یاستین گوردر

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع راد
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : یاستین گوردر

من فقط دختر پرتقالی رو خوندم ! :x
هنوز وقت نشده بقیرو بخونم ولی اون واقعا عالی بود ... :x
به نظرم با ساده ترین ادبیات که واسه همه قابل فهمه ، به زیباترین شکل زندگی رُ نوشته بود ... :)
 
پاسخ : یاستین گوردر

من کتاب دنیای سوفی رو تازه شروع کردم و تا اینجا به نظرم خیلی قشنگ بوده،
راز فال ورق رو هم خریدم و بعدش میخونمش!
 
پاسخ : یاستین گوردر

من کتاب راز تولد رو خوندم که خیلی خوب بود :)
«قصر قورباغه ها»، «راز فال ورق»، «سلام، کسی اینجا نیست؟» و «دختر پرتقالی» رو هم خوندم ک ب نظرم راز فال ورق از همشون بهتر بود و جملات واقن قشنگ و عمیقی داشت.
کتاب «دنیای سوفی» رو هم گفتم شاید یه کم برام سنگین باشه ولی امیدوارم در آینده بخونمش. :D
 
آخرین ویرایش:
پاسخ : یاستین گوردر

خب اکثر کتابای مشهورش مدام تکرار شد اسمشون، مثِ دنیای سوفی، راز فال ورق و ... !

اما یه کتابِ کم حجمی هم داره ک خواستم معرفی کنم و خودم خوشم اومد.

«زندگی کوتاه است»

که دیدِ جالبی هس درباره قدیس آگوستین که اعترافنامه اش نزدِ مسیحیان معروفه (نامه های همسرِ سابقش به او)! و البته به نقدِ کنج عزلت گزینی و .. اعضای کلیسا و مطالبِ مربوطه میپردازه.

:)

.
 
پاسخ : یاستین گوردر

من از این نویسنده که اسمش رو هر مترجمی یه چیز ترجمه کرده تاحالا فقط دختر پرتقالی، راز تولد و دنیای سوفی رو خوندم.
دو تای اولی با یه نثر خیلی ساده و روون نوشته شده بود و خیلی به دل مینشست و اینا.
دنیای سوفی ولی شاهکار بود! من سه بار شروعش کردم، و‌ دو بار اول دیدم اصن فلسفه ش رو نمی فهمم ول کردم اون تیکه ها رو. (دبستان بودم آخه!)
ولی بار سوم که خوندمش خیلییی خوب بود. خیلی توصیه میشه!
 
من دنیای سوفی و راز فال ورق و دختر پرتقال رو خوندم.عالی بودن.مخصوصا راز فال ورق.
ولی یکی بهم گفت که دنیای سوفی منبع خوبی برای آموزش فلسفه نیست(طرف دانشجو فلسفست)
 
اگ برام درموردش بگم بهتره بگم دنیای سوفی
خیلی معرکس
 
برای منی که چیز زیادی از فلسفه نميدونم خوب بود:-b
 
من دختر پرتقالی و راز فال ورق را ازش خوندم
درمورد دختر پرتقالی بنظرم یکم کشش داده بود و انگار میخواست به زور به خواننده القا کنه ک خیلی اسرار آمیزه.حس میکنم حرفی برای گفتن داشت ما خوب نتونست بیان بکنه
در مورد راز فال ورق بنظرم قشنگ تر بود و روابط خوبی ک بین خالها پیدا کرده بود مهیج بود و نتیجه گیری های جالبی هم داشت.
این سبک آقای گوردره ک واقعیت و تخیل را باهم در می آمیزه جوری ک از ی جایی به بعد خواننده قاطی میکنه و این برای اینه فک کنم ک هم نشون بده واقعیت به نحوی میتونه خیال هم باشه و هم اینکه بگه به خواننده پیرو خط فکری باشه نه فضاسازی ها.
و باید هم توجه داشت ک نویسنده یک فیلسوفه یعنی میتونه مثال هایی را برای خواننده بیاره تا اون را قدم به قدم همراه با خودش ببره تا خواننده با پای خودش به نتیجه ی دلخواه نویسنده برسه.کیفیت این سبک ذکاوت نویسنده را میرسونه ک من به خوبی توی راز فال ورق شاهدش بودم.
کلا باید با حواس خیلی جمع رمانها و داستانهای فلسفی را خواند
 
موضوع این کتاب چیه؟
 
Back
بالا