش یکین.آخرشم یکیه.من یلداش رو خوندم بقیه رو دوستم واسم تعریف کرده
یه پسر سربه زیر و آروم معصومانه عاشق میشه.تهش به هم نمیرسن(اکثرا دختره می میره) با یه پسر شر و شوخ و شیطون که اونم عاشق میشه و به عشقش میرسه!
کتاباش آدمو جذب میکنن.یعنی اگه شروع کنی دوست داری تمومش کنی.ولی من تذجیح میدم شروع نکنم
 
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از GCD :
نه دیگه، اگه دقت کنی قالب داستاناش یکیه ولی موادش فرق میکنه
اره باز خدا خيرش بده اسماشونو تو هر سري داستانش تغيير داده
 
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از ParNiaN.D :
مودب پور همش یه جور مینویسه
محتوای همه ی کتاباش یکین.آخرشم یکیه.من یلداش رو خوندم بقیه رو دوستم واسم تعریف کرده
یه پسر سربه زیر و آروم معصومانه عاشق میشه.تهش به هم نمیرسن(اکثرا دختره می میره) با یه پسر شر و شوخ و شیطون که اونم عاشق میشه و به عشقش میرسه!
کتاباش آدمو جذب میکنن.یعنی اگه شروع کنی دوست داری تمومش کنی.ولی من تذجیح میدم شروع نکنم
گفتم که، محتوای داستاناش و اتفاقاتش فرق میکنه!

به نقل از E.pisces :
اره باز خدا خيرش بده اسماشونو تو هر سري داستانش تغيير داده
:-w :-w :-w
 
پاسخ : م.مودب پور

من تا حالا اصلا کتاب هاش رو نخوندم
ولی مطمئنم (مطمئن) که مسخره ست
اصلا نویسنده نیست....
 
پاسخ : م.مودب پور

من شنیدم داستان هاش خیلی قشنگه
 
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از فائزه موحدیان فر :
من تا حالا اصلا کتاب هاش رو نخوندم
ولی مطمئنم (مطمئن) که مسخره ست
اصلا نویسنده نیست....
اتفاقا داستاناش خیلی باحاله، تو یه بار بخون نظرت عوض میشه

به نقل از p.sh :
من شنیدم داستان هاش خیلی قشنگه
خودتم بخون!
 
پاسخ : م.مودب پور

همش از دم تکراریه
همش داستان دوتا پسره که یکیش خشکه یکیش شوخ
پدر هر دوشونم کارخونه داره
یه پیرزنم هس که داستانشو تعریف میکنه
 
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از fatemeh_k :
همش از دم تکراریه
همش داستان دوتا پسره که یکیش خشکه یکیش شوخ
پدر هر دوشونم کارخونه داره
یه پیرزنم هس که داستانشو تعریف میکنه
نهیگه نشد کتاب دریا که اینطوری نبود موضوعشم با بقیه فرق میکرد
 
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از پردیس :
نهیگه نشد کتاب دریا که اینطوری نبود موضوعشم با بقیه فرق میکرد
میگن دریا مال ماندانا معینی، حاج خانوم گرام بوده
درکل موضوعات کتاباییشو که خوندم میگم:

یاسمن: دوتا پسر یکی پولدار یکی فقیر، با هم دوستن بعد فقیره عاشق یکی از هم دانشگاهیای دخترش که خیلی پولداره میشه، دختره با یه پیرمردی تصادف میکنه، پسر فقیره هی میره پیش پیرمرده اونم داستان زندگیشو واسه پسره میگه، این دوتا پسرا با یه دختری که قصد داشت خودفروشی کنه آشنا میشن و پولداره از دختره خوشش میاد، مامان دختره از خارج برمیگرده و از پسر فقیره خوشش میاد، پسره حاضر نمیشه به عشقش خیانت کنه، پسرخاله دختر پولداره بهش تجاوز میکنه دختره خودشو میکشه پسر فقیره هم میمیره پسر پولداره با دختره که میخواست خودفروشی کنه ازدواج میکنه

یلدا: دوتا پسر هستن وضع مالیشون خوبه، یکیشون با یه دختره که تازه از خارج برگشته آشنا میشه و دختره از نسل شاهزاده های قاجاره و خونوادش متعصبن که فقط باید با شاهزاده ها ازدواج کنه، این وسط پسرا با 3 تا دختر خودفروش آشنا میشه که هر سه تای اونا ایدز دارن و داستان زندگیشونو واسه پسرا میگن خلاصه بعد کلی وقت خونواده دختره قبول میکنن و بعد آخر داستان معلوم میشه دختره ایدز داشته (این کتابه رو خیلی وقت پیش خوندم دقیق یادم نیست اون یکی پسره از کی خوشش میومد)

شیرین: دوتا پسر توی خارج از کشور هستن، شخصیت اصلی داستان از مشکل بیخوابی رنج میبره و میرن پیش یه دکتر، دکتره راهنماییشون میکنه پیش یه فالگیر و اون بهش میگه اگه چیز عتیقه ای خریدی اونو بگیر تو دستت و بخواب، اونم یه تیکه چرم عتیقه رو که خریده بوده تو دستش میگیره و چند شب خواب شیرین (زن خسروپرویز) رو میبینه و اون داستان زندگیشو برای پسره تعریف میکنه و کمک میخواد، بعد پسرا با یه پیرزن تصادف میکنن و پیرزنه (که صاحب یه کابار است) رو میارن خونشون و اونم داستان زندگیشو تعریف میکنه، بعد تو کاباره پیرزنه با یه دختره روبرو میشن درست کپی شیرین، این پسره هم عاشقش میشه حالا این وسط دختره قدرتای مافوق طبیعی داره، اونم داستان زندگیشو تعریف میکنه بعد پسره و دختره عاشق هم میشن و اون پسره هم از دوست دختر عمه های شخصیت اصلی خوشش میاد، قرار میشه دختره رو که برای دولت کار میکنه غیر قانونی از کشور خارج کنن میرن تو خونه پیرزنه قایم میشن میرن بالای یه صخره، دوتا مامور میان اون بالا که همه رو خفت کنن دختره خودشو پرت میکنه پایین پسر اصلیه هم دوتا تیر میخوره و میره تو کما، بعد که از کما بیرون میاد همش دنبال بهار (دختره) میگرده اما معلوم میشه دختره یه جورایی توهم بوده و وجود خارجی نداشته (یعنی گول خوردیم!)

*-*-*-*-*-*-*

فعلا این 3 تا رو داشته باشین، پریچهر و گندم و دریا رو هم میزارم، فقط 3 تا کتاب نوشتم هرکدوم هم 3 ساعت پاش معطل بودم، هرکی میخونه لطفا + رو یادش نره!
 
پاسخ : م.مودب پور

کتاباش تقریبا همه یه موضوع داره!
مخ کار تابستونا برای آدمای بیکار و علافه که خیلی خیلی حوصله دارن....
.
.
 
پاسخ : م.مودب پور

کتاباش مزخرفه و از همه مهمتر اینکه به سن ما نمیخوره
 
Back
بالا