پائولوکوییلو

س__ارا

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
995
امتیاز
23,055
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سنندج
شهر
سنندج
سال فارغ التحصیلی
93
مدال المپیاد
شیمی
دانشگاه
همدان
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : پایولوکوییلو

آغا من یه چی می گم عصبانی نشید ها ... :-" :-" :-"
بی نظر من کتابهای پائلو رو اگه بخونی زیادی وقتت تلف میشه...
میدونید منظورم چیه؟
منظورم اینه که کتاباش خوبنا...نه که بد باشن
ولی بهتر اینه که چیطو بگم :| :| :|
: گزیده ای از نوشته هاش رو بخونید...مثلا کتاب شیطان و دوشیزه پریم به فرض ایکس صفحه داره بی نظر من چندین جمله تو این کتاب هست که خعلی عالیه..
تو همه جای اینترنت هم هس...این جمله ها رو بخونیم هم تاثیر گذاره هم دیگه لازم نی اون همه رو بخونیم

(ژانر آدم مطالعه کن تنبل)
:D :D :D
 

N.M

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,605
امتیاز
13,362
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
مدال المپیاد
طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
ادبیات فارسی
پاسخ : پایولوکوییلو

چرا عصباني شيم؟ :D ما بالا تر داشتيم همينُ مي‌گفتيم :-"

@ گلي: يني چي عاشقانه؟ يني خودش يه داستانه كه توش به پائولو كوئليو فحش داده؟ :D
 

L.E

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
980
امتیاز
6,736
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1 ِ تهران
شهر
تهران
پاسخ : پایولوکوییلو

به نقل از نرگس² :
چرا عصباني شيم؟ :D ما بالا تر داشتيم همينُ مي‌گفتيم :-"

@ گلي: يني چي عاشقانه؟ يني خودش يه داستانه كه توش به پائولو كوئليو فحش داده؟ :D
نه با یه دختری به اسم غزل آشنا می شه که از پائولو کوئیلو خوشش میاد.
بعد من یه تیکه هاییشو که خوندم .. فوش که نه حالا...! :-"
 

BLACK HOLE

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
826
امتیاز
2,199
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1392
مدال المپیاد
نجوم
دانشگاه
University of Alberta
رشته دانشگاه
Computer Science
پاسخ : پایولوکوییلو

برنده تنهاست ...
من گول اسمشو خوردم فک کردم چیز خیلی شاخیه!اولاشو دقیق میخوندم بعد دیدم بیس صفه بیس صفه بخونم بهتره..
به نظرم خیلی کتاب مسخره و بی محتوایی بود!خیلی!
از کل کتاب فقط از اونجاش خوشم اومد که ویژگی های ادمایه معمولی رو گفته بود..
خوردن سه وعده غذا در روز حتی اگر گرسنه نباشد
باور کردن تقریباهرچیزی که چاپ شده است
هیچ گاه در رستوران باصدای بلند نخندیدن لطیفه هرچقدر هم که میخواهد خنده دار باشد
.
.
.
خیلی این تیکش جالب بود:D
 

L.E

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
980
امتیاز
6,736
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1 ِ تهران
شهر
تهران
پاسخ : پایولوکوییلو

به نقل از ×Parado :
برنده تنهاست ...
من گول اسمشو خوردم فک کردم چیز خیلی شاخیه!اولاشو دقیق میخوندم بعد دیدم بیس صفه بیس صفه بخونم بهتره..
به نظرم خیلی کتاب مسخره و بی محتوایی بود!خیلی!
از کل کتاب فقط از اونجاش خوشم اومد که ویژگی های ادمایه معمولی رو گفته بود..
خوردن سه وعده غذا در روز حتی اگر گرسنه نباشد
باور کردن تقریباهرچیزی که چاپ شده است
هیچ گاه در رستوران باصدای بلند نخندیدن لطیفه هرچقدر هم که میخواهد خنده دار باشد
.
.
.
خیلی این تیکش جالب بود:D
کلا کتابش مثه همه ی کتابای پائولو کوئیلو تیکه هایی مثه این یا ازین جمله آ خیلی زیاد داشت!
ولی کل داستان و موضوعو اینا...دقیقا چیز خاصی نداشت!
 

BLACK HOLE

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
826
امتیاز
2,199
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1392
مدال المپیاد
نجوم
دانشگاه
University of Alberta
رشته دانشگاه
Computer Science
پاسخ : پایولوکوییلو

همه ی همه کتاباشم اینطوری نیس..
مثلا کیمیاگر کل داستانشم بدک نبود..
خاطرات یک مغ هم تو مایه هایه کیمیاگر بود(نبود؟ :-?)
یکی بود که میره ماجراجویی و به نظر من جالب بود..
ولی برنده تنهاست چرت بود!
 

afroDt

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
866
امتیاز
4,439
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهرانــــــــــ
پاسخ : پایولوکوییلو

بذارین منم نظر کارشناسیمو بگم!

اقا این کمیامگرش خوبه ، ولی فقط خوب برای این که یه بار بخونیش تا دو روز متحول شی و بذاریش کنار! در همین حد!

+ در مورد همین کتابی که میگین...

به نظرم از این کتابایی که صرفن جهت پول دراوردن نویسنده نوشته میشنه...

اسمش رو هم این گذاشته تا فقط توجه بیشتری رو جلب کنه ! ( در واقع از اسم پائولوکوئیلو سوءاستفاده کرده!)

+ نظرم فقط در حد اینه که تا حالا حتی اسم کتاب رو نشنیدم و فقط از روی حرفای شما دارم نظر میدم! :D
 
  • لایک
امتیازات: N.M

BLACK HOLE

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
826
امتیاز
2,199
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1392
مدال المپیاد
نجوم
دانشگاه
University of Alberta
رشته دانشگاه
Computer Science
پاسخ : پایولوکوییلو

از اسمش سواستفاده کرده؟ها؟:-?
ینی خود پایولو ننوشته؟

+خب اکثره کتابا تا دوروز خیلی تو ذهن پررنگن و جو دارن!
 

afroDt

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
866
امتیاز
4,439
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهرانــــــــــ
پاسخ : پایولوکوییلو

به نقل از گولـی :
امروز رفته بودم یه کتاب فروشی خیلی بزرگ...بعد پرفروش ترین کتابای این هفته شو زده بود به دیوارش!
اولیش این بود: کتاب "از پائولو کوئیلو متنفرم"
نوشته ی:حمیدرضا امیدی سرور

یه رمان ایرانیه!
یکم پرسیدم این چیه و اینا بعد توضیحاتشون این بود که:
یه رمان عاشقانه س که نویسنده هایی مثه پائولوکوئیلو که فقط اسم در کردنو می بره زیر سوال!
تازه ام چاپ شده و اینا!

نخریدمش ولی اگه اطلاعات بیشتر می خواین:
لینک

بعدا نوشت:خیلیم جالب بود که گذاشته بودش تو قفسه ی کتابای پائولو کوئیلو!
در مورد این کتاب صحبت کردم ها...

اینو که معلومه پائولو ننوشته!

+ بعضی کتابا هستن تا همیشه تو ذهن آدم میمونن! ( من واقعا کتاب هایی بوده که تو ذهنم موندن!) ولی کیمیا گر نموند!
 

happiestchemist

ملکه ی شیشه ای
ارسال‌ها
2,802
امتیاز
9,194
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
4d
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
دارم.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : پایولوکوییلو

دزد کثیف.سارق آثار ادبی
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,626
امتیاز
24,460
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : پایولوکوییلو

ورونیکا رو خوندم ازش...یازده دقیقه رو خوندم...
تا حدی حرفاتون رو قبول دارم...
فیلسوف میشد بهتر بود تا نویسنده...
اما نه دیگه در این حد که به درد خانومای میان سال میخوره و قانون جذب و اینا :|...یازده دقیقه اش واقعا قشنگ بود(هم نثر هم محتوا)
 

mah sa

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
452
امتیاز
1,625
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 شیراز
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1394
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : پایولوکوییلو

از همین امسال باهاش اشنا شدم الانم در حال خوندن 7امین کتاب از ایشونم مکتوب. کوه پنجمش واقعا کمکم کرد
 

only0

کاربر فعال
ارسال‌ها
31
امتیاز
125
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 4کرج
شهر
کرج
دانشگاه
هنوز جوابا نیومده....
پاسخ : پایولوکوییلو

به نقل از (فرزند) کورش بزرگ :
چند روز پیش وقتی داشتم رادیو گوش می کردم گوینده رادیو گفت(خلاصه می گم):کتاب های پائولو کویلو دارای رگه هایی از شیطان پرستی و کفره!!! :O :O X-(
من خودم خیلی به پائولو کویلو و کتاب هاش علاقه دارم و براشون احترام قائلم.وتاحالا توی کتاب هایی که از پائولو کویلو خوندم همچین چیزی احساس نکردم
شما چی ؟شما به این قضیه پی برده بودید؟؟!! :O(اصلا این قضیه رو درست می دونید یا غلط)؟
من یه زمانی خیلی تو نخ فراماسونری بودم بعدا واقعا زده شدم چون همه چیزو بهش ربط می دن.اصلا جای تعجب نداره که اینم ربط بدن چون فقط عنوان کتابی مثل "کیمیاگر" و یا "شیطان و دوشیزه پریم "آدمای به اصطلاح محقق رو به این سمت میکشونه.
 

Luna H.

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
468
امتیاز
2,194
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
گنبدکاووس
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی مازندران
رشته دانشگاه
داروسازی
«کیمیاگر»، «مکتوب»، «همچون رود جاری باش»، «شیطان و دوشیزه پریم» رو خوندم ازش.
ب نظرم کلاً کتابا و داستانای قشنگی مینویسه و یکی از نویسنده های موردعلاقمم هست حالا از نظر بعضیا ممکنه زیاد جالب نباشه ولی برای عده زیادی هم کتاباش میتونن علاقه ایجاد کنن به کتابخونی!
وقتی «خاطرات یک مغ» رو شروع کردم راهنمایی بودم و شاید زیاد تو فاز همچین کتابایی نبودم و نمیفهمیدم برای همین نصفه ولش کردم اما کتاب همچون رود جاری باش باعث شد بهش علاقمند بشم و بخوام بقیه کتاباشو هم بخونم.
 
ارسال‌ها
252
امتیاز
7,566
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد ۳
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1399
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
روان‌شناسی
راهنمایی بودم، اون موقع هنوز خیلی فکر نمیکردم به چیزی، هرچی از دین یادم داده بودن قبول داشتم و زیاد منطق نداشتم و اندیشه ای که اظهار نظر خاصی راجع به مسئله ای بکنم و این جور مدلی بودم که کیمیاگرو اتفاقی خوندم. برای اون فکر نسبتا بسته اون زمانم خیلی بزرگ بود، چند هفته تو فازش بودم و خیلی حس خوبی بهم دست داده بود چون زندگی رو مثبت و جذاب میدیدم و با همه چی حال میکردم.
دبیرستان که اومدم یکم تغییر فاز دادم مثل همه ولی خب سریع تر و شدیدتر از چیزی که باید، خصوصا سال دهم و یازدهم که حسابی تو فاز پوچی و بی معنایی جهان و زندگی رفته بودم، یه دوره ایم واقعا اوضاع نابسامانی از لحاظ روحی داشتم سر همین چیزا، اونجا گفتم بذار یه بار دیگه از کیمیاگر کمک بگیرم، دوباره خوندمش و هیچی، مطلقا هیچ احساس خاصی بهم دست نداد، طرز تفکری که تو دبیرستان به ذهنم غالب شده یه طرز تفکر منفی نگر و سیاه بین راجع به زندگیه و حقیقتا برای من اینجور کتابا و این جور مطالب الان خیلی احمقانه به نظر میاد و نمیتونم هیچکدومشونو بپذیرم، همشون به نظرم دلخوشیای احمقانه ای میرسن یا سرگرمیایی که حواس آدمو از ملالت ها و رنج های زندگی پرت کنن. اما از حقیقت نمیتونم فرار کنم، انقد تلاطم داشتم و ناآروم بودم و انقد آرامش از وجودم سلب شده که واقعا دوست دارم یه بار دیگه بتونم همه این چیزای قشنگ و دوست داشتنی رو راجع به زندگی به آینده به خدا قبول کنم و ذهنمو از این سردرگمی و آشفتگی خارج کنم. از اون موقع سه چهار جلد از کیمیاگرو به بقیه هدیه دادم چون میدونستم که اوناهم باهاش حس خوبی میگیرن و خودمم غبطه میخورم که اینجوری شدم. امسالم که کنکوره و فقط امید دارم بعد کنکور یه پنجره ای باز شه... غیر از کیمیاگر، ورونیکا هم خیلی قشنگ بود، واقعی تر و قابل احساس تر و آموزنده تر.
 

kianakt

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
378
امتیاز
5,342
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1393
واقعا متاسفم که اینو میگم، اما من یک هفته س بااین اسطوره و کتاب هاش اشنا شدم. تازه کتاب مکتوب رو شروع کردم و کتاب کیمیا گرش رو هم دارم و کتاب بعدیمه. ایشالا بتونم تاآخر سال بخونمشون.
 
ارسال‌ها
589
امتیاز
11,385
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
97
من کلا دو تا از کتابای این نویسنده رو خوندم ("کیمیاگر" و "ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد") و نمیتونم خیلی کلی نظر بدم ولی همین دو کتابی که خوندم به نظرم بی‌نهایت متظاهر به عمیق بودن بود بدون اینکه ذره‌ای عمق واقعی حس بشه توش. کتاب جوری موعظه و نصیحت میکرد انگار داره فیزیک هسته‌ای رو به یه بچه پنج ساله توضیح بده در صورتی که تم‌ها و مطالبی که دنبال میکرد و میخواست بگه یا به شدت بدیهی و واضح بودن یا کاملا احمقانه و غیرواقعی. این برداشتی بود که من از این دو تا کتاب کردم (که اگر اشتباه نکنم از دو تا کارهای برتر و پرطرفدارترش هم هست) دوست داشتم بتونم مثالم بزنم و بیشتر وارد بحث بشم ولی متاسفانه چند وقتی از خوندنشون گذشته و فقط حس کلی‌ای که از کتاب موقع خوندن اولیه‌شون گرفتم یادمه و واقعا علاقه‌ای به دوباره خوندنشون ندارم.

+ "ورونیکا..." مخصوصا از کتابایی بود که چیزهایی که ازش شنیده بودم خیلی منو جذب کرده بود و اوایل خوندنش هم حس خیلی خوبی گرفتم ازش ولی هرچی جلوتر رفت بیشتر از لحن صحبت نویسنده با مخاطب زده شدم و پیام کلیشم که به بدترین شکل ممکن بیان شده بود به طوری که حس کردم اگر هم من قبلش چنین فکری میکردم الان به تفکراتم شک کردم کامل. و اینکه کاری که در آخر مشخص شد اون طرف داشته میکرده نمیدونم چرا انقدر از دید مثبت بیان شد (شایدم اونم نقد کرده خود کتاب و من نکتشو نگرفتم) و نه یه آدم روانی که خودش نیاز به بستری فوری داره. (به خاطر اینکه اسپویل نشه انقدر دارم نامفهوم حرف میزنم:))) همه نقل قول‌های راجع به دیوانگی اینستاگرامیشم تو حلقم بابا.
 
ارسال‌ها
686
امتیاز
21,566
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
من فقط کیمیاگر رو خوندم ؛ و حالم باش خوب بود. اتفاقاً همینش که برخلاف بقیه کتابا ناامیدی رو برجسته نکرده بود یه جورایی روتین کتابایی که میخوندم رو شکست و برای مدتی که اون رو میخوندم حالم واقعا خوب میشد با صحنه سازیاش.
 
بالا