می خواهم شاعر شوم!
خیلیا دوست دارن شعر بگن، اما نمیدونن چجوری!
نمی دونن از کجا شروع کنن، بعضیا تو همون مرحله اول موضوع میمونن، بعضیا تو کلمات گیر می کنن، بعضیا هم شعرو می گن اما شعری بی سر و ته و بی وزن!
نکته: این مطلب درباره شعر کلاسیک هست، من در مورد شعر نو اطلاعاتی ندارم و جزء مبحث عروض هم نیست!
خوب، اول: از کجا شروع کنیم؟
شعر قاعدتا باید الهامی باشه، یعنی موضوع یهو تو ذهن آدم میاد (به قول کامران هومن شعر باید خودش بیاد!) اما میشه هم گشت و یه موضوع پیدا کرد، متناسب با موضوع بهتره قالب انتخاب بشه (عاشقانه غزل، روایات مثنوی، فلسفی دو بیتی، طبیعت مسمط و...)
موضوع هم انتخاب شد، بعدش چی؟ آها! قالب (توضیح دادم) و کلمات:
کلمات باید صریح، با مفهوم و به نگارش معیار باشن (واسه یه شعر درست و حسابی، نه طنز و هزل)
مثلا میشه "مپندار خود را چو درّ گران" رو به کار برد، اما "نشو خودبپندار چو درّ گران" غلطه، چون اصل کلمه رو به هم زده
اما مهم ترین چیز، وزن شعره
واسه وزن معمولا همه سمعی عمل می کنن، یعنی همین که دو مصرع به گوش همسان رسیدن، می گن خوب حله دیگه! اینم شعر
در صورتی که اینطور نیست، راه و روش علمی داره، عروض!
واسه تعیین وزن عروضی یه شعر باید اول از همه هجا ها رو جدا کنیم (همون بخش کردن خودمون) و سپس کاربرد صامت/مصوت ها رو تعیین کنیم
بعد این که کلا 6 مصوت داریم: ــَــِـــُـ آ ای او (دقت کنید، A, E, OU)، بقیه حروف همه صامت هستن
تشدید ( ّ ) دو حرف حساب میشه، "ن" ساکن بعد از مصوت بلند حذف میشه، مصوت بلند 2 واج هست و مهم تر از همه:
هر کلمه ای همونطور که خوانده/شنیده میشه محسوب میشه (چقدر "میشه"!!!) مثلا: خواهر = خاهر / اصلا = اصلن / حتما = حتمن
خوب حالا چند نوع هجا داریم؟ 3 نوع!
هجای کوتاه: یه صامت + یه مصوت، مثل: تو (تُ) ما (م ا)
هجای بلند: صامت + مصوت + صامت، مثل: پَر (پ َ ر) خر (خ َ ر)
و هجای کشیده: صامت + مصوت + صامت/صامت (صامت)، مثل: ساخت (س آ خ ت) یا کُشت (ک ُ ش ت)
(جهت اطلاع، هجای کوتاه با " ــــــ "، هجای بلند با " U " و هجای کشیده با " ــــU ")
باز اینجا یه نکته هست: هجای کشیده در هجا بندی، میشه 1 هجای بلند و 1 کوتاه
حالا کل اینا که چی؟ که این:
مثلا در بیت
نمی خواهم دگر پنهان کنم این حس بی تکرار
نمی خواهم که یک رویا شوی بر این دل بیمار
از آرمان.ز (گرگ)
اول شعر رو بخش می کنیم:
نِ|می|خا|هَم|دِ|گَر|پِن|هان|کُ|نَم|این|حِس|سِ|بی|تِک|رار
خوب اینجا داریم:
ــــ|ــــU|ــــU|ــــU|ــــ|ــــU|ــــU|ــــU|ــــ|ــــU|ــــU|ــــU|ــــ|ــــU|ــــU|ــــU
دقت کنید " ن " ساکن بعد از مصوت بلند در "هان" و "این" حذف شده، و مصرع دوم:
نِ|می|خا|هَم|کِ|یِک|روء|یا|شَ|وی|بَر|این|دِ|لِ|بی|مار
میشه
ــــ|ــــU|ــــU|ــــU|ــــ|ــــU|ــــU|ــــU|ــــ|ــــU|ــــU|ــــU|ــــ|ــــ|ــــU|ــــU
پس به دست اومد:
ــــ|ــــU|ــــU|ــــU|ــــ|ــــU|ــــU|ــــU|ــــ|ــــU|ــــU|ــــU|ــــ|ــــU|ــــU|ــــU
ــــ|ــــU|ــــU|ــــU|ــــ|ــــU|ــــU|ــــU|ــــ|ــــU|ــــU|ــــU|ــــ|ـــــــ|ــــU|ــــU
می بینید که دقیقا مثل همن، اما در قسمت آخر (بی و لِ) مشابه نیستن، چرا؟
چون از قاعده اختیارات شاعری استفاده شده که نوعی آرایه ادبی شعری هست، طبق این قاعده شعر می تونه با توجه به هم قافیه بودن و معنا، از دو واژه که در یک قسمت از لحاظ هجایی یکسان نیستند در شعرش استفاده کنه
بنابراین نتیجه حاصل میشه که این شعر حرفه ای سروده شده!
(دستم له شد
![Big Grin ;D ;D](/forum/styles/yahmas/smiles/big_grin.gif)
)
این داستان ادامه دارد...