:از دبیرای فرزانگان و سلطانی کسی تو سایت عضوه؟
منم ندیدم... فکر نکنم!!!!به نقل از lgh95 :درود!
یه پرسش
اینا که میبینی این چند صفحه پست دادن 90% مال کرجنبه نقل از lgh95 :درود!
یه پرسش
به نقل از Samaneh.Z :اینا که میبینی این چند صفحه پست دادن 90% مال کرجن
به نقل از Samaneh.Z :لایک پستای دوستان به شدت !اینا که میبینی این چند صفحه پست دادن 90% مال کرجن
به نقل از 50%&50% :
. . . پس چه بهتر که همون اول قبول بشی و تموم!! 
درود!به نقل از Captain. Pisko :
به نقل از lgh95 :
جریان چیه؟؟ ^-^
به نقل از lgh95 :
( من نه ها!! دارم داستان رو نقل مي كنم براتون)
ببخشید در این زمینه تجربه ندارم!!به نقل از .گلنوش. :
این دره اون جایی بوده که الان یه انباریه بغل دسشویی؟!!به نقل از Captain. Pisko :روزي روزگاري بود يه دري بود بين اين دو تا مدرسه
معلما جاي دور زدن يه كوچه ، مستقيم از اين دره مي رفتن تو مدرسه بغلي و كار هاي اداري و از اين چيزاشونو انجام مي دادن
و امّا ...
خوب دانش آموزا هم دل داشتن ديگه
سرشونو انداختن رفتن مدرسه بغلي
گاه و بي گاه براي عرض ارادت تشريف مياوردن و مياورديم
بله!!!
جونم بگه برات طبق روايات و احاديث نقل شده مي گن كه زنگ تفريح بعضي اينوريا مي رفتن با اونوريا سري بازي ها فوتبال و كاپ مي ذاشتنو و ليگ راه مي نداختن...!
يه روز كه اومدن مسابقه ي فينال دوره ي بازي هاي بين دو مدرسه رو برگزار كنن يهو ديدن يك لايه از يه ماده ي ناشناخته روي در رو گرفته
و از اون موقع تا امروز اين ماده (كه دانشمندا تازه كشف كردنش و اسمشو گذاشتن گچ) مرموز بين دو تا مدرسه رو پركرده
خلاصه ي ماجرا همين بود!!!!
به نقل از lgh95 :حالا بریم سر اصل مطلب!!!
به نقل از lgh95 :این دره اون جایی بوده که الان یه انباریه بغل دسشویی؟!!
حالا یه کنجکاوی کردیما!!!!به نقل از .گلنوش. :
