گروه مجلات همشهری

[N.M]

پاسخ : گروه مجلات همشهری

سرزمین من دقیقا چیه؟ فقط راجب گردشگری و ایناست؟ کسل کننده نیست یک کم؟ چنده و اینا؟

معرفي ايران و گردشگري و اينا ... كاغذ گلاسه ، پرونده ها و عكسا خداااا !
بستگي داره ؛ من بعضي شماره‌هاش خسته ميشدم . مثلاً يه بار يه پرونده‌ي پر درباره‌ي شير ايراني داشت . جالب بودا ، اما دلخواهم نبود !
اما اين شماره طهران قديمه . خيلي خوبه
ممم ، بعضيا ميگن مثِ نشنال جئوگرافيك ايرانيه !
2 تومنه فك كنم به نسبت عكسا و اينا خوبه !

 

[settareh]

پاسخ : گروه مجلات همشهری

نه، سه تومنه!
این دفعه ش رو همین امروز خریدم وقت نکردم نگاه کنم ( ) ولی شماره قبلیش کلــــــش راجع به خلیج فارس بود، خیلـــــــــــی خوب بود

 

[F@temeh]

پاسخ : گروه مجلات همشهری

امروز از مدرسه که اومدم خونه رومیزم یه کادو بود روش نوشته بود" برای فاطمه"

بعد من بازش کردم. مجله ی داستان بود :) خواهرم واسم خریده بود :پز فعلن یکمیشو خوندم.ولی خدایی یکم بعضی از داستاناش خسته کنندسا خاطراتش باحاله...

 

[dokhtar-e-tanha]

پاسخ : گروه مجلات همشهری

خوشم میاد باحاله

 

[N.M]

پاسخ : گروه مجلات همشهری

واااي چرا بعضي مجله‌هاشون انقده زررررردن ؟! آشپزي ؟!!

 

[Arghavan S]

پاسخ : گروه مجلات همشهری

آشپزی هیچی ؛ سرنخ فاجعه زیست محیطیه قشنگ :/

 

[sk1v]

پاسخ : گروه مجلات همشهری

آقا امروز تو تاکسی ،برنامه کافه رادیو داشت خرده روایتهای زن و شوهری همشهری داستانو میخوند (همون قضیه آشپزی)
بعد یه سوال ینی همیشه اینا مطالب داستانو میخونن تو رادیو؟
@نرگس: من کامل نشنیدم(راننده موجو عوض کرد ) ولی از ااون موقعی که میگه بریم اینو بخونیم تا
آخر روایت زنه رو که گوش دادم ، اسمی از همشهری داستان نیاورد البته گفت که خرده روایتهای زن وشوهریه

 

[N.M]

پاسخ : گروه مجلات همشهری

گفت كه از ه.د برداشتيم ؟ يادمه يه بار تو يكي از گزارشاي نجف‌زاده طرح جلد ه.ج رو هي نشون داده بودن بدون اينكه بگن براي همچين مجله‌ايه !

 

[settareh]

پاسخ : گروه مجلات همشهری

با اجازه منم دیگه از خریدن همشهری جوان ِ زرد ِ مسخره ی ...! منصرف شدم. والا.
اصن دیدم یک کلمشم نمیتونم تحمل کنم.

 

[Arghavan S]

پاسخ : گروه مجلات همشهری

حقیقتا ً یه مثبت کمه به پست ِ بالایی ! :ی

گفتم که خوندم ه.د این شماره رو بلخره ؟ داستاناش فوق العاده . [اون "یک ده ِ تمام عیار" لایک ِ خیلی عظیمی میطلبید ! ] روایتهاش عالی . اون بخش ِ نقد ُ ایناش نچسبید به دلم :ی اون مصاحبه با ایزابل آلنده نه آ ؛ اون "راوی" ـش . از داستان یک خطی‌ش هم خوشم نیومد !

 

[alireza.mn]

پاسخ : گروه مجلات همشهری

عکسش جالب بود.
@ مدیر انجمن خودت عکسو ریسایز کن من وخ ندارم.

 

[Hamid.s]

پاسخ : گروه مجلات همشهری

تو خونه تکونی همشهری جوانا رو جم کردم یک گوشه! شد دو تا کارتونه بزرگه بزرگ انقد غصه خوردم دیگه نمیخرم! الان تصمیم گرفتم بخرم دوباره
@ ستـاره: چون آرشیو خوبی دارم

+

همشهری داستان کی میاد دقیقا؟

 

[settareh]

پاسخ : گروه مجلات همشهری

تو خونه تکونی همشهری جوانا رو جم کردم یک گوشه! شد دو تا کارتونه بزرگه بزرگ انقد غصه خوردم دیگه نمیخرم! الان تصمیم گرفتم بخرم دوباره


+

همشهری داستان کی میاد دقیقا؟

واسه چی میخوای بخری؟ من سه هفتس نخریدم و واقحعا هم راضیم! جای اضافه هم که ندارم! خیلـــی چــــرت شده! اه اه


+ تو شماره قبلیش نوشته بود که بیستم به بعد میاد!‌

 

[F@temeh]

پاسخ : گروه مجلات همشهری

ما که یه بار خریدیم دیگم نخریدیم هنو اونم کامل نخوندم من از اون قشرِ کتابخونِ جامعم

 

[Billy the kid]

پاسخ : گروه مجلات همشهری

الآن رفتم و میلمو چک کردم... باشگاه داستان جلد مجله رو واسم فرستاده بود... خـــــــــيـــــــــــــلی خــــــــــــوب بود...!!! خر کیف شدم برای چند ثانیه...! خیلی باحاله... برید ببینید...!

 

[N.M]

پاسخ : گروه مجلات همشهری

ويژه‌نامه‌ي عيدش خوبه.
يادداشت سردبيرُ خيلي دوس داشتم. روايتا تك تك‌ِشون عالي بودن. نمي‌تونم بگم كدوم بهترن! همه‌شون خيلي خيلي خوب بودن. داستانا رو هنوز نخوندم.
روايت×اعلان عـالي بود!!
"در سفارت انگليس،منزل خيرل صاحب، يك دستگاه پيانوي خوبست.خواهند فروخت.هر كس مشتري باشد، رويده خريداري نمايد"
يك شغل، يك اتفاق(2)، يك زندگي و يك تجربه رو هم دوس داشتم. تاريخ متفاوت ادبيات لوس بود اين بار ولي.. ( با كلّي ذوق خودمُ رسوندم به تهِ محله، خورد تو حالم!
آخر داستان اين بارم خيلي لايك!
"اگر از هلاك برهم، شب آينده خوش تر از اين داستان گويم"

 

[Arghavan S]

پاسخ : گروه مجلات همشهری

صَب کن خب من هنوز به پایان خوش نرسیده‌م :/
ولی روایتهاش :
روایت ِ جرج اورول عـالی . روایت ِ 6 - هادی مقدم‌دوست - عالی . [من کُپ کردم وقتی تیترش ُ دیدم اصن ! نمیدونستم این وبلاگ مال ِ اونه . ] بقیه روایتها ئم خیلی خوب !
داستان ِ کتابخانه ِ سیار ِ شبانه از بقیه ضعیفتر بود . داستانهای ِ ژانرش معمولن ضعیفتر از بقیه‌ن . داستان ِ وحشتش هم همچین وحشت نبود . ولی بقیه لایک لایک :]
یادداشتهای ِ اولش [هم مال ِ مرضیه برومند ، هم مال ِ سردبیر] لایک سنگین :] .
جلد و کارت تبریکش لـاااااایک :]
روایت ِ کهنش هم خعلی خوب بود . یعنی حد فاصل ِ خیلی خوب ُ عالی !
اعلانها هم محشر بودن
بقیش ُ نخوندم هنوز

 

[nimche]

پاسخ : گروه مجلات همشهری

داستان رو گرفتم...
خوب بود نسبتا...هرچند بعضی جاهاش مثل طالع بینیش لوس و بی نمک بود ولی خب سر جمع بدی نیست...
ولی من کلا یک جوری ازین داستان لجم میگیره...نمیدونم چرا...شاید به خاطر اینکه حس میکنم باید من هم اون تو مطلب داشته باشم و ندارم،شاید به خاطر یکجور از خود راضی بودن و ترس از خاص نبودن و کتابخون شدن همه ست...نمیدونم...شاید هم واقعا عیب از خود داستانه!

 

[Hamid.s]

پاسخ : گروه مجلات همشهری

این همه گفتن پایان خوشش رو عوض کردن و اینا؛ خیلی بد بود که!

ولی تک تک داستاناش و روایتاش عالی بودن ها. روایتاش تا ته تو حلقم به خدا!

ولی خوب بازم نمیدونم چرا اندازه 340 صفحه مطلب نداشت

عمرش دو روز بود.

 

[settareh]

پاسخ : گروه مجلات همشهری

اسم نویسنده و مترجم های داستان هاش رو که دیدم٬ کلـــی ذوق کردم٬ جی.جی بالارد ٬ همینگوی ... :ایکــس
یک زندگی خیلی خوب بود ٬ طالع بینیشم یه ذره شبیه خوشمزگی های همشهری جوان شده بود (!) ولی بد نبود٬ عکس روی جلدش فـــوق الـــعــــاده! :ایــکـــس
بقیشم هنوز نخوندم!‌