Majids
کاربر حرفهای
- ارسالها
- 327
- امتیاز
- 2,713
- نام مرکز سمپاد
- هاشمی نژاد 1
- شهر
- مشهد
- دانشگاه
- تهران
- رشته دانشگاه
- پزشکی
پاسخ : هری پاتر بهتر است یا دموناتا ؟
هری پاتر یه جورایی با این که ته مایه تخیلی داشت ولی بیشتر حالت رمان تینیجری داشت انگار به نظرم
اگه دنبال یه داستان مهیج که فکر رو درگیر کنه هستین دموناتا واقعا سرتره!
دموناتا داستان پردازی عالی ای داشت! یعنی کوچکترین اتفاق از اول داستان رو آخر داستان تاثیر داشت! و نکته واقعا منحصر به فرد این مجوعه اینه که اگه یه دور برگردی دوباره بخونیشون نکاتی رو کشف میکنی که دفعه اول کشف نکردی و کاملا برات تازگی داره داستان
و البته شخصیت پردازی کرنل و بک و گروبز که عالی بود! کرنل یه پسر تنها از اول تا آخر داستان، بک که فقط با سرنوشت بدش پیش میرفت و گروبز کسی که طی داستان 180 درجه تغییر کرد و از آدمی که تنها کارش تو زندگی ناله کردن از شرایط بود تبدیل شد به آدمی که اوضاع رو دست خودش داشت و تو بدترین شرایط هم میگفت به جهنم!
و نکته خیلی مهم تو هر داستانی یه پایان خوبه، پایان هری پاتر کاملا آدم رو یاد فیلم هندی و راجو و ... مینداخت ولی دارن شان همیشه داستاناش رو وحشتناک عالی به پایان رسونده
دقیقا مثل مجموعه اولش "سرزمین اشباح" که اولای داستان خیلی مسخره بود بعد جذاب شد و پایانش اشک آدمو درمیاورد!
و یه نکته درمورد کسایی که میگن دموناتا هیچ هدفی نداشت و فقط پوچی بود: اتفاقا ارزش کلی داستان های دموناتا هم به نظر من از مجموعه 7 جلدی رولینگ بیشتره، پیام اصلی داستان که تو پایان هم گفته شد این بود که با تغییرات تغییر کن و هیچ وقت برای از بین بردن بدی نباید تلاش کرد بلکه باید سعی کرد خودت در راه مبارزه باش تبدیل به موجود بدی نشی و انسان های خوب همیشه خوب بودنشون رو مدیون اون بدهایی هستن که سر راهشون ایستادن!
هری پاتر یه جورایی با این که ته مایه تخیلی داشت ولی بیشتر حالت رمان تینیجری داشت انگار به نظرم
اگه دنبال یه داستان مهیج که فکر رو درگیر کنه هستین دموناتا واقعا سرتره!
دموناتا داستان پردازی عالی ای داشت! یعنی کوچکترین اتفاق از اول داستان رو آخر داستان تاثیر داشت! و نکته واقعا منحصر به فرد این مجوعه اینه که اگه یه دور برگردی دوباره بخونیشون نکاتی رو کشف میکنی که دفعه اول کشف نکردی و کاملا برات تازگی داره داستان
و البته شخصیت پردازی کرنل و بک و گروبز که عالی بود! کرنل یه پسر تنها از اول تا آخر داستان، بک که فقط با سرنوشت بدش پیش میرفت و گروبز کسی که طی داستان 180 درجه تغییر کرد و از آدمی که تنها کارش تو زندگی ناله کردن از شرایط بود تبدیل شد به آدمی که اوضاع رو دست خودش داشت و تو بدترین شرایط هم میگفت به جهنم!
و نکته خیلی مهم تو هر داستانی یه پایان خوبه، پایان هری پاتر کاملا آدم رو یاد فیلم هندی و راجو و ... مینداخت ولی دارن شان همیشه داستاناش رو وحشتناک عالی به پایان رسونده
دقیقا مثل مجموعه اولش "سرزمین اشباح" که اولای داستان خیلی مسخره بود بعد جذاب شد و پایانش اشک آدمو درمیاورد!
و یه نکته درمورد کسایی که میگن دموناتا هیچ هدفی نداشت و فقط پوچی بود: اتفاقا ارزش کلی داستان های دموناتا هم به نظر من از مجموعه 7 جلدی رولینگ بیشتره، پیام اصلی داستان که تو پایان هم گفته شد این بود که با تغییرات تغییر کن و هیچ وقت برای از بین بردن بدی نباید تلاش کرد بلکه باید سعی کرد خودت در راه مبارزه باش تبدیل به موجود بدی نشی و انسان های خوب همیشه خوب بودنشون رو مدیون اون بدهایی هستن که سر راهشون ایستادن!